کار و کوشش از منابع مالی اهل بیت (علیهمالسلام)
یکی از منابع مالی اهل بیت (علیهمالسلام) کار و کوشش است و قبل از این که در این باره به بحث بپردازیم به طور اختصار به اهمیت کار و تلاش از دیدگاه اسلام اشاره میکنیم.
این که برخی تصور میکنند دین مقدس اسلام تنها مردم را به مسائل مربوط به عالم قیامت و آخرت دعوت میکند و آنان را به عبادت و گوشهگیری امر کرده و از بهرهگیری از مواهب طبیعت و استفاده از وسایل مادی و کلیه لذایذ دنیوی نهی کرده است، پنداری غلط و گمانی بیاساس است. چرا که برنامههای دین مقدس اسلام جامع و کامل است و همانگونه که به مسائل عبادی و اخروی توجه دارد از تشویق به امور اقتصادی و کار و کوشش و فعالیت برای امرار معاش و گذران زندگی و تولید ثروت (از راه مشروع) دریغ نورزیده است. اسلام به مسلمانان و پیروان خود دستور میدهد در کارهای خویش افراط و تفریط نکنند و میانهروی را در تمام شئون مادی و معنوی از یاد نبرند.
قرآن میفرماید: ما شما را امت میانهای (که از هر نظر در حد اعتدال در میان افراط و تفریط میباشد) قرار دادیم. (1)
در جای دیگر میفرماید: در آنچه خداوند به تو داده سرای آخرت را جست و جو کن بهرهات را از دنیا فراموش مکن و همانگونه که خدا به تو نیکی کرده است نیکی کن. (2)
اهمیت کار از دیدگاه روایات
در روایات کار کردن در ردیف جهاد در راه خدا آمده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
هر کس از راه حلال برای معاش خانوادهاش تلاش کند مانند کسی است که در راه خدا جهاد کند و هر که با آبرومندی در پی حلال دنیا باشد، در مرتبه شهدا خواهد بود. (3)
امام هشتم علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) میفرماید:
«آن کس که برای تأمین زندگی خویش تلاش میکند و مواهب الهی را در پرتو کار میطلبد بیش از مجاهدان راه خدا پاداش دارد.» (4)
اسلام برای این که امت وسطی به وجود آورد و جمع بین دین و دنیا کند پیروان خود را به کار و کوشش ترغیب و کسانی را که از فعالیت و تلاش خودداری میکنند توبیخ و مذمت کرده است و عقیده دارد مردمی که برای کار دنیا کسل هستند حتماً در امور آخرت کسلتر خواهند بود.
حضرت علی (علیهالسلام) همیشه میفرمود: من مردی را که در امر دنیای خویش کسل باشد دوست ندارم، زیرا کسی که در امر دنیای خود کسل باشد در امر آخرت کسلتر خواهد بود. (5)
در برخی روایات از کار کردن و دنبال ما حلال رفتن به عنوان طلب آخرت یاد شده است که برای نمونه یک حدیث از نظرتان میگذرد. ابن ابییعفور میگوید: مردی به امام صادق (علیهالسلام) گفت: سوگند به خدا ما طالب دنیا هستیم و میل داریم که هرچه بیشتر از آن بهرهمند شویم. امام فرمود: منظور تو از تحصیل دنیا چیست؟ عرض کرد میخواهم به این وسیله اهل و عیالم را از دیگران بینیاز سازم، از خویشاوندان دلجویی کنم، در راه خدا صدقه بدهم و حج و عمره به جا آورم. امام فرمود: این که طلب دنیا نیست، بلکه طلب آخرت است. (6)
کار سیره انبیا
سیره پیامبران و مردان مصلح دنیا کار بوده و برای شرافت کارگر همین بس که هیچ پیغمبری برانگیخته نشد مگر این که کارگر و زحمتکش بوده است که برای نمونه به چند نفر از آنان اشاره میکنیم:
داود پیامبر و کار
گرچه بیتالمال مصرف کسانی است که بدون عوض به جامعه خدمت میکنند و بارهای زمین مانده مردم را برمیدارند ولی چه بهتر که انسان بتواند هم این خدمت را بکند و هم از کدّ یمین (در صورت توانایی) امرار معاش کند.
