خانه » همه » مذهبی » ویژگی های برتر (برجسته) زنان و مردان نسبت به یکدیگر چیست؟ به عنوان مثال، یک مرد از لحاظ جسمی قوی است. این ویژیگی که مخصوص مرد است، متقابلا چه چیزی در زن است که با آن متعادل و متوازن شود؟ یعنی اگر مرد قوی است در مقابل این خدا چه چیزی یا چه برتری به زن داده که با آن ویژیگی مرد تعادل و توازن ایجاد کند؟

ویژگی های برتر (برجسته) زنان و مردان نسبت به یکدیگر چیست؟ به عنوان مثال، یک مرد از لحاظ جسمی قوی است. این ویژیگی که مخصوص مرد است، متقابلا چه چیزی در زن است که با آن متعادل و متوازن شود؟ یعنی اگر مرد قوی است در مقابل این خدا چه چیزی یا چه برتری به زن داده که با آن ویژیگی مرد تعادل و توازن ایجاد کند؟

نکات ذیل قابل توجه و دقت است:
1. قرآن کربم کتاب هدایت برای تمامی انسانها است نه فقط هدایت مردان، می فرماید: ﴿شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ﴾[1] یعنی قرآن هرگز برای هدایت مردان فقط نیامده است. این که در اول سوره بقره می فرماید: ﴿ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ﴾ منظور از «متقین» فقط مردان نیستند بلکه اعم از زن و مرد است.
2. پیامبران که رسالتشان تعلیم و تزکیه است نیز برای هدایت کل جامعه بشری فرستاده شدند. از این رو قرآن کریم خطاب به پیامبر | می فرماید: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا﴾[2] ما ترا نفرستادیم مگر برای (هدایت) همه مردم.
3. بسیاری از ارزشها و مقامات علمی و معنوی بین زن و مرد مشترک است.
قرآن در این زمینه می فرماید: ﴿إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا﴾[3] در آیه دیگر می فرماید: ﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾.[4] در هر دو آیه آنچه که موضوع بحث است زن یا مرد نیست بلکه انسان مومن و مسلمان دارای عمل صالح است، خواه زن باشد یا مرد. چنانکه مرد از حیث ایمان و عمل صالح به درجه ای می رسد که در قرآن کریم به عنوان الگو و اسوه معرفی می شود.[5] زن هم می تواند به حدی برسد که الگو و اسوه ی مردان و زنان مومن قرارگیرد. قرآن کریم مریم بنت عمران و آسیه همسر فرعون را به عنوان نمونه معرفی نموده است.[6] 4. شایان ذکر است مرد با توجه به ویژگیهای جسمی، روحی و عاطفی، برخوردار از یک سری امتیازات مادی و مناصب اجتماعی است که زن با توجه به ویژگیهایی که دارد از آن بی بهره است. البته از دیدگاه قرآن و روایات این برخورداریها سبب فضل و برتری بر زن نیست. مثلا در قرآن آمده که ﴿الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ﴾؛ «مردان سرپرست زنانند بخاطر برتريهايى كه (از نظر نظام اجتماع) خداوند براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است و به خاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى‌كنند».[7] اولا: منظور از این مرد، جنس مرد در مقابل جنس زن نیست بلکه منظور شوهر در مقابل همسر و زوج در مقابل زوجه است. واضح است که هر اجتماعی باید یک سرپرست داشته باشد تا امور آن جامعه به صورت منظم اداره شده و دچار اختلال و آسیب نگردد. خانواده نیز یک جامعه بسیار کوچک است و از این قاعده مستثنی نیست. علت و فلسفه ی این که مرد به عنوان سرپرست و قیم انتخاب شده دو چیز است که در آیه شریفه تصریح شده است:
الف) داشتن بنیه و قدرت جسمی و غلبه قدرت تفکر بر عاطفه و احساسات
ب‌) تعهدات او در برابر زن و فرزند مبنی بر تامین هزینه های زندگی
جمله ﴿بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ﴾ اشاره به همين حقيقت است؛ زيرا در قسمت اول مى فرمايد: «اين سرپرستى به خاطر تفاوتهايى است كه خداوند از نظر آفرينش، روى مصلحت نوع بشر ميان آنها قرار داده» در قسمت آخر مى فرمايد: «و نيز اين سرپرستى به خاطر تعهداتى است كه مردان در مورد انفاق كردن و پرداختهاى مالى در برابر زنان و خانواده به عهده دارند».
در ادامه درباره زنان نیز می فرماید: ﴿فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ‌…﴾ و زنان صالح آنها هستند كه متواضعند و در غياب (همسر خود) حفظ اسرار و حقوق او را در مقابل حقوقى كه خدا براى آنان قرار داده، مى كنند.
در اينجا اضافه مى فرمايد كه زنان در برابر وظائفى كه در خانواده به عهده دارند دو دسته‌اند:
صالحان و درستكاران، و آنها كسانى هستند كه خاضع و متعهد در برابر نظام خانواده مى باشند و نه تنها در حضور شوهر بلكه در غياب او، «حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ» هستند، يعنى مرتكب خيانت چه از نظر مال و چه از نظر ناموس و چه از نظر حفظ شخصيت شوهر و اسرار خانواده در غياب او نمى شوند، و در برابر حقوقى كه خداوند براى آنها قائل شده وظائف و مسئوليتهاى خود را بخوبى انجام مى دهند.
بديهى است مردان موظفند در برابر اين گونه زنان نهايت احترام و حق‎شناسى را انجام دهند. یعنی در واقع مرد مراقب و نگهبان حقوق خانواده بوده و امنیت خانواده را بر عهده دارد و این یک مسئولیت است. و البته شایستگی مرد برای این مسئولیت بخاطر قدرت جسمی و در اختیار داشتن مال و هزینه های زندگی است که خداوند روی مصالحی این جور خواسته است.
پيدا است كه سپردن اين وظيفه به مردان نه دليل بالاتر بودن شخصيت انسانى آنها است و نه سبب امتياز آنها در جهان ديگر، زيرا آن صرفا بستگى به تقوى و پرهيزگارى دارد، همانطور كه شخصيت انسانى يك معاون ممكن است از يك رئيس در جنبه هاى مختلفى بيشتر باشد اما رئيس براى سرپرستى كارى كه به او محول شده از معاون خود شايسته تر است.
5. با توجه به مطالب فوق، خداوند ويژگیهای خاصي در وجود زن نهاده است: الف) قرآن کریم می فرماید: ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا….﴾.[8] «از نشانه هاى (قدرت) خدا اين كه همسرانى از جنس خود شما براى شما آفريد، تا در كنار آنها آرامش يابيد.»
از این آیه استفاده می شود که زن مایه آرامش مرد است. چنانچه برخی از مفسرین تصریح به این معنی کردند. (طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، چاپ تهران، انتشارات ناصر خسرو، ج 8، ص 470) البته برخی دیگر از مفسرین بر این عقیده هستند که این آیه در خصوص زن نیست بلکه درباره هریک از زوجین است. یعنی وجود هر یک از زن و مردموجب آرامش و سکون دیگری است. به تعبیر دیگر مرد بدون وجود زن ناقص است و زن نیز بدون وجود مرد ناقص است.[9] ب) ویژگی دیگری که در وجود زن نهفته شده مشرف شدن او به شرافت مادری است. که این خودش فضیلت است برای زن.
کلمه «امّ» در لغت عرب به معنای ریشه و اساس هر چیزی است. به همین جهت بر زن اطلاق مادر می شود یعنی ریشه و اساس وجود فرزند، مادر است. نه ماه فرزند در رحم او قرار دارد. و بعد از تولد 2 سال شیره جانش را به او می دهد و در این مدت در حضانت و تحت تربیت مادر قرار دارد. اینها همه دلیل بر شایستگی و صلاحیت مادر برای پرورش فرزند از حیث مهر و محبت و عاطفه است که در وجود پدر اینها کم رنگ تر است.
به همین خاطر تاکید بیشتری مبنی بر احترام مادر نسبت به پدر در روایات و احادیث معصومین است که در این مجال به چند مورد اکتفاء می کنیم:
یک: در حدیثی از امام باقر × آمده که «حضرت موسی بن عمران × سه بار به خدا عرض کرد: پروردگارا! به من توصیه ای کن! خدای سبحان در هر سه بار فرمود: تو را به خودم سفارش می کنم؛ آنگاه عرض کرد: پروردگارا! مرا سفارش کن. فرمود تو را به مادرت سفارش می کنم. باز گفت: پروردگارا! مرا سفارش کن. فرمود: تو را به مادرت سفارش می کنم. باز گفت پروردگارا! مرا سفارش کن. فرمود: تو را به پدرت سفارش می کنم. امام باقر × در ادامه می فرماید: از همین رو گفته می شود حق مادر از نیکی، دو سوم و برای پدر یک سوم است».[10] دو: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ أَبَرُّ قَالَ أُمَّكَ، قَالَ ثُمَّ مَنْ، قَالَ‌ أُمَّكَ‌ قَالَ ثُمَّ مَنْ، قَالَ أُمَّكَ‌، قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ أَبَاك.»[11] امام صادق × می فرماید: مردى خدمت پيامبر | آمد و عرض كرد: اى رسول خدا، به چه كسى نيكى كنم؟ فرمود: به مادرت. عرض كرد: سپس به چه كسى؟ فرمود: به مادرت. عرض كرد: بعد از او به چه كسى؟ فرمود: به مادرت. عرض كرد: سپس به چه كسى؟ فرمود: به پدرت.
ج) نکته دیگری که که درباره زن وجود دارد نگاهی است که اسلام نسبت به زن و زوجه در مقابل شوهر دارد. امیرالمومنین × در نامه 31 خود به فرزندش امام حسن × می فرماید: «وَ لَا تُمَلِّكِ الْمَرْأَةَ مِنْ أَمْرِهَا مَا يُجَاوِزُ نَفْسَهَا فَإِنَّ ذَلِكَ أَنْعَمُ لِبَالِهَا فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَة». کاری که در توان زن نیست به او مسپار چون او همچون گلی (ظریف و آسیب پذیر) است نه کارگزار و قهرمان.[12] در تعبیرات رایج عربی به شخص کارگزار قهرمان می گویند. منظور حضرت از این کلام این است که زن کارگزار مرد در درون خانه نیست که هر چه خواست به او تحمیل کند و او هم ناچار باشد تا انجامش دهد. آن حضرت در این جمله کوتاه و بلیغ زن را تشبیه می کند به گل که خیلی لطیف و نرم است. یعنی انسان در برخورد با گل چقدر ظرافت و دقت به خرج می دهد در برخورد با زن و زوجه خود هم باید چنین باشد. جنبه دیگر این تشبیه این است که زن مثل گل و ریحان معطر است؛ زندگی شما را معطر می کند به عطر عاطفه و محبت، رقت و صفا و وفا، مواظب این گل معطر زندگیتان باشید. این نگاه اسلام به حقیقت و جایگاه زن در درون خانه و خانواده است.[13] (ر.ک: کتاب زن در آینه جلال و جمال، عبدالله جوادی آملی، چاپ شریعت، نشر دارالهدی، ص 396-397)
د) مجموعه روایاتی درباره دختر در مقابل پسر وارد شده است که از مجموع آن می شود یک توجه و عنایت خاصی به جنس زن بلکه فضل و برتری نسبت به پسر و جنس مرد را بدست آورد: در برخی از روایات از دختر تعبیر به حسنه و برکت و از پسر تعبیر به نعمت از جانب خداوند متعال شده است.
«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: الْبَنَاتُ حَسَنَاتٌ وَ الْبَنُونَ نِعْمَةٌ فَإِنَّمَا یُثَابُ عَلَى الْحَسَنَاتِ وَ یُسْأَلُ عَنِ النِّعْمَةِ؛ امام صادق × می فرماید: دختران، حسنه ‌اند و پسران نعمت و (روز قیامت) به حسنه پاداش داده می شود و اما از نعمت سؤال خواهد شد.»[14] در حدیثی دیگر از رسول خدا | نقل می کند که آن حضرت فرمود: «…نِعْمَ‌ الْوَلَدُ الْبَنَاتُ‌ مُلْطِفَاتٌ‌، مُجَهِّزَاتٌ‌، مُونِسَاتٌ، مُبَارَكَاتٌ، مُفَلِّيَاتٌ».[15] دختران داراي گرمي، جاذبه و لطافت معنوي اند. بيش از پسران آماده خدمت به والدين بوده و بيش از پسران انس و الفت مي گيرند. مايه رحمت و برکت خداوند در خانواده اند. نظافت گرند و پاکيزگي را دوست دارند.
و در روایتی دیگر از رسول خدا | چنین می فرماید: «…قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: مَنْ عَالَ‌ ثَلَاثَ‌ بَنَاتٍ‌ أَوْ ثَلَاثَ أَخَوَاتٍ، وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ؛ فَقِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، وَ اثْنَتَيْنِ؟ فَقَالَ: وَ اثْنَتَيْنِ؛ فَقِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، وَ وَاحِدَةً؟ فَقَالَ‌: وَ وَاحِدَةً»؛ كسى كه سه دختر يا سه پسر داشته باشد، بهشت بر او واجب است. سؤال شد: يا رسول اللَّه | دو تا چطور؟ فرمود: دو تا هم (همين طور است). سؤال شد: يا رسول اللَّه | يكى چطور؟ فرمود: يكى هم (همين طور است).[16]

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد