۱. پاسخ این سؤال را میتوان از قرآن کریم به دست آورد. ابتدا خداوند در قرآن، مسلمانان صدر اسلام را توبیخ میکند و میفرماید: «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُم»؛[1] محمد(ص) فقط پیامبر است. اگر او بمیرد یا کشته شود، شما به گذشته خود برمیگردید؟ از این آیه چنین فهمیده میشود که ممکن است با مرگ یا شهادت پیامبر گرامی اسلام(ص) مسلمانان به دوران جاهلی خود برگردند.
در آیات دیگر، آنان را تهدید میکند که اگر بخواهند به گذشته خود برگردند، این دین را به افراد دیگری میسپارد. در اینباره میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ…»؛[2] ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر از دین خود برگردید، خدا کسانی را میآورد که آنها را دوست دارد و آنان هم او را دوست دارند. این افراد در مقابل مسلمانان خاضع و در برابر کافران سرسختاند. در راه خدا جهاد میکنند و از هیچ سرزنشی نمیترسند. در تفسیر این آیه روایتی ذکر شده که پیامبر(ص) فرمود: منظور از این قوم، قوم سلمان فارسی است.[3]
همچنین در آیهای دیگر میخوانیم: «إِلاَّ تَنْفِرُوا یُعَذِّبْکُمْ عَذاباً أَلیماً وَ یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ وَ لا تَضُرُّوهُ شَیْئاً وَ اللَّهُ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیر»؛[4] اگر به جنگ نروید، خدا شما را به شدت عذاب میکند و گروه دیگری را به جای شما قرار خواهد داد و هیچ زیانی به او نخواهید زد. خدا بر هر کاری توانا است. در تفسیر این آیه شریفه نیز، برخی از مفسران گفتهاند منظور از این قوم، ایرانیان هستند.[5] البته این مطلب درباره ایرانیان نیز صدق میکند؛ یعنی اگر آنها هم حرکت قهقرایی داشته باشند، خدا دین خود را توسط اقوامی دیگر یاری خواهد کرد.
۲. در جواب سؤال دوم باید گفت: بله! گروهی از مسلمانان حجاز، بر مذهب شیعه هستند. عدهای از این افراد در شهر مدینه زندگی میکنند. منطقههای قطیف و احساء نیز از شهرهای شیعهنشین حجاز به شمار میروند.
اینکه دو شهر مقدس اسلام در دست وهابیت قرار دارد، چیز عجیب و جدیدی نیست. سالهای قبل از فتح مکه و قبل از ظهور اسلام، این شهر بویژه کعبه در اختیار بتپرستان قرار داشت به گونهای که در خانه خدا، بتپرستی انجام میگرفت. در واقع حقانیت یک مکتب، به مکان یا زمان یا تعداد کسانی که آنرا پذیرفتهاند، بستگی ندارد.
در آیات دیگر، آنان را تهدید میکند که اگر بخواهند به گذشته خود برگردند، این دین را به افراد دیگری میسپارد. در اینباره میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ…»؛[2] ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر از دین خود برگردید، خدا کسانی را میآورد که آنها را دوست دارد و آنان هم او را دوست دارند. این افراد در مقابل مسلمانان خاضع و در برابر کافران سرسختاند. در راه خدا جهاد میکنند و از هیچ سرزنشی نمیترسند. در تفسیر این آیه روایتی ذکر شده که پیامبر(ص) فرمود: منظور از این قوم، قوم سلمان فارسی است.[3]
همچنین در آیهای دیگر میخوانیم: «إِلاَّ تَنْفِرُوا یُعَذِّبْکُمْ عَذاباً أَلیماً وَ یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ وَ لا تَضُرُّوهُ شَیْئاً وَ اللَّهُ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیر»؛[4] اگر به جنگ نروید، خدا شما را به شدت عذاب میکند و گروه دیگری را به جای شما قرار خواهد داد و هیچ زیانی به او نخواهید زد. خدا بر هر کاری توانا است. در تفسیر این آیه شریفه نیز، برخی از مفسران گفتهاند منظور از این قوم، ایرانیان هستند.[5] البته این مطلب درباره ایرانیان نیز صدق میکند؛ یعنی اگر آنها هم حرکت قهقرایی داشته باشند، خدا دین خود را توسط اقوامی دیگر یاری خواهد کرد.
۲. در جواب سؤال دوم باید گفت: بله! گروهی از مسلمانان حجاز، بر مذهب شیعه هستند. عدهای از این افراد در شهر مدینه زندگی میکنند. منطقههای قطیف و احساء نیز از شهرهای شیعهنشین حجاز به شمار میروند.
اینکه دو شهر مقدس اسلام در دست وهابیت قرار دارد، چیز عجیب و جدیدی نیست. سالهای قبل از فتح مکه و قبل از ظهور اسلام، این شهر بویژه کعبه در اختیار بتپرستان قرار داشت به گونهای که در خانه خدا، بتپرستی انجام میگرفت. در واقع حقانیت یک مکتب، به مکان یا زمان یا تعداد کسانی که آنرا پذیرفتهاند، بستگی ندارد.
[1]. آل عمران، 144.
[2]. مائده، 54.
[3]. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 1، ص 641، اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، 1415ق.
[4]. محمد، 39.
[5]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 5، ص 47، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.