براي متقاعد كردن برادران اهل سنت ميتوان گفت:
پي بردن به اينكه حضرت مهدي(عج) وجود دارد و متولد شده است، از راه عقل ممكن نيست، زيرا قضيه متولد شدن يا متولد نشدن امام يا هركس ديگر از حوزه عقل خارج است و عقل بدون استفاده از آيات و روايات و گفتار گذشتگان نميتواند بگويد در سال 255 هجري قمري چه كسي يا چه كساني متولد شدهاند. همان طور كه نميتواند بگويد در صد سال بعد چه كسي يا چه كساني متولد ميشوند واصولاً نميتوان از عقل چنين انتظاري داشت بنابراين براي اثبات موضوع راهي جز پيمودن طريق نقل نميماند.
در قرآن كريم به تولد حضرت مهدي(عج) اشاره نشده است واصولاً قرآن كريم به جزئيات نميپردازد گرچه صورت كلي و مايه اساسي انديشه مهدويت كه همان حتميت رسيدن جامعه بشري به عدالت است در آيات قران تجلي نموده است و در روايات اهل سنت نيز به آن تصريح شده است.
روايات و ادلهاي كه بر تولد حضرت مهدي(عج) وجود دارد به شرح ذيل ميباشد:
1) قضيه تولد و غيبت حضرت مهدي(عج) از مقدرات الهي است. آنكه هستي را آفريد و آغاز كرد، بينقشه و بي هدف از نقطه پايان هستي نبوده است. او حكيمانه و مدبرانه هستي را آفريد و از در حكمت نيز، وارث شدن صالحان را اعلام كرد و چون رسولان الهي فرستاده شدند، همگي از متولد شدن مهدي(عج) و غايب شدنش و در نهايت ظهور و قيام و حاكم شدن صالحان خبر دادند که در اين راستا اخبار و احاديث فراواني وارد شده و در دسترس ميباشد. بنا بر اين به يقين ميتوان بر اخباري كه تولد حضرت را پيش بيني و به آن مژده دادهاند تكيه كرد و آن را به عنوان يك دليل ذكر كرد. زيرا همان طور كه حضرت محمد(ص) از فتح خيبر به دست امام علي(ع) خبر ميداد و به ابيذر فرمود تنها زندگي خواهي كرد و تنها از دنيا ميروي، و به حضرت زهرا(س) فرمود نخستين كسي هستي كه به من ملحق ميشوي و…و از ان جا که هيچ کس از مسلمانان در راستي گفتار و درستي اخبار آن حضرت شك نميكرد، اكنون هم مسلمانان به نبوت رسول اكرم(ص) بايد همان باور را داشته باشند.
شايد بتوان گفت در عصر حاضر باور كردن اخبار غيبي آسانتر و منطقيتر است زيرا در آن زمان هنوز گذشت زمان، صحت و درستي اخبار غيبي را تأييد نكرده بود. چگونه ميتوان در صحت اخبار آن حضرات ترديد كرد، در حالي كه اگر يك شخص عادي هم حتي يك دهم يا يك صدم اين خبرها را داده بود در صحت اخبار و گفتار او ترديد نميكرديم؟!
2. اعتراف جمعي از مورخان و محدثان اهل سنت:
علاوه بر اماميه بعضي از پژوهش گران، بيش از صد نفر از مورخان و محدثان اهل سنت را معرفي كردهاند كه تولد حضرت مهدي(عج) را در كتب خود ذكر كردهاند، مثلا ابن حجر هيثمي مينويسد: امام حسن عسكري(ع) غير از ابي القاسم محمد الحجه فرزندي به جا نگذاشت و در هنگام وفات پدر بزرگوارش، او پنج سال داشت. اشخاص ديگري از اهل سنت چون محمد بن طلحه، عبدالله بن محمد، تاريخ ابن الوردي، ابن خلكان، ذهبي، ابن الجوزي، ابوالمعالي، محمد السراج الدين و… ولادت حضرت مهدي(عج) را ذكر كردهاند.
3. حديث دوازده خليفه(جانشين): در اين حديث پيامبر اكرم(ص) از دوازده جانشين بعد از خودش خبر ميدهد. در اين خبر گرچه نام حضرت مهدي(عج) نيامده است اما با ضميمه كردن مؤيدات ديگري بر ولادت او دلالت دارند. اين روايت نيز بر ولادت حضرت مهدي(ع) دلالت دارد زيرا اگر فرض كنيم از امام عسكري(ع)، امام مهدي(ع) متولد نشده باشد جانشينان حضرت يازده نفر خواهند بود و اين، يعني پيش بيني نادرست از سوي پيامبر(ص) كه امري محال است. از اين رو شماري از دانشمندان اهل سنت به صراحت حضرت مهدي(عج) را يكي از خلفاي دوازده گانه مورد نظر رسول خدا(ص) در حديث ياد شده دانستهاند كه از جمله آنها، ابي داود سجستاني، جلال الدين سيوطي، ابن كثير و شيخ سليمان حنفي قندوزي ميباشد.
4. حديث مشهور ثقلين: پيامبر اكرم(ص) ميفرمايد: من در ميان شما دو چيز گرانبها به جا ميگذارم كتاب خدا و عترتم( اهل بيتم) … اين دو از هم جدا نميشوند تا زماني كه در حوض بر من وارد شوند. جمله «لن يفترقا حتي يردا علي الحوض» كه در اين حديث است بر استمرار همراهي اهل بيت(ع) با قرآن دلالت دارد، و اين پيوستگي در همراهي جز با فرض تولد يافتن حضرت مهدي(عج) و غيبت او امكان ندارد زيرا اگر حضرت در آينده تولد يابد ميبايست در اين زمان قرآن از اهل بيت جدا باشد و حال آن كه پيامبر(ص) فرموده است اين دو از هم جدا شدني نيستند . اين حديث نيز از احاديثي است كه مورد اتفاق اماميه و اهل سنت است.
5. ضرورت وجود امام در هر زمان: محدثان اهل سنت، از رسول خدا(ص) احاديث بسياري نقل كردهاند كه بر اساس آن در هر زماني براي مسلمانان امامي وجود دارد و آنان وظيفه دارند او را بشناسند و بيعت او را به گردن گيرند.
تفتازاني از پيامبر(ص) نقل كرده است: من مات ولم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية؛ هركس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهليت مرده است. از طرفي طبق احاديث ديگر، خلافت بر امت اسلامي مخصوص قريش است و اگر كسي معتقد باشد كه حضرت مهدي(عج) متولد نشده است، براي احاديث بالا مصداق و راه حلي نخواهد يافت.
6. نظارت و مراقبت دستگاه خلافت: در دوران امامت عسكريين- امام هادي(ع)و امام حسن عسکري(ع)- در ميان حكام بني عباس، نگراني عميقي به وجود آمده بود اين نگراني ناشي از اخباري بود كه تولد حضرت مهدي(عج) را پيش بيني كرده بود و در ان اشاره شده بود كه برهم زننده اساس حكومتهاي باطل است. لذا چون معتمد عباسي با خبر شد كه براي امام عسكري(ع) فرزندي متولد شده است مأمورانش را به خانه امام فرستاد و زنان امام را دستگير كرد تا بفهمند فرزند متولد شده از آن كدام است. بنابراين نظارت و مراقبت دستگاه حاكم دليلي روشن بر وقوع ولادت حضرت مهدي(عج) است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. عصر ظهور، نويسنده:علي كوراني.
2. الغيبه، نويسنده:شيخ طوسي.
3.دادگستر جهان،نويسنده:ابراهيم اميني.