طلسمات

خانه » همه » مذهبی » چگونه مي‎توان در جوّ زندگي امروز حجب و حيا و عفت خود را حفظ كرد در حالي كه هر چه حجاب بيشتر داشته باشيم در معرض هوس‌هاي گرگ صفتان هستيم و مدام انگ «امل بودن» به ما مي‌زنند؟

چگونه مي‎توان در جوّ زندگي امروز حجب و حيا و عفت خود را حفظ كرد در حالي كه هر چه حجاب بيشتر داشته باشيم در معرض هوس‌هاي گرگ صفتان هستيم و مدام انگ «امل بودن» به ما مي‌زنند؟

اين سؤال از چند جهت قابل بررسي و تأمل است در اين نوشتار سعي شده در قالب 4-3 سؤال به پرسش پاسخ داده شود.
الف: حفظ حيا در جامعة كنوني:
در حفظ عفت و حيا دو بعد را بايد دقت داشت، يك بعد مربوط به خواهران مي‎شود و بعد ديگر در رابطه با مردان است.
1. وظائف خواهران
الف: خواهران بايد طبق موازين شرعي، حجاب خود را رعايت كنند تا به تعبير قرآن شريف از تعرّض افراد هوسران در امان باشند و آزار نبينند.[1]ب: از شوخي كردن در جامعه و خيابان پرهيز كنند و متانت خود را حفظ كنند (گاهي گناه جوانان به بدحجابي خانم‎ها باز مي‎گردد)
ج: حتي‎المقدور رابطة خود را با نامحرمان محدود نمايند مگر آن‌جايي كه مجبوراند كه آن هم بايد خيلي مختصر و به حد ضرورت باشد (تا آ‌ن‌جايي كه ممكن است، رفت و آمد‎هاي خود را از مراكز مختلط و شلوغ جدا كنند).
در روايت داريم؛ حياء ده جزء دارد، نه قسم آن مخصوص زنان است و يك قسم آن به مردان اختصاص دارد.[2] اين روايت اشاره به اين مطلب دارد كه متانت، ابهت و اقتدار زن در جامعه باعث مي‎شود كه نگاه‎هاي آلوده به سويشان كمتر شود و كمتر مردي، مريض‌القلب، نظر بد به آنها كند.
2وظايف مردان:
مردان نيز وظيفه دارند در قبال مسائل «محرم – نامحرم» حساس باشند، نگاه‎هاي خود را و با حفظ حياء و عفاف ايمان خود را حفظ كنند، همان‎گونه كه دوست ندارد كسي به ناموس آنها نگاه هوس‎آلود داشته باشد، آنها هم از اين‎گونه نگا‎ه‌ها كه در روايات تير شيطان ناميده شده است، جلوگيري كنند.
ب: آيا هر چه حجاب بيشتر باشد در معرض ديد نامحرمان هستيم؟
1. آمار
اگر به مراكز بهزيستي، كانون‎هاي اصلاح و… سري بزنيد و يا آمار آنها را مطالعه كنيد،‌ در مي‎يابيد كه دختران فراري و يا فريب خورده (اكثر قريب به اتفاقشان) از حجاب خوبي برخوردار نبوده و همين باز نگه‌داشتن درديزي عفاف، باعث بي‎حيائي گربه‌صفتان، افراد لاابالي و بي‎غيرت، شده است و در واقع جوانان بي‎قيد اولين محك‌شان در نيرنگ و شكار اين است كه نگاه مي‎كنند، مي‎بينند آيا قلعه‎هاي حجاب و دژهاي متانت و عفاف سست است يا نه، اگر قلعة‌ حجاب محكم باشد اصلاً به خود اجازه نزديك شدن نمي‎دهند چون مي‎دانندكه به احتمال شديد دست رد بر سينه اين نامحرمان خورده مي‎شود و رسوا مي‎شوند.
2. روان‎شناسي‌ رنگ‎ها: چادر حجاب ملي و برترين پوشش زن مسلمان است. از نظر روان‎شناختي، وقتي انسان به رنگ‎هاي روشن چشم مي‎اندازد، رغبت مشاهده و تمركزش براي ديدن چندين برابر مي‎شود و برعكس رنگ تيره (چادر) باعث مي‎شود كه ديگران چندان رغبتي به نگاه كردن پيدا نكنند. ماكس لوشر (متخصص در روان‎شناسي رنگ‎ها) معتقد است كه سفيد به صفحه خالي مي‎ماند كه داستان بايد روي آن نوشت ولي سياه نقطه پاياني است كه در فراسوي آن هيچ چيز وجود ندارد، بنابراين زني كه در برابر نامحرم لباس سفيد و رنگارنگي مي‎پوشد و يا حجاب كم‎رنگ دارد از ايمني كمتري برخوردار است ولي زني كه حجاب را رعايت مي‎كند و چادر سياه مي‎پوشد، حداكثر ايمني را براي خود ايجاد كرده است و نشان‎دهندة اين است كه اين‎جا نقطه پاياني نگاه‌هاي نامحرمان است. روان‎شناسي رنگ‎ها مي‎گويد سياه به معناي «نه» بوده است[3] پس كسي كه در مقابل نامحرم سياه را انتخاب كرده است در واقع مي‎خواهد به او نه بگويد ولي آن كس كه لباس‎هاي رنگارنگ و سفيد مي‎پوشد راه نگاه‌ها را به سوي خود باز مي‎گذارد و در واقع خواسته يا ناخواسته خود را در معرض نگاه‌هاي هرزه و آلوده قرار مي‎دهد و وسيله آلودگي و انحراف خود و جامعه را فراهم مي‎كنند.
3. الگوهاي ديني ما: حضرت زهرا و زينب(س) در حفظ خود از ديد نامحرم نهايت سعي را مي‎كردند. داستان شخصي نابينا و پوشش زهرا(س) (كه حتي نسبت به نابينا نيز حجابشان را رعايت مي‎كردند) براي ما بسيار معروف است همچنين حضرت زينب(س) زماني كه مي‎خواستند به زيارت قبر پيامبر ـ صلي الله عَليهِ وَ اله و سَلَم ـ بروند در شب مي‎رفتند و حضرت علي از جلوي ايشان حركت مي‎كردند و امام حسن و امام حسين ـ عليهما ‎السلام ـ از اطراف و عقب ايشان حركت مي‎كردند؛ وقتي مي‎رسيدند، علي ـ عليه‎السلام ـ چراغ‌ها را خاموش مي‎كردند تا از نگاه‎هاي آلوده در امان باشد.[4] الگوهاي ديني ما نهايت سعي خود را حفظ‌حجاب و حريم‎ها اعمال مي‎داشتند.
4. ديدگاه تجربي: از نظر تجربي مورد تأييد نيست كه كسي بگويد اگر پوشش و حدّ و حدود نباشد مردها كمتر حريص مي‎شوند (در نگاه كردن). واقعيت‎هاي خارجي در غرب و جاهاي ديگر نشان مي‎دهد كه اين مسأله التهاب را بيشتر مي‎كند و انحرافات جنسي در اين رابطه بيشتر پديد مي‎آيد.
5. قلعه مستحكم حجاب: در قرآن شريف مي‎خوانيم كه اي پيامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو كه خويشتن را به چادر فرو پوشند. اين براي آن كه آنها (به عفّت و حرّيّت) شناخته شوند تا از تعرّض (هوسرانان) آزار نكشند، بسيار بهتر است و خدا آمرزنده مهربان است[5] در اين آيه نكات قابل توجهي وجود دارد.
1. خداوند، خودشان از روي عنايت ويژه‎اي كه به زنان مؤمن داشته‎اند، آنان را خطاب قرار داده‎اند (مهر خدا به آنها) يعني يكي از فرق‎هاي عمدة زن مؤمن با غير مؤمن همين حفظ حجاب است.
2. حفظ حجاب براي حفظ حريم و در امان بودن خود زن است، زن با اين پوشش داراي متانت اجتماعي و شخصيت والاي انساني مي‎شود.
3. مورد نگاه مردان هوسران قرار نمي‎گيرد. برخي از زنان وقتي مورد توجه مردان قرار مي‎گيرد، جلوه‎نمايي بيشتري مي‎كنند به اين گمان كه مردها به آنها اهميت ويژه‎اي داده‎اند؛ امّا نمي‎دانند كه مردان هوسران تنها به فكر خود هستند و تجربه تلخ زنان خياباني، دختران فراري و… اين امر را ثابت كرده است. چه دختراني كه در روابط پسر و دختري به الفاظ پر طُمطراق و جذاب و رمانتيك جوانان توجه كردند و خيال‎ اين‌كه آن مرد شيفتة كمالات او شده و در حساس‎ترين موقع كه دختر تنها اميدش به آن جوان بوده او را تنهاي تنها گذاشته‎اند (چرا كه اغلب جوانان پسر نيز از چنين دختراني كه به راحتي با ديگران دوست مي‎شوند، دل خوشي ندارند؛ به عقيدة آنان اين دختران نمي‎توانند شريك مطمئني براي زندگي باشند) پس حتي جوانان خياباني نيز براي زنان عفيف قداست خاصي قائل‎اند و دوست دارند همسرشان از قلعة محكم حجاب برخوردار باشند.
ج: راستي امّل كيست؟
امّل در لغت به معني كهنه‎پرست، كسي كه آشنا به آداب تجدد و تمدن نباشد است. آيا كسي كه از دستورات ديني و اسلامي پيروي مي‎كند امّل است؟ خير، هرگز چنين نيست. اغلب كساني كه چنين سخناني را مي‎زنند معلوم مي‎شود از فرهنگ ملي مذهبي خود بيگانه‎اند، كساني‌اند كه از خود هيچ هويتي (فرهنگي، ديني، شخصيتي و…) ندارند و چشم به الگوهاي خارجي دوخته‎اند و در واقع كوركورانه مقلّد فرهنگ غربي‎اند (هر چند خود از نتيجه حرف خودشان بي‎خبر باشند)
خلق را تقليد‎شان بر باد داد
اي دو صد لعنت بر اين تقليد باد
دين اسلام دين جاويد است و قرآن معجزة جاويد مسلمانان است، معجزه‎اي كه از جنّ و انس دعوت به همانندآوري كرده و دشمنان (به اعتراف خودشان) از آوردن آيه‎اي مثل آن عاجز هستند. دين اسلام ديني است جامع كه مسائل روح، بدن، آينده‌فردي و اجتماعي و… را در نظر گرفته است و كامل‎ترين دين‎هاست و روزانه بر تعداد مسلمانان جهان بيشتر مي‎شوند. ديني كه چنين است، دستوراتش هرگز گرد و غبار كهنگي نمي‎گيرند و در واقع دستوراتش به خاطر كارآمدي بالاترين و روزآمدترين دستوارت هستند؛ پس حجاب هنوز هم از كارآمدترين دستورات الهي است. اعتماد به خداوند بالاترين تكيه‎گاه است. توجه به آسماني بودن دستورات آرام بخش‎ترين مطلب است، چيزي كه انسان را از درون قرص و محكم نگه مي‎دارند به گونه‎اي كه نسبت به حرف‎هاي زنندة‌ديگران تنها تأسف و حسرت مي‎خورد حسرت بخاطر اينكه چرا اينها پشت به خورشيد هدايت كرده‎اند.
حرف آخر:
حجاب گوش دادن به دستور دين جاويد اسلام است و فرد با حجاب از سلامت‌رواني و سلامت‌روحي بالائي برخوردار است، نسبت به بي‎حجابها و بد‍‎حجاب‎ها ايمن‌تر است و خيلي كمتر مشكلات و مزاحمت‎هاي خياباني گريبانگر آنها مي‎شوند، گويا لاابالي‎ترين افراد نيز به سختي مايل اند حريم اين افراد را بشكنند. افراد با حجاب در زندگي زناشويي خود موفق هستند و شوهرانشان با آنها تفاهم خوبي دارند بخلاف بدحجاب‎ها.
گل عفاف(حجاب)
 هيچ باغباني را سرزنش نمي‎كنند كه چرا دور باغ خود حصار و پرچين كشيده است چون باغ بي‎ديوار، از آسيب مصون نيست و ميوه و محصولي براي باغبان نمي‎ماند.
هيچ كس هم با نام آزادي ديوار خانة‌ خود را برنمي‎دارد و شبها درِ حياطش را باز نمي‎گذارد، چون خطر رخنه دزد جدي است…
هيچ صاحب گنج و گوهري هم جواهرات خود را بدون حفاظ در معرض ديد رهگذران نمي‎گذارد تا بدرخشد، جلوه كند و چشم و دل بربايد چون خود جواهر ربوده مي‎شود. زن بخاطر عصمتي كه دارد و ميراث‎دار پاكي مريم است، نبايد بازيچة هوس و آلوده به ويروس گناه گردد…
بعضي از نگاه‎ها، ويروس گناه منتشر مي‎كند و بعضي از چهره‎ها حشرة مزاحمت جمع مي‎كند و…

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. حجاب شناسي، حسين مهدي زاده، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم.
2. نقد ادله مخالفين چادر مشكي، حسين مهدي زاده، روزنامة جمهوري اسلامي، 3 و 4 بهمن 1379.
3. مسئلة حجاب، استاد شهيد مطهري، انتشارات صدرا، قم.
4. پاسخ هاي استاد به نقدهايي بر كتاب مسئله حجاب، انتشارات صدرا، قم.

پي نوشت ها:
[1] . احزاب/59.
[2] . محمدي ري شهري، ميزان الحكمه (عفاف و حياء)، قم، دارالحديث.
[3] . ماكس لوشر، روان شناس رنگها، ترجمه ويدا ابي زاده، ص 102.
[4] . علامه، سيده فاطمه، حجاب فاطمي، پوشش مو و اندام زن، ناشر عترت، ج1، ص61.
[5] . احزاب/59.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد