شق القمر از حتمیّات است. معجزه شقّ القمر از معجزاتی است که قبل از هجرت ، در مکّه به وقوع پیوسته است . مشرکین از آن حضرت خواستند که ماه را به دو نیم کند و آن حضرت با اشاره انگشت به اذن خداوند متعال ماه را به دو نیم کرد.و آیات سوره القمر درباره این حادثه نازل شد که در ابتدای آن به این معجزه اشاره شده است ؛ و اکثر مفسرین قرآن بر این باورند که این آیات ، راجع به معجزه شق القمر است. معجزه شق القمر در روایات نیز به وفور ذکر شده است ؛ و روایات آن نزدیک به حدّ تواتر است ؛ که اگر با آیات سوره قمر همراه شوند ، از نظر علم حدیث ، قوّت خبر متواتر را خواهند داشت . بنا بر این ، این معجزه از نظر وقوع آن ، از یقینیات است.آیا شما کتاب و منبع تاریخی مربوط به آن زمان در اقوام و مردمان دیگر جهان که به بعثت پیامبر اسلام نوشته شده باشد سراغ دارید که این موضوع را هم نوشته باشند؟
طبق آنچه در روایات آمده ، معجزه ی شقّ القمر در اوائل شب رخ داده و مدّت آن حدود دو ساعت بوده است. لذا مردم آفریقا و اروپا و آمریکا نمی توانستند آن را ببینند ؛ چرا که در این مناطق هنوز روز بوده است. پس بدیهی است نباید گزارشی تاریخی از آنها به ما رسیده باشد. در قسمتهای شرقی آسیا نیز اوّلاً شب از نصفه گذشته بوده و بعید بوده که در آن هنگام کسان قابل توجّهی بیدار بوده و توجّه به ماه داشته باشند. ثانیاً در آن هنگام احتمال غروب ماه در افق آنها نیز وجود دارد. بنا بر این ، شقّ القمر تنها در ایران ، عراق ، قسمتهایی از هند ، قسمتهایی از روسیّه و ممالک بین این کشورها ، که در قدیم زیر مجموعه اینها بوده اند ، قابل مشاهده بوده است. پس یکی از عواملی که باعث شده این حادثه به نحو فراگیر نقل نگردد این بوده که تنها در بخش محدودی از زمین قابل مشاهده بوده است.2ـ حال باید دید در زمان وقوع این حادثه ، مناطق یاد شده از نظر ثبت وقایع نجومی در چه موقعیّتی بوده اند.حتماً مطّلع هستید که مردم روسیّه در تاریخ علم قدیم سهم قابل ذکری ندارند و درخشش علمی این کشور تنها محدود به دهه های اخیر است. از ایران آن روز ، که شامل چندین کشور امروزی بوده ، نیز دانشمند و نویسنده ی معروفی را سراغ نداریم و از ایرانیان آن دوره نوشته ی علمی خاصّی در زمینه ی نجوم و تاریخ نجوم در دست نیست ، تا در میان آن دنبال گزارشی از شقّ القمر بگردیم. از هند آن دوران نیز نوشته ی قابل توجّهی در باب تاریخ علم در دست نیست ؛ البته در کتاب تاریخ فرشته ، تالیف محمدقاسم هندوشاه استرابادی معروف به فرشته ، که در باره ی تاریخ هند است ، آمده است که اهل ملیبار هندوستان به عهد رسول خدا شقّ القمر را دیدند و پس از آنکه علّتش بر حاکم شهر آشکار شد و فهمید که این حادثه معجزه رسول الله بوده است ، اسلام آورد.» ( ر.ک: اظهار الحقّ ، رحمت الله هندى ، ج2 ، ص 105 ، به نقل از مقاله ی یازدهم تاریخ فرشته)بنا بر این اگر کسی اشکال کند که چرا جریان شقّ القمر در تاریخ نجوم ذکر نشده ، جواب داده می شود که : این حادثه در کشورهایی دیده شده که هیچ نوشته و گزارش تاریخی در باره ی وقایع نجوم آن دوران ، از آنها به دست ما نرسیده است. آنچه در باره ی تاریخ نجوم زمان رسول خدا (ص) در دست است عمدتاً مربوط می شود به برخی از ممالک بخش شرقی حوزه ی مدیترانه که معروفترین آن مناطق ، یونان و اسکندریّه ی مصر می باشند ؛ که در هنگام شقّ القمر در نور روز بوده اند. 3ـ مطلب مهمّ دیگر اینکه ، بنا به شواهد روشن ، هر آنچه مردم یا حتّی دانشمندان دیده اند در کتب علمی ثبت نشده است ؛ لذا به صرف نقل نشدن یک واقعه ی نجومی در کتب تاریخ نجوم نمی توان منکر وقوع آن بود. ذکر چند نمونه در این باره راهگشا خواهد بود.الف. در کتاب « آسترونومی پوپولر » ، تالف فلاماریون ، صفحه ی 789 گوید: در سال 1572 میلادی (حدود 970هجری) ناگهان ستاره ی روشنی در میان صورت فلکی کف الخضیب پدید آمد که در نور روز و از زیر ابر نیز دیده می شد. تیکوبراهه منجّم معروف لهستانی نیز گزارش این پدیده را داده است. این ستاره ، که ظاهراً یک سوپر نوا یا ابر نو اختر بوده ، چهار سال در آسمان درخشیده است. این حادثه که توسّط شخص معروفی چون تیکوبراهه ثبت شده در عصر صفویّه رخ داده که زمان طلائی نجوم اسلامی است و منجّمینی چون ملاعبدالعلی بیرجندی و ملامحمّد قاسم مظفّر در آن زمان می زیسته اند امّا این دو نفر هیچ گزارشی درباره ی آن ستاره نداده اند ؛ و این در حالی است که اوّلاً صورت فلکی کف الخضیب همیشه در ایران قابل رؤیت است و ثانیاً ملامحمّد قاسم مظفّر در همان زمان کتابی نگاشته است به نام تنبیهات و فصل آخر آن را اختصاص داده است به حوادث غریب و کمیاب ، ولی هیچ ذکری از دیده شدن چنین ستاره ای نکرده است. پس چنین نیست که هر چه را دانشمندان یک منطقه ثبت نکردند بتوان منکر وجود آن شد.ب . فلاماریون به نقل از گذشتگان از دو ستاره سخن گفته که یکی در سال 827 و دیگری در سال 945 میلادی ظاهر شده و سپس ناپدید شدند. به عبارت دیگر وی از دو انفجار ابر نو اختری در این سالها گزارش داده است که با چشم غیر مسلّح قابل مشاهده بوده اند. ملامحمّد قاسم مظفّر نیز در التنبیهات از ظهور و افول یک ستاره در سال 245 هجری که مصادف با سال 860 میلادی است خبر داده است. لذا فلاماریون از سه حادثه ، که تقریباً در مدّت یک قرن واقع شده اند ، دو تا را متذکّر شده و سومی را ذکر نکرده است و ملامحمّد قاسم مظفّر به سومی اشاره نموده و آن دوی دیگر را ثبت نکرده است. از اینجا نیز معلوم می شود که دانشمندان به ثبت تمام وقایع نجومی اقدام نکرده اند. پس وقتی یک منجّم در عصر تبلور علم نجوم چنین اهمال کاری می کند چگونه می توان انتظار داشت که در عصر رکود علم نجوم که حتّی یک منجّم هم از آن دوران سراغ نداریم اقدام به ثبت وقایع نجومی بکنند.ج . ملامحمّد قاسم مظفّر در التنبیهات موارد دیگری را هم می شمارد که هیچکدام از منجّمین غربی اشاره ای به آنها نکرده اند.4ـ اکثر وقایع نجومی که در اعصار گذشته در کتب تاریخ علم یا کتب علمی ذکر شده اند خبر واحد هستند ؛ یعنی ناقلان طبقه ی اوّل تنها یکی ، دو نفر بوده اند و دیگران بی واسطه یا با واسطه از آنها نقل کرده اند. لذا تنها عاملی که باعث می شود ما به گفته های آنها اعتماد نماییم کم اهمّیّت بودن موضوع و حسن ظنّ ما به نویسنده است ؛ و الّا از نقل یکی ، دو نفر ، یقین استواری حاصل نمی شود. در حالی که خبر شقّ القمر را در طبقه ی اوّل که آن را با چشم خود مشاهده نموده و نقل کرده اند ، نه یکی ، دو نفر بلکه تعداد فراوانی تشکیل می دهند که دروغ بافی همه ی آنها از نظر عقل بعید به نظر می رسد.ــ میزان اعتبار خبر شقّ القمرالف. این خبر در آیه ی اوّل سوره ی قمر ذکر شده است. لذا اگر دروغ بود حتماً مشرکین اعراب بر قرآن کریم خدشه می کردند ؛ حال آنکه کسی از اعراب آن روز ، ایرادی به این آیه نکرده است. پس معلوم می شود که وقوع شقّ القمر از نظر آنان مسلّم بوده است.ب. تاریخ نویس بزرگ ابوجعفر طبری ، در تفسیرش خبر شقّ القمر را با سی و پنج سند نقل نموده است ؛ یعنی سی و پنج نفر مستقیماً آن حادثه را مشاهده نموده و مستقلّ از یکدیگر نقل نموده اند. در حالی که هیچ خبر نجومی در تاریخ گذشته ی بشر نیست که با این تعداد ناقل ، به نسلهای بعدی منتقل شده باشد. لذا اگر کسی بخواهد منکر این واقعه شود پس باید تمام گزارشات تاریخ نجوم را منکر شود. وجود و تحقّق خارجی افرادی چون ارسطو ، بطلمیوس ، فیثاغورس ، ارشمیدس و … با این تعداد سند به مردم زمان ما نرسیده است کجا رسد سخنان و گزارشات آنها. در حالی که دانشمندان هم به وجود این افراد یقین دارند هم به گزارشات نقل شده از آنها اعتماد می کنند.5ـ برخی شبهه کرده اند که اگر حقیقتاً ماه از وسط دو نیم شده و دو نیمه ی آن از همدیگر تا اندازه ای فاصله گرفته باشند که از زمین قابل رؤیت باشد ، در آن صورت نظم منظومه شمسی به هم می ریزد. این شبهه اگرچه برای برخی جدّی تلقّی شده ولی از نظر آشنایان به علم نجوم و فیزیک ارزش مطرح شدن هم ندارد ؛ چون با دو نیمه شدن ماه جاذبه ی آن از بین نمی رود. بلکه مجموع گرانش دو نیمه ی ماه باز برابر با جاذبه ی کلّ ماه خواهد بود. لذا با دو نیم شدن ماه نظم منظومه شمسی خدشه دار نمی شود. البته این حادثه ممکن است اثراتی بر وضعیّت آب و هوا در زمین داشته باشد ولی هیچ دلیلی اثبات نمی کند که این اثرات حتماً تخریب کننده بوده اند ؛ بلکه بر عکس شاید مفید به حال زمین نیز بوده است. مسحظرید که اموری چون کسوف و خسوف و توفانهای خورشیدی و گذر دنباله دارها از نزدیکی زمین نیز اثراتی بر زمین می گذارند ولی این اثرات لزوماً مخرّب نیستند. در گذشته حتّی شهاب سنگهای عظیمی با زمین برخورد نموده و آب و هوای آن را دگرگون کرده اند ولی شرائط حیات از بین نرفته است و چه بسا اگر آن تصادمات نبودند زمین شرائط حیات را از دست می داد. زمانی بین مریخ و مشتری سیّاره ای وجود داشته که به عللی دچار فروپاشی شده و کمربند سیّارکها را پدید آورده است ولی همچنان منظومه ی شمسی بر جای خود باقی است. و چه بسا اگر آن سیّاره منفجر نمی شد منظومه ی شمسی تعادل لازم را نمی داشت یا شرائط برای زندگی در روی زمین نیز فراهم نمی شد ، کما اینکه اگر ماه روزی به دو نیم نمی شد شاید منظومه شمسی به تعادل نمی رسید یا زمین شرائط حیات را از دست می داد.چند سال پیش دنباله دار شومیکر لِوی وارد منظومه شمسی شد و به هنگام گذر از کنار مشتری تحت تأثیر گرانش مشتری متلاشی شده به نه قسمت تقسیم شد و همه ی قطعات آن با مشتری برخورد نمودند به نحوی که آثار انفجاری آن با تلسکوپهای زمینی قابل مشاهده بود ؛ امّا منظومه ی شمسی همچنان بر جای خود باقی است. 6ـ برخی گفته اند: اگر ماه در گذشته به دو نیم شده و دوباره به هم چسبیده باشد پس محلّ آن شکاف بعد از به هم چسبیدن همچنان باید باقی مانده باشد. در جواب این مطلب نخست باید گفت که اگر شکافته شدن و به هم چسبیدن ماه از راه عادی بود جای شکاف آن یقیناً باید باقی می ماند. البته به شرط آنکه برخوردهای پیاپی شهاب سنگها در مدّت چهارده قرن آن اثر را محو نکنند. امّا باید توجّه داشت که شقّ القمر معجزه بوده نه یک حادثه ی طبیعی. لذا آنکه می تواند ماه را به دو نیم کند ، این توان را هم خواهد داشت که بتواند آن را چنان دقیق به هم بچسباند که جای شکاف آن باقی نماند. پس اگر جای آن شکاف را در جستجوهای علمی نیافتیم باز نمی توانیم به صورت قطعی حکم به عدم وقوع شقّ القمر بکنیم. البته برخی خبرها حاکی از آن هستند که فضانوردان ناسا موفّق شده اند از داخل سفینه ی آپولو و از نزدیکی ماه ، وجود شکافی عظیم و کمربند گونه را بر روی ماه شناسایی کنند. امّا اینکه این خبر تا چه اندازه صحّت دارد نیازمند تحقیقات وسیع و میدانی است که طبعاً دشوار نیز خواهد بود ؛ چون اگر چنین خبری حقیقت داشته باشد بعید نیست که دولت آمریکا از انتشار مستندات آن جلوگیری نماید. در سطور زیر گزارشی خدمت حضرت عالی تقدیم می شود که می تواند منشاء یک تحقیق باشد ولی از نظر علمی نمی توان به آن اعتماد کامل داشت ؛ لذا این گزارش صرفاً به عنوان یک ادّعا از طرف برخی افراد ارائه می شود بدون اینکه مورد اثبات یا انکار ما باشد.در نشستی با عنوان « شقالقمر معجزه پیامبر اعظم » که به همت معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی (مرکز پژوهشها و فعالیتهای قرآن و عترت) ، 12 مهرماه در پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم برگزار شد آیةالله دکتر عبدالکریم بیآزار شیرازی با قرائت آیه«اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» گفت: همانطور که میدانید در قرآن سورهای بهنام «قمر» آمده است. ابتدای این سوره در مورد معجزه بزرگی است که توسط پیامبر (ص) برای مردم مکه ارائه شده است و آن مسأله این است که مردم مکه مانند سایر امم پیشین وقتی با معجزات طبیعی مواجه میشدند آن را حمل بر سحر و جادو میکردند تا این که مطرح کردند که چگونه متوجه شویم که او پیامبر است؛ زیرا هر کاری که او انجام میدهد میگویند سحر است. وی گفت: در این رابطه سران قریش گفتند که سحر و جادو در آسمان کارگر نیست بیایید یک معجزه ی آسمانی از پیامبر بخواهیم، نزد حضرت رسول (ص) رسیدند و گفتند: اگر تو واقعاً پیامبر خدا هستی و کارهایت سحر و جادو نیست، ماه را دو نیم کن. حضرت فرمودند: اگر من از خدا بخواهم و خداوند این کار را انجام دهد آیا واقعا مسلمان میشوید؟ پاسخ دادند: بله. وی افزود: ماه در حالت بدر بود که پیامبر (ص) با سران قریش به طبیعت رفتند و پیامبر آنجا از خداوند متعال درخواست کردند که ماه شکافته شود و این معجزه را مردم مشاهده کنند. با این دعا ماه شکافته شد به طوری که از میان دو نیمه ی ماه کوه حرا را مشاهده میکردند زمانی که این منظره را مشاهده کردند ابوجهل که عناد نسبت به پیامبر (ص) میورزید گفت: ما مطمئن نیستیم که این سحر نباشد، ما صبر میکنیم تا مردمانی که از صحرا باز میگردند بیایند و از آنها بپرسیم که آیا این صحنه را دیدهاند یا نه؟ و اگر گفتند که دیدیم پس جادو نیست پس از مدتی افرادی از صحرا بازگشتند و مورد سئوال قرار گرفتند و در پاسخ گفتند آری ما دیدیم که ماه دو نیم شده است در عین حال برخی دست از عناد برنداشتند. وی در ادمه ی سخنانش گفت: در این زمینه آیات اولیه سوره قمر نازل شده است آنچه که این آیات بیان میکنند این است که ماه در گذشته شکاف عظیمی برداشته است و دو نیم شده است و صریحا میفرماید: «وَانشَقَّ الْقَمَرُ» دوم اینکه شکاف ، آنقدر بزرگ است که به عنوان آیت خدا یا معجزه الهی یاد شده است. سوم برخی شکافته شدن ماه را مشاهده کردند؛ اما این را باز به حساب سحر و جادو گذاشتند و «وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ» برخی این معجزه را تکذیب کردند «وَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا»وی گفت: اما این معجزه مانند معجزه قرآن یک معجزه باقیه شده؛ زیرا بزرگترین امتیاز دین اسلام این است که معجزه دارد، شما اگر از یک یهودی یا یک مسیحی بپرسید که آیا شما معجزهای در دست دارید که نشان دهد دینتان بر حق است میگویند ما عصای موسی (ع) را نداریم که به شما نشان دهیم چگونه اژدها میشود. مسیحیان نیز میگویند ما حضرت عیسی (ع) را نداریم که برای شما مرده را زنده و یا مریض را شفا دهد تا این که شما متوجه شوید. وی افزود: اما اگر از یک مسلمان بپرسند شما دلیلی بر حقانیت دینتان دارید پاسخ میدهند ما معجزهای داریم که معجزه باقیه است و مطالب بسیار مختلفی را در زمینههای متفاوت بیان کرده است که امروزه دانشمندان میتوانند آن را مشاهده کنند یکی دیگر از معجزات پیامبر (ص) و آثارش را فضانوردانی که با آپولو به کره ی ماه رفتند مشاهده کردند و سالها در رابطه با آن مطالعه و تحقیق کردهاند که بحث امشب ما در این باره است. وی گفت: در این زمینه شخصیتی بهنام دکتر «دیوید پیت کوک» که هم اکنون رئیس کرسی حزب اسلامی بریتانیا است میگوید: من به وسیله آیه «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» مسلمان شدم. وی میگوید: من علاقهمند به مطالعه ادیان تطبیقی بودم. درباره ی همه ادیان مطالعه کردم تا به دین اسلام رسیدم. دوستی مسلمان داشتم به او گفتم من میخواهم در رابطه با اسلام تحقیق کنم، قرآنی با ترجمه ی انگلیسی به من داد و من خوشحال شدم. شب هنگام همین که قرآن را ورق میزدم نظرم جلب سوره قمر شد آن را باز کردم ببنیم قرآن درباره ماه، چه گفته است دیدم قرآن بیان کرده «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» آن قدر به فکر فرو رفتم و از خدا پرسیدم، بر فرض ماه شکافته شد چگونه دو مرتبه به حالت اولی بازگشت هرچه به فکرم مراجعه کردم برایم قابل هضم نبود به طوری که از قرآن منزجر شدم و آن را کنار گذاشتم و این آیه مرا از مطالعه ی قرآن منصرف کرد. وی ادامه میدهد: از آنجایی که کارم خالصانه بود ، چند شب بعد از تلویزیون برنامهای را دیدم که سه فضانورد را نشان میداد که مطالعات خود را در روی کره ماه ارائه میکنند. مجری برنامه این سوال را از فضانوران میپرسید که شما بودجه ی بسیار سنگینی را به کره ماه بردید در صورتی که در کره زمین این همه مردم نیازمند هستند آیا بهتر نبود این پولها را خرج مردم کره زمین میکردید؟ فضانوردان در پاسخ گفتند: پولهایی که ما خرج این سفرها کردیم به بیراهه نرفته است بلکه ما به حقایقی دست یافتیم که اگر چندین برابر این پول را خرج میکردیم باز هم ارزشمند بود. مجری میگوید این حقیقت چه بود که این همه ارزش داشت؟، آنها گفتند: ما از قبل با رصد کردن ماه شکافهایی را بر روی این کره مشاهده کرده بودیم؛ اما به هیچ وجه نمیتوانستیم در رابطه با آنها اظهارنظر کنیم تا این که به کره ماه رفتیم و توسط آپولوی 10 ،عکسبرداری کردیم . ما از فاصله ی 14 کیلومتری تصاویری را مشاهده کردیم که به خوبی نشان میداد که ماه در گذشته شکاف عظیمی برداشته است و زمانی که با آپولوی 11 بر سطح کره ماه فرود آمدیم از نزدیک ، این شکافها را مشاهده کردیم. آنها ادامه دادند: ما اگر میخواستیم این مسائل را برای مردم بیان کنیم کسی حرف ما را نمیپذیرفت تا این که این سفرهای مکرر باعث شد که ما چنین کشف مهمّی را انجام دهیم. فضانوردان گفتند: موسسه ناسا سالها در این رابطه مطالعه و تحقیق انجام داده است و مقالات فراوانی در این رابطه ارائه دادهاند. در این رابطه شکافهای فراوانی را میتوان توسط عکسها بر روی کره ماه دید این شکافها بر سه گونه اند ؛ اول شکافهای مارپیچی هستند دوم شکافهای دایرهای که گاهی قطرشان به هزار کیلومتر میرسد و آخر شکافهای مستقیمی که به طور کمربندی دور ماه را گرفته اند. دانشمندان احتمال میدهند که شکافهای دایرهای در اثر سقوط سنگهای آسمانی است؛ اما شکاف کمربندی که دور ماه را گرفته است نمیتواند با سقوط سنگ آسمانی پدید آمده باشد. آنها ادامه دادند: طبق تصاویری که توسط فضانوردان ارائه شده است کاملا مشخص میشد که این دو نیم کره چگونه پس از جدا شده از هم به یکدیگر جوش خورده و متصل شدهاند.وی ادامه داد: دکتر «دیوید پیت کوک» افزود که مسئله شکاف و جوش خوردن در کره زمین هم اتفاق میافتد، در زیر اقیانوسها شکافهای عظیمی ایجاد میشود و سپس با مواد مذاب به هم جوش میخورد که گاهی سبب به وجود آمدن کوههای عظیمی در زیر اقیانوسها میشود. این موضوع را یک دانشمند آلمانی کشف کرده است که قارههای کره زمین ابتدا یکی بودند یعنی تمام این خشکیها روزی یکی بوده و لذا اگر این قطعات قارهها را به هم نزدیک کنیم همه مثل پازل به هم متصل شده و یک قاره را تشکیل میدهند و این در اثر شکافی است که در زیر اقیانوس به وجود آمده است و روز به روز به این امتداد قارهها افزوده میشود و فاصله ی آنها بیشتر میشود به طوریکه سالی چند صدم سانتیمتر این فاصلهها افزایش مییابد و این همان معجزه قرآن کریم است که فرموده: «وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا» یعنی ما خشکی را کشش داده و گسترش دادیم. و هم میتواند یکی از نکات جالبی باشد که در قرآن کریم آمده است و علم روز و دانشمندان آن را کشف کردهاند. دکتر بیآزار شیرازی در ادامه سئوالی مطرح کرد و گفت:بحثی که این جا مطرح است آن است که اگر شق القمر در زمان پیامبر (ص) صورت گرفته است چگونه مکانهای دیگر آن را ندیدهاند و فقط در عربستان مشاهده کردهاند. وی در پاسخ به سئوالش گفت: در این باره آثاری است که نشانگر این موضوع است که این معجزه را تنها در عربستان ندیدهاند بلکه در کشورهای دیگر هم دیده شده است در یکی از نسخ خطی هندی که در موزه بریتانیا در شهر لندن قرار دارد درباره مشاهده شقالقمر در 14 قرن پیش سخن گفته شده است و یکی از دانشمندان اسلامی بهنام دکتر «محمد حمیدا» در کتابش که درباره زندگی پیامبر اکرم (ص) است آن را نقل کرده است. دکتر بیآزار شیرازی ادامه داد: او میگوید: یکی از پادشاهان منطقه جنوب غربی هند این انشقاق را در زمان خود مشاهده کرده و مردم این مشاهده را نقل کردند و بعد که عدّهای از تجّار مسلمان به هندوستان سفر میکنند زمانی که به این شهر میرسند خبر شقالقمر را میشنوند و میگویند ما در هندوستان این واقعه را مشاهده کردیم این تجّار صحت حرف آنها را تأیید میکنند و میگویند این معجزه ی پیامبر اسلام است و پادشاه هند فرزند خود را به عربستان میفرستند تا تحقیق کند و زمانی که متوجه میشود این معجزه پیامبر (ص) بود مسلمان میشود.
متن کامل گزارش اخیر و تصویر شکاف کمربندی کره ی ماه را در آدرسهای اینترنتی زیر می توانید ملاحظه فرمایید.http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=934&articleID=349300 http://www.helal.ir/helal/modules.php?name=News&file=article&sid=406
طبق آنچه در روایات آمده ، معجزه ی شقّ القمر در اوائل شب رخ داده و مدّت آن حدود دو ساعت بوده است. لذا مردم آفریقا و اروپا و آمریکا نمی توانستند آن را ببینند ؛ چرا که در این مناطق هنوز روز بوده است. پس بدیهی است نباید گزارشی تاریخی از آنها به ما رسیده باشد. در قسمتهای شرقی آسیا نیز اوّلاً شب از نصفه گذشته بوده و بعید بوده که در آن هنگام کسان قابل توجّهی بیدار بوده و توجّه به ماه داشته باشند. ثانیاً در آن هنگام احتمال غروب ماه در افق آنها نیز وجود دارد. بنا بر این ، شقّ القمر تنها در ایران ، عراق ، قسمتهایی از هند ، قسمتهایی از روسیّه و ممالک بین این کشورها ، که در قدیم زیر مجموعه اینها بوده اند ، قابل مشاهده بوده است. پس یکی از عواملی که باعث شده این حادثه به نحو فراگیر نقل نگردد این بوده که تنها در بخش محدودی از زمین قابل مشاهده بوده است.2ـ حال باید دید در زمان وقوع این حادثه ، مناطق یاد شده از نظر ثبت وقایع نجومی در چه موقعیّتی بوده اند.حتماً مطّلع هستید که مردم روسیّه در تاریخ علم قدیم سهم قابل ذکری ندارند و درخشش علمی این کشور تنها محدود به دهه های اخیر است. از ایران آن روز ، که شامل چندین کشور امروزی بوده ، نیز دانشمند و نویسنده ی معروفی را سراغ نداریم و از ایرانیان آن دوره نوشته ی علمی خاصّی در زمینه ی نجوم و تاریخ نجوم در دست نیست ، تا در میان آن دنبال گزارشی از شقّ القمر بگردیم. از هند آن دوران نیز نوشته ی قابل توجّهی در باب تاریخ علم در دست نیست ؛ البته در کتاب تاریخ فرشته ، تالیف محمدقاسم هندوشاه استرابادی معروف به فرشته ، که در باره ی تاریخ هند است ، آمده است که اهل ملیبار هندوستان به عهد رسول خدا شقّ القمر را دیدند و پس از آنکه علّتش بر حاکم شهر آشکار شد و فهمید که این حادثه معجزه رسول الله بوده است ، اسلام آورد.» ( ر.ک: اظهار الحقّ ، رحمت الله هندى ، ج2 ، ص 105 ، به نقل از مقاله ی یازدهم تاریخ فرشته)بنا بر این اگر کسی اشکال کند که چرا جریان شقّ القمر در تاریخ نجوم ذکر نشده ، جواب داده می شود که : این حادثه در کشورهایی دیده شده که هیچ نوشته و گزارش تاریخی در باره ی وقایع نجوم آن دوران ، از آنها به دست ما نرسیده است. آنچه در باره ی تاریخ نجوم زمان رسول خدا (ص) در دست است عمدتاً مربوط می شود به برخی از ممالک بخش شرقی حوزه ی مدیترانه که معروفترین آن مناطق ، یونان و اسکندریّه ی مصر می باشند ؛ که در هنگام شقّ القمر در نور روز بوده اند. 3ـ مطلب مهمّ دیگر اینکه ، بنا به شواهد روشن ، هر آنچه مردم یا حتّی دانشمندان دیده اند در کتب علمی ثبت نشده است ؛ لذا به صرف نقل نشدن یک واقعه ی نجومی در کتب تاریخ نجوم نمی توان منکر وقوع آن بود. ذکر چند نمونه در این باره راهگشا خواهد بود.الف. در کتاب « آسترونومی پوپولر » ، تالف فلاماریون ، صفحه ی 789 گوید: در سال 1572 میلادی (حدود 970هجری) ناگهان ستاره ی روشنی در میان صورت فلکی کف الخضیب پدید آمد که در نور روز و از زیر ابر نیز دیده می شد. تیکوبراهه منجّم معروف لهستانی نیز گزارش این پدیده را داده است. این ستاره ، که ظاهراً یک سوپر نوا یا ابر نو اختر بوده ، چهار سال در آسمان درخشیده است. این حادثه که توسّط شخص معروفی چون تیکوبراهه ثبت شده در عصر صفویّه رخ داده که زمان طلائی نجوم اسلامی است و منجّمینی چون ملاعبدالعلی بیرجندی و ملامحمّد قاسم مظفّر در آن زمان می زیسته اند امّا این دو نفر هیچ گزارشی درباره ی آن ستاره نداده اند ؛ و این در حالی است که اوّلاً صورت فلکی کف الخضیب همیشه در ایران قابل رؤیت است و ثانیاً ملامحمّد قاسم مظفّر در همان زمان کتابی نگاشته است به نام تنبیهات و فصل آخر آن را اختصاص داده است به حوادث غریب و کمیاب ، ولی هیچ ذکری از دیده شدن چنین ستاره ای نکرده است. پس چنین نیست که هر چه را دانشمندان یک منطقه ثبت نکردند بتوان منکر وجود آن شد.ب . فلاماریون به نقل از گذشتگان از دو ستاره سخن گفته که یکی در سال 827 و دیگری در سال 945 میلادی ظاهر شده و سپس ناپدید شدند. به عبارت دیگر وی از دو انفجار ابر نو اختری در این سالها گزارش داده است که با چشم غیر مسلّح قابل مشاهده بوده اند. ملامحمّد قاسم مظفّر نیز در التنبیهات از ظهور و افول یک ستاره در سال 245 هجری که مصادف با سال 860 میلادی است خبر داده است. لذا فلاماریون از سه حادثه ، که تقریباً در مدّت یک قرن واقع شده اند ، دو تا را متذکّر شده و سومی را ذکر نکرده است و ملامحمّد قاسم مظفّر به سومی اشاره نموده و آن دوی دیگر را ثبت نکرده است. از اینجا نیز معلوم می شود که دانشمندان به ثبت تمام وقایع نجومی اقدام نکرده اند. پس وقتی یک منجّم در عصر تبلور علم نجوم چنین اهمال کاری می کند چگونه می توان انتظار داشت که در عصر رکود علم نجوم که حتّی یک منجّم هم از آن دوران سراغ نداریم اقدام به ثبت وقایع نجومی بکنند.ج . ملامحمّد قاسم مظفّر در التنبیهات موارد دیگری را هم می شمارد که هیچکدام از منجّمین غربی اشاره ای به آنها نکرده اند.4ـ اکثر وقایع نجومی که در اعصار گذشته در کتب تاریخ علم یا کتب علمی ذکر شده اند خبر واحد هستند ؛ یعنی ناقلان طبقه ی اوّل تنها یکی ، دو نفر بوده اند و دیگران بی واسطه یا با واسطه از آنها نقل کرده اند. لذا تنها عاملی که باعث می شود ما به گفته های آنها اعتماد نماییم کم اهمّیّت بودن موضوع و حسن ظنّ ما به نویسنده است ؛ و الّا از نقل یکی ، دو نفر ، یقین استواری حاصل نمی شود. در حالی که خبر شقّ القمر را در طبقه ی اوّل که آن را با چشم خود مشاهده نموده و نقل کرده اند ، نه یکی ، دو نفر بلکه تعداد فراوانی تشکیل می دهند که دروغ بافی همه ی آنها از نظر عقل بعید به نظر می رسد.ــ میزان اعتبار خبر شقّ القمرالف. این خبر در آیه ی اوّل سوره ی قمر ذکر شده است. لذا اگر دروغ بود حتماً مشرکین اعراب بر قرآن کریم خدشه می کردند ؛ حال آنکه کسی از اعراب آن روز ، ایرادی به این آیه نکرده است. پس معلوم می شود که وقوع شقّ القمر از نظر آنان مسلّم بوده است.ب. تاریخ نویس بزرگ ابوجعفر طبری ، در تفسیرش خبر شقّ القمر را با سی و پنج سند نقل نموده است ؛ یعنی سی و پنج نفر مستقیماً آن حادثه را مشاهده نموده و مستقلّ از یکدیگر نقل نموده اند. در حالی که هیچ خبر نجومی در تاریخ گذشته ی بشر نیست که با این تعداد ناقل ، به نسلهای بعدی منتقل شده باشد. لذا اگر کسی بخواهد منکر این واقعه شود پس باید تمام گزارشات تاریخ نجوم را منکر شود. وجود و تحقّق خارجی افرادی چون ارسطو ، بطلمیوس ، فیثاغورس ، ارشمیدس و … با این تعداد سند به مردم زمان ما نرسیده است کجا رسد سخنان و گزارشات آنها. در حالی که دانشمندان هم به وجود این افراد یقین دارند هم به گزارشات نقل شده از آنها اعتماد می کنند.5ـ برخی شبهه کرده اند که اگر حقیقتاً ماه از وسط دو نیم شده و دو نیمه ی آن از همدیگر تا اندازه ای فاصله گرفته باشند که از زمین قابل رؤیت باشد ، در آن صورت نظم منظومه شمسی به هم می ریزد. این شبهه اگرچه برای برخی جدّی تلقّی شده ولی از نظر آشنایان به علم نجوم و فیزیک ارزش مطرح شدن هم ندارد ؛ چون با دو نیمه شدن ماه جاذبه ی آن از بین نمی رود. بلکه مجموع گرانش دو نیمه ی ماه باز برابر با جاذبه ی کلّ ماه خواهد بود. لذا با دو نیم شدن ماه نظم منظومه شمسی خدشه دار نمی شود. البته این حادثه ممکن است اثراتی بر وضعیّت آب و هوا در زمین داشته باشد ولی هیچ دلیلی اثبات نمی کند که این اثرات حتماً تخریب کننده بوده اند ؛ بلکه بر عکس شاید مفید به حال زمین نیز بوده است. مسحظرید که اموری چون کسوف و خسوف و توفانهای خورشیدی و گذر دنباله دارها از نزدیکی زمین نیز اثراتی بر زمین می گذارند ولی این اثرات لزوماً مخرّب نیستند. در گذشته حتّی شهاب سنگهای عظیمی با زمین برخورد نموده و آب و هوای آن را دگرگون کرده اند ولی شرائط حیات از بین نرفته است و چه بسا اگر آن تصادمات نبودند زمین شرائط حیات را از دست می داد. زمانی بین مریخ و مشتری سیّاره ای وجود داشته که به عللی دچار فروپاشی شده و کمربند سیّارکها را پدید آورده است ولی همچنان منظومه ی شمسی بر جای خود باقی است. و چه بسا اگر آن سیّاره منفجر نمی شد منظومه ی شمسی تعادل لازم را نمی داشت یا شرائط برای زندگی در روی زمین نیز فراهم نمی شد ، کما اینکه اگر ماه روزی به دو نیم نمی شد شاید منظومه شمسی به تعادل نمی رسید یا زمین شرائط حیات را از دست می داد.چند سال پیش دنباله دار شومیکر لِوی وارد منظومه شمسی شد و به هنگام گذر از کنار مشتری تحت تأثیر گرانش مشتری متلاشی شده به نه قسمت تقسیم شد و همه ی قطعات آن با مشتری برخورد نمودند به نحوی که آثار انفجاری آن با تلسکوپهای زمینی قابل مشاهده بود ؛ امّا منظومه ی شمسی همچنان بر جای خود باقی است. 6ـ برخی گفته اند: اگر ماه در گذشته به دو نیم شده و دوباره به هم چسبیده باشد پس محلّ آن شکاف بعد از به هم چسبیدن همچنان باید باقی مانده باشد. در جواب این مطلب نخست باید گفت که اگر شکافته شدن و به هم چسبیدن ماه از راه عادی بود جای شکاف آن یقیناً باید باقی می ماند. البته به شرط آنکه برخوردهای پیاپی شهاب سنگها در مدّت چهارده قرن آن اثر را محو نکنند. امّا باید توجّه داشت که شقّ القمر معجزه بوده نه یک حادثه ی طبیعی. لذا آنکه می تواند ماه را به دو نیم کند ، این توان را هم خواهد داشت که بتواند آن را چنان دقیق به هم بچسباند که جای شکاف آن باقی نماند. پس اگر جای آن شکاف را در جستجوهای علمی نیافتیم باز نمی توانیم به صورت قطعی حکم به عدم وقوع شقّ القمر بکنیم. البته برخی خبرها حاکی از آن هستند که فضانوردان ناسا موفّق شده اند از داخل سفینه ی آپولو و از نزدیکی ماه ، وجود شکافی عظیم و کمربند گونه را بر روی ماه شناسایی کنند. امّا اینکه این خبر تا چه اندازه صحّت دارد نیازمند تحقیقات وسیع و میدانی است که طبعاً دشوار نیز خواهد بود ؛ چون اگر چنین خبری حقیقت داشته باشد بعید نیست که دولت آمریکا از انتشار مستندات آن جلوگیری نماید. در سطور زیر گزارشی خدمت حضرت عالی تقدیم می شود که می تواند منشاء یک تحقیق باشد ولی از نظر علمی نمی توان به آن اعتماد کامل داشت ؛ لذا این گزارش صرفاً به عنوان یک ادّعا از طرف برخی افراد ارائه می شود بدون اینکه مورد اثبات یا انکار ما باشد.