خانه » همه » مذهبی » کي کارمان به مرافعه مي‌کشد؟

کي کارمان به مرافعه مي‌کشد؟

کي کارمان به مرافعه مي‌کشد؟

بهتر است بي پرده بگوييم اغلب مردم يا دست کم بيشتر آنها راه‌هاي مختلفي را براي شروع کردن يک معذرت خواهي بلدند اما چرا گاهي اين معذرت خواهي به سرانجام مطلوب نمي‌انجامد؟ از سوي ديگر همه روزه با تعداد زيادي از افراد مواجه هستيم که ادعا مي‌کنند قادر نيستند به راحتي منظورشان را به طرف مقابل منتقل کنند و به قول

5f9ec547 8473 49e2 8edc eff2919fb9c7 - کي کارمان به مرافعه مي‌کشد؟

0006255 - کي کارمان به مرافعه مي‌کشد؟
کي کارمان به مرافعه مي‌کشد؟

 

 

وقتي زبانم را نمي‌فهمي، وقتي زبانت را نمي‌فهمم
 

بهتر است بي پرده بگوييم اغلب مردم يا دست کم بيشتر آنها راه‌هاي مختلفي را براي شروع کردن يک معذرت خواهي بلدند اما چرا گاهي اين معذرت خواهي به سرانجام مطلوب نمي‌انجامد؟ از سوي ديگر همه روزه با تعداد زيادي از افراد مواجه هستيم که ادعا مي‌کنند قادر نيستند به راحتي منظورشان را به طرف مقابل منتقل کنند و به قول معروف رابطه خوب و صميمي آنها به مرور زمان دستخوش سوء تفاهم شده و به سردي گراييده است. سوال اساسي اينجاست که چگونه مي‌توان باور داشت که در عصر اطلاعات دنياي پهناور و دست نيافتني ديروز، در دستان قدرتمند و باکفايت اشرف مخلوقات به دهکده‌اي تبديل شده باشد، اما دو تن از اين انسان‌هاي مدرن و پست‌مدرن نتوانند رو در روي هم و با زبان مادري حرف يکديگر را متوجه شوند و بعد کار به دعوا و مرافعه و عذرخواهي بکشد؟! اين را بهتر است معجزه قرن بيست‌ويکم دانست و گرنه نمي‌توان هيچ توجيه منطقي براي آن پيدا کرد.

من، من، فقط من
 

به راستي چه عاملي سبب اين همه دوري انسان‌ها از يکديگر شده است؟ اين موضوع مورد توجه و علاقه بسياري از روان‌شناسان بوده و هست. آنها پاسخ‌هاي متعددي در اين مورد ارايه کرده‌اند که بهترين‌شان را مي‌توان افزايش ديدگاه فردگرايي انسان دانست. براساس نظر غالب روان‌شناسان، انسان موجودي اجتماعي است. البته هيچ کس منکر خصلت‌هاي منحصر به فرد او نيست اما بسياري از خصوصيات روان‌شناختي و مفاهيم ذهني اين انسان گوشه‌گير در بين همسالان، همکاران، هموطنان و خلاصه همنوعان معنا پيدا مي‌کند. هر چند اخلاق يک صفت فردي تلقي مي‌شود اما نمي‌توان انکار کرد که خصوصياتي نظير شجاعت، فداکاري، عشق، صداقت و وفاداري خارج از زندگي اجتماعي انسان مصداق مشخصي ندارند. با اين وجود انسان و خصوصا نوع غربي آن در سال‌هاي اخير به شدت فردگرا شده است. بي‌ترديد مقداري اعتماد به نفس، استقلال و خودمحوري مي‌تواند چاشني خوبي براي پيشرفت و شکوفايي باشد اما مقدار زياد آن به خودخواهي، غرور و نهايت خودشيفتگي منجر مي‌شود. اينجاست که معيارها از نفع والدين، همسر، فرزندان، همسالان، همکلاسان، همسايه‌ها، هم‌محلي‌ها، همشهري‌ها، هم‌کيشان و هموطنان به نفع شخص من تبديل مي‌شود و اين همان آش شله‌قلمکاري است که غربي‌ها پخته‌اند و حال مي‌خواهند در خوردنش ما را هم سهيم کنند. اين امر باعث شده متفکرين غربي به فکر فرو بروند تا بلکه راه چاره‌اي هر چند موقتي براي آن بيابند؛ راه‌حل‌هايي که شايد در نظر ما شرقي‌ها که هنوز همنوعان خود را فارغ از نفع شخصي دوست داريم، کمي بچه‌گانه و عوام‌فريبانه باشد. با اين وجود خواندن و بررسي مشکلات غربي‌ها دست کم اين فايده را براي ما دارد که آينده انسان خودمحور را در پيش چشمان خود ببينيم و قبل از وقوع علاجي براي آن بينديشيم. يکي از اين موارد که موجب درگيري و ناراحتي مي‌شود، لغزش‌هاي کلامي است.

شوخي نيش‌دار
 

لغزش‌هاي کلامي و شوخي‌هاي نيش‌دار و ناخواسته هر روز بين ما و آنهايي که دوستشان داريم شکاف ايجاد مي‌کنند. شکاف‌هايي که هرچند چندان عميق نيستند که نتوان با يک «متاسفم» ساده و يا نهايتا يک شام ساده آنها را پر کرد اما فرويد در اين زمينه مي‌گويد: «لغزش‌هاي زباني ما برخاسته از ناخودآگاه ماست.» او ناخودآگاه را دنيايي مي‌داند که از اميال و خواسته‌هاي سرکوب شده ما پر شده است. خواسته‌هايي که فرد به دلايل اخلاقي، منطقي و يا اجتماعي و فرهنگي از ابراز آنها منصرف شده و آنها را در ناخودآگاهش مخفي نگاه داشته است. اين دنيا هميشه تلاش مي‌کند به طريقي خود را به ما بشناساند اما «اگو» يا همان «من» اجازه اين کار را نمي‌دهد. به همين دليل او براي رسيدن به اين هدف از هيچ تلاشي فروگذار نمي‌کند. فرويد شاهراه اين عرض اندام را «روياها يا همان خواب‌هاي شبانه» مي‌داند و پس از آن لغزش‌هاي فرويدي مطرح مي‌شود. به عبارت ديگر، اگر همسر شما سهوا و به شوخي مي‌گويد: «خدا يکي، زن يکي‌يکي!» و بعد سعي مي‌کند با خنده و شوخي حرفش را صرفا يک شوخي قلمداد کند، از نظر فرويد، او در ناخودآگاهش تمايل به تجديد فراش دارد اما شايد حتي خودش هم از اين ميل دروني‌اش بي‌خبر باشد. بنابراين فرويد اعتقاد دارد شما حق داريد از اين شوخي همسرتان ناراحت شويد اما بهتر است با اين خواسته او برخورد منطقي کنيد، يعني ببينيد چرا او چنين خواسته اي دارد؟ و چگونه مي‌توان اين مساله را حل کرد؟ شايد بهترين کار در چنين شرايطي خودکاوي دو طرفه با حمايت يک درمانگر باشد.
اما روان‌شناسان رفتارگرا قضيه را زياد جدي نمي‌گيرند و توصيه مي‌کنند براي پيشگيري از هرگونه سوء تفاهمي بهتر است از همسرتان معذرت خواهي بکنيد اما چگونه؟ به بخش اول برگرديد و 1، 2، 3 عذرخواهي را بخوانيد.
منبع: http://www.salamat.com

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد