وقفنامه و تاريخ مدرسه جانىخان قم
وقفنامه و تاريخ مدرسه جانىخان قم
عبدالجليل رازى قزوينى، از متکلمان برجسته قرن ششم ، در کتاب ارجمند نقض، به نه مدرسه داير و مشهور قم در روزگار خود اشاره مىکند. حال آنکه روزگار او (دوره پس از سقوط آل بويه و اوج قدرت حاکمان عامه مذهب سلجوقى)، عصر رخوت و رکود دانش، به ويژه دانشهاى دينى در قم و ديگر شهرها و محلههاى شيعى ايران بوده است. بدين ترتيب، مىتوان حدس زد که برخى از اين مدارس، دست کم، يکى دو قرن پيش از وى تأسيس شده باشند.
با توجه به اهميت و ارزش کلام صاحب نقض، عين آن را مىآوريم:
«معلوم است که در شهر قم که همه شيعهاند آثار اسلام و شعار دين و قوت و اعتقاد چون باشد، از جوامع که بوالفضل عراقى کرده است، بيرون شهر و آنچه کمال ثابت کرده است در ميان شهر و مقصورههاى با زينت و منبرهاى با تکلف و منارههاى رفيع و کراسى علما و نوبت عقود مجالس و کتب خانههاى ملء از کتب طوايف و مدرسههاى معروف چون مدرسه سعد صلب و مدرسه اثير الملک و مدرسه شهيد سعيد عز الدين مرتضى – قدس اللَّه روحه – و مدرسه سيد امام زين الدين اميره شرفشاه که قاضى و حاکم است و آن سراى ستى فاطمه بنت موسى بن جعفر با اوقاف و مدرّس و فقها و ائمه و زينت تمام و قبول اعظم و مدرسه ظهير عبد العزيز و مدرسه استاد بوالحسن کميج و مدرسه شمس الدين مرتضى با عدّت و آلت و درس و مدرسه کبير مرتضى کبير شرف الدين با زينت و آلت و حرمت و قبول و غير، آن که به ذکر همه، کتاب مطول شود…». (نقض، ص 194)
ذکر مدارس کهن قم و بررسى وضعيت کنونى و باقى مانده آثار آنها مجالى وسيع مىطلبد که در بيشتر کتابهاى مخصوص تاريخ قديم و جديد قم طرح شده است.(مانند: گنجينه دانشوران، بخش مدارس قم؛ «مدارس قديم قم» حسين مدرسى طباطبايى، وحيد، سال دهم، شماره دوم).
مدرسه جانى خان
در خيابان دروازه رى و محله مسجد جمعه قم، مقابل مسجد تاريخى و ارزشمند «جمعه»، «جامع» و يا «مسجد جانى خان» مدرسه کوچک ولى کهنى به جاى مانده است. سر در ورودى اين مدرسه مقابل سر در مسجد جمعه قرار دارد و بعد از چند پله کوتاه، وارد صحن اصلى مدرسه مىشويد. (جانى: منصوب به جان به معنى عزيز، گرامى و صميمى است.
خاقانى مىگويد:
گرچه در تبريز دارم دوستان
دوستى جانى مرا او بود و بس
ر.ک: دهخدا، مدخل جانى)
بعد از دالان کوتاهى، حياط زيباى مدرسه نمودار مىشود. حياط مدرسه را حدود بيست حجره احاطه کرده است. در وسط حياط، مانند اکثر مدارس دينى حوض آبى قرار دارد و در چهار گوشه حوض نيز باغچه است. سر در ورودى مدرسه از داخل نيز داراى کاشى کارى زيبايى است که به حياط مدرسه جلوه و شکوه بخشيده است. مقابل هر حجره، ايوانى است با ارتفاع يک پله سنگى که داراى ازاره و لبه سنگى و جدار طاقچهدار سفيد کارى شده با پوشش مقرنس گچى با جرزهاى آجرى که لچکىهاى آن کاشى کارى شده است. گره سازى اين ايوانها توأم با آجرهايى متضمن کتيبه به خط بنايى به نامهاى جلاله و اسامى پيامبر اکرم و اميرالمؤمنين مىباشد. در سالهاى اخير دو باب مغازه که کنار مدرسه قرار داشت و همچنين يک حمام که مقابل مسجد جمعه و چسبيده به مدرسه بود و سالها مخروبه شده بود، خريدارى شد و داخل بناى مدرسه قرار گرفت. قابل ذکر است که بناى مدرسه جانىخان به شماره 1987 در فهرست آثار ملى ثبت شده است.
بانى مدرسه
از بانى مدرسه چندان اطلاع دقيقى در دست نداريم و دانشمندانى که در اين موضوع کاوش کردهاند نيز به نظرات مختلفى رسيدهاند. مرحوم فيض در گنجينه آثار قم معتقد است، بانى مدرسه و مسجد يکى است و او سلطان جانى خان، پادشاه تاتار ترکستان است. (گنجينه آثار قم، فيض، ص 460 – 485؛ گنجنامه، ج 5، ص 160).
وى همان کسى است که علامه سعد الدين تفتازانى کتاب شرح المختصر خود را به نام وى مصدّر نموده است. تفتازانى مىنويسد:
«… وهو السلطان الاعظم مالک رقاب الاُمم ملاذ سلاطين العرب والعجم، ملجأ صناديد ملوک العالم، ظل اللَّه على بریتة وخليفته فى خليقتة حافظ البلاد ناصر العباد ماحى ظلم الظّلم والعناد، رافع منار الشريعه النبويه، ناصب رايات العلوم الدينيه، خافض جناح الرحمه لاهل الحق واليقين، مادّ سرادق الامن بالنصر العزيز والفتح المبين ابوالمظفر السلطان محمود جانى بک خان خلد اللَّه سرادق عظمته وجلاله…». (شرح المختصر، ص 6)
ظاهراً جانىخان، از امرا و وزراى ايلخانى است و بعد از مرگ ابو سعيد الجايتو خان در سال 736 ق، با ملک اشرف، برادر شيخ حسنِ بزرگِ چوپانى که سر به ظلم و طغيان برداشته بود، درگير شد و او را شکست داد. خزينه بزرگى در تحت قدرت اشرف بود که وقت تسليم به جانىخان گفت، قصد داشتم در قم مسجدى بنا کنم که فقه کليه مذاهب را در آن تدريس کنند. چنان که مرحوم فيض استظهار داشتهاند، جانىخان بعد از مرگ اشرف، مبلغ هنگفتى در اختيار امناء خود قرار داد و بناى مسجد بزرگ جانىخان در قم گذاشته شد و در کنار اين مسجد، مدرسه جانى خان هم برپا گرديد .(ر.ک: گنجينه آثار قم، فيض، ص 460 – 485)
بدين ترتيب، بناى مدرسه همپاى بناى مسجد و از اواسط قرن هشتم مىباشد. همچنين ناصر الشريعة در مختار البلاد يا تاريخ قم بناى مدرسه را از قبل از دوره صفوى دانسته است. (تاريخ قم، ص 313)
ولى دکتر حسين مدرسى طباطبايى ضمن نقد اين ديدگاه معقتد است مدرسه جانى خان از آثار جانى خانِ شاملو، از امراى شاه صفى و شاه عباس ثانى است. او با سارو تقى رقابت شديدى داشت و سرانجام پس از کشته شدن ساروتقى در 1055 ق، به قتل رسيد. وى در خطه کرمان که روزگارى حاکم آن بود، مآثرى از خود به جاى گذاشت. طايفه شاملو، در قم خدماتى کردهاند که بناى مدرسه مؤمنيه از آن جمله است و از اين رو احتمال مىرود بناى مدرسه جانى خانِ قم مربوط و منسوب به جانى خان شاملو باشد. (ر.ک: مجله وحيد، سال دهم، شماره دوم، «مدارس قديم قم» حسين مدرسى طباطبايى، ص 204 – 205)
بنا بر نظر آقاى مدرسى، بناى مدرسه به قرن يازده و دوره صفوى باز مىگردد. (ر.ک: تربت پاکان، ج 2، ص 121،حسين مدرسى طباطبايى)
البته هماهنگى کاملی که مدرسه با مسجد جمعه دارد، اين احتمال را تقويت مىکند که در هر صورت بناى مسجد و مدرسه، از يک نفر و در يک زمان بوده است و از آنجا که اکثر صاحب نظران، تاريخ بناى مسجد جمعه قم را به حدود قرن هشتم رساندهاند، شايد اين احتمال که بانى مدرسه، جانى خانِ دوره ايلخانى است، به واقع نزديکتر باشد.
بازسازى و وقف املاک
ميرزا عباس فيض در گنجينه آثار قم معتقد است اين مدرسه يک بار در زمان صفوى از سـوى عالـم اين عصـر ميرزا جهانگير خان ـ مدرس مدرسه شاه اصفهان ـ تعمير شد و داراى کتابدار و کتاب خانه گرديد. البته مرحوم فيض دليل خود را ذکر نکرده است. (گنجينه آثار قم، ص 460).
مدرسه، در دوره صفوى و قاجار معمور و آباد بوده است. سيد على بن محمد باقر موسوى خوانسارى رساله «مشکاة الصواب فى شرح خلاصة الحساب» خود را به خواهش بعضى دوستان از طلاب، در شب پنجشنبه دهم ربيع الاول سال 1221 ق، در مدرسه جانىخانيه قم به پايان برده است. (فهرست الهيات، ج 1، ص 398)
اين مطلب داير بودن مدرسه را در تاريخ مذکور مىرساند.
ولى در نيمه دوم قرن سيزدهم و در حدود سال 1277 ق، چون مدرسه رو به خرابى نهاده بود، «ميرزا نصراللَّه مستوى گرکانى» (گرکان بر وزن هيجان از روستاهاى نزديک آشتيان و داراى سابقه فرهنگى طولانى است که مىتوان گفت تاريخ آن از جغرافيايش خيلى بزرگتر است. استاد عبدالعظيم قريب گرکانى (بنيانگذار دستور و ادبيات نوين فارسى)، دکتر محمد قريب (پدر طب اطفال ايران) و دکتر احمد قريب (پدر علم زمينشناسى ايران) از مفاخر اين روستا و خطه آشتيان و ايران عزيز هستند.
ر.ک: کتاب گرکان، عبدالکريم قريب)به تجديد بناى مدرسه همت نمود و آن را به مدرسه ناصرى موسوم ساخت. در وقفنامهاى که فرزندان آن مرحوم تهيه کردهاند، تصريح شده که مدرسه را بنا نمود و از اين تعبير معلوم مىشود که بناى قبلى، تخريب شده بوده است.
بخشهايى از وقفنامه
قسمتهايى از متن وقف نامه چنين است:
الحمد للَّه رب العالمين والصلاة والسلام على محمد سيد الانبياء والمرسلين وعلى آله الطيبين المعصومين الطاهرين صلوات اللَّه عليهم اجمعين.
اما بعد غرض از تحرير و تطير اين ورقه خيرت نمقه آن است که مرحوم مبرور خلد آشيان حاج ميرزا نصر الله مستوفى گرکانى ـ والد اين اقل عباد و الحاج ميرزا محمد مستوفى ـ مدرسه مخروبه مشهوره به «جانى خان» واقعه در قم را تقريباً چهل سال قبل بنا و تعمير نمود و به مدرسه ناصرى موسوم ساخت که خير اين کار اول از براى شاهنشاه با حشمت کامکار رضوان آرامگاه … ناصر الدين شاه ـ طيب الله روحه و مضجعه ـ بوده باشد و نام نامى مبارک آن شهريار جهان که در خيرات و مبرّات شُهره جهان است هم از اعطاى صرف روشنايى و مستمرى اين مدرسه مبارکه و صدور فرمان اربابى… خالصه قديمه قم و اذن بناى دو حجر طاحونه در مجراى قنات ناصرى آن بلد که يکى از مآثر همان شاهنشاه شهيد سعيد است…. آناً فآناً نثار روح پرفتوحش گردد و املاک مزبوره تا اين زمان مطابق سند يک هزار و سيصد و هفده هجرى از قرار تفصيل….
به وقفيت مصارف مدرسه در تصرف مرحوم والد و اين اقل عباد معمول بوده به انضمام موازى پنجاه و دو هزار ذرع از اراضى مشهوره به صالح آباد قم (مزرعهاى است بعد از نوقطار در محدوده اتوبان جديد قم ـ کاشان) که بعد از فوت مرحوم والد خود اين بنده از ورثه مرحوم حاج عليقلى بيک قمى ابنياع نمودم و جزو املاک موقوفه مدرسه وقف نمودم که انشاء اللَّه تعالى از يد غاصب و تغيير مصون و محروس بوده باشد.
[برخى از شرايط و قوانين مدرسه]
[يکم] و در حجرات مدرسه مکتب دارِ اطفال جايز نيست بنشيند.
[دوم] و همچنين اگر از براى طلاب مهمان وارد شود زيادتر از سه شب مأذون نيست بماند.
[سوم] و غير از محصل علوم دينيه هر علم و کار ديگر هم در آنجا جايز نيست.
[چهارم] و هر طلبه که کار نکند و درِ حجره خود را قفل کند برود و گاهى بيايد و در سرِ هر ماه مطالبه شهريه کند البته او را در مدرسه راه ندهند مگر اينکه صاحب عيال باشد و بالضروره شبها به خانه خود برود به هيچ وجه از آمدنِ روز و کارکردن، مسامحه نداشته باشد جايز است.
[پنجم] و ديگر زيادتر از دو نفر در هر حجره جايز نيست منزل کند اما از براى مباحثه در روز هر قدر کم و زياد از خارج بيايند جايز است.
توليت مدرسه از هر باب چنانچه در دست مرحوم والد بود و بعد از آن با بنده است من بعد هم با ارشد و اتقى در اولاد ذکورِ والد است، هرگاه از اولاد ذکور والد بالنسبه ارشد و اتقى نباشد و در اولاد اولاد ذکر بالنسبه ارشد واتقى باشد البته او متولّى است، هرگاه اولاد ذکور منقرض شود، با اولاد ذکور از بطن اناث که به اين صفت متصّف باشند توليت اختصاص دارد و صيغه وقفيت موافق قانون شريعت مطهره جارى و واقع گرديده و مطابق اين ورقه دو ورقه ديگر نوشته شده که وقف نامه سه نسخه باشد، يکى در قم نزد جناب مستطاب علامه فهام آقا احمد مجتهد ـ سلمه الله تعالى ـ که زحمت تدريس را قبول فرمودهاند و يکى درنزد برادرم جناب جلالت مآب ميرزا رضا مستوفى و يکى ديگر در نزد خود بنده که اگر يکى از آنها مفقود شود دو نسخه ديگر باقى بماند و از فضل خدا اين عملِ خيرِ قليل، هميشه از اقراض فاسد محفوظ بوده باشد و هر صاحب عزت و قدرت که در اين باب تقويت کند مأجور در خيرات بوده باشد و در روز ميقاتِ حسابِ «وَقِفوهُم أنهم مَسئولون» بدون حساب و معطلى از صراط بگذرد و از رحمت کامله خلاق عالى شأن ـ جل جلاله ـ در دنيا و آخرت با نصيب بهرهمند گردد و کان وقوع ذلک فى ثامن عشر من شهر جمادى الاولى 1317.
از عبارت فوق استفاده مىشود که مدرسه قبلى به کلى منهدم شده بوده است و در نتيجه عمارت امروزين مدرسه، بناى به جاى مانده از حدود سال 1287 ق است. چرا که تاريخ وقفنامه سال 1317 ق است.
موقوفات گسترده مستوفی برای مدرسه
مدرسه جانى خانى از مراکزى است که داراى موقوفات بسيارى مىباشد.
«ميرزا نصراللَّه مستوفى گرکانى» مداخل باغ شاه را که حدود 20 هزار متر مربع بود با دو آسياب آن از ناصرالدين شاه براى امور مدرسه گرفت و وقف آن کرد اين املاک اکنون با شماره ثبتى 8788 قابل شناسايى است. به جز اين باغ، زمينهاى مزروعى زيادى را در قم، وقف مخارج، شهريه و روشنايى مدرسه نمود. مجموعه مدرسه امام خمينى در ميدان جهاد در امتداد خيابان باجک، در سى و دو هزار متر مربع، باغ بزرگى بود که جزو موقوفات مدرسه جانى خان بوده و اکنون به اين مجتمع علمى تبديل شده است پلاک ثبتى 9470 و فرعى 91 در همين پلاک و پلاک 9469 املاک مدرسه در اين محدوده است. باغ شاه که اکنون در محدوده خيابان عمار ياسر مقابل محله باغ پنبه قراردارد و شامل دهها منزل و مغازه است، همه وقف اين مدرسه است. آسياب شاهى بالا و آسياب شاهى پايين به دو شماره پلاک ثبتى 10592 و 10628 در زنبيلآباد که اکنون بخشهايى از آن در خيابان حافظ و فلکه شهيد قيصرى واقع در بلوار صدوقى به صورت منازل مسکونى است از املاک اين موقوفه با برکت است. قابل ذکر است که در سال 1375 ش از درآمد موقوفات مدرسه جانى خان، مدرسه علميه بزرگى در مقابل دانشکده اصول دين قم احداث گرديد که بايد آن را «مدرسه دوم جانى خانِ يا مدرسه مستوفى» ناميد.
