طلسمات

خانه » همه » مذهبی » وهابيت، قدرت رسانه اي و هياهوي فوق العاده!

وهابيت، قدرت رسانه اي و هياهوي فوق العاده!

وهابيت، قدرت رسانه اي و هياهوي فوق العاده!

حجت الاسلام و المسلمين جعفر مرادي، متولد 1351، يکي از کارشناسان بحث فرقه ها و نحله هاي اسلام به شمار مي آيد. وي که بيش از 19 سال در حوزه علميه مشهد به تحصيل، تدريس و تحقيق اشتغال داشته و در کنار آن علوم دانشگاهي را تا مقطع کارشناسي ارشد به پايان رسانده است، هم اکنون به عنوان مشاور اعتقادي در آستان قدس رضوي و عضو هيأت علمي دفتر

6dffe9b9 9b2a 4696 a324 3ad2cd20e8e6 - وهابيت، قدرت رسانه اي و هياهوي فوق العاده!
2594 - وهابيت، قدرت رسانه اي و هياهوي فوق العاده!
وهابيت، قدرت رسانه اي و هياهوي فوق العاده!

نويسنده:حجت الاسلام و المسلمين مرادي

اشاره

حجت الاسلام و المسلمين جعفر مرادي، متولد 1351، يکي از کارشناسان بحث فرقه ها و نحله هاي اسلام به شمار مي آيد. وي که بيش از 19 سال در حوزه علميه مشهد به تحصيل، تدريس و تحقيق اشتغال داشته و در کنار آن علوم دانشگاهي را تا مقطع کارشناسي ارشد به پايان رسانده است، هم اکنون به عنوان مشاور اعتقادي در آستان قدس رضوي و عضو هيأت علمي دفتر تبليغات استان خراسان رضوي به فعاليت اشتغال دارد. علاوه بر آن، در شاخه هاي علوم اسلامي همچون کلام قديم و جديد، کلام مقارن (بين مذاهب) و کلام تطبيقي(بين الاديان) در حوزه و دانشگاه مشغول به تدريس مي باشد. از حجت الاسلام و المسلمين مرادي تاکنون ده ها مقاله و پژوهش منتشر شده است. ايشان در گفتگو با ماه نامه ي فرهنگ پويا به کارنامه سياه وهابيت درتاريخ اسلام اشاره مي کند و هياهوي رسانه اي اين فرقه دست ساخته استعمار را به عنوان راهکار اصلي براي فرار به جلو و پنهان نمودن جنايت هاي موجود در سابقه وهابيت بر مي شمرد. پاي گفت و گوي ايشان مي نشينيم.
پويا: از اين که فرصتي در اختيار ما قرار داديد سپاسگزارم. همان طور که مستحضريد، فرقه ي وهابيت مجموعه اي از عملکرد خويش را در کارنامه دو قرن پيدايش خود ثبت کرده است. اين عملکرد چگونه و اين کارنامه چگونه شکل گرفت.
حجت الاسلام و المسلمين مرادي: فرقه وهابيت با حمايت کشورهاي استعمارگر از دو قرن پيش تاکنون کارنامه اي سياه و سراسر خشونت را ارائه کرده است. بيش تر اين خشونت ها نسبت به شيعيان بوده، اگر چه اهل سنت نيز از آتش در امان نبوده اند. فتنه ها و جنايت هاي وهابيت عليه شيعيان هنوز هم ادامه دارد. انفجارهاي متعدد در کربلا و نجف اشرف بين مردم عادي و هتک حرمت عتبات مقدسه که نمونه بارز آن حمله به حرم مطهر امامان عسکريين عليهما السلام است، از جمله فعاليت هاي سياه اين فرقه به شمار مي آيد. شيعيان در برابر اين گونه جنايت ها وارد جنگ نشدند و فقط در برخي موارد که وهابيان شهر به شهر به آن ها حمله مي کرد، از خودشان دفاع مي کردند. اين مسأله فقط به شيعه محدود نشد بلکه اهل سنت نيز، هم جنگيدند و هم کتاب نوشتند و از اين منظر عجيب است که چرا بعضي از اهل سنت به وهابيت تمايل نشان مي دهند.
وهابيت، با فتنه و جنگ و ايجاد انحراف هاي متعددي به وجود آمد و رشد کرد؛ اما پس از تسلط بر مکه و مدينه چه کردند؟ تاريخ از ذکر آن شرم دارد و واقعاً خجالت آور است که در فرهنگ و تمدن اسلامي چنين فجايعي رخ داده است. وهابي ها فرداي روزي که بر مکه کاملا مسلط شدند، با بيل و کلنگ گنبدهاي بسياري را در منطقه مکه و مدينه تخريب کردند. برخي مکان هاي مقدس را که مسلمان ها اعم از شيعه و سني در طول تاريخ به آن ها ارادت داشته و زيارت مي کردند، به دست اين فرقه، ويران و به جايش آسفالت شده و اثري از آن ها هم باقي نمانده است؛ از جمله مسجدي که با مناسبت خطبه غدير در صحراي غدير بنا شده بود. گنبد زادگاه حضرت رسول (ص) و گنبد شريف چهار امام همام(ع) در قبرستان بقيع را نيز نابود و ضريح مطهر آن ها را تخريب و منطقه را به برهوتي تبديل کردند که الان شاهد آن هستيد. شرم آورتر اين است که رفتار وهابيت به گونه اي بود که جهانيان مي گويند مسلمان ها با دست خودشان ميراث فرهنگي چند صد ساله را از بين بردند و از اين جهت به مسلمان ها مي خندند. آن ها به گنبد هاي مقدس سني ها هم رحم نکردند. زادگاه ابوبکر و حضرت خديجه که داراي بنا بود از بين بردند. بناي چشم زمزم و گنبد اطراف کعبه را نيز خراب کردند. آن ها هنگام تخريب هم سرود مي خواندند و طبل مي زدند و دشنام هاي بسيار زشت به صاحبان قبور مي دادند. حتي کارهاي زشتي مي کردند؛ مثل ادرار کردن بر بعضي از قبور صحابه که اين گونه صحنه ها را خيلي نمي توان وصف کرد. مردم مکه از ترس با آن ها همراه شده بودند و بعد از سه روز، آثار و اماکن متبرکه و فرهنگي به کلي از بين رفت و چيزي بر جاي نماند. دستور داده شد هيچ کس نبايد از کس ديگري کمک بخواهد؛ چرا که اين کاره شرک است!
پويا: بدون شک، وهابيان اين جنايت ها را با اعتقادات و تئوري هاي خاص خودشان مرتکب مي شوند. به طور کلي اين ها چه عقايد و افکاري، جداي از افکار عمومي مسلمانان، دارند که مي توانند به سادگي هرگونه جنايتي را مرتکب شوند؟
حجت الاسلام و المسلمين مرادي: اگر بخواهيم افکار و عقايد وهابيت را فهرست کنيم، مي توانيم به اين صورت ليستي از آن ها را ارائه دهيم.
1. وهابي ها معتقدند که خداوند شبيه مخلوقات خودش است و در برخي موارد هم قائل به جسم بودن خداي متعال هستند.
2. نسبت به اهل بيت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله دشمني دارند و مي توانيم اين را از موارد فراواني که در کتاب هاي محمد بن عبد الوهاب و ديگر پيروانش وجود دارد، به روشني به دست آوريم؛ در حالي که اهل سنت، اهل بيت پيغمبر را اگر چه معصوم نمي دانند ولي آن ها را تمجيد مي کنند و اگر وهابيان منصف باشند، مي بينند که روايات وارده در کتاب هاي اهل سنت، عظمت شخصيت اهل بيت پيامبر را ثابت مي کنند.
3. هر کسي را که مخالف افکارشان باشد، به شرک و کفر و بدعت گذاري متهم مي کنند.
4. دشمني با فرقه هاي ديگر اسلامي و مخالفت با هر گونه تقريب بين مذاهب اسلامي. از گفتن اين مطالب هم پرهيز نمي کنند؛ بلکه با صراحت مي گويند: «ما قائل به تقريب نيستيم. سني و شيعه و بودايي و مسيحي هم نداريم؛ بلکه همه بايد بيايند زير اين بيرقي که ما تأسيس کرده ايم»! مثلاً ناصر بن عبدالله کتابي به نام مسأله التقريب بين اهل السنه و الشيعه نوشته است. مي گويد هر گونه تقريب با شيعه باطل و مردود است. همين طور احمد بن عبد الرحمان بن عثمان سلفي در کتاب دعوه التقريب بين الاديان، مي کوشد تا با ده دليل ثابت کند که تقريب بين اديان آسماني معنا ندارد و بايد حتماًً اديان آسماني با دين اسلام در موضع جنگ و معارضه باشند.
5. مخالفت شديد با عرفان و تمايلات عرفاني وجهه ي ديگر شاخص آن ها است و آن ها به شدت با عرفان و تصوف مخالفند.
6. وهابيت به مفسران و کتاب هاي تفسيري بي اعتنا هستند و با هر گونه مجاز و تأويل که از ابزارهاي تفسير قرآن کريم است، به شدت مخالفند؛ زيرا مي دانند اگر بخواهند تأويلات صحيحي را که با استدلال عقلي متعدد تأييد مي شوند بپذيرند، بايد از عقايد وهابي دست بردارند.
7. تمايل به استدلال به حديث و روايت را به صورت برجسته در بين آن ها مي بينيم و در مقابل به طور معمول از استدلال به قرآن کريم پرهيز مي کنند.
8. تفسير حديث هم به صورت کاملاً ذوقي و موافق با مشرب وهابيت صورت مي گيرد، نه موافق با مشرب شيعه و يا حتي اهل سنت. بنابراين بسياري از برداشت هاي تفسيري علماي اهل سنت در طول تاريخ، توسط وهابيت تخطئه مي شود و به جاي آن، برداشت هاي کاملا منطبق با افکار و عقايد انحرافي خودشان را جايگزين مي کنند.
9. با عقل و عقل گرايي معارضه دارند وبه زحمت مي توان براي آن ها يک استدلال عقلي را جا انداخت. وهابيان مخالف شديد فلسفه هم هستند.
10. اهل سنت درباره ي مسأله اجماع، خيلي مانور مي دهند. علت خلافت خليفه اول را هم اجماع ذکر مي کنند. اگر اجماع علماي برجسته ي ملاک باشد، اجماع علماء برجسته ي اهل سنت بر اين بود که ابن تيميه منحرف است و به همين سبب هم او را زنداني کردند و در زندان از دنيا رفت و باز اجماع اهل سنت در زمان ظهور محمد بن عبد الوهاب اين بود که وي خارج از دين است. بنابراين اجماع را ضعيف کردند و فقط ادعاهاي اوليه اهل سنت را مي پذيرند.
پويا: همان گونه که فرموديد، بيش تر هجوم وهابيت به سمت شيعيان است. بدون شک علاوه بر عقايد و افکاري که اشاره کرديد، آن ها براي اعمال زور و جنايت به تبليغات گسترده رسانه اي و فرهنگي نياز دارند. وهابيت عموماً چه نوع فعاليت هاي تبليغي را عليه شيعه به کار گرفته است؟
حجت الاسلام و المسلمين مرادي: وهابيت با شگردهاي مختلف تبليغ در نقاط مختلف دنيا به جذب نيرو مي پردازد. به تصريح قرآن، انسان به اندازه عمل و تلاش خودش نتيجه مي گيرد. وهابيان تلاش مي کنند و بهره هم مي برند؛ بهره شان اين است که به هدف خود براي گمراه کردن ديگران نايل مي شوند.
اولين روش آن ها، مبارزه با کتاب هاي شيعه است. شيعيان بيش از همه مذاهب و بلکه همه اديان، به گفتمان و استدلال هاي عقلي تمايل دارند. وهابيت کتاب هايي را عليه شيعه در چاپخانه هاي اهل سنت به چاپ مي رسانند و با تمهيدات فراواني در بين اهل سنت پخش مي کنند. عده اي متوجه اين قضيه مي شوند، اما دستگاه رسانه اي وهابيت آن قدر با بوق و کرنا و قوي عمل مي کند که اين تک صداها به گوش جهانيان نمي رسد. آن ها همچنين در کتاب هاي اهل سنت دست برده و آن ها را به صورت تحريف شدن چاپ و منتشر کرده اند. حمايت هاي مالي و بسياري هم از اين گونه کتاب ها مي شود و در موارد بسياري به چاپخانه ها کمک کرده اند تا اين کتاب ها با قيمت ارزان در دسترس ديگران قرارگيرد. همين طور کتاب ها را خريده و به صورت رايگان به کتابخانه هاي بزرگ دنيا اهدا کرده اند تا کتابي که در کتابخانه، اهل سنت است، تحريف شده باشد، نه يک کتاب اصل. براي مثال، تفسير روح المعاني شيخ محمود آلوسي را – با اين که فردي شيعه ستيز بوده – پس از حذف تمام احاديثي که رنگ و بوي مبارزه با وهابيت داشت، چاپ کرده اند؛ چون او رواياتي را نقل کرده که مي تواند در تمجيد فضايل اهل بيت يا نقد تفکر وهابيت مورد استفاده قرار گيرد. حتي کتاب مغني ابن قدامه حنبلي – از علماي اهل سنت – را بدون بخش استغاثه چاپ کرده اند، چرا که وهابيت، اين کار را شرک مي داند!
کتاب ديگر، فردوس الاخبار از ابن شيرويه ديلمي است که دو چاپ هم بيش تر ندارد. در چاپ سال 1406، 30 روايت در تمجيد از شخصيت حضرت زهرا (س) وجود دارد؛ ولي در چاپ سال بعد که در همان چاپخانه اتفاق افتاده است، اين 30 روايت وجود ندارد! ابايي هم ندارند که کسي اين را بفهمد؛ چون دستگاه رسانه اي شان قوي است و صداهاي مخالف را خاموش مي کنند. درباره کتاب تفسير جامع البيان طبري نيز همين گونه رفتار کرده اند. اين کتاب در ذيل آيه شريفه «و انذر عشيرتک الاقربين» روايتي را از پيغمبر اکرم (ص) نقل مي کند: پيامبر (ص) پس از نازل شدن اين آيه، نزديکان خود را جمع کرد. روز اول هياهو کردند و نگداشتند ايشان سخن بگويند؛ تا روز سوم که پيامبر (ص) دعوت خود را مطرح کردند و فرمودند: چه کسي حاضر است وزير من در امر رسالت باشد؟ «علي أن يکون اخي» براي اين که برادر من باشد؟ ادامه اش را چنين آورده اند: و کذا و کذا؛ يعني برادر من (چنين و چنان) باشد! بعد مي گويد: حضرت علي عليه السلام اعلام آمادگي کرد و پيامبر (ص) هم فرمود: پس تو برادر و کذا و کذاي من هستي! و بدين ترتيب، حديث را تحريف کرده اند. وهابيت متوجه نبودند که طبري کتاب ديگري به نام تاريخ طبري دارد و در آن دو بار اين روايت را ذکر کرده است. در اين کتاب، مي گويد که پيغمبر فرمود: «أيکم يؤازرني علي هذا الامر علي أن يکون اخي وصيي و خليفتي فيکم»؛ چه کسي است که وزير من در امر رسالت باشد تا برادر، وصي و خليفه من در بين شما باشد. پيامبر (ص) دنبال برادر، وصي و خليفه بودند و حضرت امير هم اعلام آمادگي کردند. اين عالم سني هم ذکر مي کند که پيغمبر (ص) فرمود: پس تو برادر، وصي و خليفه من در بين اين قوم هستي. و به قبيله هم فرمود که از اين به بعد بايد از علي اطاعت کنند. وهابيان حديث مزبور را به اين صورت تقطيع و حذف کرده اند. از اين نمونه ها فراوان است.
کتاب ديگري در مکه چاپ شده که به شدت عليه شيعه است. در اين کتاب نوشته شده است: «قال علي ابن موسي الرضا: نحن ابناء الله!» علي بن موي الرضا گفت: ما پسران خدا هستيم! آدرس آن را هم اصول کافي، جلد3، چاپ تهران ذکر کرده است. با مراجعه به اين کتاب مي بينيم از ريشه دروغ است. در اصول کافي به نقل از حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام آمده است «نحن امناء الله»؛ ما امين هاي خدا هستيم. اما وهابيان در مقام تحريف، «م» را به «ب» تبديل کرده و نوشته اند ابناء الله!
در ادامه اين تحريف ها و دست بردن در محتواي منابع اسلامي، کار ديگر آن ها گزينش و خلاصه کردن کتاب هاست و دقيقاً چيزهايي حذف مي شوند که در تمجيد از اهل بيت عصمت و طهارت (ع) و يا دال بر طعن نسبت به ابوبکر و عمر و عثمان و خلفا هستند!
پويا: با توجه به اين که عربستان سعودي، پايگاه اصلي وهابيت است، موسم حج بايد فرصت مناسبي براي اين فرقه به شمار آيد. بسياري از زائران کعبه و مسجد النبي پس از بازگشت از سفر حج، خاطره هاي فراواني درباره ي فعاليت گسترده وهابيت عليه شيعه بيان مي کنند. برنامه وهابيت دراين زمينه به چه شکلي انجام مي گيرد؟
حجت الاسلام و المسلمين مرادي: از زمينه هاي عمده تبليغي وهابيت، استفاده از موسم حج است. افراد مناظره کننده ي فراواني تربيت شده اند که شبهات وهابيت را به زبان هاي مختلف و به صورت چهره به چهره براي حاجيان کشورها توضيح مي دهند. علاوه بر آن، کتاب و جزوه هاي فراواني هديه مي دهند و آرام آرام حاجيان را در سايه ي انحرافات خودشان در مي آورند. برخي آمار در اين زمينه تکان دهنده است. فقط در حج سال 1381، ده ميليون وششصد و هشتاد و پنج هزار جلد کتاب – که اغلب ضد شيعي هستند – به 20 زبان دنيا در بين حاجيان، رايگان توزيع شده است.
اخيراً کتابي عليه شيعه نوشتند و آن را در تيراژ ميليوني چاپ و پخش کردند! قرار بود صد هزار نسخه از آن در کويت توزيع شود. يکي از معتمدين آن جا نامه اي به پادشاه کويت نوشت و گفت: «اگر اين کتاب ها توزيع شود، کويت به لبنان ديگري مبدل خواهد شد.» عليه شيعه کتاب هاي تهاجمي فراواني نوشته شده است که بلافاصله به فارسي ترجمه و به حاجيان فارسي زبان هديه مي شود. و از آخرين نمونه هاي آن مي توان به کتاب «سؤالاتي که باعث هدايت جوانان شيعه شد» اشاره کرد.
پويا: فعاليت هاي تبليغي که اشاره فرموديد، بيش تر با گرايش کلامي، تاريخي و اعتقادي انجام مي شود. با توجه به اين که وهابيت با شيعه اختلاف جدي در نگاه سياسي دارد. آيا در اين زمينه هم از سوي آن ها کاري انجام شده است؟
حجت الاسلام و المسلمين مرادي: شگرد وهابيت در بعد سياسي، تهمت هاي ضد شيعي است. کتابي به اسم «و جاء دور المجوس» يعني و «زمانه مجوسيان آمد»، نوشته شده است که منظور از مجوس، ايرانيان هستند. اين کتاب را عبد الله محمد قريب دانشمند مصري نوشته است. در اين کتاب گفته شده که انقلاب [امام] خميني، مجوسي و غير اسلامي است. آن ها عربي بودن را مساوي با اسلام مي دانند! بعد ادامه مي دهد: اين انقلاب کسروي است و محمدي نيست. وهابيت شيعيان ايران را پيروان کسروي مي نامد! (مي دانيد که کسروي يک دگر انديش منحرف با عقايدي موهوم بود که خودش با عقايدش به درک واصل شد،) در جاي ديگري از اين کتاب مي نويسد: خطر حاکمان تهران براي اسلام از يهودي ها بيش تر است! و ما از آن ها خيري انتظار نداريم! (آن ها وحدت و تقريبي را که شيعيان مطرح مي کنند، اصلاً قبول ندارند؛ چون شيعه را خارج از اسلام مي دانند و اتحاد و تقريب با کافر را اصلا مجاز نمي دانند.) در ادامه مي نويسد: ما به خوبي مي دانيم که آن ها به زودي با يهودي هاي اسرائيل هم دست مي شوند و با مسلمان ها مي جنگند! اين کتاب قبل از جنگ 33 روزه حزب الله با اسرائيل چاپ شده است. نمي دانم چگونه مي خواهند جنگ شيعه با اسرائيل را توجيه کنند؛ چون قضيه برعکس شد. اولا شيعيان با يهوديان جنگيدند – آن هم به عنوان مدافع – و آن ها را شکست دادند. ثانياً وهابي ها در آن زمان فتوا دادند که چون شيعيان لبنان کافر هستند، حق نداريد حتي براي آن ها دعا کنيد، چه رسد به کمک! البته 60- 50 فتوا در مجموعه کتاب فتاواي علماء مکه و مدينه در مورد کفر شيعه به کفر اعظم و خارج بودن آن ها از اسلام صادر کرده اند و اين مبناي آن هاست و علنا آن را اعلام مي کنند.
در کتاب «اصول مذهب الشيعه الاماميه» آقاي قفاري که از اساتيد دانشگاه هاي مدينه آمده است: «[امام] خميني اسمش را در اذان نمازها داخل کرده و حتي از اسم پيغمبر اکرم هم پيش انداخته است. پس اذان نمازها در ايران پس از اين که [امام] خميني به قدرت رسيد در تمام استان ها و شهرهايشان اين گونه است: الله اکبر الله اکبر خميني رهبر اشهد ان محمداً رسول الله. »
بايد اين مسأله را از ذهنمان خارج کنيم که مردم دنيا مي فهمند اين حرف ها دروغ استد چون دنيا را رسانه ها اداره مي کنند و شبکه الجزيره وهابي است. شبکه اي دارند که به زبان فارسي درباره وهابيت تبليغ مي کند. آن ها بوق هاي فرهنگي دنيا را در دست دارند. متأسفانه جهان شيعه در زمينه فرهنگي به صورت فراگير و نهادينه شده کاري انجام نداده است. علماي شيعه فقط در برابر وهابيت بحث و مناظره مي کنند. از طرف ديگر، وهابيان در دانشگاه هاي خود، شبهات وهابيت و در کنارش کافر بودن شيعه را هم القا مي کنند. بنابراين فارغ التحصيل رشته فني دانشگاه رياض، فردي است که شما را کافر مي داند.
پويا: در حال حاضر، عملکرد تبليغي وهابيت، چه مناطقي را در بر مي گيرد؟
حجت الاسلام و المسلمين مرادي: از نقاط قابل اسکان قطب شمال يعني از مناطق جغرافيايي توندرا و تايگا تا جنوب استراليا و نزديک قطب جنوب و همچنين از جزاير سليمان تا غرب امريکا، مناطق عمده و بزرگي دارند. ميلياردها دلار به طور دائم و ساليانه هزينه تبليغات وهابيت در سطح جهان است. مراکزي در فيليپين، شيلي، آرژانتين و جاهايي ديگر دارند که اصلا به نظر نمي آيد آن جا کسي حاضر باشد بيايد وهابي شود.
پويا: با همه اين تبليغات گسترده، در حال حاضر وهابيت از نظر مقبوليت و موفقيت در اين راه چه جايگاهي دارد؟
حجت الاسلام و المسلمين مرادي: خوشبختانه از آن جايي که نور حقيقت خاموش نشدني است، اين تبليغات بازدهي مورد انتظار وهابيان را ندارد و مي بينيد که بسياري از علماي اهل سنت در طول تاريخ شيعه شده اند. در دوران اخير هم از اين موارد زياد است. خود وهابي ها نيز به اين واقعيت اعتراف کرده اند. شيخ ربيع بن محمد در مقدمه کتاب الشيعه الاماميه في ميزان الاسلام مي نويسد: «از مواردي که باعث افزايش تعجب من شد اين است که برادراني از ما و از جمله فرزندان يکي از علماي بزرگ و مشهور در مصر و برخي طلاب که مدت زيادي در حلقه هاي علمي ما بوده اند و نيز برخي برادران که حسن ظن به آن ها داشتيم، روش شيعه را دنبال کرده اند. »
يکي از نمونه هايي که در اين زمينه اتفاق افتاد، مربوط به وهابي شيعه ستيز معروف، جناب آقاي عصام العماد است. وي فارغ التحصيل دانشگاه امام محمد بن سعود در رياض و شاگرد بن باز، مفتي اعظم عربستان سعودي و امام جماعت يکي از مساجد بزرگ يمن و شهر صنعا بود. ايشان کتابي عليه شيعه به نام ارتباط بين دوازده امامي ها و غاليان نوشت – غاليان افرادي که در حق ائمه اطهار غلو مي کنند مانند علي اللهي ها و حسين اللهي ها – و کوشيد ثابت کند شيعيان دوازده امامي، همان علي اللهي ها و حسين اللهي ها هستند. وقتي اين کتاب چاپ شد، وهابيان بيشتر اطراف او را گرفتند و از وي حمايت کردند. عصام العماد بيش تر تحقيق مي کند تا کتاب هاي ديگري بنويسد؛ اما در اثر تحقيقات، پس از مدتي خودش شيعه مي شود! و شبهاتي را هم که در کتاب هايش بيان کرده جواب مي دهد! نظير اين هارا فراوان داريم. دکتر محمد تيجاني تونسي و العقيلي از اين جمله اند. العقيلي مشاور حسني مبارک در امور حقوقي و از حقوقدانان برجسته و طراز اول جهان عرب بوده است. جناب شيخ معتصم سيد احمد و هم چنين مرجع تقليد شافعيان کشور سوريه، از جمله کساني هستند که اخيرا شيعه شده اند. اين گرايش، به برکت حقانيت اسلام ناب است که فطرت حقيقت جوي انسان را سيراب و همه تبليغات شيطاني فرقه هاي انحرافي را خنثي مي سازد. اضافه شود ما با اين حال بسيار ساده انگاري است که نسبت به هياهوي فوق العاده وهابيت در بعد رسانه اي و تعدد مراکز تبليغي آن ها در همه قاره هاي جهان ساکت بنشينيم و اقدامي صورت نگيرد مطمئنا قربانيان پيشرفت تبليغي وهابيت در درجه اول شيعيان و اهل سنت ضد وهابيت خواهند بود. علاوه بر آن وظيفه فرهنگي ما اقتضا مي کند دستبرد هاي وهابيت نسبت به کتب فراوان نگاشته شده در طول تاريخ سکوت نکنيم و اين خيانت و جنايت فرهنگي فاش کنيم. طبعا بايد مراکزي ايجاد شوند يا مراکزي که پژوهشي هستند اين فضاي فعاليت را ايجاد کنند کتب چاپي وهابيت را با همان کتب چاپ شده در گذشته مقايسه کنند و انحرافات را نشان دهند.
منبع:مجله ي پويا شماره 7

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد