عهد الست من همه با عشق شاه بودو ز شاهراه عمر بدین عهد بگذرم
این عشق حقیقى از دو راه کلى حاصل مى شود: نظرى و عملى.
الف) نظرى :
از آن جا که عشق فرع معرفت و شناخت است5،نخستین قدم در تحصیل عشق به خدا، شناخت و معرفت به خالق بى همتا است. معرفت به سه روش حاصل مى شود:
1 – دل (فطرت)
2 – حس و علم (طبیعت)
3 – عقل (استدلال و فلسفه)
ب ) عملى:
آیات و روایات و گفتار عارفان در قالب رعایت موارد ذیل، انسان را به این عشق مى رساند:
1 – ترجیح دادن خداوند بر همه محبوب هاى دیگر، به ویژه حبّ دنیا7
2 – اطاعت ظاهرى و باطنى از اوامر و نواهى خداوند8
3 – ترجیح لقاى پروردگار بر بقاى خود9
4 – دوستى با اولیاى خدا و دشمنى با معاندان به خاطرِ خداوند10 (به ویژه دوستی و عشق نسبت به پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) وخلاصه چهارده معصوم و دشمنی و بیزاری از دشمنان ایشان).
5 – مجاهده با مال و جان در راه خدا11
6 – خشنودى و رضایت کامل از حضرت حق12
7 – حریص بودن بر خلوت و مناجات با پروردگار13
8 – اُنس با کلام خدا )قرآن(14
9 – در همه اوقات مستغرق در یاد پروردگار بودن15
10 – حقیر شمردن هر چیز دیگر در برابر محبت خداوند16
11 – دوست داشتن و مهربان بودن با همه بندگان مطیع و دشمنى با همه کافران و گنهکاران17
از آن جا که در عشق حقیقى معشوق یگانه است، انحصار معشوق در خداوند متعال از شرایط اصلى و اصیل حصول عشق به خدا است.
عاشقان را شادمانى و غم اوستدستمزد و اجرت خدمت هم اوست
غیر معشوق ار تماشایى بودعشق نبود هرزه سودایى بود
عشق آن شعله است کاو چون برفروختهر چه جز معشوق باقى جمله سوخت
تیغ «لا» در قتل غیر حق برانددرنگر ز آن پس که بعد «لا» چه ماند
ماند «الا الله» باقى، جمله رفتشاد باش اى عشق شرکت سوز رفت18
با توجّه به آن که عشق امرى دو سویه است، در قبال عشق انسان به خداوند، خداوند نیز به آدمى عشق مى ورزد؛ البته عشق خداوند به بندگان خویش تفسیرى خاصّ دارد که پرداختن بدان مجالى دیگر مى جوید.19 در آیات و روایات از نشانه هاى عشق حق به بنده بسیار سخن رفته است. این نشانه ها که مى توان آن ها را معیار موفقیت در تحصیل عشق به خداوند دانست، به اجمال عبارت است از:
1. محبوب دوستان خدا شدن
2. توفیق اطاعت یافتن
3. برداشته شدن سنگینى خدمت از دوش
4. برخوردارى از عطاى خداوند به قدر نیاز
5. فزونى آزمون هاى الاهى
6. آشکار نشدن معایب و کاستى هاى انسان
7. برخوردارى از قلب سلیم و اخلاق نیک
8. مبغوض گشتن دنیا
9. برخوردارى از بردبارى و آرامش
10. بهره مندى از صدق و راستى
11. خطور دانش در ذهن
12. برخوردارى از عبادت نیکو
13. دوست داشتن امانت20
یا رب ز شراب عشق سر مستم کنو زعشق خودت نیست کن و هستم کن
از هر چه جز عشق خود تهى دستم کنیکباره به بند عشق پابستم کن21
پى نوشت ها:
1. الاسفار الاربعه، صدرالدین شیرازى، ج 7، ص 184؛ شرح منازل السائرین عبدالرزاق کاشانى، على شیروانى، ص 222 و 223.
2. مقالات، محمد شجاعى، ج 2، ص 176 – 166.
3. بقره(165 :(2؛ توبه (24 :(9؛ هود(113 :(11؛ عنکبوت(4 (29؛ زمر(3 :(39؛ شورى (9 – 6 :(42.
4. المحبة فى الکتاب و السنة، محمد محمدى رى شهرى. ص 199؛ الاخلاق القرآنیة، زهیر الاعربى، ج 2، ص 15 – 11.
5. الاسفار الاربعة، ج 7، ص 152؛ رساله عشق، ابن سینا، تصحیح سید محمد مشکوة، ص 24 – 9.
6. ر. ک: اصول فلسفه و روش رئالیزم، سید محمد حسین طباطبایى، ج 5، ص 70 – 51.
7. میزان الحکمة، محمد محمدى رى شهرى، ج 2، ح 3167 – 3156 – 3162؛ شرح منازل السائرین، ص 168.
8. آیین مهروزى، محمد رضا کاشفى، ص 86 و 87؛ نهج البلاغه، ترجمه دکتر شهیدى، نامه 69، ص 354.
9. میزان الحکمة، ج 8، حدیث 18030؛ آیین مهرورزى، ص 89 و 90.
10. اصول کافى، ج 3، ص 189.
11. مائده(54 :(5.
12. المیزان، محمدحسین طباطبایى، ج 9، ص 375؛ آیین مهرورزى، ص 94 – 92.
13. میزان الحکمة، ج 2، حدیث 3152 و 3160.
14. قوت القلوب، ابوطالب مکى، ص 8 و 105.
15. میزان الحکمة، ج 2، حدیث 3156.
16. نهج البلاغه، خطبه 193.
17. کیمیاى سعادت، محمد غزالى، تصحیح حسین خدیوجم، ج 2، ص 603 – 600؛ آیین مهرورزى، ص 98 – 85.
18. مثنوى.
19. احیاء علوم الدین، محمد غزالى، ج 4، ص 302 و 303؛ چهل حدیث، سید روح الله خمینى)ره(، ص 3