آمين گفتن بعد از قرائت سوره حمد در نمازهاي واجب و مستحب از موارد اختلافي شيعه و اهل سنت است. شيعه با دلايلي که ارائه مي دهد آمين گفتن در نماز را بدعت و حرام مي داند و در مقابل اهل سنت آن را واجب مي دانند.
عموم فقيهان اهل سنت آمين گفتن پس از قرائت سوره حمد را در نماز مستحب شمرده اند. جز حنفي ها که آمين را آهسته مي گويند، پيروان ديگر مذاهب اهل سنت در نمازهاي جهري از جمله نمازهاي جماعت صبح، مغرب و عشاء مسجدالحرام و مسجدالنبي، در پي قرائت حمد امام، با صداي بلند و هماهنگ آمين مي گويند.
در برابر، به نظر مشهور فقيهان امامي، تأمين (گفتن آمين) پس از حمد در نماز اعم از فُرادا و جماعت، براي امام و مأموم حرام است و چنين نمازي بدعت و باطل شمرده مي شود. برخي اين مسئله را اجماعي ميان فقيهان اماميه دانسته اند.
از نظر علماي شيعه، استناد به احاديث مورد استدلال اهل سنت در اين باره، درست نيست؛ زيرا همه روايات منقول از طريق اهل سنت در اين باره بر سه دسته اند: ۱. حديث منقول از امام علي × در اين زمينه؛ ۲. روايات ابوهريره؛ ۳. روايات ديگر. روايت منسوب به علي × از جهات گوناگون پذيرفتني نيست؛ زيرا اولاً جز در سنن ابن ماجه، در هيچ يک از منابع شيعه و اهل سنت نيامده است. ثانياً ابن ابي ليلي که در زمره راويان اين حديث است، ضعيف به شمار مي رود. ثالثاً مضمون اين روايت با ديدگاه امامان شيعه تعارض دارد که به احاديث متعدد مستند است.
احاديث نقل شده از طريق ابوهريره نيز به جهت ضعف و غير قابل اعتماد بودن او معتبر نيستند؛ زيرا بسياري از اصحاب و فقيهان بزرگ او را طعن کرده اند.
روايات منقول از عايشه و ابن عباس نيز از چند جهت اشکال دارند؛ زيرا مضمون آن ها چنين است که آمين گفتن در شرايع پيشين از جمله دين يهود نبوده، در حالي که اين با مسلمات تاريخي ناسازگار است. نيز سند آن ها مناقشه پذير است؛ زيرا سهيل بن ابي صالح در سلسله سند روايت عايشه، طلحة بن عمر آمده که تضعيف شده است. هر چند برخي روايت وائل بن حجر را صحيح شمرده اند؛ شماري از اهل سنت آن را ضعيف دانسته اند.
حديث عبدالجبار به نقل از پدرش نيز مقطوع است؛ زيرا وي پس از مرگ پدر، زاده شده و حديث را از او نشنيده است. حديث بلال نيز مناقشه پذير است؛ هم به سبب مرسل بودن و هم به دليل وجود عاصم احول در سند آن که برخي محدثان اهل سنت او را ضعيف شمرده اند. همچنين در سند روايت ام حصين، اسماعيل بن مکي قرار دارد که او را ضعيف دانسته اند. افزون بر اين، بسياري از احاديث مورد استناد، عام اند و به گفتن آمين در نماز تصريح ندارند.
از مهم ترين ادله نظر مشهور در فقه امامي، روايات منقول از پيامبر | است؛ از جمله آن که ايشان از ذکر کلام آدمي در نماز نهي کرده است. نيز حديثي که نماز را شامل سه عنصر تکبير، تسبيح و قرائت قرآن شمرده است؛ و گفتن آمين مصداق هيچ يک از اين سه نيست. افزون بر اين، پيامبر | خود به مسلمانان فرمان داده تا نماز را همانند آن حضرت بگزارند.
در حديث ابوحميد ساعدي که اهل سنت نقل کرده اند و در آن، وي چگونگي نماز پيامبر را در حضور ۱۰ تن از صحابه تشريح کرده، سخني از آمين گفتن به ميان نيامده است. اگر آمين جزء نماز بود، بايد در شمار اذکار واجب يا مستحب آن ذکر مي شد. به نظر فقيهان شيعه، آمين پس از تلاوت سوره حمد را نمي توان درخواست اجابت خواسته هاي نمازگزار هنگام قرائت آن سوره به شمار آورد؛ زيرا وي اين جمله را به قصد تلاوت سوره تلاوت مي کند، نه به قصد دعا. احتياط هم اقتضا دارد آمين که احتمالاً قطع کننده نماز است، بر زبان جاري نشود.
سخنان و سيره امامان شيعه نيز مستند ديگر فقيهان امامي در اين زمينه است. از جمله در حديثي از امام صادق × آمده که پيامبر اکرم | از گفتن آمين نهي فرموده است. بنا بر روايتي ديگر، آن حضرت ضمن نهي از گفتن آمين، نمازگزاران را به گفتن «اَلحمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمينَ» پس از حمد سفارش کرد. افزون بر اين، در روايات گزارشگر چگونگي نماز گزاردن امامان، گفتن «آمين» به عنوان ذکر واجب يا مستحب مطرح نشده است؛ مانند روايت زراره از امام باقر × و روايت معاوية بن عمار از امام صادق ×.
خلاصه آنکه، حرمت آمين در نماز بين فقهاي شيعه اجماع و يا حداقل شهرت قوي وجود دارد.