خانه » همه » مذهبی » چه عواملى موجب لذّت بخش شدن عبادت و نماز مى شود و سرور و نشاط معنوى در انسان ایجاد مى کند؟

چه عواملى موجب لذّت بخش شدن عبادت و نماز مى شود و سرور و نشاط معنوى در انسان ایجاد مى کند؟

ابتدا باید بدانیم که: خواندن نماز با نشاط، یکى از آداب نماز است. نمازگزار باید بکوشد نماز و عبادتش را بدون کسالت و خستگى و با تدبّر در معناى کلمات آن به جاى آورد، و وقتى را براى عبادت و نماز انتخاب کند که با تمام وجود و با شوق و علاقه کامل نماز بخواند.امام حسن عسکرى علیه السلام فرمود: «اذا نَشِطَتْ القُلُوبُ فَاودعوها و إذا نَفرت فوَدّعوها»[1] ؛ «هنگامى که قلوب، نشاط و بهجت دارند، به آنها امانت بسپارید و وقتى که گریزانند، آنها را واگذارید».
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «این دین، محکم و متین است. پس با ملایمت در آن وارد شوید و عبادت خدا را به بندگان خدا، با کراهت تحمیل نکنید.[2]
امام خمینى(ره) در این باره مى فرماید: «… چنانچه اطبا را عقیده آن است که اگر غذا را از روى سرور و بهجت میل کنند، زودتر هضم مى شود؛ همین طور طبّ روحانى اقتضا مى کند که اگر انسان غذاهاى روحانى را از روى بهجت و اشتیاق تناول کند و از کسالت و تکلف احتراز کند، آثار آن در قلب زودتر واقع شود و باطن قلب با آن زودتر تصیفه مى شود…».

راه هاى حصول نشاط
نشاط، از هماهنگى روحیه و عمل به دست مى آید. کسى که عشق به کارى دارد، صبح زود و با نشاط سر کار مى رود. اگر روحیه او مجذوب درس خواندن هم باشد، با نشاط درس مى خواند و خود را در اوج خوشى مى بیند؛ چنان که از خواجه نصیرالدین طوسى(ره) نقل شده که پس از مطالعه مى گفت: «این الملوک، این ابناء الملوک»؛ «کجایند پادشاهان و فرزندان آنها، که ببینند خوشى من در مطالعه کجا و خوشى آنها در سلطنت کجا؟». خواجه مى گوید:
لذات دنیوى همه هیچ است نزد من
در خاطر از تغیر آن هیچ ترس نیستروز تنعم و شب و عِیش و طرب مرا
غیر از شب مطالعه و روز درس نیستامید و محبت، دو حالتى هستند که اگر در انسان به وجود آیند، به دنبال خود نشاط مى آورند. بنابراین اگر انسان به عبادت خداوند عشق بورزد و امید به پاداش او داشته باشد، هرگز در انجام آن دچار کسالت و سستى نمى شود. چنین است که در وصف منافقین مى خوانیم:
«إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا کُسالى»[3] ؛ «هنگامى که به نماز مى ایستد، با کسالت مى ایستند».
راز این کسالت در بى اعتقادى آنان به پاداش ها و کیفرهاى الهى است. هر قدر ایمان و اعتقاد و عشق و علاقه آدمى به خداوند افزون گردد، به همان میزان شور و نشاط در عبادت زیادتر مى شود.
زیبایى و حلاوت نماز نیز، به خشوع و خضوع نمازگزار است؛ چنان که رسول خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید: «الخُشَوع زینة الصَّلاة»[4] ؛ «خشوع، زینت و زیور نماز است».
راه هاى به دست آوردن خشوع و خضوع
پیش از بیان راهکارهاى مناسب در این زمینه، ابتدا به روایتى از امام رضا علیه السلاماشاره مى کنیم که فرمود: «چون خواستى به نماز بایستى با حال کسالت، خواب آلودگى، شتاب و لهو و بازى نایست؛ بلکه با آرامش و وقار نماز را به جاى آور. بر تو باد که [در نماز] خاشع و خاضع باشى و براى خدا تواضع کنى و خشوع و خوف را بر خود هموارسازى. در آن حال که بین بیم و امید ایستاده باشى و پیوسته نگران و محترز باشى؛ بسان بنده اى گریخته و گنه کار که [بازگشته] در محضر مولایش ایستاده، در پیشگاه خدا بایست. پاهاى خود را کنار هم نه و قامتت را راست نگه دار و به راست و چپ روى مگردان؛ و چنین بدان که گویى خدا را مى بینى؛ که اگر تو او را نمى بینى او تو را مى بیند».[5]
براى به دست آوردن خشوع و خضوع در نماز و سایر عبادات، توجّه به امور ذیل توصیه مى شود:
1. به دست آوردن معرفتى که دنیا را در نظر انسان کوچک و خدا را در نظر انسان بزرگ کند تا هیچ کار دنیوى، نتواند به هنگام راز و نیاز با معبود، نظر او را به خود جلب و از خدا منصرف سازد.
2. توجّه به کارهاى پراکنده و مختلف، معمولاً مانع تمرکز حواس است و هر قدر انسان، توفیق پیدا کند که مشغله هاى مشوش و پراکنده را کم کند، به حضور قلب در عبادت خود کمک کرده است.
3. انتخاب محل و مکان نماز و سایر عبادات نیز در این امر اثر دارد؛ به همین دلیل نماز خواندن در برابر اشیاء و چیزهایى که ذهن انسان را به خود مشغول مى دارد، مکروه است. همین طور در برابر درهاى باز و محل عبور و مرور مردم و در مقابل آینه و عکس و مانند آن. بر این اساس اگر مساجد، هر قدر ساده تر و خالى از رزق و برق تشریفات باشد، بهتر است؛ چرا که به حضور قلب کمک مى کند.
4. پرهیز از گناه نیز عامل موثرى است؛ زیرا گناه قلب را از خدا دور مى سازد و از خضوع آن مى کاهد.
5. آشنایى با معناى نماز و فلسفه افعال و اذکار آن، عامل مؤر دیگرى در این زمینه است.
6. انجام مستحبات نماز و آداب مخصوص آن؛ چه در مقدمات و چه در اصل نماز.
7. از همه اینها گذشته، این کار مانند هر کار دیگر، نیاز به مراقبت و تمرین و استمرار و پى گیرى دارد. بسیار مى شود که در آغاز، انسان در تمام نماز یک لحظه کوتاه، قدرت تمرکز فکر پیدا مى کند؛ امّا با ادامه این کار و پى گیرى و تداوم آن، چنان قدرت نفس مى یابد که مى تواند به هنگام نماز دریچه هاى فکر خود را بر غیرمعبود مطلقاً ببیند.[6]
پاورقی:
1- مستدرک الوسائل، ج 1، ص 144؛ بحارالانوار، ج 75، ص 377.
2- اصول کافى، ج 3، ص 137.
3- نساء 4، آیه 142.
4- همان، ج 77، ص 131.
5- مستدرک الوسائل کتاب الصلاة، باب 1، 77.
6- ر.ک: تفسیر نمونه، ج 14، صص 205، 204، 194، 193؛ سوره مؤنون آیه 1 و 2.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد