چهل حدیث موضوعی از امام حسن(ع)
احادیث امام حسن مجتبی (ع) بسیار فراوان است و به موضوعات اخلاقی مختلفی اشاره دارد.
۱. مشورت
هیچ قومی با یکدیگر مشورت نکردند مگر آن که به راه پیشرفت خود رهنمون شدند.
(تحف العقول، ص.۲۳۳)
۲. مصیبت امام حسین (ع)
آنچه به من میرسد، زهری است که با دسیسه به کامم ریخته میشود، اما ای اباعبداللّه هیچ روزی مانند روز [مصیبت]تو نیست.
(الأمالی، صدوق، ص.۱۷۷)
۳. مجازات خطاکار
در مجازات خطاکار شتاب مکن و میان خطا و مجازات، راهی برای عذرخواهی قرار ده.
(بحار الأنوار، ج. ۷۸، ص.۱۱۳)
۴. مردم داری
با مردم به گونهای رفتار کن که دوست داری با تو آن گونه رفتار کنند.
(أعلام الدین، ص.۲۹۷)
۵. اخلاق نیکو
نیکوترین نیکو، خُلق نیکو است.
(الخصال، ص.۲۹)
۶. بندگی خدا
هر کس خدا را بندگی کند، خداوند همه چیز را بنده او گرداند.
(تنبیه الخواطر، ج. ۲، ص.۱۰۸)
۷. ناشکری
پستی آن است که نعمت را سپاس نگویی.
(تحف العقول، ص.۲۳۳)
۸. زبان
همین مقدار بهره برداری از زبانت برایت بس که راه هدایت را از گمراهی برایت آشکار میکند.
(بحار الأنوار، ج. ۷۸، ص.۱۱۴)
۹. چهارده معصوم
به جانم قسم که ما پرچمهای هدایت و نشانههای روشن پرهیزگاری هستیم.
(تحف العقول، ص. ۲۳۳)
۱۰. سفر
هر که دوری [راه]سفر را به یاد آورد، آماده خواهد شد.
(تحف العقول، ص.۲۳۶)
۱۱. شوخی
شوخی، هیبت را میبَرد.
(بحار الأنوار، ج. ۷۸، ص.۱۱۳)
۱۲. صلح با معاویه
معاویه در حقی که از آنِ من بود با من ستیز کرد و من برای صلاح امّت و جلوگیری از ریختن خونشان آن را واگذاردم.
(بحار الأنوار، ج. ۴۴، ص.۳۰)
۱۳. صلح با معاویه
من نه خوارکننده مؤمنان، بلکه عزت بخش آنانم. وقتی دیدم شما در برابر دشمن قدرتی ندارید، کار را به او واگذاشتم تا من و شما در میان آنان باشیم. همچنان که آن فرزانه [خضر] کشتی را سوراخ کرد تا برای صاحبانش باقی بماند؛ و این چنین است حکایت من و شما تا در میان آنها باقی بمانیم.
(میزان الحکمه، ح. ۱۰۵۱)
۱۴. ماه رمضان
خداوند ماه رمضان را میدان مسابقهای برای آفریدگان خود قرار داده تا با طاعتش برای خشنودی او از یکدیگر پیشی گیرند.
(تحف العقول، ص.۲۳۶)
۱۵. همسایه
با همسایه ات به نیکی همسایگی کن تا مسلمان باشی.
(بحار الأنوار، ج. ۷۸، ص.۱۱۲)
۱۶. خویشاوندی
خویشاوند کسی است که دوستی سبب خویشاوندی اوست، اگر چه نسبش دور باشد.
(تحف العقول، ص.۱۶۸)
۱۷. توکل به خدا
هر که به حُسن اختیار خدا برای او اعتماد کند، آرزو نمیکند که در حالتی جز آنچه خدا برایش اختیار کرده است، باشد.
(تحف العقول، ص. ۱۶۹)
۱۸. خیانت
خردمند به کسی که از او نصیحت میخواهد، خیانت نمیکند.
(تحف العقول، ص.۱۲۰)
۱۹. همت
بی همّت را مردانگی نباشد.
(بحار الأنوار، ج. ۷۴، ص.۴۱۷)
۲۰. احسان کامل
تمام کردن احسان از آغاز کردن آن بهتر است.
(بحارالانوار، ج. ۷۸، ص. ۱۱۱)
۲۱. وفاداری
نشانه برادری، وفاداری در سختی و آسایش است.
(بحار الأنوار، ج. ۷۸، ص.۱۱۴)
۲۲. بخشندگی
هر کس احسانهای خود را برشمرد، بخشندگی خود را تباه کرده است.
(بحار الانوار، ج. ۷۴، ص. ۴۱۷)
۲۳. احسان
احسان آن است که تأخیری در پیش و منتی در پس نداشته باشد.
(بحارالانوار، ج. ۷۸، ص.۱۱۵)
۲۴. آبروی مردم
هر گاه شنیدی شخصی آبروی مردم را میریزد، بکوش تا تو را نشناسد.
(بحارالانوار، ج. ۷۴، ص.۱۹۸)
۲۵. پیامبر اسلام (ص)
رسول اکرم (ص) (در نظرها) با شکوه و بزرگوار بودند… سخنانی کوتاه، جامع و بی چون و چرا میگفتند، بدون کم و زیاد، نرم خو و مهربان بودند، در حق کسی ظلم نمیکردند، کسی را خوار نمیشمردند، نعمت را اگر چه کم بود، بزرگ میدانستند و چیزی از آن را نکوهش نمیکردند، از مزه غذا نه بد میگفتند و نه تعریف میکردند، دنیا و آنچه به آن مرتبط است ایشان را خشمگین نمیساخت و هرگاه حقی ضایع میشد، احدی را ملاحظه نمیکردند و چیزی باعث رفع خشم شان نمیشد، تا آن که حق را حاکم سازند.
(عیون اخبار الرضا، ج. ۲، ص.۲۸۳)
۲۶. حرص
نه پاکدامنی، روزی را از انسان دور میکند و نه حرص، روزی زیاد میآورد؛ چون روزی قسمت شده است و حرص زدن باعث مبتلا شدن به گناهان میشود.
(تحف العقول، ص.۲۳۴)
۲۷. ازدواج با افراد باتقوا
دخترت را به ازدواج مردی با تقوا در آور؛ زیرا اگر دخترت را دوست داشته باشد، گرامیاش میدارد و اگر دوستش نداشته باشد به او ظلم نمیکند.
(مکارم الاخلاق، ص.۲۰۴)
۲۸. اخلاق
مردم چهار دستهاند: دستهای از آنها اخلاق دارند، اما بهرهای (از دنیا) ندارند. دستهای بهره مندند، اما اخلاق ندارند. دستهای نه بهرهای (از دنیا) و نه اخلاق دارند که اینها بدترین مردماند و دستهای که هم اخلاق دارند و هم (از دنیا) بهرهمندند که اینان، بهترین مردماند.
(بحارالأنوار، ج. ۷۰، ص. ۱۰، ح. ۸)
۲۹. برکات زمین و آسمان
اگر مردم سخن خدا و پیامبرش را میشنیدند، آسمان بارانش را و زمین برکتش را به آنان میبخشید و هرگز در این امت، اختلاف و زدوخورد پیش نمیآمد و همه از نعمت سرسبز دنیا تا روز قیامت، برخوردار میشدند.
(امالی طوسی، ص. ۵۶۶، ح. ۱۱۷۴)
۳۰. آیه تطهیر
چون آیه تطهیر نازل شد پیامبر خدا (ص) ما را در عبایی خیبری که از آنِ امّ سلمه بود گرد آورد و فرمود: بار خدایا! اینان اهل بیت و عترت من هستند، پس هرگونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان.
(المناقب لابن المغازلیّ: ۳۰۲ / ۳۴۶، أمالی الطوسیّ: ۵۵۹ / ۱۱۷۳، وراجع مجمع البیان: ۸ / ۵۶۰ کلّها عن زاذان)
۳۱. معرفی امام حسن (ع)
به هنگام شهادت حضرت علی (ع): منم فرزند مژده دهنده و بیم دهنده و فرزند کسی که با اذن خدا به سوی او فرا میخواند. منم فرزند آن چراغ پرتو افشان، من از اهل بیتی هستم که جبرئیل به سوی ما نازل میشد و از نزد ما اوج میگرفت. من از اهل بیتی هستم که خداوند هرگونه پلیدی را از آنها دور کرده کاملاً پاکشان گردانیده است.
(المستدرک علی الصحیحین: ۳ / ۱۸۸ / ۴۸۰۲ عن عمر بن علیّ عن الإمام زین العابدین علیه السلام، مقاتل الطالبیّین: ۶۲ عن زید بن علیّ بن الحسین بن زید بن الحسن؛ الإرشاد: ۲ / ۷ عن أبی إسحاق السبیعی و غیره، بشاره المصطفی: ۲۴۰ ولیس فی الثلاثه الأخیره «و أنا من أهل البیت الّذی کان جبریل ینزل إلینا و یصعد من عندنا»، أمالی الطوسیّ: ۲۶۹ / ۵۰۱ کلاهما عن أبی الطفیل، مسائل علیّ بن جعفر: ۳۲۸ / ۸۱۸ عن عمر بن الإمام علیّ علیه السلام، إعلام الوری: ۲۰۸ کلاهما نحوه.)
۳۲. اهل بیت ای اهل عراق!
در حق ما تقوا در پیش گیرید که ما امرا و میهمانان شما هستیم و اهل بیتی هستیم که خداوند در حق ما فرموده است: «اِنَّما یُریدُ اللّه ُ. لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ البیتِ ویُطَهِّرَکُمْ تَطهیراً»
(المعجم الکبیر: ۳ / ۹۳ / ۲۷۶۱، المناقب لابن المغازلیّ: ۳۸۲ / ۴۳۱، تاریخ دمشق «ترجمه الإمام الحسن علیه السلام»: ۱۸۰ / ۳۰۴ و ۳۰۵ کلّها عن أبی جمیله، و أیضًا: ۱۸۲ / ۳۰۶ و ۳۰۷ عن هلال بن یساف)
۳۳. خطاب به عمرو عاص
از من دور شو که تو پلیدی و پلشتی هستی و ما خاندان پاکی و پاکیزگی هستیم که خداوند پلیدی و پلشتی را از ما دور کرده، کاملاً پاکمان گردانیده است.
(شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ۱۶ / ۲۸)
۳۴. اهل بیت
ما از خاندانی هستیم که خداوند با اسلام گرامیمان داشته است و ما را برگزیده، انتخابمان کرده است و هرگونه پلیدی و رجس را از ما دور کرده کاملاً پاکمان گردانیده است. پلیدی و رجس، همان شک است و ما هرگز در وجود خدای حق و دین او تردید نمیکنیم. خداوند ما را از هر گونه سست رأیی و گمراهی پاک گردانیده است.
(أمالی الطوسیّ: ۵۶۲ / ۱۱۷۴ عن عبدالرحمن بن کثیر عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه علیهم السلام)
۳۵. اهل بیت
خطاب به معاویه: من پسر بهترین کنیزان (خدا) و سرور زنانم. پیامبر اکرم (ص) ما را با علم خداوند تبارک و تعالی تغذیه کرده است و تأویل قرآن و احکام دشوار را به ما آموخته است. سترگترین ارجمندی و والاترین کلمه و افتخار و بلندی از آنِ ماست.
(الاحتجاج: ۲ / ۴۷)
۳۶. اهل بیت
علم در میان ماست و ما اهل آنیم و همه آن به کمال نزد ماست و تا روز رستاخیز حتی دیه خراشی تعلق نخواهد گرفت مگر آن که با املا پیامبر (ص) و دست خط علی (ع) نزد ما نوشته موجود است.
(الاحتجاج: ۲ / ۶۳ / ۱۵۵ عن ابن عبّاس)
۳۷. ابن ملجم
ابن ملجم دستگیر و به حضور علی (ع) برده شد. امام (ع) فرمود: خوراکش را نیکو و بسترش را نرم گردانید، اگر زنده ماندم که صاحب خون، خودم هستم، بخواهم در میگذرم یا قصاص میکنم و اگر مُردم، او را به من مُلحق کنید که نزد خداوند جهانیان از او دادخواهی میکنم.
(اُسد الغابه: ۴ / ۱۱۳، تاریخ دمشق «ترجمه الإمام علیّ علیه السلام»: ۳ / ۳۰۰ / ۱۴۰۰ کلاهما عن محمّد بن سعد، أنساب الأشراف: ۲ / ۴۹۵ / ۵۲۹، الإمامه و السیاسه: ۱ / ۱۸۱ و فی ذیلهما «ولا تعتدوا، إنّ اللّه لا یحبّ المعتدین»)
۳۸. همسایه داری حضرت فاطمه (س)
مادرم فاطمه (س) را در شب جمعه در محراب دیدم که به عبادت ایستاده بود. او همچنان در رکوع بود، تا روشنی بامداد برآمد. شنیدم که او به مردان و زنان مؤمن دعا میکرد و آنها را نام میبُرد و برای آنها فراوان دعا میکرد در حالی که برای خود دعایی نمیکرد. گفتم: مادر! چرا همان گونه که برای دیگران دعا میکنی برای خود دعا نمیکنی؟ فرمود: فرزندم! نخست همسایه و سپس [اهل]خانه.
(دلائل الإمامه: ۱۵۲ / ۶۵، علل الشرائع: ۱۸۱ / ۱، کشف الغمّه: ۲ / ۹۴، ضیافه الإخوان: ۲۶۵ کلّها عن فاطمه الصغری عن الإمام الحسین علیه السلام)
۳۹. حضرت فاطمه (س)
در میان این امت، عابدتر از فاطمه نبوده است، او آن قدر [برای عبادت]میایستاد که دو پایش ورم میکرد.
(المناقب لابن شهرآشوب: ۳ / ۳۴۱، ربیع الأبرار: ۲ / ۱۰۴)
۴۰. اهل بیت
ما خاندانی هستیم که هرگاه حق را شناختیم، بدان چنگ در میزنیم.
(مقاتل الطالبیّین: ۷۶ عن سفیان بن اللیل)
منبع: سایت ستاره