براساس فرهنگ اسلامی ، حیات موهبتی الهی است ؛ برخلاف آنچه درفرهنگ غرب رایج شده است . چنان که در ماده اول اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز آمده است:All Human Beings Are Born Free؛ همه انسان ها آزاد به دنیا می آیند». گویا خالقی در کار نیست و لذا حق حیات در فرهنگ غربی مطلق و متعلق به خود اشخاص است . در نتیجه مجازات اعدام یا وجود ندارد یا به ندرت وجود دارد و سمت و سوی قانون گذاری نیز به سمت حذف مجازات اعدام – به ویژه در کشورهای اروپایی – پیش می رود.
ثانیا خود افراد می توانند از این حق خود صرف نظر کرده ؛ فی المثل خودکشی کنند .اما در بینش اسلامی ، حیات ، حقی است که خداوند به طورامانت و مشروط به ما داده است . از این رو ما در حفظ این حق و نعمت الهی مسوول هستیم و مال ما نیست که با رضایت خود بتوانیم از خود سلب کنیم : ( ( انا لله و انا الیه راجعون ) ) ، (بقره ، آیه 156) لذا اسلام خودکشی و یا هرگونه آسیب رساندن به جسم و روح بشر را – ولو از طریق خوردن برخی غذاها یامواد آسیب زا و مضر – حرام کرده است . علاوه بر آن که نباید از رحمت الهی و شفای مریض به کلی مایوس شد، و ممکن است اختراع داروی جدیدی او را نجات دهد .تن در دادن به این گونه کارها، بیانگرنوعی قساوت قلب است . از طرفی رسیدگی هر چه بیشتر در لحظات پایانی عمر یک مریض ، نشانه احترام و عزیز شمردن او است ؛ اگر چه خود بیمارراضی به زحمت اطرافیان نیست ولی از لطف و مهربانی آنان ، احساس خوشایندی به او دست می دهد و با زبان بی زبانی در حالی که از اطرافیان تشکر می کند .حیات دنیایی را بدرود می گوید.
ثانیا خود افراد می توانند از این حق خود صرف نظر کرده ؛ فی المثل خودکشی کنند .اما در بینش اسلامی ، حیات ، حقی است که خداوند به طورامانت و مشروط به ما داده است . از این رو ما در حفظ این حق و نعمت الهی مسوول هستیم و مال ما نیست که با رضایت خود بتوانیم از خود سلب کنیم : ( ( انا لله و انا الیه راجعون ) ) ، (بقره ، آیه 156) لذا اسلام خودکشی و یا هرگونه آسیب رساندن به جسم و روح بشر را – ولو از طریق خوردن برخی غذاها یامواد آسیب زا و مضر – حرام کرده است . علاوه بر آن که نباید از رحمت الهی و شفای مریض به کلی مایوس شد، و ممکن است اختراع داروی جدیدی او را نجات دهد .تن در دادن به این گونه کارها، بیانگرنوعی قساوت قلب است . از طرفی رسیدگی هر چه بیشتر در لحظات پایانی عمر یک مریض ، نشانه احترام و عزیز شمردن او است ؛ اگر چه خود بیمارراضی به زحمت اطرافیان نیست ولی از لطف و مهربانی آنان ، احساس خوشایندی به او دست می دهد و با زبان بی زبانی در حالی که از اطرافیان تشکر می کند .حیات دنیایی را بدرود می گوید.