خانه » همه » مذهبی » چگونه میتوان مذهب شیعه را رواج داد؟

چگونه میتوان مذهب شیعه را رواج داد؟

چگونه میتوان مذهب شیعه را رواج داد؟

آنچه در پیش رو دارید در مورد معرفی چند راهکار برای ترویج شیعه است. امید آنکه خداوند به همه ی ما توفیق انجام وظیفه عنایت فرماید.

7a465fe8 39dd 4c70 9320 28382c989e43 - چگونه میتوان مذهب شیعه را رواج داد؟

مؤثرترین راه‏هاى ترویج مذهب شیعه

راه‏هاى فراوانى براى ترویج و تبلیغ دین اسلام وجود دارد که به برخى از آن‏ها اشاره می‏شود.
 

1- معرفى الگوهاى این مذهب

دین همان صراط مستقیم است و ریشه، ساقه و شاخه‏ هایى دارد که از آن به اصول و فروع، یا عقاید و اخلاق و احکام تعبیر می‏شود که در قرآن و سخنان معصومین مطرح شده است و تجسم عینى آن‏ها در وجود معصومین است. بنابراین انسان‏هایى که معارف، اخلاق و احکام الهى را درک کرده و به آن معتقد و متصف شده و به آن عمل کرده‏اند، خود صراط مستقیم حق‏اند و همدوشى و همراهى با آن‏ها، همراهى با صراط مستقیم و حرکت به روى آن است. – ر.ک: تسنیم، آیت اله جوادى آملى، ج 1، ص 495 (نشر اسراء، چاپ اول، 1378).

معرفى معصومین از آن جهت اهمیت زیاد دارد که آن‏ها منشأ و منبأ فضایل و کرامت‏هاى انسانى می‏باشند و معرفى آن‏ها، در واقع معرفى کرامت‏ها و فضایل انسانى است. چون انسان فطرتاً طالب کمال است و عشق و علاقه به تکامل دارد، به محض شناخت الگوهاى کامل و مجسمه‏هاى فضایل و کمالات، به دنبال آن‏ها گام برمی‏دارد و سعى در تطبیق خویش با آن‏ها می ‏نماید. بنابراین یکى از بهترین شیوه‏هاى تبلیغ اسلام و مذهب تشیع، معرفى اسوه‏هاى این مذهب است که در درجه اول، پیامبر و خاندان وحى و در درجه‏هاى بعدى، وابستگان به این بیت شریف همچون حضرت زینب، حضرت على اکبر، حضرت ابوالفضل و… می ‏باشند.

سپس می ‏بایست به سراغ شاگردان مکتب ائمه و معرفى آنان و شناختن آنان برآمد تا اسوه‏ها و الگوها مشخص گردند و اسلام و تشیع به طور غیر مستقیم تبلیغ و ترویج شود؛ زیرا بعد از معرفى و شناخت اسوه‏ها، مرحله هم‏سویى و تطبیق با آن‏ها فرا می رسد.

توجه به مسأله فوق و آشنایى با این الگوها بود که سبب شد خیلى از مردم به دین اسلام و تشیع رهنمون شوند.
 

2- تبیین و تشریح عقاید اسلامى و مقایسه آن با عقاید دیگر مذاهب و مکاتب

وقتى جهان ‏بینى صحیح و درستى مطابق با موازین عقلى ارائه شود، مکاتب و مذاهب دیگر به سوى مذهبى که مبین چنین ایده‏ اى است، گرایش پیدا می ‏کنند و آن را می ‏پذیرند و این از مهم‏ترین راه‏هاى تبلیغ اسلام است. براى نمونه، در برابر کسانى که معتقد به شرک در خالقیت و به تعدد خدایان در نظام هستى می ‏باشند، به توحید استدلال می‏ کنیم و می‏ گوییم اگر خدایان وجود داشته باشند، فساد به وجود می‏ آید؛ زیرا هر خدایى طبق خواسته و نظر خویش عمل می‏کند، که در این حال نزاع و اختلافات بى حد و حصر به وجود می ‏آید و تمامى موجودات از بین خواهند رفت.

چون از چنین اختلافات و نزاع‏هایى نشان و اثرى نمی‏بینیم، متوجه می‏شویم که خداى واحدى بر هستى حکومت می‏کند. همین‏طور با تشریح دیگر باورهاى اصولى می‏توان نقاط قوت دین اسلام و نقطه ضعف‏هاى دیگر مکاتب را تعیین کرد و با روشن شدن حقایق، دیگران را به این مذهب دعوت نمود.
 

3- ارائه برنامه‏هاى اخلاقى اسلام

قرآن مجید درباره اثر شگرف اخلاق نبوى در جذب مردم به سوى ایشان – و اسلام – می‏فرماید: »فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لا نَفَضُّوا مِنْ حَوْلِک…«؛ به برکت رحمت الهى در برابر آنان   – سوره آل عمران، آیه 159.  نرم و مهربان شدى و اگر خشن و سنگدل  بودى، حتماً از اطراف تو پراکنده می‏ شدند.

بی ‏تردید، اگر زمینه ‏هاى آشنایى مردم با اخلاق اسلامى فراهم شود، بسیارى از مخالفین به این دین گرایش پیدا می‏ک نند. گزارش‏ هایى که مبنى بر مسلمان شدن افراد در اثر آشنایى با خلق و خوى نیک و حسن بود، کم نیست.

امام صادق(ع) روایت کرده است که امیر المؤمنین علی(ع) هنگام خلافت خویش با مردى از اهل کتاب برخورد کرد. آن مرد که امام را نمی‏ شناخت، از ایشان پرسید: »مقصدت کجاست؟« امام فرمود: »عازم کوفه هستم.« آن دو بخشى از راه را با هم رفتند. وقتى بر سر دو راهی‏اى که مسیر هر یک از آن‏ها از یکدیگر جدا می ‏شد رسیدند، امام علی(ع) از راه کوفه نرفت بلکه همراه آن مردم در مسیر دیگر راه را ادامه داد. آن مرد با شگفتى پرسید: »مگر نگفتى عازم کوفه هستی؟« امام فرمود: »بله.« مرد پرسید: »پس چرا با من همراه شدى و از راه خود به کوفه نرفتی؟« امام فرمود: »می‏خواهم قدرى تو را همراهى کنم تا حق رفاقت را به جا آورده باشم، زیرا پیامبر ما دستور داده است: هر گاه دو نفر در راهى همسفر شدند، به گردن یکدیگر حق می‏یابند و لازم است شخص، رفیق راهش را هنگام جدایى، چند گام بدرقه کند.« آن مرد گفت: »بی‏گمان، هر که او را پیروى کرده، به دلیل همین کردارهاى بزرگوارانه و پسندیده او بوده است. من تو را گواه می‏گیرم که پیرو آیین شما شوم.»

او با حضرت به کوفه رفت و چون فهمید ایشان خلیفه مسلمانان است، مسلمان شد.- کافى، ج 2، ص 641، باب حسن الصحابة و حق الصاحب فى السفر (تحقیق محمدجواد مغنیه، دارالاضواء، بیروت، چاپ اول، 1413ه’)؛ دانشنامه امام‏على، ج 10، ص 31 – 32 (به اهتمام پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، زیر نظر علی‏اکبر رشاد، چاپ اول، 1380).
 

4- تبلیغ دین با عمل، نه زبان

قرآن مجید افرادى که دیگران را دعوت به نیکى می‏ کنند اما خود پایبند به خوبی‏ها نیستند، مذمت کرده است. »اَتَأمُرُونَ النَّاسَ بِالبرِّ وَ تَنْسَونَ اَنْفُسکُمْ…«؛ آیا مردم را به نیکى دعوت می‏کنید اما خودتان را فراموش می‏ نمایید؟! – سوره بقره، آیه 44.

نیز می‏ فرماید: »یا ایهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ…«؛ اى ایمان آورندگان، چرا سخنى می‏گویید که عمل نمی‏کنید؟!   – سوره صف، آیه 3.

براى آن که مورد نکوهش و مذمت واقع نشویم و سخن ما در افراد تأثیر خاص خود را داشته باشد، باید به این حدیث عمل کنیم:»کُونُوا دُعاةَ النَّاسِ بِالخَیرِ بِغَیرِ اَلْسِنَتِکُمْ لِیرَوا مِنْکُمْ الاجْتِهادِ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَعِ فَاِنَّ ذلِکَ داعِیةٌ«؛ بدون زبان خویش   – کافى، ج 2، ص 83 (تحقیق محمدجواد مغنیه، دارالاضواء، بیروت، چاپ اول، 1413ه’).

 دعوت کننده مردم به نیکى باشید تا از شما سعى و کوشش (در انجام کارهاى خیر) و صدق گفتار و پرهیزکارى را ببینند که این دعوت و تبلیغ است.

بدیهى است که نگاه مردم به اعمال رهبران اسلامى، به ویژه روحانیت است و این قشر بایستى با اعمال خویش مردم را تشویق به خیر کنند و همواره باید در علم و عمل از دیگران جلوتر باشند. ر.ک: یالثارات الحسین، ش 191، ص 5، دستورات اخلاقى آیت اله مجتهدى.
 

5- ذکر فلسفه اسلام

در اسلام، واجبات و محرمات فراوانى وجود دارد که در برخى از کتاب‏هاى فلسفه به آن‏ها اشاره شده است. ذکر فلسفه یا علت حکم تأثیر شایست ه‏اى در گرایش مخالفین به اسلام دارد. خوشبختانه در عصر کنونى که علم و دانش رشد فزاینده‏اى داشته، پرده از برخى از اسرار تعداد قابل توجهى از احکام الهى برداشته شده است و مردم به سوى احکام شرع مقدس رهنمون شده ‏اند.

از جمله آن‏ها ذبح اسلامى است که طبق اطلاعات واصله در حال حاضر بسیارى از مشتریان رستوران‏هاى ایرانیان مقیم امریکا افراد غیر ایرانى تشکیل می‏ دهند؛ زیرا می ‏دانند که گوشت با ذبح اسلامى از هر گونه آلودگى و بیمارى مبراست، اما ذبح حیوانات با شوک الکتریکى چنین اثرى ندارد، زیرا به خاطر عدم دفع خونى که در ذبح اسلامى از گاو و گوسفند می‏رود، مصرف کنندگان کشتارهاى غیر اسلامى بیمارى‏هاى گوناگونى می ‏گیرند.

نمونه دوم تراشیدن ریش است. الان غربی‏ها به این نتیجه رسیده ‏اند که تراشیدن محاسن با تیغ باعث تحریک و از بین رفتن برخى از رگ‏هاى عصبى صورت می‏ شود و این موضوع کاهش بینایى و دندان درد و عوارض دیگر در بر دارد. اکثر کسانى که در غرب از این مهم مطلع شده‏ اند، ریش می‏ گذارند.

نمونه سوم، استفاده مردها از طلاست که از نظر علمى ثابت شده که باعث کم شدن هورمون‏هاى جنسى در مردها می‏شود.

منبع: مرکز مطالعات شیعه

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد