خانه » همه » مذهبی » وقايع پس از شهادت امام حسين ـ عليه السلام ـ تا قيام مختار را بيان کنيد.

وقايع پس از شهادت امام حسين ـ عليه السلام ـ تا قيام مختار را بيان کنيد.

پس از شهادت امام حسين ـ عليه السلام ـ عمر بن سعد اهل بيت آن حضرت را در روز يازدهم محرم همراه با سرهاي شهداي کربلا به جانب کوفه روانه کرد. «زنان حرم را بر شتران برهنه و بدون پوشش با صورتهاي باز در ميان دشمنان سوار نمودند و ايشان را مانند اسيران ترک و روم با بدترين و سخت ترين مصيبت ها و غم و اندوه ها به اسيري بردند».[1]حضرت امام سجاد ـ عليه السلام ـ و حضرت زينب ـ سلام الله عليها ـ  در کوفه سخنراني کردند و کوفيان را به خاطر شکستن پيمان و به شهادت رساندن امام حسين ـ عليه السلام ـ  سرزنش نمودند. در کوفه اهل بيت امام حسين ـ عليه السلام ـ  را به مجلس ابن زياد بردند و سپس آنها را همراه با سرهاي شهدا به سوي شام رهسپار کردند. «ابي مخنف» مي نويسد: «آن گاه ابن زياد سر اباعبدالله و اصحاب او را براي يزيد بن معاويه فرستاد و سپس دستور داد زنان و کودکان حسين ـ عليه السلام ـ  را مهياي سفر نموده، غل و زنجير برگردن علي بن حسين ـ عليه السلام ـ  نهاده و آنان را به جانب يزيد رهسپار کرد».[2]«اهل بيت امام حسين ـ عليه السلام ـ  را مانند اسيران کفار با صورتهاي باز در معرض ديد مردم هر شهر و ديار به سوي شام حرکت دادند».[3] اسيران کربلا در اواسط ماه ربيع الاول به شام رسيدند. در «کامل بهائي» آمده است: اهل بيت  ـ عليه السلام ـ  را سه روز پشت دروازه هاي شام نگه داشتند تا شهر را آذين بندي کنند و نزديک 500 هزار مرد و زن شامي با دف ها به پيشواز اسيران رفتند»[4] سپس اهل بيت را به مجلس يزيد بردند. «آن گاه اسيران را در حالي که به ريسمان بسته شده بودند به مجلس يزيد وارد نمودند»[5] حضرت زينب ـ سلام الله عليها ـ  در شام خطبه اي آتشين خواند. در قسمتي از اين خطبه آمده است: «اي يزيد هر کيد و مکر که داري بکن و هر کوشش که خواهي بنماي به خدا سوگند هرگز نتواني نام و ياد ما را محو کني و هرگز ننگ اين ستم را از خود نتواني زدود …»[6] امام سجاد ـ عليه السلام ـ  نيز در شام سخنراني کرد. و يزيد را به علت کشتن فرزند رسول خدا – صلي الله عليه و آله و سلم – سرزنش کرد آن حضرت فرمود: «… اي مردم منم فرزند مکه و مني منم فرزند زمزم و صفا … منم فرزند آن که او را به ستم کشتند منم پسر آنکه سرش را از قفا بريدند … اي يزيد چرا عترت پيامبر را کشتي؟ چرا پدرم را از روي ستم به قتل رساندي و زنانش را اسير نمودي …».[7]بعد از مدتي يزيد دستور داد اهل بيت را به مدينه بازگردانند. رفتار اهل بيت امام و سخنان پرشور و آگاهي بخش و رسوا کننده حضرت امام سجاد ـ عليه السلام ـ  و حضرت زينب ـ سلام الله عليها ـ   و ساير اهل بيت سبب شد يزيد گناه قتل امام حسين ـ عليه السلام ـ  را به ابن زياد نسبت دهد و او را هر چند رياکارانه لعنت کند. يزيد گاهگاهي حضرت امام سجاد ـ عليه السلام ـ  را در مجلس خويش مي طلبيد و قتل امام حسين ـ عليه السلام ـ  را به ابن زياد نسبت مي داد و او را لعنت مي کرد و بر اين کار اظهار ندامت مي کرد و اين همه به جهت جلب قلوب عامه و حفظ ملک و سلطنت بود[8].
حضرت زينب ـ سلام الله عليها ـ  بعد از واقعه کربلا حدود يک سال و چند ماه زنده بود. «آن بانو بعد از واقعه کربلا و آن محنت و بلا و رنج شام چندان بگريست تا گيسوانش سفيد گرديد و دائم الحزن زيست تا به ديگر سراي رخت کشيد».[9] به علت آگاهي بخشي بازماندگان کم کم افکار عمومي جامعه بيدار واز اين عمل وحشيانه بيزار گرديد و زمينه براي قيام توابين وبعد از آن قيام مختار آماده گشت.

پي نوشت ها:
[1] . سيد بن طاوس، لهوف علي قتلي الطفوف، ترجمه عبدالرحيم عقيقي بخشايشي، قم، دفتر نشر نويد اسلام، چاپ پنجم، 1378، ص154.
[2] . ابومخنف، اولين مقتل سالار شهيدان، نگارش سيد علي محمد موسوي جزايري، نشر بني الزهراء، چاپ اوّل، 1378، ص373.
[3] . سيد بن طاوس، پيشين، ص203.
[4] . ابي مخنف، پيشين، ص391، و قمي، عباس، منتهي الامال، ج1، ص784.
[5] . سيد بن طاوس، پيشين، ص211.
[6] . همان، ص206.
[7] . قمي، عباس، نفس المهموم، تهران، نشر اسلاميه، 1372، ص451.
[8] . قمي، عباس، منتهي الامال، قم، مؤسسه انتشارات هجرت، 1412، ج1، ص803.
[9] .سپهر، عباس قلي خان،  ناسخ التواريخ، تهران، كتابفروشي اسلاميه، 1346 هـ .ش، ص569.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد