خانه » همه » مذهبی » يشت‌ها (1)

يشت‌ها (1)

يشت‌ها (1)

يشت‌ها سرودهایی هستند که در آنها ستایش ایزدان قدیم ایرانی مطرح شده است. يشت‌ها از نظر قدمت، سبک و مطالب یکسان نیستند؛ همچنین نام برخی از آنها با مضمونشان مطابقت ندارد. هر یشت به بخش‌هایی به نام «کرده» تقسیم مي‌شود؛ بیت اول و عموماً بیت آخر ِهر کرده با توصیف ایزد و عبارتی مبتنی بر پرستش او آغاز

fd15bb0f 8038 40b9 a9a7 fde1744cde8f - يشت‌ها (1)

0003478 - يشت‌ها (1)
يشت‌ها (1)

 

نويسنده: الياس عارف‌زاده *

 

اشاره
 

يشت‌ها سرودهایی هستند که در آنها ستایش ایزدان قدیم ایرانی مطرح شده است. يشت‌ها از نظر قدمت، سبک و مطالب یکسان نیستند؛ همچنین نام برخی از آنها با مضمونشان مطابقت ندارد. هر یشت به بخش‌هایی به نام «کرده» تقسیم مي‌شود؛ بیت اول و عموماً بیت آخر ِهر کرده با توصیف ایزد و عبارتی مبتنی بر پرستش او آغاز مي‌شود، به صورتی که اوصاف اصلی ایزد مورد پرستش در آن نمایان است. در يشت‌ها داستان‌های اسطوره‌ای بیشتر به صورت اشاره‌اند، اگرچه در روایت‌های زند و پازند آنها کامل‌تر و مفصل‌تر مطرح شده‌اند. رخدادهایی که در يشت‌ها بیان مي‌شود به دو گونه‌اند: در برخی ایزدان نقش اساسی دارند؛ مانند جدال تیشتر با اَپُوش (بازدارندۀ آب) در تیشتر یشت. در برخی دیگر نقش اساسی بر عهدۀ اشخاصی غیر از خدایان است. همچنين در بیشتر آنها رخدادهایی بیان مي‌شود که در اثر امتزاج عقاید مزدیسنایی با اعتقادات قدیم ایرانی است.
سخن آخر اینکه این نوشتار بر اساس دیدگاه گسست در سنت کلامی زرتشتی مرقوم گردیده است.

مقدمه
 

اين کلمه در اوستا به صورت یشتی (yašti) و در پهلوی به صورت یشت (yašt) آمده است. ریشة کلمة یشت و یسنا (یسن) «یز» (yaz) است که در پهلوی به معنی ستودن و عبادت‌کردن و فدیه‌آوردن است و در اوستا به این معنا زیاد به‌کار رفته است؛ مانند فقرة 56 از رام یشت.[1] کلمات هم‌خانوادة یشت مانند «یشتر» به معنی نمازگزار و پرستنده و ستایش‌کننده نيز در اوستا به کار رفته‌اند. این کلمه را مي‌توان در یسنای 12 فقرة 15 و یسنای 14 فقرة 1 و همچنین اردیبهشت یشت فقرة 1 با همین معنا ملاحظه نمود.[2] گرچه کلمه‌های یشت و یسن (یسنا) دارای یک ریشه‌اند، اما در تعاریف دینی مزدیسنایی با هم فرق دارند. طبق يک تعريف یسنا مراسمِ نیایش و پرستشي است که با نذر و فدیه همراه است؛ در صورتی که یشت مراسم نیایش و ستایش خداوند و مظاهر طبیعی و عناصر است.[3] و طبق تعريفي ديگر یسنا یعنی ستایش و نیایش به‌طور عموم؛ درحالی که یشت به معنی ستایش پروردگار و نیایش امشاسپندان و ایزدان است.[4] هر یک از يشت‌های بزرگ دارای چندین فصل است که موسوم به «کرده»‌اند. این لفظ از کلمة اوستایی «کرت» (kéréta) گرفته شده و به معنای کارد و خنجر است. در نتیجه «کرده» یعنی یک قطعة بریده؛ بنابراين مي‌توان گفت که این معنا معادل cut انگلیسی و همچنین معادل «فصل» عربی است که هر دو به معنی بریدن‌اند.[5]

شمار يشت‌ها
 

تعداد يشت‌ها در اوستای کنونی بیست و یک یشت است؛ اما از آنجا که این يشت‌ها سروده‌هایی برای ایزدانی هستند که مراقب و نگهبان تک‌تک روزهای ماه‌اند ، به احتمال قوی تعداد يشت‌ها سی سرود بوده که در اثر صدمات مختلف فقط بیست و یک سرود باقی مانده است. این امر را مي‌توان با این استدلال تقویت کرد که در تقویم و گاه‌شماری ایران،[6] هر ماه سی روز داشته و هر روز به نام يک امشاسپند یا ایزد نام‌گذاری شده بوده است.[7] ایرانیان باستان هر روز را به نام يک ایزد یا امشاسپند نامیده بودند؛ زیرا برای هر روز آداب و اعمال خاصی را در نظر مي‌گرفتند. این نام‌گذاری هم مجموعة ایزدان زرتشتی را تثبیت مي‌کرده و هم سبب مي‌شده است که نام آنها پیوسته بر زبان مردم جاری باشد. زرتشتیان معتقدند که ذکر نام هر ایزد موجب مي‌شود انسان صفت و خصوصیتِ آن ايزد را در خود تقویت کند.[8] نام این سی روز در کتاب آثار الباقیه چنين آمده است: «هرمز، بهمن، اردیبهشت، شهریور، اسفندارمذ، خرداد، مرداد، دی بآذر، آذر، آبان، خور، ماه، تیر، گوش، دی بمهر، مهر، سروش، رشن، فروردین، بهرام، رام، باذ، دی بدین، دین، ارد، اشتاذ، آسمان، زامیاذ، مارسفند و انیران.».[9] امروزه فقط بیست و یک یشت به نام‌های ذیل باقی مانده است. (يشت‌ها عموماً با عدد نام‌گذاری شده‌اند و ظاهراً این شیوه، شيوة مستشرقين زرتشت‌پژوه بوده است):[10] 1. هرمزدیشت (اهورمزد) 2. هفتن یشت (امس سپنت)
3. اردیبهشت یشت (اس و هیی یشت) 4. خرداد یشت (هائوروتات)
5. آبان یشت (اردویسور اناهیت) 6. خورشید یشت (هورخشیت)
7. ماه یشت (هورخسئت) 8. تیر یشت (نیستریه)
9. درواسپ یشت (درواسپا) 10. مهر یشت (میئر)
11. سروش یشت (سرئوش) 12. رشن یشت (رشنو)
13. فروردین یشت (فروشی) 14. بهرام یشت (ورثر غن)
15. رام یشت (ویو) 16. دین یشت (چیستا)
17. ارد یشت (اسی ونگوهی) 18. اشتاد یشت (ائیرنیم خوارنو)
19. زامیاد یشت یا کیان یشت (کوئنم خوارنو) 20. هوم یشت (هئوم)
21. ونند یشت (وننت)
با توجه به نام‌گذاری فوق ، مي‌توان گفت که در يشت‌ها ترتیب تقویمی رعایت نشده است؛ اما در دو سی‌روزه کوچک و بزرگ ترتیب روزها مطابق با تقویم کنونی مراعات شده و در آثار الباقیه نیز به همین ترتیب است.
دربارة دو يشت اول و دوم گفته شده است که «یشت اول که به اسم اهورمزداه موسوم است، و یشت دوم که بافتخار همۀ امشاسپندان سروده شده، قطعات بعدی هستند که با تکلف و خشکی از قطعات مختلفی که از مواضع گوناگون گرفته‌اند، ترتیب یافته است و مولود عقاید کلامی سخیف و بي‌اهمیتی است که برای تکمیل سلسلۀ يشت‌ها، هنگامی که مي‌خواستند قطعات آن را با ایام ماه‌های تقویم زرتشتی جور کنند، به وجود آمده است».[11]

مطالب و مضامین يشت‌ها
 

يشت‌ها را از لحاظ مضمون و مطالب به دو قسمت کلی تقسیم مي‌کنند: 1. يشت‌های بزرگ 2. يشت‌های کوچک (متأخر). قبل از اینکه در مورد هر بخش مطالبی عرضه شود به چند نکته که در تمام يشت‌ها مشترک است اشاره مي‌نماییم:
نخست اينکه نام برخی از يشت‌ها با مضمون آنها مطابقت ندارد؛ مثلاً در اشتاد یشت که به نام ایزد راستی و درستی است، یادی از این ایزد نشده است و مربوط به «فرّ ایرانی» است؛ رام یشت به نام ایزد رامش و صلح است، اما مطالب آن مربوط به ایزد «وایو» که ایزد باد است، مي‌باشد؛ دین یشت به معنی اندیشیدن و شناختن است، اما در متن آن از چیستا که ایزد علم و دانش است، صحبت مي‌شود؛ همچنین زامیاد یشت مربوط به ایزد سرپرست و نگهبان زمین است، اما فقط نُه فصل آن به زمین پرداخته و از فصل10 تا به انتها به فرّکیانی‌مربوط است. شاید علت این باشد که‌میان این ایزدان ارتباطی وجود دارد و آنها با هم در امور زمین و ماوراي آن همکاری مي‌کنند.[12] ستایش و پرستش ایزد مربوط به هر یشت در آغاز و انتهاي آن، تکرار کلمات یا یک عبارت واحد در آغاز و پایان ابیات ـ که برای اهمیت دادن به آن مطلب و رسوخ در ذهن شنونده است ـ و همچنین قرینه‌سازی در نقل روایت‌های اساطیری و حماسی، از دیگر مشترکات يشت‌هايند.[13]

1. يشت‌های بزرگ
 

این يشت‌ها به اذعان بیشتر محققان و نویسندگان، دارای مطالب و مضامین مستقلی هستند که از جای دیگری گرفته نشده است. در این يشت‌ها، ستایش و پرستش و کمک خواستن از ایزدانی که در هر یک از يشت‌ها به روشنی مشهود است، مطرح شده است. این ستایش با ذکر اسطوره‌ها و رویدادهای مختلفي همراه مي‌شود که آن ایزد در آنها نقش اساسی دارد؛ و این ایزد به هنگام لازم پس از انجام مناسک مربوطه ، از شخصِ طلب‌کننده حفاظت و فریادرسی مي‌کند.
از شیوة نگارش و سبک مخصوص سرودهای این يشت‌ها برمي‌آید که در هر کدام فکر و اندیشة مخصوصی غلبه دارد؛ مثلاً در آبان یشت و تشتر یشت جنبة حوادث طبیعی و در مهر یشت و فروردین یشت جنبة اخلاقی غلبه دارد؛ همچنين در زامیادیشت جلال و شکوه سلطنت ایران و رقابت تورانیان با ایرانیان مشهودتر است.[14] مطالب مندرج در این يشت‌ها رزمی، پهلوانی، قهرمانی، پرتحرک و جنگ‌ستیز است و از نظر تاریخی، از دو سلسلة فرمانروایان به نام‌های «پیشدادیان» و «کیانیان» یاد مي‌کنند؛ در آغاز هر يک از اين يشت‌ها، ملاحظه مي‌شود که شاهی از این دو سلسله و یا وابستگان آنان، برای کسب عنایت و توجه ایزد مورد نظر خود، مراسم قربانی و ستایش برپا مي‌کند و از آن ایزد، کامیابی را در مسئلة موردنظر درخواست مي‌نماید.[15] به طور کلی مندرجات این يشت‌ها از دو بخش تشکیل مي‌شود: الف: تعریف و توصیف، ب: حکایات و داستان‌ها. توصیفات بیشتر مربوط به ایزد مخصوص به آن یشت هستند (به جز در موارد معدود مثل دین یشت) و به تفصیل و با تکرار زیاد مطرح شده‌اند. اما بخش دوم که داستان‌ها و حکایت‌هاست بیشتر به صورتي موجز و مختصر بیان شده است (البته گاهی ‌از شاهنامه فردوسی ‌مفصل‌تر است، مانند یشت سیزدهم). علت این اختصار شاید این باشد که «داستان‌های ملی ایران در عهد کهن هم معروف خاص و عام بوده و شاید هم مدون بوده که به یک اشاره، مردم پی به اصل واقعه مي‌برده‌اند».[16] برخی معتقدند که يشت‌های بزرگ (کهن) نشان‌دهندة اشتراک و همسانی آموزه‌های هنديان و ایرانیان است و در این باره بیان مي‌دارند که «يشت‌های قدیم قرابتِ عقاید مشترک هند و ایرانیان را، که در اوستا و وداها آمده، ثابت مي‌نماید. این سرودها، چشمة جوشان و توفنده‌ای برای مطالعة زندگی آریائیان کهن و مردم پیش از زرتشت و شناخت سلوک دینی آن است».[17] مطالب موجود در يشت‌های بزرگ ما را با اندیشه‌های نیاکان دور خود آشنا مي‌سازد. در متن این يشت‌ها پیروی آنان از راستی، احترام به باورها و اعتقادات دیگران، اعتقاد به زندگی صلح‌آمیز با دیگران، آرزو و دعا برای همة مردم، ستایش و گرامی داشت همة مظاهر طبیعت بر روی زمین و در آسمان، احترام به کار و کوشش، آرزو برای خرمی و بالندگی میهن، دلیری و جوانمردی، دوری از ضعف و عجز و گریه و فقر، و بي‌اعتنایی به دنیا را مي‌توان مشاهده کرد.
در پایان یاد‌آور مي‌شویم که گرچه مضامین يشت‌های بزرگ و برخی از يشت‌های کوچک مثل هوم یشت از نظر زمانی، متعلق به روزگار پیش از زرتشت‌اند؛ اما نگارش آنها متعلق به عصرهای پس از زرتشت بوده و هنگام نگارش و بازنویسی دگر باره، مضامین و باورهای جدیدتر به متن کهن آنها اضافه شده است؛ به همين دليل همة يشت‌ها، بدون استثنا، دارای بندهای جدید هستند؛ اما بیشترِِ مضامین و مطالب يشت‌های بزرگ مربوط به آموزه‌های پیش از زرتشت است.

2. يشت‌های کوچک (متأخر)
 

این يشت‌ها عمدتاً مشکلات ادبی و سبکی دارند و مضامين آنها تکراری و فاقد ظرافت موجود در يشت‌های بزرگ است. و در کل باید گفت که «شیوة نگارش آنها نارسا، آشفته و متأخر است».[18] برخی نيز شیوة نگارش آنها را تصنعی و ساختگی دانسته‌اند.[19]

تفسیر پهلوی يشت‌ها
 

يکي از مشکلات بررسی و مطالعه دربارة تفسیر و ترجمه‌های پهلوی از يشت‌ها آن است که «تفسیر پهلوی يشت‌ها مثل قسمت عمدة خود يشت‌ها از دست رفته است»؛[20] حتی مي‌توان گفت که ترجمه نسبت به اصل صدمة بیشتری دیده است و فقط تعداد اندکی از آنها، آن هم در مورد يشت‌های کوچک، موجود است.
یکی از تفاسیر و ترجمه‌های پهلوی موجود، کتاب زند بهمن یشت یا زند بهمن یسن است. نویسندة این کتاب ناشناس است. در اين کتاب اورمزد رویدادهای آیندة ایران در پایان عمر جهان را برای زرتشت پیشگویی مي‌کند و مي‌گوید که چگونه ایران گرفتار پنجة قهر و غلبة دشمنان خواهد شد و چه صدمه‌ها به دین مزدیسنا خواهد رسید و بعد چگونه سوشیانس ظهور کرده، ایران روی نجات خواهد دید و مزدیسنا قوت خواهد گرفت.[21] از زند بهمن یشت سه روایت در دست است: 1. متن پهلوی، 2. متن پازند و 3. متن فارسی زرتشتی.[22] بخش‌هاي همسان با يشت‌ها
از آنجا که مطالب همسان با يشت‌ها در قسمت‌هاي مختلف اوستا پراکنده‌اند، برخي از محققان اوستا به پندها يا فصل‌هايي از اوستا که از نظر مضامين، آموزه يا سبک نگارش و شيوه سرودة آنها، با يشت‌ها همسان‌اند لقب يشت داده‌اند.[23]

خلاصة يشت‌ها
 

(1) هرمزد یشت (Hôrmezd Yašt)
 

این یشت 33 بند دارد و از دیگر يشت‌ها متأخرتر و از لحاظ سبک نيز با آنها متفاوت است. در آن نام‌هاي اهوره‌مزدا که مبین خصوصیات او هستند ذکر شده است.
این یشت را از لحاظ محتوا مي‌توان به سه بخش تقسیم کرد:
الف) اسما و صفات اهورا‌مزدا؛
ب) اثر و خاصیت این اسما؛
ج) دعا و نماز.
در بندهاي 1ـ6 از نام‌هاي اهورامزدا صحبت مي‌شود. در بندهاي 7 و 8 اهورا بیست اسم خود را برای زرتشت برمي‌شمرد؛ او دوازدهمین نام خود را اهورا و بیستمین نام را مزدا مي‌گوید. در بندهاي 9ـ11، اثر و خاصیّت اسامی فوق بیان مي‌شود. بندهاي 12تا15، بیان نام‌ها و صفات اهورامزدا است. بندهاي 16ـ19، در تأثیر و قوت نام‌هاي خداست.
در بند 20، درخواست و پرسش از اهورامزدا است.[24] در بند 21، فرستادن درود بر فرّ کیانی و آریاویچ و بند 22، دعا و ستایش است. بند 23، نماز معروف یتااهووئیریو را بیان مي‌کند.[25] در بندهاي 24-32، اگرچه از نام‌ها و صفات اهورا مطلبی نیست، اما از سفارش به زرتشت برای محافظت از پیروان دین در برابر دشمنان، توصیف سپندارمذ و مطالب دیگر صحبت مي‌شود و دعای معروف اشم و هو… بند پاياني اين يشت است.

(2) هفتن یشت کوچک[26] یا هفت امشاسپند یشت ( Haft Ameshâspend Yašt )
 

دارای پانزده بند و در ستایش امشاسپندان است. «مقصود از هفتن همان هفت امشاسپندان است. امشاسپند لقبي است برای هر یک از بزرگ‌ترین فرشتگان مزدیسنا، و امشاسپندان جمع آن است. امشاسپند در اوستا اَمِشَ سپنتَ (améŝa-spénta) آمده است. این کلمه از «اَ» که از ادوات نفی است، «مِش» که به معنی مرگ است و «سپنت» که به معنی سود، فائده، مقدس و درمان‌بخش است، تشکيل شده و معنی مجموع کلمة امشاسپند، بی‌مرگ مقدس یا مقدس فناناپذیر و يا مقدس جاودانی است.[27] تعداد امشاسپندان هفت است: سپنت‌مینو، بهمن (وهومناه)،[28] اردی‌بهشت (اشاوهیشت)، [29] شهریور (خشتروئیریه)، سفندارمذ (سپنت آرمئیتی)،[30] خرداد (هروتات) و امرداد (امرتات).
محتوای این یشت به طور خلاصه چنین است:
«از فقره یک تا فقره شش از هفت امشاسپند و همکاران و یارانشان وگروهی از ایزدان و فرشتگان یاد شده است. از فقره شش تا انجام دوباره از همان فرشتگان، مفصل‌تر نام برده و به هر یک درود فرستاده مي‌شود. در انجام باید افزود که معمولاً هفتن یشت کوچک و بزرگ را در وقت عبادت با هم مي‌خوانند. در صورتی که خواسته باشند به هفتن یشت کوچک اکتفا کنند فقرات 11تا 14 آن را هفت بار تکرار مي‌کنند».[31]

(3) اردیبهشت یشت (Ardabasht Yašt)
 

دارای نوزده بند در ستایش دومین امشاسپند، اشاوهیشتَ، است که همان اردیبهشت، یکی از بزرگ‌ترین امشاسپندان مي‌باشد. این یشت چنان‌که از زبان و طرز بیان آن برمي‌آید، از يشت‌های متأخر است.
این یشت به دو جزء تقسیم مي‌شود:
بندهای 1تا 4 در ستایش و توصیف اشاوهیشتَ (اشه[32] وهیشته aŝawahiŝta) است و به دنبال نماز معروف «اشم وهو» که نماز «اشه وهشته» هم نامیده مي‌شود، مي‌آيد.[33] بقیة یشت از بند 5 تا 17 نماز و ستایش دعای «ائیریامن ایشیا» و خطاب به «اریامن»، ایزد شفابخشی است. همچنين در بند 18 مراسم ستايش ارديبهشت بيان مي‌شود و بند پاياني دعای «یتااهو» است. اردیبهشت یشت در آیین‌هایی که برای شفای بیماران برپا مي‌گردد و همچنين برای دفع کلیة آفات و مصايب و شر اهریمنی خوانده مي‌شود.
در مورد اهمیت ایزد شفابخشی و تعامل اهورامزدا با او در کتاب وندیداد، فرگردهای زیادی وجود دارد. برای نمونه در فرگرد 22 آمده است: «اهورامزدا به یاری ائیریامن ایشیه 99999 بیماری و پلیدی که اهریمن به وجود آورده را شفا مي‌بخشد».[34]ادامه دارد …

زيرنويسها
 

* عضو هيئت علمي دانشگاه اديان و مذاهب.
[1]. ابراهيم پورداود، يشت‌ها، ص‌1.
[2]. همان ص‌2.
[3]. هاشم رضی، اوستا، ص‌222.
[4]. ابراهيم پورداود، يشت‌ها، ص1/2.
[5]. ابراهيم پورداود، يشت‌ها، ص‌1ـ2.
[6]. گاه‌شماری ایران باستان شیوه‌ای است برای ‌سنجش زمان که گفته مي‌شود روحانیان زرتشتی ‌در اواخر سدة ششم و یا اوایل سدة پنجم پيش از ميلاد از گاه‌شماری مصر باستان اقتباس کرده‌اند. (هاشم رضی، اوستا، ص‌223)
[7]. صنعتی‌زاده، چهار مقاله دربارة گاهشماري در ايران باستان، ص‌16.
[8]. مري بویس، زردشتيان، ص‌101.
[9]. ابوريحان بیرونی، آثار الباقيه، ص‌69.
[10]. برای اطلاع بیشتر رک: پورداود، خرده اوستا، ص‌3ـ5.
[11]. کریستن سن، مزداپرستي در ايران قديم، صص14ـ15.
[12]. ابراهيم پورداود، يشت‌ها، ص2ـ3.
[13]. احمد تفضلی، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، 45ـ46.
[14]. ابراهيم پورداود، يشت‌ها، ص‌9.
[15]. هاشم رضی، اوستا، 232.
[16]. ابراهيم پورداود، يشت‌ها، ج1،‌ ص9.
دربارة ترجمه و دیدگاه مرحوم پورداود، دربارة عقاید زرتشت و موحد بودن پیامبر مزداپرستان و نبود خدایان متعدد در دیانت مزدیسنا، انتقاد شده است. برای اطلاع بیشتر رک: موسی جوان، تاریخ اجتماعی ایران باستان، ص394 به بعد.
[17]. هاشم رضی، اوستا، ص‌233.
[18]. ابوالقاسم، اسماعیل‌پور، سرودهاي روشنايي، ص‌59.
[19]. جليل دوستخواه، اوستا، ص‌35.
[20]. ابراهيم پورداود، يشت‌ها، ج1،‌ ص‌10.
[21]. محمدتقي راشد محصل، زند بهمن يسن، ص4 به بعد.
[22]. همان ص‌9 و 10.
[23]. براي اطلاع بيشتر رک: پورداود، يشت‌ها، ص11 به بعد؛ همچنين کريستين سن، مزداپرستي در ايران قديم، ص77 به بعد.
[24]. این فقره تکرار بند 16 از یسنای 44 است و ظاهراً شخص دیگری غیر از زرتشت آن را سروده است. (آذرگشسب، آيين برگزاري جشن‌هاي ايران باستان، ص216)
[25]. البته در بند 21 از اتیااهو و اشم‌اهو یاد شده است.
[26]. در میان زرتشتیان معمولاً دو هفتن یشت معروف است: یکی هفتن یشت کوچک و دیگری هفتن یشت بزرگ. در واقع هفتن یشت کوچک مخصوص به هفت امشاسپندان و جزو يشت‌هاست. اما هفتن یشت بزرگ متعلق به یسناست و فقط به مناسبت آنکه مرکب از هفت هات (فصل) است آن را نیز متعلق به هفت امشاسپندان دانستند (برای اطلاع بیشتر رک: مهشيد میرفخرایی، بررسي هفت‌ها، ص‌236 و ابراهيم پورداود، يشت‌ها، ص‌110ـ111).
[27]. ابراهيم پورداود، يشت‌ها، ص69ـ70.
[28]. در اوستا «وهومنه véhõ-maha»، در پهلوی «وهومن» و در فارسی «وهمن» یا «بهمن» گویند. (ابراهيم پورداود، يشت‌ها، ص88)
[29]. در اوستا «اشاوهیشتَ»، در پهلوی «اشاوهیشت» یا «ارت وهیشت» و در فارسی «اردی‌بهشت» گوییم. (همان، ص91)
[30]. در اوستا «سپنت آرمئیتی» و در پهلوی «سپندارمت». (همان، 94)
[31]. همان، ص‌97.
[32]. هندوایرانیان به یک قانون طبیعی اعتقاد داشتند که بر حرکت منظم خورشید و گردش فصل‌ها و دوام هستی بر یک نهج بسامان نظارت و آن را تضمين مي‌کرد. (لذا در ترجمة این مفهوم در مورد جهان مادی، لفظ نظم را به کار مي‌برند و در ارتباط با جهان اخلاقی، لفظ راستی یا درستی را). این قانون را هندوان با نام «رته» و قوم اوستایی‌با واژۀ متناظر آن یعنی «أشه» مي‌شناختند. (برای‌اطلاع بیشتر رک: مري‌بويس، زردشتيان، ص‌30 به بعد).
[33]. برای اطلاع بیشتر رک: مري بويس، زردشتيان، ص‌63.
[34]. هاشم رضی، ونديداد، ص‌1873.
منبع:پایگاه دانشگاه ادیان و مذاهب

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد