کرامتی از آیت الله العظمی مرعشی نجفی رحمت الله علیه
در زمان کشف حجاب به وسیله ی رضاخان پهلوی، رییس پلیس قم فردی بسیار پست و رذل بود که به زور متوسل می شد تا از سر زنان مؤمن چادر و حجاب برگیرد، وی یک روز در حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام به میان زنان با حجاب و صالحی که برای زیارت رفته بودند، رفت و قصد داشت با زور حجاب زنی مؤمن را برگیرد که با فریاد و آه و ناله او و دیگر زنان حاضر در حرم، آیت الله العظمی مرعشی به آن قسمت می روند و وقتی موضوع را مشاهده می کنند، غیرت و جوان
کرامتی از آیت الله العظمی مرعشی نجفی رحمت الله علیه
در زمان کشف حجاب به وسیله ی رضاخان پهلوی، رییس پلیس قم فردی بسیار پست و رذل بود که به زور متوسل می شد تا از سر زنان مؤمن چادر و حجاب برگیرد، وی یک روز در حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام به میان زنان با حجاب و صالحی که برای زیارت رفته بودند، رفت و قصد داشت با زور حجاب زنی مؤمن را برگیرد که با فریاد و آه و ناله او و دیگر زنان حاضر در حرم، آیت الله العظمی مرعشی به آن قسمت می روند و وقتی موضوع را مشاهده می کنند، غیرت و جوان مردی اسلامی شان به جوش می آید و سیلی محکمی به صورت پلیس می زنند. او، معظم له را تهدید به قتل می کند، اما طولی نمی کشد- روز بعد- که همان رییس پلیس وارد بازار می شود و قسمتی از سقف بازار بر روی سر او فرو می ریزد و در دم هلاک می گردد. مردمی که از جریان روز قبل باخبر بودند، این موضوع را کرامات آیت الله مرعشی نجفی قدس سره به شمار می آورند.
منبع: ماهنامه ی نامه ی جامعه 42، نشریه ی فاطمه الزهرا (علیهاالسلام)، سال چهارم، اسفند 1386، ص 35
/خ