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «خداوند به داود وحی فرستاد تو بنده خوبی هستی. اما تنها اشکال کارت این است که از بیت المال استفاده میکنی و با دست خود کار نمیکنی. داود چهل روز گریه کرد (و از خدا راه حلی خواست) خداوند به آهن فرمود: برای بندهام نرم شو. آهن نرم شد. داود هر روز یک زره میساخت و به هزار درهم میفروخت و به این وسیله از بیتالمال بینیاز شد. (7)
قرآن در این باره میفرماید: ما به داود از فضل خود نعمتی بزرگ بخشیدیم (ما به کوهها و پرندگان) گفتیمای کوهها وای پرندگان! با او هم آواز شوید (و همراه او تسبیح خدا گویید) و آهن را برای او نرم کردیم. (8) (و دستور دادیم) زرههای کامل و فراخ بساز، و حلقهها را به اندازه و متناسب کن و عمل صالح به جا آورید که من به آنچه انجام میدهید بینا هستم. (9) داود هم از این توانایی که خدا به او داده بود در بهترین راه، یعنی ساختن وسیله جهاد آن هم وسیله حفاظت در برابر دشمن استفاده میکرد و هرگز از آن در وسائل عادی زندگی بهرهگیری نکرد و از درآمد آن طبق بعضی از روایات علاوه بر این که زندگی ساده خود را اداره میکرد چیزی هم به نیازمندان انفاق میکرد. (10)
در مورد دیگری قرآن میفرماید: ساختن زره را به او تعلیم دادیم تا شما را در جنگهایتان حفظ کند. آیا شکر (این نعمتهای خدا را) میگذارید؟ (11)
امیرمؤمنان (علیهالسلام) درباره او میفرماید:
«… و چنانچه دوست داشته باشی سومین نفر را داود (علیهالسلام) صاحب مزامیر» و قاری بهشتیان نمونه آورم! وی با دست خویش از لیف خرما زنبیل میبافت و به دوستان و رفقایش میگفت: کدام یک از شما میتواند اینها را برای من بفروشد و از بهای آن قرص نان جوی تهیه کرده مصرف کند. (12) پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: داود فقط از دسترنج خود غذا میخورد. (13)
ادریس پیامبر و کار
طبق نقل بسیاری از مفسرین «ادریس» جد پدری نوح است. نام او در تورات «اخنوخ» و در عربی «ادریس» میباشد که بعضی آن را از ماده «درس» میدانند. زیرا او اولین کسی بود که با قلم خط نوشت. او علاوه بر مقام نبوت به علومی مانند نجوم، حساب و هیأت احاطه داشت و نخستین کسی بود که طرز دوختن لباس را به انسانها آموخت. (14)
خلاصه این که پیامبران از طریق کسب و کار معاش میکردند همانگونه که از ابن عباس نقل شده است:
حضرت آدم، زراعت و کشاورزی میکرد. ادریس خیاطی، نوح نجاری، هود تجارت، ابراهیم گوسفندداری و شبانی، داود زرهسازی، سلیمان زنبیلبافی، موسی گلهداری، عیسی سیاحی. (15)
در حدیث دیگری از ابن عباس نقل شده که گفته است:… ابراهیم کشاورزی میکرد. شعیب چوپانی و گلهداری، لوط کشاورزی، صالح تجارت (16) و در روایتی آمده است که آدم بافندگی میکرد. (17)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و کار جهت تأمین معاش
شخص پیامبر اکرم دنبال کار و طلب معاش بود و این یکی از ایرادهایی بود که دشمنان به آن حضرت میگرفتند.
مرحوم طبرسی در ذیل این آیه که میفرماید:… گفتند چرا این پیامبر غذا میخورد و در بازار راه میرود، مینویسد؛ یعنی گفتند: چرا همان طوری که ما دنبال معاش میرویم او نیز به دنبال معاش است و در تفسیر این آیه که: گفتند چرا گنجی از آسمان برای او فرستاده نشود. صاحب مجمع البیان میگوید: یعنی گفتند تا به وسیله گنج از طلب معاش بینیاز شود و دنبال کار نرود. (18)
بنابراین آن حضرت هم در طلب روزی حلال بود، همان “گونه که امام صادق (علیهالسلام) فرمود: در طلب معاش سستی نکنید و اهمال نورزید زیرا پدران ما همواره در طلب روزی حلال جدیت و پافشاری داشتند. (19)
از این احادیث و احادیث دیگری که از نظرتان گذشت بخوبی روشن میشود که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با این که امور اجتماعی و وظایف سنگین رسالت و تبلیغ را به عهده داشت، شخصاً کار میکرد.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و کار در باغ
رزاره میگوید: مردی حضور امام صادق (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و گفت: یابن رسول الله من نمیتوانم بخوبی با دست خود کار کنم (مثل این که دستش عیبی داشته که قادر به کار نبوده است)، سرمایهای هم ندارم که تجارت کن از طرفی نیازمند و محرومم (حضرت دید که سر و گردن او سالم است). فرمود: کار کن و کالا را با سر خود حمل نما و از مردم بینیاز باش. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سنگی بر دوش خود حمل کرد و در دیوار یکی از باغهای خود میگذاشت. (20)
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و کار در منزل
پیامبر اسلام گذشته از این که در مسجد، باغ و مزرعه، میدان جنگ و… کار میکرد در منزل خود هم مشغول کار بود.
امیرمؤمنان (علیهالسلام) در این باره میفرماید:
… با دست خویش کفش و لباسش را وصله میکرد. (21) در کارهای منزل به خانواده کمک میکرد. (22)
هرگاه خادم خسته میشد، گندم آرد میکرد… (23)
امیرمؤمنان (علیهالسلام) و کار
آن حضرت هم مانند دیگران برای کسب معاش کوشش میکرد و دنبال کار میرفت که خودش فرمود: یک روز در مدینه خیلی گرسنه شدم و برای این که کاری پیدا کنم بیرون مدینه رفتم. دیدم زنی مقداری خاک آماده کرده میخواهد آب روی آن بریزد (گل درست کند) نزد او رفتم و پس از صحبت و معین کردن مزد و اجرت بنا شد آب بیاورم. خاکها را گل کنم و برای آوردن هر دلو آب یک خرما مزد بگیرم. شانزده دلو آب کشیدم به طوری که دستهایم تاول زد. سپس خرماها را گرفتم و خدمت پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمدم و با حضرت از آن خرما خوردیم. (24)
در حدیث دیگری آمده است: امیرمؤمنان (علیهالسلام) یک شب تا صبح نخلستانی را آب داد و اجرت آن را گرفت و مقداری جو خرید و آرد کرد و فرمود یک سوم آن را نان پختند. وقتی پخته شد مسکینی آمد و درخواست طعام کرد، نان را به او دادند. یک سوم دیگر را که آماده کردند، یتیمی آمد تقاضای کمک کرد آن را هم به او دادند و با آن که خودشان احتیاج داشتند ایثار کردند و امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و فاطمه زهرا (علیهاالسلام) و امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) چیزی از آن نخوردند و چون خدای متعال از قصد و نیت آنان آگاه بود که برای رضای خدا غذای خود را دادند و جزای این کار را از خدا میخواستند این آیات درباره آنها نازل شد «و غذای (خود) را با این که به آن علاقه (و نیاز) دارند به مسکین و یتیم و اسیر میدهند (و میگویند) ما شما را برای خدا اطعام میکنیم و هیچ پاداش و تشکری از شما نمیخواهیم.» (25)
پینوشتها:
1. وَكَذلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطاً… (سوره بقره، آیه 143).
2. وَابْتَغِ فِیَما آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلاَ تَنسَ نَصِیبَكَ مِنَ الدُّنْیَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْكَ. (سوره قصص، آیه 77)
3. من سعی علی عیاله من حله فهو کالمجاهد فی سبیل الله و من طلب الدنیا حلالاً فی عفاف کان فی درجه الشهداء، کاشانی، مولی محسن، المحجه البیضاء فی تهذیب الحیاء، قم، انتشارات اسلامی، بیتا، چ 5، ج 3، ص 203. حدیث دیگری به همین مضمون آمده است. مراجعه شود به مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، منشورات مؤسسه الوفاء، 1403 ه.ق، ط 2، ج 100، ص 10، حدیث 24. و المحجه البیضاء، همان. الدکتور صبحی الصالح، معالم الشریعه الاسلامیه، بیروت، لبنان، دارالعلم للملائین، 1982، ط 4، ص 317؛ همچنین درباره فضیلت کسب و کار رجوع شود به ابیالفتح الابشیهی المحلی شهابالدین محمد بن احمد، المستطرف فی کل فن مستظرف، داراحیاء التراث العربی، الطبعه الاخیره، ج 2، ص 63-62.
4…. عن ابیالحسن الرضا (علیهالسلام) قال: الذی یطلب من فضل الله ما یکف به عیاله اعظم اجراً من المجاهد فی سبیل الله عزوجل، وسائل الشیعه، ج 12. کتاب التجاره، ابواب مقدمات تجارت، ص 43، باب 23، حدیث 2.
5. عن علی (علیهالسلام) کان یقول: انّی لابغض الرجل یکون کسلان من امر دنیاه لانه اذا کان کسلاً من امر دنیاه فهو عن امر آخرته اکسل. دعائم الاسلام، ج 2، ص 14، حدیث 2، باب ذکر الحث علی طلب الرزق. احادیث دیگری نیز به همین مضمون از پیشوایان دینی رسیده است. رجوع شود فروع کافی، ج 5، ص 73، حدیث 13. وسائل الشیعه، همان، ص 17، باب 6، حدیث 6 و ص 37، باب 18، حدیث 1 و 2. معالم الشریعه الاسلامیه، بیروت، لبنان، دارالعلم للملائین، ط 4، 1982، ص 317.
6. قال رجل لأبی عبدالله (علیهالسلام) و الله انا لنطلب الدنیا و نحب ان نوتاها فقال تحب ان تصنع بها ماذا؟ قال اعودبها علی نفسی و عیالی و اصل بها و اتصدق بها واحج و اعتمر فقال (علیهالسلام) لیس هذا طلب الدنیا هذا طلب الاخره. وسائل الشیعه، ج 12. کتاب التجاره، ص 19، حدیث 3. تهذیب الاحکام، ج 6، ص 376، حدیث 24. فروع کافی، ج 5. کتاب المعیشه، ص 72، حدیث 10. درباره اهمیت کار و کوشش و تحصیل روزی حلال و تأمین زندگی از طریق مشروع احادیث فراوانی رسیده است که جهت اطلاع بیشتر به این منابع رجوع شود. تهذیب الاحکام، ج 6، ص 371 به بعد. وسائل الشیعه، ط 4، ج 12، ص 19، باب 7، حدیث 3. من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 94. المحجه البیضاء، ج 3، ص 139. کتاب آداب الکسب و المعاش، بحارالانوار، ج 100، ص 7، تحف العقول، مکتبه بصیرتی، ط 5، ص 37. اسدالغابه فی معرفه الصحابه، ج 2، ص 269. الطبرسی، ابوعلی الفضل بن الحسنع مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، منشورات داراحیاء التراث العربی، 1379 ه.ق، ج 1، ص 297. ذیل آیه 201، سوره بقره. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 424. کتاب التجاره، باب 20. سفینه البحار، ج 1، ص 298. جامع احادیث الشیعه، ج 17، ص 7.
7. اوحی الله عزوجل الی داود (علیهالسلام) انک نعم العبد لولا انک تاکل من بیتالمال و لاتعمل بیدک شیئاً قال: فبکی داود (علیهالسلام) اربعین صباحاً فاوحی الله عزوجل الی الحدید آن لن لعبدی داود فالان الله عزوجل له الحدید فکان یعمل کل یوم درعاً قیبعها بالف درهم فعمل ثلاثمأه و ستین درعاً فباعها بثلاثمأه و ستین الفاً واستغنی عن بیتالمال. فروع کافی، ج 5، ص 74، حدیث 5. الحر العاملی، محمد بن الحسن، الجواهر السنیه فی الاحادیث القدسیه، قم، منشورات یس، 1402 ه.ق، ط 1، ص 77.الحسینی، البحرانی، السید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، منشورات دارالکتب العلمیه، 1393 ه.ف، ط 3، ج 3، ص 344. تفسیر نورالثقلین، ج 4، ص 318. مجمع البیات فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 381. من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 98، حدیث 29. وسائل الشیعه، ج 12. ابواب مقدمات تجارت، ص 22، حدیث 3. تهذیب الاحکام. ج 6، ص 374. الفیض الکاشانی، الصافی فی تفسیر القرآن، تهران، منشورات مکتبه الاسلامیه، چ 4، 1393 ق، ج 2، ص 101. بهج الصباغه فی شرح نهجالبلاغه، ج 9، ص 100.
8. وَلَقَدْ آتَیْنَا دَاوُدَ مِنَّا فَضْلاً یَاجِبَالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَالطَّیْرَ وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ. (سوره سبأ، آیه 10)
9. أَنِ اعْمَلْ سَابِغَاتٍ وَقَدِّرْ فِی السَّرْدِ وَاعْمَلُوا صَالِحاً إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ. (سوره سبأ آیه 11)
10. جمال الدین شیخ ابوالفتح رازی، روح الجنان و روح الجنان، تصحیح حاج میرزا ابوالحسن شعرانی، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، سال 1398، ج 9، ص 192.
11. وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُم مِن بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنتُمْ شَاكِرُونَ. (سورهی انبیاء، آیه 80)
12…. و ان شئت تثلثت بداود (صلی الله علیه و آله و سلم) – صاحب المزامیر و قاری اهل الجنه، فلقد کان یعمل سفائف الخوص بیده و یقول لجلسائه، ایکم یکفینی بیعها و یأکل قرص الشعیر من ثمنها، نهجالبلاغه، صبجی صالح، خطبه 160. این که داود فرمود کدام یک از شما حاضر است آن را برای من بفروشد از بهای آن قرض نان جوی بخرد، این عبارت دو معنا دارد: یکی این که داود (علیهالسلام) زنبیل در اختیار نفرات خود میگذارد که بفروشند و از آن برای خود نان تهیه کنند و دیگر این که آن را برای داود (علیهالسلام) بفروشند و داود از بهای آن نان جوی برای خوراک تهیه میکرد هر کدام از دو معنا باشد آموزنده است. ولی ممکن است معنی دوم ترجیح داده شود به خاطر این که در روایاتی میخوانیم که خداوند به داود وحی فرمود بهتر است از بیت المال استفاده نکنی. از این رو به کار پرداخت و از دسترنج خود استفاده میکرد.
13. قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): کان داود (علیهالسلام) لا یأکل الا من کسب یده الطبرانی، الحافظ ابیالقاسم سلیمان بن احمد بن ایوب اللخمی، المعجم الصغیر، بیروت، لبنان، دارالکتب العلمیه، 1403 ه، 1983 م، ج 1، ص 15. المستطرف فی کل فن مستظرف، ج 2، ص 64. معالم الشریعه الاسلامیه، ص 318؛ حیاه الحیوان، ج 1، ص 414.
14. فخر رازی در مفاتیح الغیب معروف به التفسیر الکبیر، ط 3، بیتا، بیجا، ج 21. ص 233. به مناسبت آیه وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ إِدْرِیسَ (سوره مریم، آیه 56)… مینویسد: هو اول من خط بالقلم و نظر فی علم النجوم و الحساب و اول من خاط الثیاب و لبسها…، مسعودی، ابیالحسن علی بن الحسین بن علی، اثبات الوصیه للامام علی بن ابیطالب (علیهالسلام)، منشورات قم، مکتبه بصیرتی، ط 5، ص 21. در تاریخ الخمیس، ج 1، ص 66 آمده است. سمی به لکثره درسه الکتب فی صحف آدم و شیث.
15. الدرّ المنثور عن ابن عباس قال: کان آدم حراثأ و کان ادریس خیاطاً و کان نوح نجاراً و کان هود تاجراً و کان ابراهیم راعیاً و کان داوود زراداً و کان سلیمان خواصاً و کان موسی اجیراً و کان عیسی سیاحاً… بحارالانوار، ج 100، ص 56.
16…. عن ابن عباس… آدم کان حراثاً و عن نوح کان نجاراً و عن ادریس کان خیاطاً و عن داود کان زراداً و عن موسی کان راعیاً (و عن ابراهیم کان زراعاً… و عن شعیب کان راعیاً) و عن لوط کان زراعاً و عن صالح کان تاجراً، همان، ص 57-56.
17. همان، ص 57.
18. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 141، ذیل آیه 8-7 سوره فرقان.
19. لاتکسلوا فی طلب معایشکم فان آبائنا قد کانوا یرکضون فیها و یطلبونها. من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 59، حدیث 11. فروع کافی، ج 5. کتاب المعیشه، ص 74، حدیث 2.
20…. عن زراره قال: ان رجلاً أتی اباعبدالله (علیهالسلام) فقال انی لا أحسن أن اعمل بیدی و لاأحسن أن أتجر و انا محارف محتاج فقال: اعمل فاحمل علی رأسک و استغن عن الناس فان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) قد حمل حجراً علی عاتقه فوضعه فی حائط له من حیطانه… فروع کافی، ج 5، ص 77-76. المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، چ 2، ج 3، ص 143.
21. الدکتور صبحی الصالح، نهجالبلاغه، خطبه 160، ص 228… و یخصف بیده نعله و یرقع بیده ثوبه… الطبرسی، رضیالدین ابینصر، الحسن بن الفضل، مکارم الاخلاق با مقدمه محمدحسین اعلمی، منشورات بیروت، لبنان، مؤسسه الاعلمی، 1392 ه، 1972 م، ص 16. حیاه الحیوان، ج 1، ص 69. المستطرف فی کل فن مستظرف، ج 2، ص 65.
22. یخدم، فی مهنه أهله… المحجه البیضاء، چ 2، ج 4، ص 124.
23. التکامل فی الاسلام، ج 2، ص 180.
24. عن علی (علیهالسلام) قال جعت مره بالمدینه جوعاً شدیداً فخرجت اطلب العمل فی عوالی المدینه فاذاً انا بامرأه قد جمعت مدراً فظننتها ترید بله فأتیتها فقاطعتها کل ذنوب علی تمره فمددت سته عشر ذنوباً حتی مجلت یدای ثم اتیت الماء فاصبت منه ثم اتیتها فقلت بکفی هذا بین یدیها (و بسط اسماعیل بیدیه و جمعها) فعدت لی سته عشره تمره فاتیت النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) فاخبرته بذلک فأکل معی منها. احمد بن محمد بن حنبل، مسند، بیروت، منشورات دارالفکر، بیتا، ج 1، ص 135. الهندی علی بن حسامالدین، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، مؤسسه الرساله، 1399 ه، 1979 م، ج 13، ص 179، حدیث 36532. کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج 1، ص 175. نظم دررالسمطین فی فضائل المصطفی و المرتضی و البتول و السبطین، ص 192-191. اسکافی، ابیجعفر، محمد بن عبدالله المعتزلی، المعیار و الموازنه فی فضائل الامام امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، تحقیق شیخ محمدباقر محمودی، ط 1، 1402 ه، 1981 م، ص 238 با اندک تفاوت.
25. کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج 1، ص 169. گرچه این جا درصدد بیان شأن نزول این آیات نیستیم و هدف از نقل این داستان بیان این حقیقت است که امیرمؤمنان (علیهالسلام) مانند سایر مردم برای گذران زندگی خویش کار میکرد و مزد میگرفت، ولی درباره شأن نزول این آیات آنچه معروف است به طور مختصر از نظرتان میگذرد. امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) مریض شدند… علی (علیهالسلام) و فاطمه زهرا (علیهاالسلام) و فضه که خدمتگزار آنها بود نذر کردند که اگر حسنین بهبودی یابند سه روز روزه بگیرند… پس از این که شفا یافتند آنان به نذر خود وفا کردند. هنگام افطار سائلی در خانه آمد، آنان همان نانی را که برای افطار تهیه کرده بودند به مسکین دادند و با آب افطار کردند. روز دوم یتیمی آمد و روز سوم نیز هنگام غروب آفتاب اسیری آمد و درخواست کمک کرد. آنها مانند روز قبل غذای خود را به یتیم و اسیر دادند… و سرانجام این آیه نازل شد: «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ…» (سوره دهر، آیه 8) جهت اطلاع بیشتر به این منابع رجوع شود: احمد، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 3، ص 111. البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 412. البحرانی، هاشم بن سلیمان، غایه المرام، چاپ سنگی، 1372 ه.ق، ص 371، 372. الشیخ الصدوق، امالی، بیروت، منشورات مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1400 ه، ص 215-212.
منبع مقاله :
علیدوست خراسانی، حجةالاسلام و المسلمین نورالله؛ (1391)، منابع مالی اهل بیت (علیهمالسلام)، تهران: دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)، چاپ اول.