در روایات از امام صادق(ع) نقل شده که فرموده است:
«لا یقبل رأسُ احد ولا یداه الا رسول اللّه او من ارید به رسول اللّه ؛ سر و دست کسى را نباید بوسید به جز رسول خدا(ص) یا کسى که با بوسیدن سر و دست او مقصود رسول خدا(ص) باشد(فرزندان رسول خدا یا علما و پیشوایان دینى)» ، (بحارالانوار، ج 73، ص 307). ولی همچنین از روایات استفاده مى شود که علاوه بر زمان رسول خدا (ص) در زمان ائمه(ع) هم این کار نسبت به ایشان انجام مى شده است. یونس بن یعقوب گفت: به امام صادق عرض کردم دست خود را بده تا ببوسم؛ حضرت دست خود را به من داد؛ (بوسیدم) عرض کردم فدایت شوم سر خویش را به من بده تا بوسه زنم حضرت به تقاضاى من رفتار نمود؛ عرض کردم دو پاى خود را بده تا ببوسم، حضرت فرمود قسم یاد کرده ام که اجازه ندهم کسى پایم را ببوسد ، (بحارالانوار، ج 76، ص 39).
ابن عمر مى گوید: ما دست رسول خدا را مى بوسیدیم ، (محجة البیضاء، ج 3، ص 387). در امالى طوسى از ابن مسعود روایت کرده که رسول خدا را دیدم که دستش در دست على(ع) بود و آن حضرت دست على(ع) را مى بوسید من عرض کردم یا رسول اللّه على در نزد شما چه منزلت و مقامى دارد؟ فرمود همان منزلتى را که من پیش خدا دارم ، (مناقب آل ابیطالب، ج 2، ص 220).
بنابراین بوسیدن دست خاص رسول خدا(ص) نبوده است و این عمل نسبت به اهل بیت(ع) هم رواج داشته و حتی خود رسول خدا(ص) دست علی (ع) و کارگری را بوسیده است. البته بوسیدن دست علما اگر به این عنوان باشد که آنها شاگردان مکتب امامان(ع) و رواج دهنده روش و منش آنها و مشعل داران علم و هدایت در جامعه بشری می باشند، در واقع نوعی تکریم علم و عمل و بزرگداشت کمال و فضیلت است و اشکالی ندارد و بیانگر روح تواضع و کرنش در برابر بزرگی و عظمت می باشد.
بوسیدن دست رهبرى، همان تعظیم علماء دین و شعائر اسلامى و اظهار محبت شخصى به دین اسلام و به مظاهراین دین الهى است. و حتی گفته می شود که بوسیدن دست بزرگترها مثل دایی و عمو و پدر و مادر، معلم، استاد, عالم و… اشکال ندارد .(براى مطالعه بیشتر، ر.ک: جلد 76 بحارالانوار، صفحه 40. ) بر این اساس معیار مهم در بوسیدن دست هدفی است که این عمل بر اساس آن انجام می شود:
1. اگر به جهت حفظ ارزش ها و شعائر الهی و تکریم جایگاه و منزلت الهی رهبر و نیابت و جانشینی ایشان از طرف معصومین (ع) باشد و برای همگان مشخص باشد که چنین عملی با اهداف الهی است ، هیچ گونه اشکالی نداشته بلکه با توجه به روایات و سیره بزرگان دین مقبول و قابل پذیرش است .
2 . اما اگر با اهداف غیر الهی و برای چاپلوسی ، یا مطامع دنیوی یا تظاهر به ولایت پذیری و یا سایر مواردی که در بین زمامداران نظامهای غیر دینی رایج است، بوده باشد ، عملی مذموم و غیر قابل دفاع است.
«لا یقبل رأسُ احد ولا یداه الا رسول اللّه او من ارید به رسول اللّه ؛ سر و دست کسى را نباید بوسید به جز رسول خدا(ص) یا کسى که با بوسیدن سر و دست او مقصود رسول خدا(ص) باشد(فرزندان رسول خدا یا علما و پیشوایان دینى)» ، (بحارالانوار، ج 73، ص 307). ولی همچنین از روایات استفاده مى شود که علاوه بر زمان رسول خدا (ص) در زمان ائمه(ع) هم این کار نسبت به ایشان انجام مى شده است. یونس بن یعقوب گفت: به امام صادق عرض کردم دست خود را بده تا ببوسم؛ حضرت دست خود را به من داد؛ (بوسیدم) عرض کردم فدایت شوم سر خویش را به من بده تا بوسه زنم حضرت به تقاضاى من رفتار نمود؛ عرض کردم دو پاى خود را بده تا ببوسم، حضرت فرمود قسم یاد کرده ام که اجازه ندهم کسى پایم را ببوسد ، (بحارالانوار، ج 76، ص 39).
ابن عمر مى گوید: ما دست رسول خدا را مى بوسیدیم ، (محجة البیضاء، ج 3، ص 387). در امالى طوسى از ابن مسعود روایت کرده که رسول خدا را دیدم که دستش در دست على(ع) بود و آن حضرت دست على(ع) را مى بوسید من عرض کردم یا رسول اللّه على در نزد شما چه منزلت و مقامى دارد؟ فرمود همان منزلتى را که من پیش خدا دارم ، (مناقب آل ابیطالب، ج 2، ص 220).
بنابراین بوسیدن دست خاص رسول خدا(ص) نبوده است و این عمل نسبت به اهل بیت(ع) هم رواج داشته و حتی خود رسول خدا(ص) دست علی (ع) و کارگری را بوسیده است. البته بوسیدن دست علما اگر به این عنوان باشد که آنها شاگردان مکتب امامان(ع) و رواج دهنده روش و منش آنها و مشعل داران علم و هدایت در جامعه بشری می باشند، در واقع نوعی تکریم علم و عمل و بزرگداشت کمال و فضیلت است و اشکالی ندارد و بیانگر روح تواضع و کرنش در برابر بزرگی و عظمت می باشد.
بوسیدن دست رهبرى، همان تعظیم علماء دین و شعائر اسلامى و اظهار محبت شخصى به دین اسلام و به مظاهراین دین الهى است. و حتی گفته می شود که بوسیدن دست بزرگترها مثل دایی و عمو و پدر و مادر، معلم، استاد, عالم و… اشکال ندارد .(براى مطالعه بیشتر، ر.ک: جلد 76 بحارالانوار، صفحه 40. ) بر این اساس معیار مهم در بوسیدن دست هدفی است که این عمل بر اساس آن انجام می شود:
1. اگر به جهت حفظ ارزش ها و شعائر الهی و تکریم جایگاه و منزلت الهی رهبر و نیابت و جانشینی ایشان از طرف معصومین (ع) باشد و برای همگان مشخص باشد که چنین عملی با اهداف الهی است ، هیچ گونه اشکالی نداشته بلکه با توجه به روایات و سیره بزرگان دین مقبول و قابل پذیرش است .
2 . اما اگر با اهداف غیر الهی و برای چاپلوسی ، یا مطامع دنیوی یا تظاهر به ولایت پذیری و یا سایر مواردی که در بین زمامداران نظامهای غیر دینی رایج است، بوده باشد ، عملی مذموم و غیر قابل دفاع است.