خانه » همه » مذهبی » چرا درصدا و سيما موسيقي‌هايي پخش مي‌شود كه برخي از آنها از موسيقي‌هاي غربي هم مطرب‌تر هستند و اينكه مي‌گويند كه چند عالم بر عملكرد صدا و سيما نظارت دارند، صحت دارد؟ گفته مي‌شود كه رهبرمعظم انقلاب در برخي جاها فرموده اند كه من به صدا و سيما تذكر داده‌ام كه اين گونه موسيقي‌ها را پخش نكنند آيا حتي به حرف رهبر نيز عمل نمي‌كنند؟

چرا درصدا و سيما موسيقي‌هايي پخش مي‌شود كه برخي از آنها از موسيقي‌هاي غربي هم مطرب‌تر هستند و اينكه مي‌گويند كه چند عالم بر عملكرد صدا و سيما نظارت دارند، صحت دارد؟ گفته مي‌شود كه رهبرمعظم انقلاب در برخي جاها فرموده اند كه من به صدا و سيما تذكر داده‌ام كه اين گونه موسيقي‌ها را پخش نكنند آيا حتي به حرف رهبر نيز عمل نمي‌كنند؟

بديهي است كه تلويزيون به عنوان يكي از مهم ترين دستگاه‌هاي تبليغاتي، ‌عمده‌ترين و بيشترين تأثير در انتقال و شكل‌گيري سيستم فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي نظام هاي حاكم بر جهان را تاكنون داشته است. نقش و كاركرد رسانه‌هاي جمعي خصوصاً صدا و سيما را مي‌توان به مثابه تيغ دو دمي دانست كه گاه در راستاي اصلاح و هدايت جامعه و تقويت بنيه‌هاي علمي و فرهنگي آن عمل مي‌كند و گاه نيز نقشي مخرّب و در جهت افساد و تباهي جامعه از خود بروز مي‌دهند، اين مسأله يكي از مهمترين دغدغه‌هايي است كه در حال حاضر ذهن مسئولان و متوليان امور فرهنگي كشور را به خود مشغول نموده است. حضرت امام خميني (ره) نيز اين مسأله را به عنوان يكي از دغدغه‌هاي اساسي خويش مي‌دانست؛لذا در اين خصوص فرموده اند: «از اولي كه راديو و تلويزيون در اختيار جمهوري اسلامي واقع شد راجع به آن نگراني داشتم، ‌براي اين كه يك سازماني است كه اگر خوب باشد، مملكت ما خوب مي‌شود و اگرفاسد شود، ممكن است بسيار فساد ايجاد كند».[1] مقام معظم رهبري نيز فرموده اند: «اگر سياست گذاري متين و متقن انجام بگيرد تحقيقاً صدا و سيما يك وسيله اعتلاي فكر و معرفت و رشد جامعه خواهد شد».[2]صرف‌نظر از فعاليت‌هاي قابل تقديري كه از سوي دست‌اندركاران سيماي جمهوري اسلامي در زمينه‌هاي مختلف صورت گرفته، وجود پاره‌اي نواقص در اين رسانه گروهي و نيز برخي كاستي‌ها در ارائه فيلم‌ها، سريالها و موسيقي‌‌ها كه از طريق اين رسانه مهم به اجرا و نمايش درآمده، قابل انكار نيست. با اين همه، نبايد تحول عظيم اين رسانه جمعي را بعد از انقلاب ناديده انگاشت.اين در حالي است كه امروزه صدا و سيماي جمهوري اسلامي در ايران گام‌هاي بلندي در راستاي مقابله با آثار شوم و مخرّب برجاي مانده از رژيم پيشين برداشته و موفقيت‌هاي چشمگيري نيز كسب نموده است. مقام معظم رهبري دراين رابطه  فرموده اند: «درست است، من هم اين معنا را تصديق مي‌كنم كه بين صدا و سيماي كنوني جمهوري اسلامي و آنچه كه مورد توقع است فاصله است. اين فاصله را چه كسي بايد پر كند، ‌هيچ كس نمي‌تواند مگر شما مسئولان و دست اندركاران … اين كار از درون با مديران دلسوز، با كارگزاران علاقه‌مند، با ابتكارهايي كه در كارها اعمال خواهد شد و با شدت احساس مسئوليت، عملي است و ما بايد اين كار را بكنيم.»[3]از اين نكته هم نبايد غافل شد كه شرايط داخلي جامعه و شرايط بين المللي از عمده عواملي هستند كه بر نوع برنامه‌هاي صدا و سيما تأثير مي‌گذارند، توسعه ارتباطات زمينه گسترش و نفوذ فرهنگ‌هاي مبتذل غرب را در جوامع مختلف تسهيل نموده است، امروزه صاحبان زر و زور در دنيا در تلاش‌ اند تا با به كارگيري فرهنگ هاي مهاجم، هويت ديني و فرهنگي جوامع را دگرگون سازند. در اين ميان جامعه‌اي همچون ايران اسلامي در مواجهه با آن همه خصومت‌ها و كينه‌توزي‌هاي بالفعل از سوي استكبار جهاني چنانچه بخواهد با داعيه برپايي حكومت اسلامي اصول و ارزشهاي فرهنگ متعالي اسلام را در جامعه برپا نمايد، از گزند اين جريانات انحرافي و هجمه تبليغاتي مصون نخواهد ماند. اين صاحبان زر و زور امروزه با صرف هزينه‌هاي گزاف و سرمايه‌ گذاري‌هاي گسترده در تلاشند تا بر سلطه و نفوذ خود در جوامع مختلف جهاني بيفزايند. اكنون آنان با صراحت اعلان مي‌كنند كه بايد باابزار فرهنگي عليه نظام اسلامي ايران گام برداشت. به عنوان نمونه «ديويد كيو» مأمور سازمان سيا مي‌گويد: «مهمترين حركت در جهت براندازي جمهوري اسلامي تغيير فرهنگ جامعه فعلي ايران است و ما مصمم به آن هستيم».[4] قهراً در چنين وضعيتي تهيه و تدارك برنامه‌هايي كه در عين حفظ اصول اخلاقي و ديني از جذابيت لازم برخوردار باشند، كاري بس حساس، دشوار و دقيق است و موسيقي هم از اين قاعده مستثني نيست. البته اين سخن به معناي تأييد پخش موسيقي‌ها و برنامه‌هاي نامناسب از صدا و سيما نيست و رهبر انقلاب و علماء و ائمه جماعات به صراحت تذكرات لازم را بيان نموده‌اند و از پخش چنين برنامه‌ها  و موسيقي‌هايي گلايه نموده‌اند. امّا «آنچه براي همگان و به ويژه رهبران ديني از بالاترين درجه اهميت برخوردار است، حفظ اساس و كيان اسلام است و رهبري  و مراجع تقليد از آن جهت كه رهبر و مرجع هستند، هر گاه احساس كنند خطري متوجه اصل اسلام و احكام نوراني آن است، ساكت ننشسته و اعلام خطر خواهند كرد. مقام معظم رهبري نيز كه عهده‌دار پايه‌گذاري سياست‌هاي كلان حكومت است، بعد از تشريح اين سياست‌ها، مسئولان را موظف به اجراي آن كرده‌اند و بر حسن اجراي آنها نظارت مي‌كنند. مسئولان نيز به عنوان بازوهاي اجرايي حكومت، ملزم به اجراي اوامر و دستورهاي رهبري هستند. امّا از آنجا كه مهم ترين چيز براي رهبر حفظ اساس اسلام و نظام اسلامي است ناچار مي‌بايست در برابر برخي انحراف ها به تذكر و نصيحت بسنده كنند. زيرا موضع‌گيري صريح گاه ممكن است بيش از آن كه در تقويت نظام مؤثر باشد، اساس آن را تضعيف كند. اينجاست كه وجود مصلحت اهمّ كه همان حفظ اساس اسلام و نظام است بر مصالح ديگر اسلام مقدم مي‌شود و رهبران دين را وا مي‌دارد تا براي صيانت از آن گاهي سكوت اختيار كنند. البته اين نوع سكوت هرگز به معناي تساهل و تسامح نيست بلكه حاكي از خون‌ دل خوردن و حفظ اساس نظام و اسلام است.»[5]توجه به اين نكته نيز لازم است كه كادري كه در صدا و سيما مشغول به كار هستند من حيث المجموع، افراد شايسته ولايقي هستند ؛ امّا لازم است مسئولان نظام خصوصاً مسئولان صدا و سيما با برنامه‌ريزي دقيق و راهكارهاي مناسب درصدد رفع نارسائيهاي موجود بر آيند و نواقص موجود را مرتفع سازند.

پي نوشت ها:
[1] . صحيفه نور، ج 12، ص 84.
[2] . حديث ولايت، ج 6، ص 281.
[3] . حديث ولايت، ج 5، ص 57 و 58.
[4] . نفوذ و استحاله، انتشارات معاونت سياسي نمايندگي ولي فقيه در قرارگاه ثار الله، تهران، 1378، ص 27.
[5] . مصباح يزدي، محمد تقي، پرسشها و پاسخها، قم، موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، 1381، ج 2، ص 87.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد