نگاهي به درونمايه و محورهاي سوره ي تغابن
چه سان از سوداي عمر سود بريم؟
چگونه مي توان از سوداي عمر سود بُرد و به روز حسرت، که حقايق آشکار و تراز سود يا زيان نمايان مي شود، رستگاري بزرگ را از آنِ خود ساخت؟
نويسنده: آيت الله سيدمحمّدتقي مدرسي
مترجم: محمد تقدمي صابري
مترجم: محمد تقدمي صابري
نگاهي به درونمايه و محورهاي سوره ي تغابن
چگونه مي توان از سوداي عمر سود بُرد و به روز حسرت، که حقايق آشکار و تراز سود يا زيان نمايان مي شود، رستگاري بزرگ را از آنِ خود ساخت؟
پيش از آنکه سياق ما را از پاسخ آگاه گرداند، شکوه پروردگار را يادآور مي شود که از هرگونه کاستي و ناتواني پاک است و هرچيزي تسبيح او را مي گويد، چه، فرمانروايي و سپاس جملگي از آنِ اوست. (آيه 1)
هر آن که کفر مي ورزد، پس از برپا داشته شدن دلايل رسا براي او، کفر ورزيده و او خود مسؤول گمراهي خويش است و از کردار خود کيفر مي بيند، زيرا خداوند آسمان ها و زمين را به حق آفريده و کيفر نيز نمودي از نمودهاي حق است… پروردگار آفرينش آدمي را به کمال رسانيد و آنچه را که براي گزينش حق نيازمند آن بود، بدو داد و دلايل رسا را براي او کامل کرد و براي رسيدن به جزا، فرجام به سوي اوست… پروردگار به آنچه آدميان پنهان و يا آشکار مي سازند، آگاه است، پس چگونه آنان را از جزا، گريز باشد؟ (آيات 2-4)
جزا حقيقت است و واقعيتي تاريخي، پس آيا از آن پند نگيريم؟ پس چه بسيار کافراني که پيش از اين فرجامِ بدِ کارشان را چشيدند، به چه سبب؟ زيرا آنان گفتند: آيا بشري ما را هدايت مي کند؟ پس چه کسي زيان ديد؟ آنان يا پيامبران پاک؟ (آيات 5-6)
اين فرجام کار آنان در زندگي دنيا بود و در آخرت، پروردگار آنان را از آنچه کرده اند، آگاه خواهد ساخت و دلايل رسا را برايشان برپا خواهد داشت، سپس عذابشان خواهد داد، پس واي بر آنان!
در آن روز، مؤمنان، بهشتي را به سود مي برند که از زير درختان آن جويبارها روانند و در آنجا جاودان مي مانند و اين به راستي کاميابي بزرگي است. امّا کافراني که آيات خدا را دروغ مي انگاشتند در دوزخ افکنده مي شوند و اين بد سرانجامي است. (آيات 7-10)
سياق اينگونه به محور سوره مي رسد و از رهگذر بينشهايي پي در پي بيان مي دارد که چگونه بندگان شايسته خدا به روز حسرت، کامياب مي گردند:
1- خشنودي از آنچه برايشان مقدّر شده و ايمان به اينکه هيچ مصيبتي جز به اذن خدا نمي رسد. (آيه 11)
2- ايمان، رهنمون ساز دل است و آدمي به ايمان است که راه رهايي از مصيبت را مي شناسد و مصيبت را به چالش مي کشاند.
3- توکل بر خدا و فرمانبرداري از او و پيامبرش. (آيات 12-13)
4- برحذر بودن از نزديکترين انسانها به آدمي (که زنها و فرزندان هستند)، زيرا کساني از آنان دشمن اويند، ليک اين بيم و حذر نزد آدمي نبايد به دشمني، ستم و موضعگيريهاي تند بيانجامد. (آيه 14)
5- بيداري کامل در برابر دوست داشتن اموال و اولاد آزموده شدن به آنها. (آيه 15)
6- پرهيزگاري با تمام توان (و سعي در فرمانبرداري) و گوش فرادادن به فرمانهاي شريعت و درک آن و اطاعت از رهبري حکيمانه و انفاق کردن و درگذشتن از خسّت نفس. (آيه 16)
اينها راههاي نجات انسان هستند. خدا در پايان سوره ما را فرمان مي دهد تا وامي نيکو به او بدهيم (با انفاق کردن يا قرض دادن)، چه، او اين وام را دوچندان مي گرداند و قرض دهنده را مي آمرزد و خداوند سپاس پذير و بردبار است و او داناي نهان و آشکار و ارجمند و سنجيده کار است. (آيات 17-18)
منبع مقاله :
مدرسي، سيد محمدتقي؛ (1386)، سوره هاي قرآن: درونمايه ها و محورها، ترجمه: محمد تقدمي صابري، مشهد: مؤسسه چاپ آستان قدس رضوي، چاپ اول.
/ج