يكي از اموري كه در زندگي مشترك نقش حساسي دارد، «دوران نامزدي» است. اگر با اين دوران، با ظرافت و ماهرانه برخورد شود، و به وظايف مخصوص آن عمل شود، مي تواند در بالندگي و پرباري و استحكام دورانهاي بعدي، تأثير عميقي داشته باشد.
سخن عاميانه اي بين مردم هست كه مي گويد: «يك روز دوران نامزدي، بهتر ازيك سال دوران بعد از عروسي است!» اين سخن، هر چند مبالغه آميز است، اما حقيقت مهمي را بيان مي كند. واقعاً دوران نامزدي از جهت هايي مهمتر، شيرين تر، پربارتر، لذت بخش تر و سازنده تر از دوران پس از عروسي است؛ و مي تواند در اين دوران، شالوده و پايه هاي زندگي آينده را بنا نهاد. البته مدت نامزدي نبايد از چند ماه تا يك سال بيشتر باشد دوران نامزدي با خواندن صيغة عقد بين پسر و دختر وجهة شرعي و قانوني پيدا مي كند، و در جامعه ما هنجارهاي ديني و فرهنگي حاكم بر محرم بودن آنها در اين دوران تأكيد دارد. برخي از علماء و روانشناسان وجود چنين دوراني را با توجه به خصوصيات و فوايد زياد آن از جمله، فراهم شدن فرصت بيشتر جهت ملاقات و ديدار با يكديگر، داشتن آرامش رواني بيشتر در فرصتي كه از مشروعيت برخوردار است، و قابل قبول بودن اين نوع رابطه ها در بين خانواده ها، براي دست يافتن به شناخت روحيات و خصوصيات شخصيتي و ويژگيهاي اخلاقي همسرلازم دانسته، آن را توصيه مي كنند.
اين سؤال كليت و عموميت ندارد. و در مواردي هم ملاحظه مي شود كه خود دختران نيز با داشتن دورة عقد و يا مدت دار بودن آن مخالفت مي كنند، و معمولاً دلايل مختلفي نيز اقامه مي نمايند، كه يكي از مهم ترين آن دلايل استناد كردن به زندگاني زوج هايي است كه در دوران عقد با جدايي مواجه شده اند (كه البته اين تصميم نامطلوبي است و نبايد، وجود چند مورد عقد ناموفق را به تمامي اين موارد تعميم داد).[1] با توجه به سؤال جناب عالي، سعي مي كنيم، پاره اي از دلايلي كه، موجب مي شود پسران از داشتن اين دوران امتناع ورزند را به اجمال ذكر كنيم.
ضرورت هاي وجود دورة نامزدي
با توجه به شرائط و روحيات دختران، بسياري از ضرورت هاي وجود دوران نامزدي، بيشتر قابل انطباق با آنها است تا پسران. برخي از آنها عبارتند از:
1. وابستگي دختران به خانواده هايشان:
دختري كه چندين سال در يك خانواده زندگي كرده و با افراد خانواده به خصوص پدر و مادر انس شديدي پيدا كرده است، جدايي از آنان برايش سخت است. و صلاح هم نيست كه ناگهان او را از خانواده اش جدا كنند؛ زيرا از نظر عاطفي به او لطمه وارد مي شود. بلكه لازم است براي اين جدايي به تدريج در او آمادگي ايجاد شود.
2. آماده شدن براي مسئوليتها و مادر شدن:
دختري كه تاكنون مسئوليت زندگي او به عهدة پدر و مادر بوده است آمادگي آن را ندارد كه يك مرتبه كل مسئوليت زندگي را به دوش گرفته و صاحب فرزند شود. بلكه فرصتي لازم دارد كه خود را براي پذيرش بار مسئوليت زندگي مشترك آماده كند.
3. برقراري رابطه عاطفي همسر:
دختر و پسري كه تا چندي قبل با هم بيگانه بوده اند برايشان سخت است كه يك باره و بدون مقدمه در كنار هم قرار گيرند و با هم زندگي مستقل را شروع كنند؛ و لذا لازم است مدتي بگذرد تا با هم انس بگيرند و آمادة زندگي با هم شوند.
4. آمادگي والدين دختر:
ممكن است برخي از والدين دختر هنوز آمادگي و امكانات لازم براي عروسي نداشته باشند؛ و نياز به مدتي باشد، تا آنها جهيزيه تهيه كنند.[2]5. عفت دختران و ترس از شب زفاف:
دختران معمولاً شرم و حيا دارند و عفتشان به آنها اجازه نمي دهد كه به يك باره خود را در اختيار كسي كه تا حال با او بيگانه بوده، بگذارد؛ بلكه مدتي لازم است تا به مرور خود را به شوهرش عرضه كند.
روحية صريح پسران:
پسران معمولاً روحيه اي صريحتر دارند، و نسبت به همسر خود شرم و حيايي نداشته و مي توانند بي پرده با او ارتباط برقرار كنند. اما دختران جنس لطيف و ظريفي دارند، بيشتر مي خواهند، رابطه اي عاشقانه و احساسي داشته باشند. تا همبستري؛ و دوران نامزدي را بستري مناسب بدين منظور مي دانند.
بعضي از پسران دوست دارند، زودتر كامجويي جنسي را تجربه كنند و غريزة جنسي خود را اشباع كنند؛ ولي در مقابل بعضي از دختران تا حدودي اين غريزه خود را در دوران نامزدي ارضاء مي كنند، و دوست دارند بيشتر تماس حسي و بدني داشته باشند.
دلايل ديگر:
وجود برخي از آفت هاي اين دوران، يكي ديگر از مهم ترين دلايلي است، كه موجب مي شود تا پسران از دوران نامزدي و يا مدت دار بودن آن سرباز مي زنند، كه برخي از آنها عبارتند از:
1. وسوسه هاي شيطان و بهانه هاي دل:
يكي از خصوصيات انسان، بلندپروازي «نيروي خيال» اوست، كه اگر كنترل و تعديل نشود به هيچ حدي اكتفا نمي كند و از طرف ديگر، «حالت مقايسه» نيز در انسان ، قوي است و آنچه ديگران دارند و يا با آنچه در دنياي خيال به آن رسيده است، مقايسه مي كند. مقايسه كردن همسر خود با ديگران يكي از عوامل مهم دلسردي و پشيماني و نااميدي در روابط همسران است؛ چرا كه معمولاً به اين نتيجه غلط مي رسند كه ديگران از همسرشان بهترند. برخي از ترس غلبه اين وسوسه ها نمي خواهند مدت نامزدي طولاني باشد.
2. چشم و همچشمي ها و توقعات بي جا:
گاهي مشاهده مي شود كه دختر و پسر يا خانواده هايشان از هم توقعات بيجا دارند و بارهاي سنگيني را بر هم تحميل مي كنند و دوران شيرين را تلخ مي نمايند. اين توقعات معمولاً مادي و برخاسته از چشم و همچشمي ها و رسومات غلط است.
3. دخالت و وسوسة جاهلان و مغرضان:
چه بسا ديده شده كه دوران شيرين نامزدي به خاطر دخالتهاي بي جا و فضوليهاي ديگران دچار تلخي و سردي شده است … و بهترين اسلحه در مقابل اين دشمنان سعادت، همدلي، صميميت و هوشياري دختر و پسر است.
4. محدوديت ارتباطات و غيرت بي جاي خانوادة دختر:
برخي از خانواده ها با توجه به رسومات جاهلانه و غيرت و تعصب بي جا و غلط مانع از روابط عاطفي و دوستانة دخترانشان با نامزد شرعي اش مي شوند، و نمي گذارند تا نامزد دخترشان بيشتر به ملاقاتش برود. و لذا پسر درمانده، چاره اي جز عروسي و كوتاه كردن مدت نامزدي ندارد.[3]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ازدواج مكتب انسان سازي، ج 1، دكتر سيّد رضا پاك نژاد، مؤسسة علمي و ديني مهديه، يزد.
2. نامزدي، لايوش زيلاهي، ترجمه عبدالله توكل، تهران، فكر روز، 1373.
پي نوشت ها:
[1] . ايماني، محسن، بررسي ابعاد تربيتي و روان شناختي دوران عقد، تهران، انجمن اولياء و مربيان، چاپ اول، 1381، ص 14.
[2] . مظاهري، علي اكبر، جوانان و انتخاب همسر، قم، دفتر تبليغات اسلامي، چاپ سوم، 1374، ص 230.
[3] . جوانان و انتخاب همسر، همان، صص 259 ـ 244.