خانه » همه » مذهبی » اجازه (اذن) خروج از منزل

اجازه (اذن) خروج از منزل


اجازه (اذن) خروج از منزل

۱۳۹۸/۰۲/۲۰


۱۷۹ بازدید

با سلام . وظایف زناشویی زن و مرد در زندگی چیست؟آیا اینکه میگویند یکی از وظایف زن این است که بدون اجازه ی شوهر بیرون نرود درست است؟ چرا؟

راجع به وظایف زن و شوهر مطالبی را عرض خواهیم کرد، اما راجع به اذن خروج از منزل دستور دین این است که زن بدون اجازه همسرش از منزل خارج نشود.به مطالب زیر که تکمله مطلب بالا است توجه کنید:به نظر مشهور فقها و به فتواى امام ، اگر در ضمن عقد نکاح شرط شود که زن اجازه خروج از منزل را داشته باشد و نیازمند اذن و اجازه شوهر نباشد و یا این که عقد مبنى بر اجازه خروج زن از منزل انجام شده باشد (مانند این که زن اشتغال به کار در خارج از منزل داشته و شوهر هم مى دانسته و مخالفت نکرده و عقد ازدواج هم در همین اوضاع و احوال و با علم و آگاهى و توافق ضمنى و یا صریح انجام بگیرد؛ در این دو صورت (شرط ضمن عقد و عقد مبنى براى جواز خروج زن) نیازمند اذن شوهر نیست و او نمى تواند از خروج زن ممانعت کند؛ مگر این که مفسده اى در بین باشد که در این صورت از باب دیگرى و به خاطر حکم دیگرى شوهر مى تواند جلوگیرى کند. هم چنین اگر مردى حقوق اقتصادى زن را تأمین نکند و زن مجبور شود که براى تأمین مخارج خود کار کند، خروج او از منزل براى کار جایز است. هم چنین است خروج زن براى هر امر لازم و واجب عقلى و شرعی. بنابراین نیاز به اجازه شوهر در صورتى است که هیچ ضرورت عقلى و شرعى در کار نباشد و این حکم خود داراى فلسفه هاى متعددى مى باشد از جمله این که: زندگى خانوادگى اقتضائاتى دارند (از قبیل لزوم انضباط و نظم و کنترل صحیح و نیز تفاهم و علاقه و محبت و صمیمیت بین زن و شوهر و رعایت علایق و عواطف و احترام به یکدیگر) و چه بسا خروج زن بدون رضایت شوهر از منزل مفاسدى داشته باشد و مشکلاتى ایجاد نماید و یا حقى از شوهر ضایع شود و به استمرار و بقاى زندگى خانوادگى آسیب رساند. ازاین رو براى جلوگیرى از این گونه آسیب ها به زندگى مشترک، چنین حکمى قرار داده شده است و روشن است که این حکم به معناى مردسالارى نیست، زیرا؛ اولاً مردسالارى واژه اى ابهام آمیز است و به انحاى گوناگون قابل تصویر مى باشد.
ثانیا از نظر اسلام، خود مرد نیز اجازه ندارد به میل و هوى و هوس و تمایلات خودش زندگى کند تا چه رسد به این که زن و فرزند تابع محض و بى چون و چراى او باشند؛ بلکه نظام خانواده در اسلام براساس حقوق و وظایف متقابل پایه ریزى شده و در آن هم مردسالارى و هم زن سالارى غلط است و آنچه صحیح است خداسالارى، دین سالارى، عقل سالارى و قانون سالارى است.
بنابراین به طور خلاصه مرد سالارى که به معناى تسلط بى چون و چراى مردان به زنان است، در اسلام وجود ندارد. براساس نگرش اسلامى، هیچ انسانى بر انسان دیگر تسلط ندارد و آدمیان ملک حق تعالى هستند و اگر حقوقى براى فردى قرار داده شده باشد، به تناسب آن حقوق وظایفى نیز بر گردن او گذاشته مى شود؛ یعنى، حقوق، همراه با تکلیف و مسؤولیت و حقوق متقابل مى باشد. در احکام شرعى نیز مشاهده مى شود که در قبال حقوقى که براى مرد قرار داده شده، تکالیفى (مانند مهریه و نفقه) نیز بر گردن او گذاشته شده است. گذشته از این، حقوق مرد نیز محدود و مشروط است به این که موجب عسر و حرج و ضرر براى زن نباشد. آرى، اداره زندگى خانواده به عهده مرد است که باید براساس عقل و شرع خانواده را اداره کند؛ یعنى، خانواده و زندگى خانواده نیز به میل و اختیار او واگذار نشده است و او در اداره خانواده نیز محدود و مقید به رعایت احکام شرع مى باشد، به علاوه مى دانیم که انسان چه زن و چه مرد کامل خلق نشده است و هر کدام از زن و مرد نقایص و نارسایى ها و نیازهاى خود را دارند. در زندگى مشترک نیز، با تفاهم و همدلى مى توانند همدیگر راکامل نمایند و هر کدام در راه و مسیر کمال و تعالى و خروج از نقصان و ضعف و نارسایى، نیازمند دیگرى است: «هن لباس لکم و انتم لباس لهن» ،(بقره، آیه 187). امیرالمؤمنین(ع) در پاسخ سؤال پیامبر اسلام(ص) که: « همسرت را چگونه یافتى؟». فرمود: « نعم العون على طاعة اللّه ؛ خوب یاورى است بر طاعت و بندگى خدا (و مسیر کمال و تعالى و ترقى و شکوفایى انسانى)» ، (بحارالانوار، ج 43، ص 117).
و اما راجع وظایف بین زن و شوهر:
از اینکه همسر شما احتمالا به وظیفه خود نسبت به همسرش عمل نمی کند ناخرسندیم ، در زیر برخی از وظایف متقابل زن و شوهررا آورده ایم ، امید واریم که مطالب زیر را به گونه ای در دسترس همسرتان قرار دهید ، شاید مؤثر باشد!:
اخلاق خوب موجب سعادت انسان می شود، یکی از مهمترین امور برای داشتن اخلاق خوب این است که بدانیم در هر شرایطی چگونه اخلاق خوشی داشته باشیم ، لذا برای رفع مشکل لازم است که خصوصیات اخلاقی و ویژگیهای هرکدام از زنان و مردان بررسی شود تا هرکسی در زندگی خانوادگی اش بتواند با دانستن این ویژگیها ،اخلاق خوب و صحیح را بشناسد و آن را به کاربندد، برای این کار بهتر است مطالب زیر را هر دو مطالعه کنند :
الف: ویژگی‌های زنان
هر چند زنان و مردان هر دو انسان هستند و از این جهت، ویژگی‌های مشترک بسیاری دارند با این حال، تصور این که این دو، ویژگی‌های کاملا مشابهی دارند، تصوری اشتباه است و به پیامدهای نامناسبی در عرصه روابط خانوادگی و اجتماعی منجر می‌شود. در این جا به برخی از مهم‌ترین این ویژگی‌های زنان که می‌تواند در روابط خانوادگی بسیار مؤثر باشد، می‌پردازیم:
1 – عواطف و احساسات قوی
محور اصلی روحیات زن که او را از مرد متمایز می سازد، عاطفه و احساسات است. عاطفه و احساس هر چند از ویژگی های مشترک زن و مرد است، اما نیرومندی آن در زن به حدی است که او را به کلی از مرد متمایز می سازد و سرچشمه بسیاری از ویژگی های فرعی او می شود.
برخورداری از عواطف سرشار درونی موجب لطافت روح زن و افزایش رقت قلب اوست. به همین علت، اثر پذیری زن از عوامل محرک احساس، بسیار بیشتر از مرد است؛ به گونه ای که زن در بسیاری موارد مسائل را از دریچه عاطفی می نگرد و اغلب، احساس و عاطفه نقش تعیین کننده ای در زندگی درونی او ایفا می کند.
با توجه به این ویژگی، لازم است مردان بدانند که هر زنی ، خود را به شدت نیازمند ابراز محبتها و احساسات شوهرش می بیند، هیچگاه از ابراز علاقههای او سیر نمیشود، و برای دریافت آن بی‌تابی میکند. زن تاب تحمل قهر و بی توجهی شوهرش – ولو به طور کوتاه مدت – را ندارد. از این رو لازم است مردان، در این امر کوتاهی نکنند و نهایت ابراز محبت را نسبت به همسر خود انجام دهند. با این کار، آنان از همسرانی با نشاط، سرشار از عشق، و آماده برای برآوردن نیازها و خواسته هایشان بهره خواهند برد.
2 – ویژگی‌های کلامی
الف – برای آقایان، حرف زدن و گفتگو برای تبادل اطلاعات است و تا این امر در میان نباشد حرف نمی‌زنند. اما برای خانمها، حرف زدن وسیله ای است برای صمیمی شدن، برقراری ارتباط، و ابراز علاقه؛ و گوش دادن، نشانه توجه متقابل است.
این تفاوت توضیح میدهد که چرا آقایان در خانه زیاد اهل حرف زدن نیستند، و چرا زنها از کم حرف بودن شوهرشان ناراضی اند. همچنین توضیح میدهد که چرا زنها زیاد حرف میزنند و چرا مردها از پر حرفی همسرشان گلایه دارند.
ب – زنها با توجه به خصوصیاتشان بیشتر سؤال میکنند. به اعتقاد بعضی از پژوهشگران، میل به سؤال کردن، نشانه علاقه آنها به صحبت با دیگران است. سؤال کردن آنها نشانه این است که دوست دارند با طرف مقابل به صحبت کردن ادامه دهند.
مردها در مقایسه با زنها کمتر سؤالات خصوصی مطرح میکنند و برای این رفتار خود منطقی هم دارند: « سؤال برای چه؟! اگر بخواهند، بدون سؤال هم حرف میزنند.» اما منطق زنها فرق میکند: « اگر سؤال نکنم میگویند که آدم بی توجهی هستم.» در نظر مردها، پرسش، گاه به مفهوم دخالت در جنبههای خصوصی زندگی دیگران است. اما برای زنها، بیشتر نشانه محبت و ابراز علاقه است.
ج – زنها برای تشویق دیگران به صحبت، تلاش بیشتری میکنند و هنگام گوش دادن، بیشتر از مردها، مثلاً از طریق سر تکان دادن، احساسات به خرج می دهند، و حال آن که اغلب مردها از این واکنش تنها در موافقت با گفته های همسرشان استفاده میکنند، و هنگام گوش دادن ( بدون ابراز موافقت یا مخالفت )، فقط سکوت میکنند.
برای زنها، سر تکان دادن و توجه کردن، تنها نشانه گوش دادن است. بنابراین، شوهر ممکن است این نشانه گوش دادن همسر را به حساب موافقت او با خودش بگذارد و اگر بعداً به این نتیجه رسید که زنش با نظرات او موافق نبوده، رنجیده خاطر شود. او متوجه نیست که سر تکان دادن و توجه فعال همسرش تنها نشانه گوش کردن بوده، و این گوش کردن به معنای موافقت با نظرات او نیست. به همین شکل، زنی که شوهرش با او موافق است و با این حال، به دلیل خصوصیت مردانه اش، هنگام گوش دادن حساسیت بروز نمیدهد، ممکن است خود را شتاب زده به نادانی متهم سازد.
د – ویژگی دیگر، در طرز استفاده از استعاره ها و انواع صفات عالی و تعمیم های مبالغه آمیز است. آقایان به خاطر آن که گفت و گو را بیشتر یک وسیله انتقال پیام میدانند تا وسیله انتقال احساس، کمتر از صفات عالی استفاده میکنند. در حالی که خانمها برعکس آقایان هستند، و این امر، باعث ایجاد سوء تفاهم میان زن و شوهر میشود. به چند نمونه زیر توجه کنید:
– همه مرا نادیده می گیرند. (پیام پنهان: من احساس میکنم مرا نادیده گرفته اند، نیاز به عنایت و توجه بیشتری دارم.) تفسیر آقایان: این طور نیست؛ مطمئناً کسانی به تو نیز توجه دارند.
– همیشه دیر به خانه میآیی. (پیام پنهان: ما به تو علاقمندیم و دوست داریم زود به خانه بیایی.) تفسیر آقایان: بعضی وقتها دیر می آیم، چرا همیشه؟!
– هیچ کس به حرف من گوش نمیدهد. (پیام پنهان: من نیاز به توجه بیشتری دارم، ولی کسی به من توجه نمیکند، لطفاً تو توجه کن.) تفسیر آقایان: ولی همین حالا من دارم به حرفهایت گوش می کنم.
ه – خصوصیت کلامی دیگر آن که: آقایان هر جا برای بیان اطلاعات ضرورتی وجود نداشته باشد، غالباً آقایان خاموش و ساکت هستند، و این باعث ناراحتی خانمها میشود، چرا که آقایان وقتی در خانه هستند اغلب اوقات ساکت هستند و یا جواب های کوتاه می دهند، در حالی که زن ها با آغاز صحبت به دنبال گفتگوی صمیمانه و ابراز احساسات هستند و از سکوت آقایان و کم‌حرفی آن آزرده می‌شوند
و – زن‌ها بیشتر به جزئیات توجه کرده و در هنگام صحبت با شوهر نیز به جزئیات حوادث و جزئیات حرف های دیگران می پردازند. مطرح کردن این امور از سوی زن، باعث ملالت و دلگیر شدن شوهر و بی توجهی او به سخنان همسر، و به دنبال آن، دلخوری او می شود. درمقابل، مردها، کلی نگرهستند و به جزئیات حوادث و سخنان دیگران توجهی نمی کنند.لذا در هنگام گفتگو با همسر، از یک سوحرف زیادی برای گفتن ندارند وازسوی دیگر، سخنانشان مورد توجه همسر قرارنمی گیرد.
زن ها هنگام صحبت، بیشتر عواطف و احساسات و اسرارشان را بروز می دهند و حال آن که مردها بیشتر ترجیح می دهند در زمینه هایی با بار عاطفی کمتر، نظیر ورزش و سیاست حرف بزنند.
ز – هنگامی که زن از چیزی گله و شکایت، یا مسأله ای را مطرح می کند، قبل از آن که راه حل بخواهد خواستار همدلی و احساس همدردی شوهر است. شوهر که اغلب روحیه اقتصادی و بازرگانی دارد، به دنبال ارائه راه حل های عملی است. لذا طرز تلقی اشتباه زنش را از موضوع به میان می کشد و برای برطرف شدن مشکل همسر، پیشنهاد می دهد.
در این شرایط، احتمالاً زن دلگیر می شود. او پیش خود می گوید: « چرا شوهرم متوجه نیست که خودم خوب می توانم با مشکل پیش آمده برخورد کنم؟ چرا متوجه نیست که تنها منظور من، کسب همدردی و تأیید اوست؟! ». در این شرایط، اگر شوهر در مقام انتقاد از رفتار زن حرفی بزند و اشتباه او را به رخش بکشد، همسرش را بیش از پیش ناراحت کرده است. زن در این مواقع، بیش از هر چیز انتظار دارد که شوهرش رفتار او را در قبال وضعیت پیش آمده، تأیید کند و با او همدلی نماید.
3 – جزئی نگری
به طور کلی، زنها را جزئی نگر، و مردها را کلی نگر به حساب می آورند. خانمها در جمع آوری اطلاعات حاشیه ای و جزئی استاد می باشند و در پردازش این اطلاعات، سرعت عمل بیشتری دارند. به عنوان مثال، آنان درباره اموری از قبیل نحوه چینش اسباب و اثاثیه منزل، جنس و رنگ و حالت لباسها، رنگ و نقشه فرش های اتاق، بسیار دقت می کنند.
از آثار و نتایج این تفاوت میان خانمها و آقایان آن است که
الف: زنان که خود، جزئی نگرند، آقایان را نیز مانند خود می پندارند و در نتیجه انتظار دارند اگر کوچک ترین تغییری در تزیین خانه به وجود آوردند، مرد متوجه شود و همسر را تحسین کند؛ اگر پیراهن جدیدی پوشیدند یا به سر و وضع خود رسیدند، میل دارند آقا متوجه شود و واکنش نشان دهد. در مقابل، مرد به دلیل کلی نگر بودن، ممکن است بسیاری از این جزئیات را متوجه نشود و با بی توجهی به وضعیت خانه و همسر، زن را دلخور و سرخورده سازد.
مردان با آگاهی از این تفاوت میان زنان و مردان، می توانند با افزودن بر دقت خود در جزئیات زندگی، قدری از ناراحتی ها و مشکلات بکاهند.
ب: زنان به دلیل جزئی نگری، و در کنار آن برخورداری از حافظه ای قوی، همواره حرف های بسیاری برای گفتن دارند، در حالی که مردان که توجه چندانی به جزئیات حوادث نمی کنند حرف زیادی برای گفتن ندارند. یکی از دلایل پر حرفی خانم ها و کم حرفی آقایان در خانه، همین نکته است. زن دوست دارد همه اطلاعات جزئی را که در اختیار دارد بی کم و کاست در اختیار شوهر قرار دهد اما وقتی می بیند همسرش توجهی به سخنان او نمی کند، رنجیده خاطر و دلگیر می شود. شناخت این تفاوت، به طور قطع از میزان ناراحتی ها و دلخوری-ها می کاهد.
به آقایان نیز توصیه می شود در مقابل پر گویی ها و سخن گفتن های طولانی همسر، شکیبا باشند، سعی کنند با توجه به سخنان او گوش فرا دهند، چون او به این سخن گفتن نیاز دارد. و همچنین به آنان توصیه می شود قدری به جزئیات توجه کنند تا آنان نیز حرفی برای گفتن به همسر داشته باشند.
ج: در کنار جزئی نگر بودن زنان، لازم است برخورداری آنان از حافظه قدیمی قوی را نیز مورد توجه قرار داد. خانم ها در زندگی چنان هستند که گویی تمام رخدادهای بی شمار زندگی در برابر آنها می درخشد. آنها تمام و کمال جزئیات حوادث سالهای گذشته زندگی خود را به خوبی به یاد می آورند.
یک خانم همیشه به خاطر دارد که همسرش ساعت دو بعد از ظهر سال گذشته در چنین روزی چه گفته است ( البته به شرط آن که مطلب، کمی مهم بوده باشد )، تا ده سال دیگر نیز این خاطره را با همین وضوح و روشنی در ذهن دارد. اما آقایان، در بیشتر موارد، وقایع 24 ساعت گذشته را نیز فراموش می کنند چه رسد به وقایع ده سال قبل.
حافظه دقیق و سریع خانمها که ده برابر قوی تر از حافظه کند و غیر دقیق آقایان است، تضادی را ایجاد می کند که غالباً باعث اختلاف و مناقشه می شود.
آقایان در گفتن هر کلمه به خانمها، باید نهایت دقت و مراقبت را به عمل آورند که چیزی نگویند که اسباب خجالت طولانی مدت آنها را فراهم آورد. زیرا خانمها یک کلام نادرست یا قضاوت نادرست را هیچگاه به فراموشی نمی سپرند.
4 – رفتار جنسی
1 – آقایان و خانمها هر دو علاقه مند و نیازمند به برقراری رابطه جنسی هستند؛ با این تفاوت که، مردها تمایل خود را به آمیزش، آشکارا بیان می کنند یا در برقراری رابطه جنسی، آغاز کننده اند. این در حالی است که زنها با آرایش کردن، پوشیدن لباسهای تحریک کننده مرد، طرز رفتار و حتی نحوه نگاهشان، تمایل خود را به آمیزش جنسی نشان می دهند.
بنابراین، مردان نباید از همسر خود انتظار داشته باشند علاقه خود را به رابطه جنسی به زبان آورد یا او آغاز کننده باشد. آنان می توانند تمایل زن را در رفتار و حرکات او و نیز در رضایتش پس از آمیزش بیابند.
2 – زنان پیش از آن که بتوانند به نیاز جنسی شوهرشان پاسخ مثبت دهند می-بایست از لحاظ عاطفی ارضاء شوند. زن قبل از اقدام به رابطه جنسی می‌خواهد از محبت شوهر به خود مطمئن باشد. اظهار محبت های کلامی و عملی (مثل هدیه دادن) مرد به همسرش، زن را به برآورده ساختن نیاز جنسی مرد متمایل می سازد. لذا اگر مرد در برآوردن این خواسته همسر ناتوان باشد یا در انجام آن کوتاهی کند، و یا با همسرش بحث و مشاجره نماید، نباید انتظار داشته باشد همسرش به خواسته او مبنی بر آمیزش، با رغبت پاسخ دهد.
3 – زنها عمدتاً نزدیکی های احساسی را ترجیح داده و به پیشنوازی، معاشقه و مغازله اهمیت می دهند. به تعبیر دیگر، زن پیش از اقدام به رابطه جنسی، نیاز دارد تا مدت نسبتاً زیادی با صحبت و توجهی که به او می شود آمادگی پیدا کند. بیشتر زنان حداقل به سی دقیقه برای آمادگی جهت رابطه جنسی نیاز دارند و مردان به 30 ثانیه!
5 – نحوه مقابله با استرس
یکی از بزرگترین تفاوتها میان زن و مرد، نحوه رویارویی آنها با استرس است. هنگامی که یک مرد دچار مشکل می شود هیچ گاه درباره آن چه موجب نگرانی او شده صحبت نمی کند و هیچ گاه مشکل خود را با فرد دیگر در میان نمی گذارد مگر آن که احساس کند کمک او برای حل مشکلش ضرورت دارد. در این حالت، زن که از این ویژگی مردان اطلاعی ندارد، از بی اعتنایی و سکوت همسرش آرزده خاطر شده، و با غر زدن، بهانه گرفتن و شکایت کردن درصدد جلب توجه و حمایت شوهر بر می آید.
از سوی دیگر، مردها معمولاً از این امر آگاهی ندارند که در این حالت تا چه اندازه از همسرشان دور می شوند. یاد آوری این نکته که زنها عاطفی و احساساتی هستند و نیاز به صمیمیت و رابطه دارند به مرد کمک می کند تا واکنش ها و احساسات همسرش را بهتر درک کند و با او مهربان تر باشد.
در مقابل، هنگامی که یک زن با مشکل مواجه می شود یا از کار روزانه دچار استرس و فشار روحی می گردد برای آن که به آسودگی خاطر دست یابد به جستجوی فردی مورد اعتماد می گردد تا درباره مشکلاتش با او صحبت و درد دل کند، و بدین ترتیب بر استرس خویش غلبه می کند.
برای زنها، در میان گذاشتن مشکلات با دیگران، در واقع نشانه عشق و محبت و اعتماد تلقی می شود و به معنای تحمیل بار مشکلات بر دوش دیگران نیست. آنان از داشتن مشکل احساس شرمندگی نمی کنند. لذا آشکارا احساساتی چون یأس و ناامیدی و پریشانی و درماندگی را که با آن درگیر هستند با دیگران در میان می گذارند.
وقتی زن درباره مشکلاتش صحبت می کند، مرد که از این ویژگی همسر اطلاع ندارد، به جای توجه به همسر و گوش دادن به درد دلهایش، شروع به ارائه راه حل می کند تا مشکلات همسرش را برطرف کند. اما این کار مرد، همسرش را آزرده خاطر میسازد. او فقط به دنبال بیان مشکل است تا احساس خوبی بیابد و آرامش پیدا کند نه به دنبال راه حل.
6 – ارزشها
مردان برای قدرت، شایستگی و توانایی ارزش قائلند. آنها همواره برای آن که خودشان را مطرح کنند کارهایی انجام می دهند و قدرت و مهارت خویش را افزایش می دهند. موفقیت و پیشرفت، بیش از هر چیزی موجب خرسندی و رضایت خاطر آنها می شود. در نزد مردان، احساس خوب داشتن در مورد خویش هنگامی تحقق می یابد که خودشان بتوانند به اهدافشان نایل شوند. مردان افتخار می کنند که خودشان به تنهایی کارهایشان را انجام می دهند. از نظر آنها، استقلال، نشانه توانایی، قدرت، و شایستگی است.
اما زنان ارزشهایی متفاوت دارند. آنها برای عشق و محبت، و برقراری ارتباط ارزش قائلند. خویشتن وجود آنان از طریق احساسات و چگونگی روابطشان معنا پیدا می کند. زنان از طریق گفتگو و طرح مسائل خویش و برقراری ارتباط به رضایت و خرسندی می رسند.
یک زن، پیشنهاد کمک به او را نوعی اهانت تلقی نمی کند و نیاز به کمک از سوی دیگران را نشانه ضعف و ناتوانی آنان نمی داند. به همین دلیل، وقتی زن پیشنهاد کمک به کسی میدهد تصورش این است که باید مورد محبت قرار گرفته از او تقدیر شود. اما پیشنهاد کمک به یک مرد می تواند این احساس را در او زنده کند که به عقیده فرد پیشنهاد دهنده، او فردی بی کفایت و ناتوان است. در این حالت، واکنش مرد بسیار شدید خواهد بود.
7 – نحوه کسب ارزشمندی
مرد، احساس ارزشمندی خود را عمدتاً از قبل کار و حرفه اش تأمین می کند. احساس ارزشمند بودن در مردان به میزان موفقیت ها وپیشرفت های آنان بستگی دارد، و اگر این مقوله به هر دلیلی مخدوش شود در آن صورت باید گفت که بهداشت روانی او به شدت دستخوش اختلال شده است. در حالی که این مسئله برای زن نمی تواند با چنین ابعادی همراه باشد، چون زنان احساس ارزشمندی خود را عمدتاً از طریق رابطه جویی و مهر ورزی کسب می کنند. احساس ارزش شخصی زنان به این بستگی دارد که چقدر از عشق ورزیدن و ارتباط با همسر احساس رضایت داشته اند.
زنها همواره نسبت به زندگی و عشق خود هشیار و خود آگاه اند و بیشترین تلاش را می کنند تا مطمئن شوند که همه چیز رو به راه است و همسرشان همچنان به آنها علاقه مند است. بنابراین هنگامی که همه چیز در روابط زناشویی خوب و عادی است حال آنها هم خوب است و احساس خوبی نسبت به خودشان دارند. اما هنگامی که وضعیت غیر عادی باشد احساس ناامنی می کنند.
این موضوع، بیان کننده حقیقتی در رابطه با زنهاست، و آن این که: صرف نظر از اوضاع کاری یا وضعیت مالی خانواده، یا تحقق علایق و خواسته-هایشان، چنان چه مشکلی در رابطه صمیمی آنها با شوهرشان به وجود آمده باشد، احساس بدبختی می کنند. ممکن است سر کار (اگر شاغل اند) روز خوبی را پشت سر گذاشته باشند، اما اگر اوضاع خانه یا روابط عاطفی شان خیلی مساعد نباشد آن روز برای آنها روز بدی است. لازم نیست مشکل بزرگی در خانه میان زن و شوهرش ایجاد شده باشد؛ ممکن است شب پیش بگو مگویی جزئی، با همسرشان داشته اند، اما همین کافی است تا به رغم تمامی موفقیتهای آن روز، قلبشان به درد آید و ناراحت باشند.
8 – حس زیبایی شناختی
حس زیبایی شناختی زنان قویتر از مردان است؛ به این معنا که آنان برای زیبایی ظاهر خود اهمیت قائلند، با پوشیدن لباسهای متنوع و زیبا، شانه زدن موها، و آرایش کردن، به ظاهر خود می رسند و تلاش می کنند با این کارها، مورد پسند شوهرشان قرار گیرند و او را مجذوب خود سازند. وجود این ویژگی در زنان نه تنها مذموم نیست بلکه، باعث قوی تر شدن پیوند میان زن و شوهر و استحکام رابطه زناشویی می گردد. از این رو،
اولاً، به دلیل اهمیت زیبایی زن برای او، لازم است مرد به هنگام ورود به منزل، به همسرش که خود را به خاطر جلب توجه او آراسته است، توجه کند، از زیبایی او تعریف کند و حسن نظرش را نسبت به زیبایی همسرش ابراز نماید. به ویژه، لازم است مرد از خدشه دار کردن حس زیبایی شناختی زن و بدگویی از ظاهر او ( مثلاً از چاق بودن یا ظاهر نازیبایش ) اجتناب کند، چون این کار نه تنها دردی را دوا نمی کند، بلکه حس ارزشمندی و عزت نفس زن را به شدت خدشه دار می سازد.
و ثانیاً، لازم است مردان، امکانات لازم جهت ارضاء این حس را ( در حد معقول و متعارف و به دور از اسراف ) در اختیار همسر قرار دهند. و او را در این امر یاری دهند.
9 – توانایی تمرکز
زنان از این توانایی برخوردارند که می توانند چند کار را با هم انجام دهند. به عنوان مثال، ممکن است زنی، در هنگام شستن ظروف، با همسرش نیز صحبت کند، به برنامه تلویزیون هم توجه کند، و همچنین سخن فرزندش را گوش کند.
در مقابل، مردان تنها می توانند فقط به یک کار بپردازند و در هنگام تمرکز بر آن، از سایر امور، غافل می شوند. لذا اگر مردی به برنامه تلویزیون توجه کند، به طور کلی از صداهای اطرافش غافل می شود، به گونه ای که گویا هیچ صدایی را نمی شنود.
عدم آگاهی از این تفاوت میان زنان و مردان، می تواند باعث رنجش زنان از شوهرشان گردد. هنگامی که زن با شوهرش که در حال مطالعه یا تماشای تلویزیون است صحبت می کند، و مرد به دلیل محدودیت تمرکزش آن را نمی شنود، زن آن را به حساب بی توجهی و بی اعتنایی عامدانه شوهرش می گذارد و از او دلگیر می شود.
با آگاهی زنان از این تفاوت، آنان اولاً از این گونه توجه نکردن های مرد به آن-ها ناراحت نمی شوند، و ثانیاً می توانند پیش از شروع صحبت با شوهر، توجه او را به سوی خود برگردانند و بعد حرف خود را بزنند تا مرد به سخن آنان توجه کند.
10 – نحوه تحریک شدن
مردها بیشتر از طریق چشم تحریک می شوند و جذب جنس مخالف می گردند. به همین دلیل، در اسلام بر فروپوشی چشم مردان از زنان نامحرم خیلی تأکید شده است. در عین حال، از زنان خواسته شده حجاب را رعایت کنند و زیبایی های خود را از مردان نامحرم بپوشانند. ضمن این که همسر مرد باید با آراستن سر و وضع خود در مقابل دیدگان شوهر، او را به سوی خود جذب کند و پایبند خانواده و همسر گرداند.
اما برعکس، زنها بیشتر از راه گوش تحریک می شوند؛ زن با دارا بودن طیف وسیعتری از گیرنده های حسی، بیشتر تمایل به شنیدن واژه های شیرین از سوی مرد دارد تا نگاه کردن به شکل و اندام مرد. حساسیت زن به شنیدن تعریف و تمجید چنان قوی است که حتی بعضی از زنها هنگام شنیدن سخنان عاشقانه از طرف شوهر محبوبشان، چشمان خود را می بندند. بدین ترتیب، وظیفه مردان در ابراز کلمات عاشقانه و محبت آمیز نسبت به همسر، به خوبی آشکار می شود.
ب: نیازهای عاطفی زنان و مردان
در خانواده، هر یک از زن و شوهر نیازهایی دارند که لازم است توسط همسر بر آورده شوند. بسیاری از مشکلات خانواده ها به دلیل برطرف نشدن نیازهای آنان از سوی همسر است؛ و احساس رضایت افراد، اعم از زنان و مردان، از ازدواج، تنها در صورتی حاصل می شود که آنان، نیازهای خود را برطرف شده ببینند.
در این جا، مهم ترین نیازهای عاطفی آقایان و خانم ها را که لازم است از سوی همسر مورد توجه قرار گیرند، می آوریم. این نیازها را می توان در سه گروه، یعنی: نیاز مشترک، نیازهای آقایان، و نیازهای خانم ها دسته بندی کرد. نیاز مشترک زنان و مردان، برخورداری از عشق و محبت همسر است. در کنار این نیاز مشترک، آقایان نیازمند آنند که از سوی همسر به شایستگی ها و توانمندی-های آنان اعتماد شود، همان گونه که هستند پذیرفته شوند، و از آنان قدرشناسی به عمل آید. در مقابل، زنان نیازمند آنند که مورد توجه همسر باشند، از سوی او درک شوند، و در روابط خود احساس ارزشمندی نمایند. توجه به این نکته لازم است که قرار دادن یک نیاز در زمره نیازهای آقایان یا نیازهای خانم ها به این معنا نیست که طرف مقابل، چنین نیازی احساس نمی کند. بلکه این کار صرفاً به معنای آن است که نیاز مطرح شده، برای یک گروه در اولویت قرار دارد اما برای گروه دیگر، در اولویت نیست.
