در اين باره بايد گفت در آداب تشييع جنازه اسلامي چنين چيزي وارد نشده است كه ميت را در خانه اش سه مرتبه بالا آورده و بر زمين بگذارند و اگر در جايي چنين سنتي مرسوم باشد مربوط به آداب تشييع جنازة اسلامي نيست.
اما دربارة اينكه ميت را نزديك قبر سه مرتبه به روي زمين مي گذارند. بايد گفت در اين بارة احاديث فراواني وارد شده است كه به برخي از آنها اشاره مي شود: امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «هنگامي كه برادرت را نزديك قبر آوردي او را ناگهاني وارد نكن. او را به فاصله دو يا سه ذراع از قبر روي زمين بگذار تا آمادگي براي او فراهم شود…»[1]و در روايت ديگري وارد شده است: «وقتي كه ميت را به طرف قبر آوردي او را ناگهاني وارد قبر مكن چرا كه قبر هول ها و ترس هاي بزرگي دارد و بايد از هول و ترس مطّلع به (خدا) پناه ببري ولي او را نزديك قبر بر زمين بگذار و كمي صبر كن سپس او را به آهستگي و به تدريج جلو ببر و مقداري بر او صبر كن تا آمادگي پيدا كند سپس او را به طرف قبر ببر»[2]اين که مکث مختصري در هنگام دفن ميت رعايت شود و با تعجيل رو به سوي قبر نروند در کتب فقهي هم آمده است از جمله اينكه حضرت امام (ره) در تحرير الوسيله مي فرمايند:
«و از جمله اينكه او را ناگهاني و با شتاب وارد قبر نكند. بلكه به فاصلة دو يا سه ذراع كنار قبر قرار مي دهند و بعد از صبر مختصر، مقدار كمي جلوتر مي آورند و صبر مي كند سپس او را در لبة قبر قرار مي دهند، تا آمادگي لازم براي سؤال پيدا كند، زيرا قبر داراي هول هاي عظيم و بزرگ است كه از آنها به خدا پناه مي بريم…»[3]شهيد ثاني (ره) نيز در شرح لمعه مي فرمايد: (از آداب دفن ميت) قرار دادن جنازه نزد قبر به فاصلة دو ذراع يا سه مرتبه، پايين پا است…»[4]پس، از اين روايات و مطالب فقهي برداشت مي شود كه قبر داراي هول و هراس هايي است كه بايد ميت را به تدريج وارد كنند كه آمادگي براي سؤال و جواب پيدا كند چنانچه مرحوم علامه محمدتقي مجلسي (ره) فرموده اند: «و اندك زماني صبر مي كند تا استعداد دخول (ورود به قبر را) را بگيرد چنانچه بسيار است كه شخصي را به نزد حاكمي قهار مي برند، از خوف لال مي شود و اگر اندك زماني صبر كند و مرتبه مرتبه برود بر او نمي نمايد.[5]اما دربارة ذكري كه هنگام تشييع جنازه مي گويند، اين نكته لازم است كه در آداب تشييع جنازه آمده است كه به ياد خدا باشند و بگويند: «بسم الله و بالله و صلي الله علي محمد و آل محمد، اللهم اغفر للمؤمنين و المؤمنات»[6] و ذكر «لا اله الا الله» به خصوص وارد نشده است امّا از باب ذكر خدا و شعاري براي دعوت مؤمنين به تشييع جنازه اشكالي در آن وجود ندارد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ابن بابويه، محمد بن علي، علل شرايع، دارالحجة للثقافه، 1416 ق.
2. خميني، روح الله، تحريرالوسيلة، تهران مكتبة الاعتماد، 1407 ق = 1366.
3. رساله هاي عمليه مراجع تقليد.
پي نوشت ها:
[1] . ابن بابويه، محمد بن علي، علل الشرايع، دارالحجة للثقافة، 1416 ق، ج اول، ص 306.
[2] . همان.
[3] . خميني، روح الله، تحريرالوسيلة، تهران، مكتبة الاعتماد، چ اول، 1407 ق، 1366، ص 159.
[4] . شهيد ثاني، شرح لمعه، ناشر: اسماعيليان، ج اول، ص 68.
[5] . مجلسي، محمد باقر، (الاول)، لوامع صاحبقراني، قم، انتشارات اسماعيليان، 1414، چاپ دوم، ج 2، ص 400.
[6] . خميني، روح الله، تحريرالوسيلة، تهران، مكتبة الاعتماد، 1407 ق، چ اول، 1366، ص 137.