اين مدرسه که امروز داير و فعال است، به نام مبارک حضرت امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) ناميده مىشود.
چنانکه حجة الاسلام آقاى سيد محسن آل احمد متولى کنونى موقوفه براى حقير نقل کردند بالغ بر 300 نفر مستأجر از املاک اين موقوفه در اختيار دارند.
وقف نامه اين املاک که به امضاى فرزندان ميرزا نصر الله گرکانى رسيده، سياهه همه موقوفات و دستور صرف آنها در موارد مقرر است.
همچنين اين وقف نامه به امضا و تأييد «مرحوم آقا شيخ محمد تقى گرکانى» (مزرعهاى است بعد از نوقطار در محدوده اتوبان جديد قم ـ کاشان رسيده است.)
بخش زيادى از اين املاک توسط فرزندان ميرزا نصراللَّه مستوفى و به خصوص آقاى ميرزا محمد مستوفى خريدارى و وقف مدرسه شده و توليت آن نيز با ارشد اولاد ذکور قرار داده شده است.
تعميرات جديد در زمان آية اللَّه بروجردى
مدرسه از سال تجديد بنا در دوره قاجار و بعد در دوره پهلوى اول داير بود و در زمان مرحوم آيت الله حائرىِ يزدى ـ مؤسس حوزه قم ـ نيز در اين مدرسه درس برقرار بوده است و برخى از مدرسان و اساتيد همچون ميرزا محمدعلى اديب تهرانى، مرحوم سدهى اصفهانى و شيخ ابوالحسن فقيهى پايين شهرى در اين مدرسه تدريس داشتهاند. (گنجينه دانشمندان، ج 2، ص 344؛ «گفتگو با استاد على اصغر فقيهى»، کوثر، ش 16، تير 1377)
همچنين بنا به نقل دکتر زرياب خويى، رهبر کبیر انقلاب امام خمينى (قدس الله نفسه الزکیه) نيز در اين مدرسه حجره داشتهاند. («گفتگو با دکتر زرياب خويى» دوفصلنامه تحقيقات اسلامى، ش 2)
بار ديگر در زمان آيت اللَّه بروجردى مدرسه، بازسازى شد و زير حجرهها خالى گرديد تا از رطوبت ايمن باشد. کتيبه سنگى که در سر در ورودى مدرسه نصب شده است اشاره به تعميرات سال 1373 ق، دارد. متن اين سنگ نوشته چنين است:
«احيى هذه المدرسه الدينية حضرت آية اللَّه العظمى الحاج آقا حسين البروجردى الطباطبايى مدظله بنفقته بالغة العشرين الف تومان فى السنة 1373 القمريه و 1332 الشمسية».
مرحوم شيخ عبدالحسين وکيلى اشعارى در اين مورد گفتهاند که چنين است:
خوش دل آن کس که اندر اين عالم |
|
بهر حق زد به استوار قدم |
يک نفر از رجال پاک روان |
|
بود در عصر خود ولىّ نعم |
شهرتش در جهان به جانى خان |
|
زد بر اين عرصه و بنا پرچم |
از پس چند ناصرالدين شاه |
|
کرد اين عرصه را زنو محکم |
خود بروجردى آيت عظما |
|
نسل پاک حسن امام امم |
شد مهيا براى عمرانش |
|
چون که شد عرصه با عدم همدم |
بسته شد زين فقيد کشور دين |
|
دست عدوان و ظلم و جور و ستم |
باز شد دست معدلت در قم |
|
بسط شد بر بساط عرب و عجم |
زهد و تقوا و علم و حلم و ادب |
|
سر به سر اندر او بود مدغم |
حق بر او سايه افکند بر ما |
|
سايه او مدام در هر دم |
از قدر امر شد به کلک قضا |
|
که بزن بر فراز لوح رقم |
کز تو همت زآيت عظما |
|
فضل و جود و عطا و لطف و کرم |
بر کمر بست دامن همت |
|
چون در اين امر گشت پيشقدم |
پس به حمد خداى بىهمتا |
|
شد اساسش اساس مستحکم |
يکى آمد برون از آنجا گفت |
|
اندر اينجاست اتقياى امم (1373) |
(شناختنامه حضرت فاطمه معصوم و شهر قم، ص 173، به نقل از گنجينه دانشمندان)
بعد از اين تعميرات، مرحوم آيت اللَّه سيد حسين بُدلا از طرف آية اللَّه العظمى بروجردى مسئوليت و مديريت مدرسه را عهدهدار بود.
بعد از درگذشت آيت اللَّه بروجردى و همچنين رونق مدارس فيضيه و دارالشفاء مدرسه جانى خان از آمد و شد طلاب افتاد. موقوفات گسترده مدرسه نيز معمولاً دست افرادى بود که مراعات حقوق شرعيه را نمىکردند.
در دهههاى اخير توليت مدرسه با مرحوم دکتر احمد مستوفى ـ استاد برجسته جغرافياى عمومى در دانشگاه تهران ـ بود.
ولى کسى که توانست به املاک و موقوفات اين مدرسه سر سامان دهد و بيشتر آن را از تصرف غير شرعى خارج نمايد جناب حجة الاسلام سيد محسن آل احمد بوده است. ( ايشان متولد 1315 ش از سادات محترم قم هستند. از درس حضرات آيات بروجردى، خمينى، ستوده، صلواتى، اعتمادى، سلطانى، وحيد خراسانى استفاده کردهاند و همچنين از دانشکده الهيات دانشگاه تهران ليسانس خود را در سال 1350 گرفتهاند. ايشان دهها سال به خدمات تبليغى و رفاهى در روستاهاى محروم قم موفق بودهاند.)
چنانچه براى نگارنده نقل کردند از اوايل دوران طلبگى و بعد از آن که براى تحصيلات دانشگاهى در حدود سالهاى 1350 ش به تهران رفت و آمد داشتند با آقاى مستوفى (توليت مدرسه) همکارى مىکردند و آقاى مستوفى وکالت تام به ايشان براى پيگيرى و اِشراف بر مسائل مربوط به املاک و موقوفات مدرسه داده است.
بعد از درگذشت مرحوم دکتر احمد مستوفى، اکنون برادرشان آقاى على مستوفى توليت شرعى موقوفه مدرسه جانىخان هستند.
در سالهاى اخير نيز مدرسه مجدداً تعميرات اساسى شده است. بخش عمده اين تعميرات توسط اداره اوقاف و امور خیریه استان فم و با هزينه موقوفات گسترده مدرسه و با پيگيرى و مديريت جناب آقاى آل احمد انجام شده است. در طبقه فوقانى، حدود ده حجره اضافه شده و دو باب مغازه و حمام مجاور مدرسه خريدارى شده و داخل مدرسه گرديده و چندين سالن و مدرس، به صحن مدرسه اضافه شده است. بخش ديگرى از تعميرات که بيشتر جنبه تزئينى دارد مانند کاشىکارى و نقاشى، توسط اداره ميراث فرهنگى قم در حال انجام است. اکنون مدرسه داراى حدود 40 حجره و هشتاد طلبه است.
نام مدرسه
در پايان، تذکر اين نکته ضرورى است که نام مدرسه چنانکه در منابع تاريخى آمده و در وقفنامه آن نيز ذکر گرديده است، همان «مدرسه جانى خان». ايشان متولد 1315 ش از سادات محترم قم هستند. از درس حضرات آيات بروجردى، خمينى، ستوده، صلواتى، اعتمادى، سلطانى، وحيد خراسانى استفاده کردهاند و همچنين از دانشکده الهيات دانشگاه تهران ليسانس خود را در سال 1350 گرفتهاند.
ايشان دهها سال به خدمات تبليغى و رفاهى در روستاهاى محروم قم موفق بودهاند.
مىباشد و اينکه در اين اواخر به مدرسه جهانگيرخان تبديل شده است، از عجايب است. هيچ مستند و مأخذ درستى براى نام جهانگيرخان در دست نيست و اين جهانگيرخان را در منابع و مصادر نيافتيم. آقاى فيض نيز، که نوشتهاند در عهد صفوى توسط جهانگيرخان ـ مدرّس مدرسه شاه اصفهان ـ تعمير شد، براى سخن خود مدرکى ارائه نکردهاند و مضافاً اينکه اگر چنين تعميرى توسط آن شخص انجام شده باشد، باز هم در وقفنامه سال 1317 ق که حدود دويست سال بعد از عصر صفوى نگارش شده، باز هم از مدرسه با عنوان «جانىخان» ياد شده است. و با وجود تصريح در وقفنامه به نام مدرسه، هرگونه تغيير بىمناسبت است. البته از اين گونه تصرفات بىمورد در نامگذارى بناهاى تاريخى، در دوران ما کم نيست.
متأسفانه در کاشى کارى جديد در سال 1383 ش، نام جهانگيرخان در سر در ورودى مدرسه نگاشته شده و اين تسميه بىمدرک، صاحب سند و مأخذ تاريخى گرديده است!
اميد آنکه اين بناى خير، ساليان متمادى مرکز علم و تقوى و فضيلت بماند و از گزند روزگاران مصون باشد. (لازم است از همکارى حجة الاسلام والمسلمين آقاى آل احمد – متولى و مدير محترم مدرسه جانىخان – که با روى باز مزاحمت بنده را تحمل کردند و همچنين دوست دانشورم جناب آقاى محمدهادى خالقى که نکاتى را تذکر دادند تشکر کنم. ايام عزت مستدام.)
منابع و مآخذ:
1. تاريخ قم، محمدحسين ناصر الشريعه، به کوشش: على دوانى، قم: دارالعلم، 1342 ش.
2. گنجينه دانشوران، احمد رحيمى، قم، 1339 ش.
3. سفرنامه قم، غلام حسين خان افضل الملک (م 1348 ق)، تصحيح: زهرا اردستانى، قم: کنگره بزرگداشت شخصيت حضرت فاطمه معصومه و مکانت فرهنگى قم، 1384 ش.
4. نقض، عبدالجليل رازى قزوينى، تصحيح: محدث ارموى، 1331 ش.
5. شرح المختصر، سعدالدين تفتازانى، قم: دار الحکمه، 1374 ش.
6. گنجينه آثار قم، عباس فيض، قم: مهر استوار، 1349 ش.
7. تربت پاکان، حسين مدرسى طباطبايى، تهران: انجمن آثار ملى، 1335 ش.
8. مجله وحيد، سيف اللَّه وحيد نيا، سال دهم، شماره دوم، بهمن 1349 ش.
9. کتاب گرکان، عبدالکريم قريب، تهران: مؤلف، 1363 ش.
10. مجله کوثر، آستانه مقدسه قم، ش 16، تيرماه 1377.
11. دو فصلنامه تحقيقات اسلامى، بنياد دايرة المعارف، سر دبير: مهدى محقق، ش 2.
12. گنجنامه، فرهنگ آثار معمارى اسلامى ايران، کامبيز حاجى قاسمى و ديگران، تهران: دانشگاه شهيد بهشتى، 1375 ش.
13. شميم روحانى در احوال و آثار و خاندان ميرزا حسن آشتيانى، مهدى سليمانى آشتيانى، قم: زهير، 1384 ش.
14. شناخت نامه حضرت معصومه، على اکبر زمانى نژاد، قم: کنگره بزرگداشت حضرت فاطمه معصومه و مکانت فرهنگى قم، 1384 ش.
15. گنجينه دانشمندان، محمد شريف رازى، تهران: اسلاميه، 1353 ش.
16. فهرست دانشکده الهيات دانشگاه تهران، محمدتقى دانشپژوه و محمدباقر حجتى، تهران: دانشگاه تهران 1349 ش.
فصلنامه وقف میراث جاویدان ش69