الف ) نیاز مشترک
عشق و محبت: سنگ زیر بنای خانواده، عشق و محبت زن و شوهر به یکدیگر است. و اصولاً بدون وجود این عامل، تداوم و بقای خانواده تقریباً غیر ممکن است. هم زنان نیازمند ابراز محبت های شوهر اعم از کلامی، جسمی،… هستند و هم مردان محتاج ابراز عشق و علاقه همسر نسبت به آنان می باشند. از این رو، زن و شوهر هیچ گاه نباید در بر آوردن این نیاز اساسی همسر، کوتاهی و خست به خرج دهند. زنان نیاز دارند هر روز بارها و بارها جمله « دوستت دارم » را با صدایی نرم و مهربانانه از شوهر خود بشنوند. هنگامی که مرد قلب همسرش را از عشق و علاقه خود نسبت به او سیراب می کند و به او از این بابت، اطمینان خاطر می دهد، زن می تواند با خاطری جمع به فعالیت در خانه یا خارج از خانه بپردازد و نهایت عشق و علاقه و از خود گذشتگی را نسبت به همسر و فرزندان نشان دهد.
از سوی دیگر، مردان نیز نیازمند آنند که عشق و محبت همسر را نسبت به خود در سخنان و حرکات و رفتارهای او مشاهده کنند و از علاقه او نسبت به خود مطمئن باشند. هنگامی که زن، قلب شوهر را از مهر و علاقه خود نسبت به او سیراب می سازد، به مرد این امکان را می دهد که خود را وقف همسر و فرزندان نماید و از هیچ کوششی در جهت سعادت و رفاه آنان کوتاهی نکند. بدین ترتیب، خانواده ای که در آن، زن و شوهر یکدیگر را دوست دارند و این دوستی را به انحاء مختلف ابراز می دارند، در مسیر رشد و تعالی حرکت کرده و از تداوم و سعادت و بهروزی برخوردار خواهد بود.
ب) نیازهای آقایان
1 – اعتماد: مرد می خواهد همسرش به توانمندی و شایستگی او اعتماد داشته باشد. او می خواهد همسرش او را فردی با کفایت در انجام امور ببیند. اشکال گرفتن مداوم زن از مرد مثلاً در هنگام رانندگی یا انجام برخی کارها، نشانه عدم اعتماد زن به توانایی و شایستگی او قلمداد می شود و موجب پرخاشگری و لجبازی او می گردد. بنابراین، به خانم ها توصیه می شود:
« از به کار بردن الفاط و عباراتی که باعث احساس بی کفایتی در شوهرتان می شود خودداری کنید. به عنوان مثال، اگر شوهرتان در هنگام رانندگی تصادف کرده و مقصر هم بوده است، به او نگویید: « تو اصلاً رانندگی بلد نیستی. » او را سرزنش و محکوم نکنید. هیچ گاه او را با دیگران مقایسه نکنید »
هنگامی که نگاه زن به شوهرش، صادقانه و همراه با پذیرش باشد، مرد احساس می کند که همسرش به او اعتماد دارد. همچنین تعریف و تمجید و تحسین زن از شوهر و توانایی های او، نشان دهنده اعتماد وی به مرد زندگی اش می باشد. در مقابل، مرد نیز نهایت تلاش خود را برای رفاه و خوشبختی شریک زندگی اش به عمل خواهد آورد.
2 – پذیرش: یک مرد نیاز دارد همسرش او را دقیقاً همان طوری که هست (با همه عادات خوب یا بدش) بپذیرد. ممکن است مردی، نامرتب باشد و حتی بعد از چند بار تذکر هم که به او داده شد، باز هم لباس هایش را در جای آن آویزان نکند، ممکن است غذایی را دوست داشته باشد که همسرش از آن بدش می‌آید، ممکن است آدم کم حرفی باشد و…، این گونه عادت ها می تواند برای همسر، آزار دهنده باشد. با این حال، شوهر شما نیاز دارد که دوستش بدارید و او را بپذیرید. یک زن شایسته، به علایق خاص شوهرش توجه می کند و به شوهرش این امکان را می دهد که از پذیرشی بی قید و شرط برخوردار باشد.
مفهوم پذیرفتن به این معنا نیست که زن فکر کند شوهرش از هر جهت کامل و بی عیب و نقص است، بلکه به معنای آن است که زن در صدد اصلاح شوهرش به هر قیمتی، بر نیاید. این نوع پذیرش، مرد را متقاعد می کند که همسرش به راستی او را دوست دارد. مرد نیز در مقابل، محبت بی شائبه خود را نثار همسر خواهد نمود.
3 – قدر شناسی: تشکر و قدر شناسی دیگری از ما نشان می دهد که وی به اهمیت و ارزش کار ما پی برده و آن را به رسمیت شناخته است. مورد قدرشناسی واقع شدن به ما امکان می دهد تا نیات، تصمیمات و اقدامات خود را ارزشمند بدانیم و در مقام تغییر و تجدید نظر در آن چه اشتباه به نظر می رسد بر آییم. حتی اگر نتوانسته باشیم به هدف خود برسیم باز هم در کارهای ما جایی برای این که مورد قدرشناسی واقع شویم وجود دارد.
مورد قدرشناسی واقع شدن یکی از نیازهای اصلی مردان است. وقتی مردها از ناحیه همسران خود مورد قدر شناسی قرار می گیرند، به نشاط می آیند. آن ها با مورد قدرشناسی واقع شدن احساس ارزش می کنند و چنین نتیجه می گیرند که می توانند برای دیگران مفید باشند.
در مقابل، اگر مردی مورد قدرشناسی واقع نشود میل به خدمت و محبت به همسر را از دست می دهد. اگر مرد از کاری که برای خانواده انجام داده مورد تشکر و قدرشناسی قرار نگیرد انگیزه خود را از دست میدهد و رفتاری انفعالی در پیش می گیرد؛ تنبل و ضعیف می شود، احساس یأس و سرخوردگی می کند و ممکن است در انجام کارها کوتاهی کند و راه مسامحه و اهمال کاری را در پیش گیرد.
ج) نیازهای خانم ها
1 – توجه: یکی از مهم ترین نیازهای زنان در خانواده که لازم است همه مردان آن را مد نظر قرار دهند، مورد توجه قرار گرفتن است. زنان نیاز دارند از سوی شوهرانشان مورد توجه قرار گیرند. زنان خواستار آنند که شوهرانشان به احساسات و خواسته های آنان توجه کنند و صمیمانه برای خوشبختی آنان تلاش نمایند. بنابراین، آقایان محترم !
ـ به همسرتان نشان دهید که به وقایع و رویدادهای زندگی اش علاقه مند هستید. برای این کار، به آن چه در زندگی همسرتان می گذرد توجه کنید و به آن چه برای همسرتان مهم است توجه و علاقه نشان دهید. هنگام ورود به منزل، از او بپرسید (البته نه به صورت باز خواست) که در طول روز چه کار کرده، کجا رفته، چه اتفاقی افتاده… اگر واقعه¬ای را که در طول روز اتفاق افتاده برای شما تعریف می کند به دقت گوش دهید و به آن توجه کنید.
ـ به او نشان دهید که هرگز برایتان عادی نشده است. همواره به او ابراز علاقه کنید. به خواسته هایش توجه کنید و نیازهایش را برآورده سازید. در کارها به او کمک کنید. برایش وقت بگذارید، و… همه این کارها این احساس را به همسرتان می دهد که به او توجه دارید و او را از یاد نبرده اید.
2 – درک و تأیید: از نیازهای اساسی زنان، آن است که می خواهند هنگام بیان مشکلات و احساسات خود، از سوی شوهر درک شوند و احساسات آنان مورد تایید قرار گیرند. آن ها نمی خواهند که شوهر به انتقاد یا ارائه راه حل بپردازد، بلکه آن ها به دنبال آنند که شوهر، احساسات آنان را درک کند، همین و بس. بنابراین هنگامی که زن، مثلاً اتفاقی را که در روز برای او رخ داده و موجب عصبانیت او شده، نقل می کند، به دنبال دانستن موضع شوهر در آن باره و راهنمایی خواستن نیست. او می خواهد شوهر، او را درک کند و خشم و عصبانیت او را مورد تأیید قرار دهد. بنابراین، اگر مرد در این وضعیت، بدون داوری و از روی همدلی به حرف های همسرش گوش دهد و درجای مناسب خود احساس او را مورد تأیید قرار دهد، مثلاً بگوید: « حتماً خیلی عصبانی شدی ! »، زن حس می کند که او به حرف هایش توجه دارد و او را درک می کند.
3 – احساس ارزشمندی: برای یک زن، ارزشمند بودن به این معناست که شوهرش حضور او را در زندگی‌اش ارزشمند بداند و بگوید که حضور او در زندگی‌اش مسلماً نقش مهمی را ایفا کرده است، و این که بدون او قطعاً دچار مشکل خواهد شد. زن‌ها عمیقاً نیاز دارند بدانند که حضورشان در زندگی همسرشان نقشی منحصر به فرد ایفا کرده است و همسرشان هرگز نمی‌خواهد او را از دست بدهد. بیشتر مردها هرگز نمی‌دانند که زن‌ها تا چه حد نیاز دارند احساس ارزشمند بودند کنند و چقدر نیاز دارند احساس کنند که در زندگی‌ شوهرشان تأثیر مثبتی می‌گذارند. این موضوع به ویژه هنگامی صحت پیدا می‌کند که مرد، زن خود را قوی، کاردان و توانمند می‌بیند. چراکه در این گونه مواقع به غلط فرض می‌کند که اعتماد به نفس ظاهری زن به این معناست که احساس خوبی نسبت به خود دارد و دیگر نیازی ندارد بشنود که چقدر زن خوبی است. البته این تصور غلط است و زن‌ها هر قدر هم که موفق، توانمند و کاردان باشند، همواره به تأیید و تحسین از جانب همسرشان نیاز دارند. بسیاری از مردها فکر می‌کنند به مجرد این‌که با زنی پیمان زناشویی بستند و با او ازدواج کردند، زن باید از آن جا به بعد بداند که شوهرش ارزش‌ زیادی برای او قائل است و دیگر نگران چیزی نباشد. این تصور، غلط است. چنان چه قرار باشد زنی احساس ارزشمند بودن بکند به چیزی بیش از تشکیل خانواده با مرد مورد نظرش نیاز دارد. زن‌ها نیاز دارند مردها ارزش و احترامی را که برای آنها قائل‌اند در قالب رفتارها و گفته‌هایشان به آنها نشان دهند. چنان چه می‌خواهید به همسرتان احساس ارزشمند بودن بدهید به این توصیه ها عمل کنید:
الف ـ به او نشان دهید که خوشحالی او اولویت اول شماست.
هنگامی که مردی به همسر خود نشان می‌دهد اولویت اول اوست و این که به خوشحالی و خوشبختی او احترام می‌گذارد، زن به عنوان یک انسان، احساس ارزشمند بودن و عزت نفس می‌‌کند. برای این کار:
ـ سعی کنید چیزهایی را که برای همسرتان اهمیت دارد شناسایی کنید و سپس تلاش کنید تا آن چیزها یا کارها را برایش انجام دهید.
برای نمونه، چنان چه می‌دانید آماده کردن صبحانه برای همسرتان کار مشکلی است سعی کنید خودتان داوطلبانه این کار را انجام دهید. چنانچه می‌دانید همسرتان شیرینی بخصوصی را دوست دارد گاه و بی‌گاه شیرینی دلخواه او را برایش بخرید. چنانچه از تماشای برنامة تلوزیونی بخصوصی لذت می‌برد، حداقل هر از گاهی با او به تماشای آن بنشینید و…
ـ از او بپرسید دوست دارد چه کار کند و این که چه چیزی او را خوشحال می‌کند. مثلاً، از او بپرسید دوست دارد کدام برنامه را تماشا کند، از کدام غذا خوشش می‌آید همان را آماده کند، دوست دارد تعطیلات آخر هفته به خانة کدام یک از اقوام برود و…
ـ برایش وقت بگذارید. برای بودن با همسرتان برنامه‌ریزی کنید، سعی کنید شب‌ها زودتر به خانه بروید، برای گردش یا سفر با همسرتان، وقت اختصاص دهید. نگذارید برای این کار به شما التماس کند. هر آن چه را که در توان دارید به کار ببندید و برایش وقت بگذارید، حتی اگر مقادیرش کم یا کوتاه باشد. مطمئن باشید از هر هدیه‌ای او را خوشحال‌تر خواهید کرد و احساس خاص بودن و ارزشمند بودن بیشتری به او خواهید داد.
ب ـ به او نشان دهید که به او نیاز دارید و برای نظرات و افکار او نیز ارزش قائلید. برای عمل به این توصیه،
ـ به او بگویید که دلتان برای او تنگ شده بود، به کمک او نیاز دارید، و…
ـ اجازه دهید به شما و زندگی شما کمک کند و نقش خود را ایفا نماید.
دربارة مسایل کاری یا امور خانواده و یا هر چیز دیگر از او نظرخواهی کنید. به او نشان دهید که برای او و افکارش ارزش قائل هستید، به نظراتش علاقه‌مند هستید و به آنها اهمیت می‌دهید.
ـ از او کمک بخواهید یا حداقل هنگامی که خودش کمک یا توصیه‌ای ارائه می‌دهند آن را پس نزنید.
ـ از جایگاهی برابر با او رفتار کنید.
از او تشکر نمایید.
او را به خاطر شایستگی هایش تحسین کنید.
ج ـ با او محترمانه برخورد کنید. برای این کار، به او نشان دهید که برایش ارزش و احترام قائلید. درهنگام صحبت با او مودب باشید. هیچ گاه او را مسخره نکنید. در مقابل دیگران، به ویژه بستگان و فامیل او یا خودتان، محترمانه با او برخورد کنید و حرمت او را نگه دارید. بدانید که همسرتان نیز قدر این کار شما را خواهد دانست .
چند نکته کوتاه درباره وظایف مشترک میان زن و شوهر
خواندن یکدیگر با نام دلپسند: هریک از زن و شوهر، باید یکدیگر را با نام یا عنوانی که طرف مقابل می‌پسندد، یا آن را دوست دارد و محبت‌آمیز و محترمانه است، بخواند.
سلام دادن: زن و شوهر باید در سلام کردن به یکدیگر پیشی بگیرند؛ همان کاری که پیامبر(ص) نسبت به همه انجام می‌داد، آن بزرگوار به کودکان هم سلام می‌کرد و کمتر کسی می‌توانست در سلام کردن بر او پیشی بگیرد.
شکست، فرجام خودخواهی: اگر زن و شوهر خواهان خوشبختی‌اند، باید خودبینی و خودخواهی را کنار بگذارند و هریک از آنها برای دیگری شخصیت قائل شده، به او احترام بگذارد. خودخواهی، بی‌اعتنایی و بی‌احترامی به دیگران، دیر یا زود و خواه ناخواه شکست‌آفرین است و شکست در خانواده، پیامدهای بسیار بدتری از شکست در امور شخصی و فردی دارد.
سرانجام به رخ کشیدن دیگری: نه زن باید شوهر خود را با مردان دیگر، که از برخی جهات از شوهر او برترند، بسنجد و آنها را به رخ او بکشد و نه مرد، همسر خود را با زنان دیگر مقایسه کند. این کار، از هریک از آنها که سر بزند، فضای زندگی آنان را آلوده و شاخ و برگ درخت محبت را پژمرده می‌کند.
طرد سخن‌چین: هم زن و هم شوهر، باید از افتادن در دامی که ممکن است سخن‌چینان بدخواه فرا راه آنان بگسترند، بپرهیزند. همیشه کسانی‌اند که هنری جز تفرقه‌افکنی ندارند و درگیری میان زنان و شوهران خواسته آنان است. این شیطان‌های آدم نما، یا نزد مرد می‌روند و از همسر او بدگویی می‌کنند، یا نزد زن می‌روند و از شوهر او بدگویی می‌کنند و یا نزد هر دو می‌روند نزد هریک، بد دیگری را می‌گویند و تا آنها را به جنگ، ستیز و دشمنی با هم و جدایی از یکدیگر نکشانند، دست برنمی‌دارند.
زنان و شوهران، به ویژه در دوران جوانی و ناپختگی باید به هوش باشند و فریب این شیطان‌های خناس را نخورند و با بی‌اعتنایی به آنها، آنان را از خود دور کنند. اینان معمولا با قیافه حق به جانب، زبان چرب و نرم و سخن دل‌سوزانه و نیک‌خواهانه رو می‌آورند، اما خدا می‌داند که چه فتنه‌هایی زیر سر دارند و اگر به آنها میدان داده شود، چه سرنوشت شومی برای زن و شوهر رقم خواهند زد.
پوزش: زن یا شوهر، پس از هربرخورد بدی که خواسته یا ناخواسته از او سر زد، باید از دیگری پوزش بخواهد و دیگری هم باید پوزش او را بپذیرد.
افراد غیرمعصوم همه در معرض خطا و لغزش‌اند، چنان که گناه نیز ممکن است از چنین کسانی سر بزند. هریک از ما، باید چنین باشیم که هرگاه ـ‌خدای ناکرده‌ـ گناهی از ما سر زد، بی‌درنگ توبه کنیم؛ آن هم توبه راستین. اگر برخورد بدی با دیگری داشتیم، هرچه زودتر از او پوزش بخواهیم، آن هم پوزش خواهی از ته دل، چرا که عذرخواهی سر زبانی، نه تنها کافی نیست، بلکه گاهی مانند دست‌انداختن است و بد را بدتر می‌کند، هم‌چنان که توبه زبانی از گناه، هیچ فایده‌ای ندارد.همیشه کسانی‌اند که هنری جز تفرقه‌افکنی ندارند و درگیری میان زنان و شوهران خواسته آنان است.
رازداری: هرگز زن و شوهر نباید راز دیگری را برملا کند، راز همسر خود را (هر رازی؛ جسمی، روحی، روانی، اخلاقی، اقتصادی، مالی، سیاسی و…) فاش کند و آن را به کسی بگوید. هیچ یک از آن دو نباید راز دیگری را حتی به فرزندان خودشان یا به پدر و مادر، برادر، خواهر و حتی دوستان صمیمی خود بگوید.
کمک به یکدیگر: زن و شوهر باید به هم کمک کنند؛ هم کمک در کار و شغلی که هریک بر عهده دارند و هم کمک به رشد و پیشرفت او. کمک کردن نوع نخست روشن است، اما در توضیح نوع دوم باید گفت که هرکسی سلیقه‌ای دارد و براساس آن، آرزو و خواسته‌ای؛ یکی جویای علم و دانش است و دیگری در پی کسب و کار، سومی هنرجو یا هنرمند و چهارمی نویسنده یا معلم یا سیاست‌مدار است.
پروردگار جهانیان، انسان‌ها را با سلیقه‌های گوناگون و کشش‌ها و گرایش‌های مختلف آفریده تا همه نیازمندی‌های مردم فراهم شود و همه چرخ‌ها بچرخد. گوناگونی سلیقه‌ها، خود از نشانه‌های آفریدگاری است که همان گونه که آفریننده جهان است، اداره کننده جهان نیز می‌باشد. هریک از زن یا شوهر، نباید به مخالفت و مبارزه با سلیقه و گرایش دیگری برخیزد، بلکه اگر خواسته او مشروع و قانونی است، باید هم گرایش و سلیقه او را ستایش کند و هم او را در دست‌یابی به آن کمک کند.
مهرورزی: زن و شوهر باید یکدیگر را واقعا دوست داشته باشند و این علاقه‌مندی و دوستی را هر از چندی ابراز کنند. زن باید بداند که شوهرش به مهرورزی او نیاز دارد و این برای او، مانند آب خنک و گوارایی است که در گرمای تفتیده یک روز تابستانی به خسته و تشنه از راه رسیده‌ای بدهند.
اگر ممکن باشد که کتاب «چهل درس زندگی برای زنان و شوهران» را تهیه کرده وبه ایشان هدیه دهید!

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد