ميل فطري به دين در تمام انسانها وجود دارد و جوانان ما نيز از اين قاعده مستثني نيستند و جاي خوشحالي دارد كه طبق آمار، نوجوانان تهران در كل، ارزش ديني را به عنوان اولين ارزش در ميان شش مقوله ارزش انتخاب كردهاند و رتبة دوم تا ششم به ترتيب مختص ارزشهاي اجتماعي، سياسي، اقتصادي، زيبائي و نظري است.[1]قبل از ورود به بحث بايد ابتدا علل دين گريزي جوانان را بشناسيم.
دين گريزي ميتواند از نقص در آموزش ديني، كمبودهاي خانواده و مدرسه، ناكار آمدي مبلغان ديني، سوء استفاده برخي دولت مردان از موقعيت خود در جمهوري اسلامي و فساد اجتماعي ناشي شود. لذا راه حل هايي در مقابل اين مشكلات ارائه ميشود.
الف: راه حلهاي آموزشي :
1. ارائه مفاهيم ديني بايد در قالب نو و جذاب و به زبان روز مطرح شوند.
اگر كودكان را دائماً در معرض آموزشها و توصيههاي تكراري و يكنواخت مفاهيم ديني قرار دهيم و پيوسته آنها را از اين گونه تعاليم اشباع سازيم تا حدي كه همه مفاهيم ديني براي آنها يكنواخت و عادي جلوهگر شود ديگر انگيزه و تحرك و شوق دروني براي دريافت بينش و احساس ديني در خود نخواهند داشت. بنابراين بايد ذهن كودك را همواره در هالهاي از نياز، سؤال و تشنگي نگاه داشت، تا آنها به ميل دروني و به تبع اصل «تعادل جويي» مشخصاً با حرص و ولع و شوق و اشتياق به دنبال آن بگردند.[2]2. ارائه مفاهيم ديني بايد غير مستقيم باشد.
در ارائه پيامها و طرحها و مفاهيم و ارزشهاي تربيتي بايد به گونهاي رفتار شود كه كودك با شوق و اشتياق، با كنجكاوي و تجسس، با ميل و اراده و با نياز و عشق به آن گرايش يابد. هرگز نبايد پيام را هر چند كه ارزش مطلق و گوهري ناب باشد به طور مستقيم در اختيار جوان يا نوجوان قرار داد. بايد اجازه داد تا او كشف كند، تصاحب كند، اختراع كند، بيافريند و اين مهم موقعي حاصل ميشود كه ما همان مفاهيم آشنا و عادي را به صورتي نو و تازه در موقعيتي مبهم و تحريك كننده قرار دهيم.[3]3. روابط آموزش مذهبي بايد براساس انس و الفت، دوستي و محبت، اطلاع و آگاهي و استدلال منطقي صورت گيرد.[4]4. مسائل مذهبي بايد متناسب با دورة جواني مطرح شود.
5. فلسفة اصول عبادي براي جوان مطرح شود.[5]6. عبور دادن منطقي جوانان از احساسات خام مذهبي به بينش مذهبي تثبيت شده كه با تعقل و تفكر همراه باشد.
7. ارائه كردن دين در قالبهاي تنگ و نارساي فكر بشري و تفسيرهاي غيرواقعي، موجب آسيب اساسي به دين و دينداري ميشود.[6]8. اگر فهم و ارائه دين در مقام انكار نيازهاي طبيعي و ضروري زندگي بشر برآيد اين فهم آسيب زاست.[7]9. مطالب ديني بايد به تدريج و متناسب با قدرت فهم مخاطب ارائه شود تا موجب دلزدگي نشود.[8]10. لزوم آسان گرفتن در هدايت و تربيت.
11. عقايد خرافي، غلو آميز، بيمعنا و سست كه به دين بسته شده بايد حذف شوند.
12. ارائه مفاهيم ديني بر پايه منطق و استدلال بدون تحكم و زور. بسياري هستند در موقعي كه ميخواهند مثلاً عقايد اسلامي را براي جوانان مطرح كنند ميخواهند به جاي آنان انتخاب كنند در حالي كه اين اشتباه است من بايد مسائل را منطقي مطرح كنم جوان بايد خودش انتخابگر باشد.[9]13. آموزشها بايد در حدي باشد كه جوان را در مقابل شبهات واكسينه كند و او توانايي دفاع از عقايد خود را داشته باشد زيرا ضعف دفاع از دين و شكست در بحث ناچار جوان را تسليم رأي مخالف ميكند.[10]14. دور نگه داشتن جوان از شبهات يا اگر درگير شبهات ميشود بايد جواب آن هم ارائه شود.[11]15. بايد از سخت گرفتن و احتياطها و حرام كردنهاي بيمورد پرهيز كرد. ما اگر مدام مسائل مختلف را به خاطر لوازمي كه ممكن است داشته باشد احتياطاً بگوئيم حرام است روش درستي نيست. زيرا در اين جا واقعا احتياط در ترك احتياط است، اگر جوان از احتياط كاريهاي زياد ما خسته شد بند از زير بار ميكشد.[12]16. يافتن كوتاهترين راه؛ مؤثرترين روش و پايدارترين اثر تربيتي در شريطي فراهم ميآيد كه از قبل هيچ شرطي وجود نداشته باشد، هيچ قالبي ساخته نشده و هيچ برنامه تحميلي و اقدام تصنعي صورت نگرفته باشد.[13]17. توجه به راهها و ابعاد تهاجم فرهنگي.
18. توجه به اصل زمان شناسي؛ در نامه اميرالمومنين-عليه السلام- به امام حسن- مي خوانيم: فرزندانتان را به آداب و رسوم زمان خود مجبور نكنيد چرا كه آنها در زمان ديگري غير زمان شما آفريده شده اند.
19. استفاده از ابزارهاي عملي و علمي. مثلاً استفاده از يافته هاي روان شناسي و علوم تربيتي و ابزارهاي هنري.
20. توجه به آمادگي نسل جوان كه اميرالمومنين-عليه السلام- فرمودند: قلب جوان مثل زمين مساعد و بكر آماده قبول پيامهاي تربيتي است.
ب. راهحلهاي خانوادگي :
يكي از بزرگترين مشكلات اين است كه خانوادهها آموزش وپرورش اخلاقي فرزندان خود را به جامعه واگذار کرده و از مسئوليت شانه خالي كردهاند و فرزندان را در اين مسأله رها كردهاند. لذا اين راه حلها پيشنهاد ميشود :
1. والدين بايد طرح و برنامه براي تربيت مذهبي داشته باشند.[14]2. ضروري است والدين آگاهيهاي مذهبي و روانشناسي برخورد با كودك را ياد بگيرند.[15]3. لازم است والدين مذهبي انتقادپذير باشند و از تحكم و زورگويي به جوان پرهيز كنند.[16]4. برنامه نيايش در خانوادهها وجود داشته باشد.[17]5. والدين مذهبي نبايد جوان را به خاطر عمل نادرستش شديداً سرزنش كنند.[18]
«زيرا بسياري از كارهاي جوانان ناشي از شورو هيجان دوران جواني است پس نبايد عمل آنها را فوراً حمل بر شرارت نمود. لذا بايد جو اعتماد و خوش بيني به جوان وجود داشته باشد».[19]6. والدين مذهبي بايد محبت خود را به فرزندان ابراز كنند.
7. خود والدين مذهبي بايد در خانه با يكديگر تفاهم داشته باشند و احترام يكديگر را حفظ كنند و الگوي مناسبي براي فرزندان باشند.
8. پرهيز از روشهاي آمرانه و تحكم آميز براي پذيرش عقيده.[20]9. در ارتباط با جوان از افراط در عبادت بايد پرهيز كرد.[21]10. والدين مذهبي تفريح خانوادگي را همراه فرزندان خود جدي بگيرند و فاصلة خود را با فرزندان كم كنند.
ج. راه حلهايي براي تربيت ديني در مدارس :
1. سرمايه گذاري بيشتر دولت و آموزش و پرورش براي بازنويسي كتب ديني در قالبهاي جذاب و هنري.
2. جذب و پرورش معلمان دلسوز و توانمند در دروس ديني.
3. ارائه درس ديني در كنار اردوها و برنامههاي جذاب.
4. مشاركت دادن جوانان در كارهاي دسته جمعي، گردشهاي علمي، تفريحي، تحقيقات و مطالعات گروهي با صبغه مذهبي.[22]
د. راهحلهايي چند براي مبلغان ديني :
1. لازم است روحانيون حرفهايشان با عملشان يكي باشد و از دنياطلبي دوري كنند. زيرا جوان به اقتضاي طبعش كه آرمانگرا و عدالت خواه است بيش از هر قشر ديگري مراقب وضع زندگي روحانيون محترم است.[23]2. مبلغان و بزرگان ديني از اختلاف و چند دستگي دوري كنند.
زيرا جوان اگر دريابد كه بين داعيان مذهب اختلاف و درگيري است اگر چه آنان براي اين اختلاف محملي بسازند براي جوانان پذيرفتني نيست.[24]3. روحانيون بايد ويژگيها، روحيات و نيازهاي جوان را بشناسند و به مقتضاي آن تبليغ كنند.[25]
هـ . راه حلهايي مربوط به دولتمردان :
1. دولتمردان اسلامي در عدالت اجتماعي و برآوردن آن تلاش كنند.
2. حاکمان نظام اسلامي اجازه ندهند که از شعائر مذهبي استفاده ابزاري شود.
3. دولتمردان بکوشند که حقوق شهروندان رعايت شود و به آنان ستم و اجحافي نشود .
4. فضاي انتقاد سالم را درجامعه فراهم كنند.
و. راه حلهاي اجتماعي:
1. فضاي اعتماد و خوش بيني در جامعه نسبت به جوانان وجود داشته باشد.
2. از انتشار افكار متضاد و پراكنده كه باعث تحير و سرگرداني جوان ميشود جلوگيري شود، يا اين كه براي هر كدام جوابي قانع كننده ارائه گردد (توسط كتابهاي خوب و اساتيد خوب).
3. با روشهاي علمي و آزمون شده درجهت گسترش ارزشهاي الاهي و انساني در جامعه تلاش کنند.
4. با فراهم نمودن فضاي گفتگو و مباحثات علمي بخصوص در دانشگاهها و مراکز علمي بستر مناسب تعامل دين وعلم را گسترش وعمق بخشند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. جوانان و مشكلات فكري . مجموعه سخنراني در سمينار وحدت حوزه و دانشگاه . نشر خرم .
2. دلشاد تهراني . مصطفي . رهزنان ديني . آسيب شناسي دين و دينداري در نهج البلاغه . انتشارات دريا . چ اول . 1379 .
3. زهادت . عبدالمجيد . تعليم و تربيت در نهج البلاغه . دفتر تبليغات اسلامي . 1379 .
4. دلشاد تهراني . مصطفي . مباني تربيت در نهج البلاغه . انتشارات دريا . 1379 .
5. كريم . عبدالعظيم . تربيت طبيعي در مقابل تربيت عاريه اي . انجمن اوليا و مربيان . 1375 .
6. آيت الله مصباح يزدي . تهاجم فرهنگي . انتشارات موسسة امام خميني .
7. اكبري . ابوالقاسم . مشكلات نوجواني و جواني . نشر ساوالان .
پي نوشت ها:
[1] . گيلك . عبدالامير . مجموعه مقالات سومين سمپوزيوم (جايگاه ترتبيت نوجوانان و جوانان در آموزش و پرورش) . ص 202. ناشر : دبيرخانه سمپوزيوم . چاپ اول . 1373 .
[2] . كريمي . عبدالعظيم . رويكرد نمادين به تربيت ديني ، با تأكيد بر روشهاي اكتشافي . ص 123 و 124 . انتشارات قدياني . چاپ دوم . 1378 .
[3] . همان . ص 127 .
[4] . خدا ياري فرد . محمد . مسائل نوجوانان و جوانان . انتشارات انجمن اوليا و مربيان . چاپ سوم . 1373 .
[5] . همان .
[6] . دلشاد تهراني . مصطفي . رهزنان دين ، آسيب شناسي دين و دينداري در نهج البلاغه . انتشارات دريا . چاپ اول . 1379.
[7] . همان .
[8] . همان .
[9]. مكارم شيرازي . ناصر . جوان و مشكلات فكري . مجموعه سخنرانيها در سمينار وحدت حوزه و دانشگاه . نشر خرم . چاپ اول . 1370 .
[10] . قائمي . علي . دنياي جوان . ص 192 . انتشارات سازمان ملي جوانان . چاپ دوم . 1381 .
[11] . همان . ص 82 .
[12] . حائري شيرازي . محي الدين . جوان و مشكلات فكري . مجموعة سخنراني در سمينار وحدت حوزه و دانشگاه . ص119 . نشر خرم . چاپ اول . 1375 .
[13] . همان . ص 136 .
[14] . زرهاني . سيد احمد و تاجيك اسماعيلي . عزيزالله . نگاهي به نقشهاي تربيتي خانه و مدرسه . انتشارت انجمن اوليا و مربيان . چاپ چهارم . 1380 .
[15] . همان .
[16] . همان .
[17] . همان .
[18] . همان .
[19] . پور علي فرد . محمد مهدي . نكتهاي دربارة روش تربيت ديني نسل جوان و نوجوان . ج 1 . ص 31 . انتشارات شاكر . چاپ اول . 1376 .
[20] . ايازي . محمد علي . زمينههاي دين آوري و دين گريزي از ديدگاه قرآن . ص 84 . گلستان قرآن .
[21] . مجموعه مقالات سومين سمپوزيوم . جايگاه تربيت نوجوانان و جوانان در آموزش و پرورش . همان . ص 57 و 58 .
[22] . همان .
[23] . همان .
[24] . جوانان و مشكلات فكري . همان . ص 192 .
[25] . همان . ص136 .