در نشستی با عنوان « شقالقمر معجزه پیامبر اعظم » که به همت معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی (مرکز پژوهشها و فعالیتهای قرآن و عترت) ، 12 مهرماه در پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم برگزار شد آیةالله دکتر عبدالکریم بیآزار شیرازی با قرائت آیه«اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» گفت: همانطور که میدانید در قرآن سورهای بهنام «قمر» آمده است. ابتدای این سوره در مورد معجزه بزرگی است که توسط پیامبر (ص) برای مردم مکه ارائه شده است و آن مسأله این است که مردم مکه مانند سایر امم پیشین وقتی با معجزات طبیعی مواجه میشدند آن را حمل بر سحر و جادو میکردند تا این که مطرح کردند که چگونه متوجه شویم که او پیامبر است؛ زیرا هر کاری که او انجام میدهد میگویند سحر است. وی گفت: در این رابطه سران قریش گفتند که سحر و جادو در آسمان کارگر نیست بیایید یک معجزه ی آسمانی از پیامبر بخواهیم، نزد حضرت رسول (ص) رسیدند و گفتند: اگر تو واقعاً پیامبر خدا هستی و کارهایت سحر و جادو نیست، ماه را دو نیم کن. حضرت فرمودند: اگر من از خدا بخواهم و خداوند این کار را انجام دهد آیا واقعا مسلمان میشوید؟ پاسخ دادند: بله. وی افزود: ماه در حالت بدر بود که پیامبر (ص) با سران قریش به طبیعت رفتند و پیامبر آنجا از خداوند متعال درخواست کردند که ماه شکافته شود و این معجزه را مردم مشاهده کنند. با این دعا ماه شکافته شد به طوری که از میان دو نیمه ی ماه کوه حرا را مشاهده میکردند زمانی که این منظره را مشاهده کردند ابوجهل که عناد نسبت به پیامبر (ص) میورزید گفت: ما مطمئن نیستیم که این سحر نباشد، ما صبر میکنیم تا مردمانی که از صحرا باز میگردند بیایند و از آنها بپرسیم که آیا این صحنه را دیدهاند یا نه؟ و اگر گفتند که دیدیم پس جادو نیست پس از مدتی افرادی از صحرا بازگشتند و مورد سئوال قرار گرفتند و در پاسخ گفتند آری ما دیدیم که ماه دو نیم شده است در عین حال برخی دست از عناد برنداشتند. وی در ادمه ی سخنانش گفت: در این زمینه آیات اولیه سوره قمر نازل شده است آنچه که این آیات بیان میکنند این است که ماه در گذشته شکاف عظیمی برداشته است و دو نیم شده است و صریحا میفرماید: «وَانشَقَّ الْقَمَرُ» دوم اینکه شکاف ، آنقدر بزرگ است که به عنوان آیت خدا یا معجزه الهی یاد شده است. سوم برخی شکافته شدن ماه را مشاهده کردند؛ اما این را باز به حساب سحر و جادو گذاشتند و «وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ» برخی این معجزه را تکذیب کردند «وَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا»وی گفت: اما این معجزه مانند معجزه قرآن یک معجزه باقیه شده؛ زیرا بزرگترین امتیاز دین اسلام این است که معجزه دارد، شما اگر از یک یهودی یا یک مسیحی بپرسید که آیا شما معجزهای در دست دارید که نشان دهد دینتان بر حق است میگویند ما عصای موسی (ع) را نداریم که به شما نشان دهیم چگونه اژدها میشود. مسیحیان نیز میگویند ما حضرت عیسی (ع) را نداریم که برای شما مرده را زنده و یا مریض را شفا دهد تا این که شما متوجه شوید. وی افزود: اما اگر از یک مسلمان بپرسند شما دلیلی بر حقانیت دینتان دارید پاسخ میدهند ما معجزهای داریم که معجزه باقیه است و مطالب بسیار مختلفی را در زمینههای متفاوت بیان کرده است که امروزه دانشمندان میتوانند آن را مشاهده کنند یکی دیگر از معجزات پیامبر (ص) و آثارش را فضانوردانی که با آپولو به کره ی ماه رفتند مشاهده کردند و سالها در رابطه با آن مطالعه و تحقیق کردهاند که بحث امشب ما در این باره است. وی گفت: در این زمینه شخصیتی بهنام دکتر «دیوید پیت کوک» که هم اکنون رئیس کرسی حزب اسلامی بریتانیا است میگوید: من به وسیله آیه «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» مسلمان شدم. وی میگوید: من علاقهمند به مطالعه ادیان تطبیقی بودم. درباره ی همه ادیان مطالعه کردم تا به دین اسلام رسیدم. دوستی مسلمان داشتم به او گفتم من میخواهم در رابطه با اسلام تحقیق کنم، قرآنی با ترجمه ی انگلیسی به من داد و من خوشحال شدم. شب هنگام همین که قرآن را ورق میزدم نظرم جلب سوره قمر شد آن را باز کردم ببنیم قرآن درباره ماه، چه گفته است دیدم قرآن بیان کرده «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» آن قدر به فکر فرو رفتم و از خدا پرسیدم، بر فرض ماه شکافته شد چگونه دو مرتبه به حالت اولی بازگشت هرچه به فکرم مراجعه کردم برایم قابل هضم نبود به طوری که از قرآن منزجر شدم و آن را کنار گذاشتم و این آیه مرا از مطالعه ی قرآن منصرف کرد. وی ادامه میدهد: از آنجایی که کارم خالصانه بود ، چند شب بعد از تلویزیون برنامهای را دیدم که سه فضانورد را نشان میداد که مطالعات خود را در روی کره ماه ارائه میکنند. مجری برنامه این سوال را از فضانوران میپرسید که شما بودجه ی بسیار سنگینی را به کره ماه بردید در صورتی که در کره زمین این همه مردم نیازمند هستند آیا بهتر نبود این پولها را خرج مردم کره زمین میکردید؟ فضانوردان در پاسخ گفتند: پولهایی که ما خرج این سفرها کردیم به بیراهه نرفته است بلکه ما به حقایقی دست یافتیم که اگر چندین برابر این پول را خرج میکردیم باز هم ارزشمند بود. مجری میگوید این حقیقت چه بود که این همه ارزش داشت؟، آنها گفتند: ما از قبل با رصد کردن ماه شکافهایی را بر روی این کره مشاهده کرده بودیم؛ اما به هیچ وجه نمیتوانستیم در رابطه با آنها اظهارنظر کنیم تا این که به کره ماه رفتیم و توسط آپولوی 10 ،عکسبرداری کردیم . ما از فاصله ی 14 کیلومتری تصاویری را مشاهده کردیم که به خوبی نشان میداد که ماه در گذشته شکاف عظیمی برداشته است و زمانی که با آپولوی 11 بر سطح کره ماه فرود آمدیم از نزدیک ، این شکافها را مشاهده کردیم. آنها ادامه دادند: ما اگر میخواستیم این مسائل را برای مردم بیان کنیم کسی حرف ما را نمیپذیرفت تا این که این سفرهای مکرر باعث شد که ما چنین کشف مهمّی را انجام دهیم. فضانوردان گفتند: موسسه ناسا سالها در این رابطه مطالعه و تحقیق انجام داده است و مقالات فراوانی در این رابطه ارائه دادهاند. در این رابطه شکافهای فراوانی را میتوان توسط عکسها بر روی کره ماه دید این شکافها بر سه گونه اند ؛ اول شکافهای مارپیچی هستند دوم شکافهای دایرهای که گاهی قطرشان به هزار کیلومتر میرسد و آخر شکافهای مستقیمی که به طور کمربندی دور ماه را گرفته اند. دانشمندان احتمال میدهند که شکافهای دایرهای در اثر سقوط سنگهای آسمانی است؛ اما شکاف کمربندی که دور ماه را گرفته است نمیتواند با سقوط سنگ آسمانی پدید آمده باشد. آنها ادامه دادند: طبق تصاویری که توسط فضانوردان ارائه شده است کاملا مشخص میشد که این دو نیم کره چگونه پس از جدا شده از هم به یکدیگر جوش خورده و متصل شدهاند.وی ادامه داد: دکتر «دیوید پیت کوک» افزود که مسئله شکاف و جوش خوردن در کره زمین هم اتفاق میافتد، در زیر اقیانوسها شکافهای عظیمی ایجاد میشود و سپس با مواد مذاب به هم جوش میخورد که گاهی سبب به وجود آمدن کوههای عظیمی در زیر اقیانوسها میشود. این موضوع را یک دانشمند آلمانی کشف کرده است که قارههای کره زمین ابتدا یکی بودند یعنی تمام این خشکیها روزی یکی بوده و لذا اگر این قطعات قارهها را به هم نزدیک کنیم همه مثل پازل به هم متصل شده و یک قاره را تشکیل میدهند و این در اثر شکافی است که در زیر اقیانوس به وجود آمده است و روز به روز به این امتداد قارهها افزوده میشود و فاصله ی آنها بیشتر میشود به طوریکه سالی چند صدم سانتیمتر این فاصلهها افزایش مییابد و این همان معجزه قرآن کریم است که فرموده: «وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا» یعنی ما خشکی را کشش داده و گسترش دادیم. و هم میتواند یکی از نکات جالبی باشد که در قرآن کریم آمده است و علم روز و دانشمندان آن را کشف کردهاند. دکتر بیآزار شیرازی در ادامه سئوالی مطرح کرد و گفت:بحثی که این جا مطرح است آن است که اگر شق القمر در زمان پیامبر (ص) صورت گرفته است چگونه مکانهای دیگر آن را ندیدهاند و فقط در عربستان مشاهده کردهاند. وی در پاسخ به سئوالش گفت: در این باره آثاری است که نشانگر این موضوع است که این معجزه را تنها در عربستان ندیدهاند بلکه در کشورهای دیگر هم دیده شده است در یکی از نسخ خطی هندی که در موزه بریتانیا در شهر لندن قرار دارد درباره مشاهده شقالقمر در 14 قرن پیش سخن گفته شده است و یکی از دانشمندان اسلامی بهنام دکتر «محمد حمیدا» در کتابش که درباره زندگی پیامبر اکرم (ص) است آن را نقل کرده است. دکتر بیآزار شیرازی ادامه داد: او میگوید: یکی از پادشاهان منطقه جنوب غربی هند این انشقاق را در زمان خود مشاهده کرده و مردم این مشاهده را نقل کردند و بعد که عدّهای از تجّار مسلمان به هندوستان سفر میکنند زمانی که به این شهر میرسند خبر شقالقمر را میشنوند و میگویند ما در هندوستان این واقعه را مشاهده کردیم این تجّار صحت حرف آنها را تأیید میکنند و میگویند این معجزه ی پیامبر اسلام است و پادشاه هند فرزند خود را به عربستان میفرستند تا تحقیق کند و زمانی که متوجه میشود این معجزه پیامبر (ص) بود مسلمان میشود.
متن کامل گزارش اخیر و تصویر شکاف کمربندی کره ی ماه را در آدرسهای اینترنتی زیر می توانید ملاحظه فرمایید.http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=934&articleID=349300 http://www.helal.ir/helal/modules.php?name=News&file=article&sid=406