خانه » همه » مذهبی » چرا با توجه به محوریت امام زمان(عج) در زندگی شیعیان هیچ صحبتی در مورد آقا نمی شود؟ منظورم ولادت، نام پدر و … نیست. راجع به شرایط ظهور، عوامل تأثیرگذار در ظهور، آسیب شناسی عصر غیبت و مسائل مهم دیگر؟

چرا با توجه به محوریت امام زمان(عج) در زندگی شیعیان هیچ صحبتی در مورد آقا نمی شود؟ منظورم ولادت، نام پدر و … نیست. راجع به شرایط ظهور، عوامل تأثیرگذار در ظهور، آسیب شناسی عصر غیبت و مسائل مهم دیگر؟

اگر بخواهیم به صورت واقع بینانه و با رعایت انصاف به موضوعی که در پرسش بیان نمودید ، بپردازیم باید گفت؛ اینکه « در زندگی شیعیان هیچ صحبتی در مورد آقا نمی شود؟ راجع به شرایط ظهور، عوامل تأثیرگذار در ظهور، آسیب شناسی عصر غیبت و مسائل مهم دیگر » ، به نظر نمی رسد با واقعیات موجود و اقدامات مناسب اما ناکافی که در سطوح مختلف کشور اعم از رسانه ها ، مطبوعات ، نهادها و مراکز فرهنگی و…می شود ، سازگار باشد .
برای اثبات این موضوع کافی است به برنامه های محدود اما بسیار جذاب ، مفید و پربیننده ای که در برخی شبکه های صدا و سیما پخش می شود یا اینکه مراکز آموزشی و پژوهشی یا سایت های که در زمینه ترویج فرهنگ مهدویت وجود دارد ، و … ، توجه نمایید .بالآخره این قبیل اقدامات ارزشمند هر چند نسبت به اهمیت موضوع مهدویت و تاثیراتی که می تواند فرهنگ سازی صحیح درباره آن در زندگی شخصی و اجتماعی افراد ، رشد و تکامل مادی و معنوی جامعه و زدودن معضلات آن داشته باشد ، ناکافی است اما نمی توان مجموعه این اقدامات را «هیچ » انگاشت .
بله اگر بخواهیم از منظر آسیب شناسی و بایسته ها و ایده آل های یک جامعه اسلامی شیعی به این مساله نگاه کنیم ، واقعیت این است که علی رغم همه این اقدامات ، باز هم عقبیم و با کاستی های زیادی مواجهیم . اما اینکه علت این کاستی ها چیست ؟ عوامل متعددی در آن نقش دارد ، از مسئولین نهادها و مراکز فرهنگی دولتی و غیر دولتی گرفته تا تک تک افرادی که از توانایی هرچند محدود در این زمینه برخوردارند .
بخش مهمی از این موضوع با فقدان یک برنامه جامع فرهنگی در کشور مرتبط است که متاسفانه باعث شده در ترویج و گسترش ارزش ها و معارف اسلامی با آسیب های متعددی روبرو باشیم و تهیه چنین موضوعی وظیفه نهادهایی نظیر شورای عالی انقلاب فرهنگی است . همچنین فقدان استراتژی و برنامه ای جامع و مدون در زمینه فرهنگ سازی مهدویت باعث شده در بسیاری موضوعات مرتبط کارهای تکراری و موازی انجام شود و علاوه بر هدر رفتن سرمایه های انسانی و مادی ، از پرداختن به برنامه های اساسی در این زمینه غفلت شود.
علاوه بر این متاسفانه مسائل سیاسی ، دعواها و اختلافات جناحی و حزبی ، تاثیرات مخربی بر فرهنگ ، اقتصاد و…جامعه ما داشته که بخشی از این معضل در زمینه کم توجهی به فرهنگ مهدویت نمود پیدا می کند و عوامل دیگری از این قبیل . موضوع مهمی که در زمینه حل این قبیل آفات و آسیب ها قابل توجه است اینکه تا زمانی که تمامی عوامل تاثیر گذار در حوزه فرهنگی به یک وحدت و انسجام در ضرورت ترویج فرهنگ مهدویت دست پیدا نکنند ، همچنان شاهد این قبیل کاستی ها خواهیم بود و این مهم امکان پذیر نیست مگر با خواست و اراده جمعی همه مسئولین قانونگذار و اجرایی و مردمی که از نقشی مهم و تاثیر گذار در انتخاب مسئولین و جهت دهی آنان برخوردارند. در ادامه مناسب دیدیم مقاله ای مرتبط با موضوع پرسش ارائه شود: فرهنگ مهدویت عبور از « سطح » و راهیابی به « عمق » ضرورت شکستن مرزهای خرافه و جهل وجمود در ترویج مهدویت یکی از وظایف و مسئولیت های بزرگی که همواره بر دوش متولیان امور فرهنگی و رسانه های جمعی و مراکز تبلیغی سنگینی می کند گسترش فرهنگ غنی و ریشه دار مهدویت در سطح جامعه و ایجاد معرفت های اصیل دینی و بینش های ژرف اجتماعی و سیاسی در مردم است . آنچه امروز در جامعه اسلامی ما می گذرد به وضوح و صراحت نشان می دهد که این وظیفه مهم و حیاتی آنگونه که شایسته است تحقق عینی و عملی نیافته و متولیان فرهنگی و رسانه های جمعی به ویژه صدا وسیما در این امر تسامح وغفلت روا داشته اند و آنچه به آن پرداخته اند بیشتر جنبه تشریفاتی و رفع تکلیف داشته است . مشکل اساسی ما در این است که برای ترویج فرهنگ مهدویت در « سطح » مانده ایم و به « عمق » راه نیافته ایم و این ضعف و کاستی باعث شده است این فرهنگ غنی و پرمحتوا آنگونه که حقیقت آن ایجاب می کند به بهره وری نرسد و تشنگان آن همچنان عطشناک باقی بمانند و جرعه های صاف و زلالی از این چشمه سار را نیابند که در کام جان ریزند و به آرامش و اطمینان رسند.
قصور و غفلت در فرهنگ سازی صحیح درباره مهدویت علاوه بر این که راه نیل به معرفت و شناخت های جامع و اصیل درباره این فرهنگ را ناهموار می نماید بسترساز اصلی رشد و گسترش جهل و جمود و قشری گری و خرافه پرستی در جامعه می شود. با یک نگرش مجمل و موجز بر آفات و زیان های برخاسته از قصور در تعمیق فرهنگ مهدویت می توان ضعف ها و کاستی های ناشی از غفلت در این وظیفه و مسئولیت را به تامل گذاشت و نسبت به خطرات و تهدیدات آن وقوف حاصل نمود.
1 ـ اگر فرهنگ مهدویت درسطح بماند و عمیق و جامع وکامل نشر نیابد « تحریف » و « بدعت » در قالب ها و شکل ها و ظواهر زیبا و فریبنده در آن رسوخ می کند و اصل و فلسفه و آثار ارزشمند و زندگی ساز و رهایی بخش آن را واژگون می سازد و توده های مردم در حالی سخن از این فرهنگ به میان می آورند که نه تنها نسبت به آن شناخت صحیح ندارند که باورهای غلط و نادرست را در خزائن ذهن وجان و روحشان ذخیره می سازند و کنش و رفتارهای سرچشمه یافته از این باورهای غیر اصیل و سطحی را در عرصه ها و صحنه های حیات خویش به ظهور در می آورند.
2 ـ اگر فرهنگ مهدویت به درستی و شایستگی ترویج نشود بین « خرافه » و « حقیقت » فاصله ای فزون تر از « زمین تا آسمان » به وجود می آید و رنج ها و موانعی بر سر راه دین مبین حق ایجاد می شود که در نهایت اسلام را در « ظواهر » محدود می سازد و محتوای غنی و جامع آن را که تعالیم و معارف و قوانین و ارزش های والا و سعادت آفرین می باشد به انزوا می برد و متروک می سازد و تا آنجا در این ظلم و ستم آشکار به قرآن و اسلام شتاب و تسریع می شود که گردوغبار « غربت » بر آموزه های وحیانی وآسمانی می نشیند و توده های مردم به نام « دین » از دین می گریزند و به ادعای « مسلمانی » نامسلمانی می کنند و با انگیزه عمل به موازین اخلاق اجتماعی آبرو و حیثیت افراد مظلوم و بی گناه را هتک می کنند و جان و مال و ناموس آنان را لگدکوب می نمایند و همه این ستم ها را به « قصد قربت » انجام می دهند و به گونه ای در جهل و جمود و خرافه فرو می روند که هیچ اندیشه پاک و الهی را بر نمی تابند و در اوج تصلب و تعصب کور تازیانه جور بر پیکر هر آزاداندیش و ژرف نگر فرود می آورند و همه اسلام و مسلمانی را در دیدگاه های ضیق و متحجرانه و تنگ نظری ها و ذهنیت های بیمارگونه خویش محدود می نمایند. اینجاست که اسلام گرایان آزاده خون دل می خورند و خار در چشم و استخوان در گلو ناظر ساکت این تحجرها و خرافه گرایی ها می شوند و دست و پای خویش را برای هر تحرک بسته می بینند و گلوی خود را در بر آوردن فریادهای مظلومیت تنگ و دردناک و مجروح می یابند!
3 ـ اگر فرهنگ مهدویت به طور کامل و در همه جلوه ها و ابعاد و جنبه های آگاهی بخش و حرکت زا به ظهور و غیبت نرسد راه برای فعالیت های مخرب شیادان و اغواگرانی که مدعی ارتباط با امام زمان می شوند وبا روش های گوناگون توده های عوام را به گرد خویش جمع می آورند تا با دادن آدرس های اشتباه و سرگرم سازی آنان به بافته ها و خرافه ها به اهداف و آمال سیاسی و اقتصادی خویش نائل آیند هموار می شود و این « دشمنان آگاه » با پل عبور قرار دادن « دوستان ناآگاه » تا آنجا پیش می روند و در دل قشری گرایان و متنسکین جاهل نفوذ می کنند که حتی قدرت و توان معرفی امام زمان های ساختگی را نیز به دست می آورند!
4 ـ اگر درباره مهدویت فرهنگ سازی صحیح نشود و با ناآگاهی ها و انحراف ها مقابله ای صورت نگیرد تفکراتی به نام مهدویت نضج می گیرد و گسترش می یابد که به خمودی و سکون دعوت می کند و به جدایی دین از سیاست ترغیب می نماید و جهاد و مبارزه با دشمنان دین و استقلال کشور را نفی می نماید و امر به معروف و نهی از منکر در عصر غیبت را صحیح و روا نمی داند و صریح ترین احکام و قوانین سیاسی و حکومتی اسلام را طرد می کند و تشکیل حکومت در دوره غیبت امام زمان (ع ) را باطل و حرام می داند و در این هرج و مرج اعتقادی و فکری و اخلاقی و سیاسی همه ظلم و جور و فساد وفحشا و تباهی و گناه وقتل و غارت و خیانت و جنایت های حکومت های باطل و وابسته به قدرت های استعماری جهان توجیه شرعی می شود و برای زمینه سازی و تسریع در ظهور قائم موعود واجب و لازم معرفی می گردد!
5 ـ اگر در ترویج فرهنگ مهدویت در سطح بمانیم و به عمق نرسیم و به امور ظاهری و تشریفاتی گرایش یابیم اصیل ترین و غنی ترین دستورالعمل ها و وظایفی که ائمه دین (ع ) برای منتظران راستین تبیین و تعیین کرده اند عملا بر زمین می ماند و « انتظار » که اصل مقدس مکتب تشیع و عامل بیداری و رهایی و عزت و اقتدار است به ابزاری برای تکسب و به خود مشغولی و وقت گذرانی تبدیل می شود و در این سهل انگاری و مسامحه بزرگ منتظرانی که باید امام زمان را بشناسند و نسبت به او معرفت و شناخت کسب کنند تا از سربازان و سپاهیانش محسوب شوند پرورش نمی یابند. همچنین در اثر قصور در فرهنگ سازی کامل درباره مهدویت انتظار فرج به صورت برترین و والاترین عمل امت اسلامی تحقق نمی یابد2 و منتظرانی در انتظار می نشینند که به دلیل فقدان معرفت صحیح نسبت به این اصل مقدس « یاور قائم » محسوب نمی شوند3. و نیز در اثر غفلت در تعمیق فرهنگ مهدویت بنیادی ترین وظیفه و مسئولیت و تکلیف منتظران که تبلیغ اسلام و دعوت مردم به این دین مبین در نهان و پنهان است تحقق عینی نمی یابد4.
6 ـ اگر به ترویج جامع فرهنگ مهدویت اهتمام نورزیم به مرور « اسلام ناب » که حاوی تعالیم و قوانین کامل و رهایی بخش در همه شئون حیات مادی و معنوی می باشد و در همه صحنه ها و عرصه های سیاسی اجتماعی حکومتی اخلاقی تربیتی فرهنگی اقتصادی نظامی ومدیریتی حضور دارد و راه می نمایاند به اسلام ذکر و ورد و خواب و رویا خلاصه و محدود می شود و اگر چه « ذکر » در مفهوم صحیح و مصداق های کامل خود حقیقتی بزرگ است و زیباترین تجلی نیاز انسان محسوب می شود همه اسلام در تفکر سطحی گرایان معتقد به مهدویت یکسویه در این موضوع محدود و محصور می شود و واقعیت خواب و رویا نیز که در جایگاه خود دارای ارزش و اعتبار می باشد و به صحیح و ناصحیح و قابل تعبیر و فاقد تعبیر تقسیم بندی می شود ملعبه دست این و آن قرار می گیرد تا هر روز کسی از گوشه ای برخیزد و بر اساس خواب و خیال های ناصحیح یا خودساخته بازاری گرم کند و متاع باطلش را به فروش برساند5. 7 ـ اگر در عمق بخشی به فرهنگ مهدویت نکوشیم و در سطح و ظاهر باقی بمانیم ترویج این فرهنگ منحصر و محدود می شود به چراغانی و دست افشانی و مداحی های فاقد ژرفا و بدون محتوا و ارائه آثار سطحی و نامنطبق با منزلت مهدی موعود و فقط ذکر و صلوات و سلام و شیرینی و شادمانی و آنچه مهجور ومغفول می ماند نشر معارف و تعالیم و آموزه های آگاهی بخش و تحول زا درباره مهدویت است . این در سطح ماندن و از عمق و ژرفا گریختن به « هنر اصیل و متعهد دینی » به ویژه « شعر » نیز ضربات فراوان وارد می سازد به گونه ای که بزرگداشت ها خلاصه می شود در ارائه شعرهای ضعیف و کم محتوا و فاقد هدف و جهت متعالی که فقط به کار سرتکان دادن و کف زدن های ممتد می آید و اثر بزرگی برای تحول و تحرک و بینش یابی های اصیل بر جای نمی نهد6. آفت های هفتگانه ای که غفلت و قصور در تعمیق فرهنگ مهدویت به وجود می آورد. مرزها و سدها و موانعی هستند که تا شکسته نشوند نشر صحیح و جامع و کامل این فرهنگ سترگ و رهایی بخش امکان پذیر نمی باشد. تامل در آفت هایی که از نظر گذشت و هر آفت و مرز و مانع دیگری که قابل تصور است و در عینیت جامعه مصداق و نمونه دارد و سریان آن رو به فزونی و تزاید می باشد « فرهنگ سازی » را اصلی حیاتی می نمایاند و وظیفه و مسئولیتی غیرقابل اجتناب برای همه متولیان فرهنگی و رسانه های جمعی به ویژه صدا و سیما و مطبوعات در گسترش فرهنگ جامع مهدویت ایجاد می کند.
اگر در تعمیق فرهنگ مهدویت نکوشیم اسلام و در « ظواهر » محدود می شود و قوانین و ارزش های والای آن به انزوا می رود و متروک می گردد و گرد و غبار در « غربت » برآموزه های وحیانی و آسمانی می نشیند و توده های مردم به نام « دین » از دین می گریزند و به ادعای « مسلمانی » نامسلمانی می کنند و با انگیزه عمل به موازین اخلاق اجتماعی آبرو و حیثیت افراد مظلوم و بی گناه را هتک می کنند و همه این ستم ها را به « قصد قربت » انجام می دهند. رسانه های جمعی و نویسندگان و پژوهشگران آگاه و جامع اندیش در فرهنگ سازی صحیح در موضوع مهدویت و تعمیق و گسترش آن نباید دچار مصلحت اندیشی های مبتنی بر « منافع فردی و جناحی و گروهی » شوند و نیز نباید به « ملاحظه سیاسی » روی آورند و در دام بازیگران سیاسی گرفتار آیند که این دو آفت و ضعف مانع تشریح و تبیین جامع فرهنگ مهدویت می شود و حقایق و واقعیت ها را در گورستان نفسانیت های فردی و حزبی و سیاسی دفن می کند. اگر فرهنگ غنی و جامع مهدویت آنگونه که حقیقت آن ایجاب می کند به بهره وری نرسد تشنگان آن همچنان عطشناک باقی می مانند و جرعه های صاف و زلالی از این چشمه سار نمی یابند که در کام جان ریزند و به آرامش و اطمینان رسند.
پاورقی :
1 ـ اشاره به این کلام از حضرت امام جعفر صادق (ع ) که می فرماید : « هر کس امام خود را بشناسد و پیش از قیام او بمیرد مانند کسی است که در گروه سپاهیان وسربازانش نشسته باشد . » (بحارالانوار ج 52 ص 141 )
2 ـ تصریح به این سخن از پیامبر گرامی اسلام که فرمود : « انتظار فرج برترین و بافضیلت ترین عمل امت من است . » (بحار ج 52 ص 128 )
3 ـ حضرت امام جعفر صادق (ع ) می فرماید : « هر کس به انتظار بزید و بمیرد بسان کسی است که قائم را یاوری کرده است . » (مکیال المکارم ج 2 ص 210 )
4 ـ اشارتی است روشن ونمایان به این روایت از حضرت امام زین العابدین (ع ) که فرمود : « معتقدان به مهدی موعود به منتظران ظهور او در عصر غیبت … در پنهان و آشکار مردمان را به دین خدا فرا می خوانند . » (کمال الدین شیخ صدوق ص 320 )
5 ـ اصل « خواب و رویا » در مفهوم واقعی آن با مستندات قرآنی و روائی همراه است چنان که در داستان حضرت یوسف (ع ) قرآن کریم به این حقیقت تصریح می کند و مصداق و نمونه ای از آن را خواب پادشاه مصر و تعبیر صحیح حضرت یوسف (ع ) معرفی می نماید که عین آنچه این پیامبر الهی به دلیل داشتن علم تعبیر خواب مطرح می کند به طور کامل به وقوع می پیوندد . (رجوع شود به آیات 42 تا 48 سوره یوسف )
6 ـ این دیدگاه درباره مدح و مداحان تنافی و تعارضی با مدیحه سرایی های صحیح و زیبا و غنی و راهگشا ندارد که این نوع مدیحه سرایی ها بسیار لازم و مفید و سازنده می باشد و تداوم آن ضروری است . همچنین این دیدگاه نافی فعالیت های سالم وخالصانه و صادقانه مداحان فکور و بصیر و آگاه نمی باشد که این تلاش های فرهنگی لازم است و این مداحان متعهد خود در جهت مخالفت با مداحان ناآگاه و تهی از معرفت و شناخت دینی حرکت می نمایند. اگر در تعمیق فرهنگ مهدویت نکوشیم اسلام و در « ظواهر » محدود می شود و قوانین و ارزش های والای آن به انزوا می رود و متروک می گردد و گرد و غبار در « غربت » برآموزه های وحیانی و آسمانی می نشیند و توده های مردم به نام « دین » از دین می گریزند و به ادعای « مسلمانی » نامسلمانی می کنند و با انگیزه عمل به موازین اخلاق اجتماعی آبرو و حیثیت افراد مظلوم و بی گناه را هتک می کنند و همه این ستم ها را به « قصد قربت » انجام می دهند.
رسانه های جمعی و نویسندگان و پژوهشگران آگاه و جامع اندیش در فرهنگ سازی صحیح در موضوع مهدویت و تعمیق و گسترش آن نباید دچار مصلحت اندیشی های مبتنی بر « منافع فردی و جناحی و گروهی » شوند و نیز نباید به « ملاحظه سیاسی » روی آورند و در دام بازیگران سیاسی گرفتار آیند که این دو آفت و ضعف مانع تشریح و تبیین جامع فرهنگ مهدویت می شود و حقایق و واقعیت ها را در گورستان نفسانیت های فردی و حزبی و سیاسی دفن می کند. اگر فرهنگ غنی و جامع مهدویت آنگونه که حقیقت آن ایجاب می کند به بهره وری نرسد تشنگان آن همچنان عطشناک باقی می مانند و جرعه های صاف و زلالی از این چشمه سار نمی یابند که در کام جان ریزند و به آرامش و اطمینان رسند. (منبع : روزنامه جمهوری اسلامی 15/06/1385 صفحه عقیدتی) چند سایت مفید : http://ejlasmahdi.com www.mouood.org www.hazratmahdi.com

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد