طراح شبهه از تاريخ مادر حسنين (عليهماالسلام) آگاه نيست. اصولاً يکي از سفارشهاي مادر حسنين (عليهماالسلام) به شوهر گرامي خود اميرمؤمنان × اين بود که شبانه او را غسل دهد و شبانه دفن کند و کسي را از محل قبر او آگاه نسازد. زهراي مرضيه ÷ به خاطر مصالحي که يکي از آنها اعتراض به خلافت خلفا بود، چنين وصيت کرد و در نتيجه به صورت ناشناخته دفن شد و قبر او ناشناخته ماند. در اين صورت چگونه امکان داشت بر قبر ناشناخته بارگاه بسازند؟
البته قبري که در کنار قبر ائمه بقيع ^ قرار گرفته، قبر فاطمه بنت اسد است و ارتباطي به قبر حضرت زهرا ÷ ندارد.
تا اينجا درباره ظاهر شبهه سخن گفتيم ولي يادآور ميشويم که طراح شبهه اساساً معتقد است که حفاظت از قبور اولياي الهي به وسيله ساختن سايبان و بارگاه شرک است و حرام؛ براي اينکه طرف را محکوم کند با گفتار پيشين استدلال ميکند که اگر جايز بود چرا حسنين (عليهماالسلام) اين کار را نکردند؟ اکنون که ظاهر شبهه پاسخ داده شد، در مورد حفظ قبور اوليا و بزرگان بهطور فشرده سخن ميگوييم:
اوّلاً: روزي که رسول خدا | درگذشت، او را در خانه خود دفن کردند. اگر واقعا ساختن سايبان شرک و حرام بود، چرا همه صحابه پيامبر | اتفاق کردند که او را در زير سقف خانه خود به خاک بسپارند؟ اگر سقف و سايبان حرام است چه فرقي ميکند که از اول داراي چنين حالتي باشد يا بعدها براي آن بسازند؟
ثانياً: قرآن مجيد بر ترفيع و تکريم بيوت خاصي دستور ميدهد و ميفرمايد:
﴿فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْکَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ * رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّکَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ﴾(نور: 36 و 37)
(اين چراغ پرفروغ) در خانههايي قرار دارد که خداوند اذن فرموده ديوارهاي آن را بالا برند(تا از شياطين در امان باشد)؛ خانههايي که نام خدا در آنها برده ميشود و صبح و شام در آنها تسبيح او ميگويند. مرداني که نه تجارت و نه معاملهاي آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و اداي زکات غافل نميکند؛ آنها از روزي ميترسند که در آن دلها و چشمها دگرگون ميشود.
مقصود از اين بيوت خانههاي انبيا و اولياست و هرگز مساجد مقصود نيستند. سيوطي در الدرالمنثور نقل ميکند: هنگامي که اين آيه فرود آمد شخصي از پيامبر سؤال کرد: «مقصود از اين بيوت چيست؟» پيامبر فرمود: «خانههاي پيامبران» در اين هنگام ابوبکر برخاست و از پيامبر پرسيد(درحاليکه به خانه علي اشاره ميکرد) «آيا اين خانه هم از بيوتي است که قرآن درباره آنها سخن ميگويد؟» پيامبر | فرمود: «آري از بهترين و بالاترين آنهاست».[1]
حالا مقصود از اين ترفيع در آيه خواه بالا بردن ديوارهاي آن باشد يا تکريم و تعظيم آنها در هر حال حفظ اين بيوت، از نظر قرآن لازم و فريضه است، بنابراين تکريم و ترفيع آن يک فريضه است و اتفاقاً نه تنها پيامبر گرامي | در خانه خود به خاک سپرده شده بلکه گروهي از پيشوايان ما در خانههاي خود به خاک سپرده شدهاند مانند حضرت هادي × و امام عسکري × که در خانههاي خودشان که معبد آنها نيز بود به خاک سپرده شدند و آنان رجالي بودند که تمام اوصاف يادشده در آيه بر آنها منطبق ميباشد.
حفظ اصالتها:
اصولاً براي ترويج دين و گسترش ارزشهاي اسلامي لازم است اصالتها محفوظ باشند تا مبادا آيندگان، در اصل وجود پيامبر و دعوت او ترديد کنند. امروز آيين مسيح به همين سرنوشت دچار شده است، چون اثر ملموسي از او در دست نيست، نه قبر مادرش معلوم است و نه قبر حواريون و نه آثار ديگر. يک جوان غربي، امروز فکر ميکند نکند مسئله مسيح و انجيل هم به سان قصه ليلي و مجنون و شيرين و فرهاد افسانه و مخلوق خيالها باشد.
امّا مسلمانان در اين چهارده قرن، آثار اسلامي را حفظ کردند تا اسلام، به سرنوشت مسيحيت دچار نشود. آنان، با روي گشاده و چهرهاي شاد ميگويند: مردم جهان! چهارده قرن قبل، مردي از دودمان بنيهاشم به امر الهي مردم را به آيين اسلام که خاتم آيينها است دعوت کرد. اينجا زادگاه اوست، آنجا معبد و عبادتگاه اوست و در آن نقطه سربازان او با مشرکان نبرد کردند و اين محل، مدفن و آرامگاه اوست و همچنين نسبت به ساير آثار اسلامي… .
بنابراين اگر ما تمام آثار اسلامي را به کلنگ و بلدوزر بسپاريم و همه را نابود کنيم و از اسلام جز قرآني محفوظ نماند مطمئن باشيد وضعي بهتر از مسيحيان نخواهيم داشت.
ما از وهابيون سؤال ميکنيم: مگر يکي از مدارک فقهي اجماع علما نيست؟ همگان معتقدند اگر دانشمندان اسلامي بر اصلي اتفاق نظر پيدا کردند اين حکم قطعي الهي ميشود. مسلمانان چهارده قرن اين بناها را حفظ کردهاند و در راه آنها جان و مال دادهاند چرا اين سيره دليل بر حکم شرعي نباشد؟
متأسفانه بر اثر ناآگاهي روحانيون وابسته به دربار، در فترت هشتاد ساله، بخش اعظم آثار اسلامي از بين رفته و اکنون شهرهاي مکه و مدينه به صورت دو شهر اروپايي درآمدهاند که هيچ چهره اسلامي ندارند.
پيشوايان فقهي اهل سنت يعني: ابوحنيفه و مالک و شافعي و احمد بن حنبل همگان قرنها داراي گنبد و بارگاه بودهاند. هم اکنون قبر ابوحنيفه در بغداد قبر امام شافعي در قاهره داراي چنين موقعيتي است و قبر مالک در بقيع داراي ساختماني بود که با کلنگ وهابيت ويران گشت و احمد بن حنبل تا زماني که سيل قبر او را برد داراي گند و بارگاه بود.
مراجعه شود: جدال احسن، ص 312.