خانه » همه » مذهبی » چرا عده ای به مبارزه با عرفان و عارف پرداخته اند و به احادیث نیز استناد می کنند؟

چرا عده ای به مبارزه با عرفان و عارف پرداخته اند و به احادیث نیز استناد می کنند؟

عرفان یعنی شناخت ویژه‏اى که از راه شهود درونى و یافت ‏باطنى حاصل مى‏گردد. و چون چنین شناختی متوقف بر تمرین ‏ها و ریاضت‏ هاى خاصى است، روش‏هاى عملى یا آیین سیر و سلوک را نیز “عرفان‏” نامیده اند. عارف حقیقى کسى است که با اجراى برنامه‏هاى عملى خاصى به معرفت‏ شهودى و حضورى نسبت‏ به خداى متعال و صفات و افعال او نایل شده باشد.

اما در برخورد با این مسأله برخى مطلقا منکر وجود عرفان در اسلام شده و آن را امرى بدعت ‏آمیز و مردود شمرده و عرفا را گمراه دانسته اند و گروه دیگرى به عنوان عرفان، امورى را معتقد شده‏اند که نمى‏توان آنها را برخاسته از متون دینى و مضامین کتاب و سنت ‏به حساب آورد، بلکه بعضى از آنها مخالف نصوص صریح و غیر قابل تأویل است. هم چنین در مقام عمل از یک سو، آداب و رسومى از پیش خود وضع کرده‏اند یا از فرقه‏هاى غیر اسلامى وام گرفته‏اند و از سوى دیگر، به سقوط تکلیف از عارف واصل قائل شده‏اند.

اما حقیقت آن است که مخالفان عرفان دلیل مستند و قابل قبولی در اختیار ندارند و عرفان جزئى از اسلام، بلکه به منزله مغز و روح آن است و مانند سایر بخش‏هاى اسلام از قرآن کریم و سنت نبوى سرچشمه گرفته است و این یعنی سیر و سلوک عرفانى راه مستقلى در کنار راه شرع نیست بلکه در طول شریعت ‏و باطن آن است. به عبارت دیگر، شریعت مبین احکام ظاهرى و عرفان عهده‏دار  کشف و رسیدن اسرار و حکمت ‏هاى‏ وحقیقت احکام شریعت است. و البته معنای این سخن، آن نیست که هرچه به عنوان عرفان عرضه می شود مورد تایید است بلکه عرفانی که اسلام عرضه کرده شاخصه ها و ویژگی هایی دارد که در جای خود به آن پرداخته شده است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد