یک. نصب خاص
آن عبارت است از انتخاب یک شخص معیّن براى مقام یا سمتى؛ چنان که پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) هر یک در زمان خود از طرف خداوند متعال براى مقام امامت، ولایت و رهبرى جامعه اسلامى، نصب شده اند. برخى از این بزرگواران نیز در زمان حکومت خود، اشخاص معینى را براى اداره بعضى از شهرها یا ایالت ها منصوب مى کردند؛ مثلاً مالک اشتر از سوى امام على(ع) به فرماندارى مصر نصب شد.
در چنین بخش هایى، ضرورت وجود تشکیلاتى مانند مجلس خبرگان منتفى است؛ زیرا نصب امام در مورد یک شخص خاص است و دیگر تصور رهبرى ها و اعمال ولایت هاى متعدد، وجود ندارد.
دو. نصب عام
در آن به جاى تعیین فرد، به ذکر اوصاف ، شرایط و صلاحیت ها تکیه مى شود (مانند عدالت، فقاهت و…). بر اساس آن هر کس که داراى چنان صلاحیت هایى باشد، منصوب خواهد بود. در نتیجه براى شناسایى فرد صاحب صلاحیت، نیاز به کارشناسان و خبرگان پدید مى آید. و چون در زمان غیبت، نصب ولى فقیه به صورت نصب عام است، وجود خبرگان براى تشخیص او لازم است؛ اما در زمان ظهور و بسط ید معصومین(ع)، فقهاى عادل و سیاستمدار (مانند مالک اشتر و امثال او) به نصب خاصى از سوى امام معصوم تأیین مى شدند؛ از همین رو نیازى به وجود خبرگان نبود.