۱۳۹۸/۰۱/۲۶
–
۱۴۳۳ بازدید
میدانیم که یکی از مفاهیم اساسی انقلاب استقلال طلبی ان است…ایا میتوانیم بگوییم در عصر مدرن استقلال طلبی حرف نابجایی هست و کشورها و تمدن ها باید با هم در ارتباط باشن؟؟؟؟
رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب پیرامون آزادی، استقلال و سیاست خارجی می فرماید:« … استقلال ملّی به معنی آزادی ملّت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطهگر جهان است. و آزادی اجتماعی بهمعنای حقّ تصمیمگیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همهی افراد جامعه است؛ و این هر دو از جملهی ارزشهای اسلامیاند و این هر دو عطیّهی الهی به انسانهایند و هیچ کدام تفضّل حکومتها به مردم نیستند. حکومتها موظّف به تأمین این دو اند. منزلت آزادی و استقلال را کسانی بیشتر میدانند که برای آن جنگیدهاند. ملّت ایران با جهاد چهلسالهی خود از جملهی آنها است. استقلال و آزادی کنونی ایران اسلامی، دستاورد، بلکه خونآوردِ صدها هزار انسان والا و شجاع و فداکار است؛ غالباً جوان، ولی همه در رتبههای رفیع انسانیّت. این ثمر شجرهی طیّبهی انقلاب را با تأویل و توجیههای سادهلوحانه و بعضاً مغرضانه، نمیتوان در خطر قرار داد. همه -مخصوصاً دولت جمهوری اسلامی- موظّف به حراست از آن با همهی وجودند. بدیهی است که «استقلال» نباید به معنی زندانی کردن سیاست و اقتصاد کشور در میان مرزهای خود، و «آزادی» نباید در تقابل با اخلاق و قانون و ارزشهای الهی و حقوق عمومی تعریف شود….
عزّت ملّی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن: این هر سه، شاخههایی از اصلِ «عزّت، حکمت، و مصلحت» در روابط بینالمللیاند. صحنهی جهانی، امروز شاهد پدیدههایی است که تحقّق یافته یا در آستانهی ظهورند: تحرّک جدید نهضت بیداری اسلامی بر اساس الگوی مقاومت در برابر سلطهی آمریکا و صهیونیسم؛ شکست سیاستهای آمریکا در منطقهی غرب آسیا و زمینگیر شدن همکاران خائن آنها در منطقه؛ گسترش حضور قدرتمندانهی سیاسی جمهوری اسلامی در غرب آسیا و بازتاب وسیع آن در سراسر جهان سلطه.
اینها بخشی از مظاهر عزّت جمهوری اسلامی است که جز با شجاعت و حکمت مدیران جهادی به دست نمیآمد. سردمداران نظام سلطه نگرانند؛ پیشنهادهای آنها عموماً شامل فریب و خدعه و دروغ است. امروز ملّت ایران علاوه بر آمریکای جنایتکار، تعدادی از دولتهای اروپایی را نیز خدعهگر و غیر قابل اعتماد میداند. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آنها با دقّت حفظ کند؛ از ارزشهای انقلابی و ملّی خود، یک گام هم عقبنشینی نکند؛ از تهدیدهای پوچ آنان نهراسد؛ و در همهحال، عزّت کشور و ملّت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحتجویانه و البتّه از موضع انقلابی، مشکلات قابل حلّ خود را با آنان حل کند. در مورد آمریکا حلّ هیچ مشکلی متصوّر نیست و مذاکره با آن جز زیان مادّی و معنوی محصولی نخواهد داشت.»(http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=41673)
بر این اساس مستقل بودن ایران به معنای قطع رابطه با سایر کشورها نبوده بلکه به معنای استقلال کشور در عرصه سیاست خارجی بر اساس منافع ملی و ارزش ها و اصول اسلامی و عدم تعهد به قدرتهای بزرگ و قرار گرفتن به عنوان زیر مجموعه و همسو با سیاست ها و اهداف آنهاست.
زیرا اساساً در دنیای امروز و با توجه نیاز به ارتباط با سایر کشورها ، استقلال به معنای قطع رابطه با سایر کشورها به طور کلی امکان پذیر نیست و ضرورت ها و نیازهای اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی و… ایجاب می کند که کشورها با یکدیگر رابطه و تعامل داشته باشند در این میان رابطه نظام جمهوری اسلامی با سایر کشورها بر اساس احترام متقابل و حفظ عزت و کرامت جامعه اسلامی تنظیم شده است زیرا بر اساس آموزه های دینی نظام اسلامی می تواند با همه کشورهای که در صدد مقابله و مبارزه با آن نبوده و به اصطلاح فقهی محارب محسوب نمی شوند ، بر اساس احترام متقابل رابطه مسالمت آمیز داشته باشد . خداوند متعال به زیبایی روابط حکومت اسلامی با غیر مسلمانان را ترسیم فرموده است . آنجا که می فرماید:« لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ . إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»«خدا شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در امر دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمى کند، چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد.تنها شما را از دوستى کسانى نهى مى کند که در امر دین با شما پیکار کردند، و شما را از خانه هایتان بیرون راندند، یا به بیرون راندن شما کمک کردند از اینکه با آنها دوستى کنید، و هر کس آنها را دوست دارد ظالم و ستمگر است.» ( سوره ممتحنه ، آیه 8-9)
از این رو «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس نفی هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری ، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت های سلطه گر و روابط صلح آمیزمتقابل با دول غیرمحارب استوار است .» ( قانون اساسی ، اصل 152)
در یک نگاه کلی اسلام زندگی مسالمتآمیز همه انسانها را با عقاید متعدد، گرایشهای متنوّع و روش و مَنِشهای مختلف امضا کرده و برای صلح و روابط حسنه در سه حوزه متفاوت برنامه مشخصی را ارائه نموده است .
1- در حوزه ایمانی و اسلامی مسلمانان ؛ مانند آیه « اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَةٌ فَاَصلِحوا بَینَ اَخَوَیکُم»( سوره حجرات ، ایه 10) و آیاتی که مؤمنان و مسلمانان را به سِلم، صلح و صفا فرا میخواند و از هرگونه تفرقه داخلی بازمیدارد تا بر اساسِ « اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم»( سوره فتح ، آیه 29) با مهربانی زیر سایه اسلام، زندگی مسالمتآمیزی داشته باشند، و اگر کسی در حوزه اسلامی به داعیه مؤمن بودن با مؤمنان دیگر درگیر شود و اختلاف ایجاد کند، قرآن کریم دیگران را موظف کرده است که او را مهار و آن اختلاف را برطرف کنند.
2- در حوزه موحدان عالم؛ خدای سبحان در قرآن کریم موحدانِ عالم و صاحبان مذاهب را به کلمه توحید فراخوانده است که همان اصل مشترک میان آنهاست، تا در پرتو توحید زندگی مسالمتآمیزی داشته باشند «یاَهلَ الکِتبِ تَعالَوا اِلی کَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وبَینَکُم اَلاَّنَعبُدَ اِلاَّ اللّهَ ولانُشرِکَ بِهِ شیئاً…».( سوره آل عمران ، آیه 64) این اتحاد، میان فرزندان حضرت آدم(علیهالسلام) و مؤمنان به حضرت ابراهیم(علیهالسلام) و پیامبران بعد از اوست.
3- در حوزه جوامع بشری (وحدت جهانی)؛ خدای سبحان، اعتقاد کافران و مشرکانی را که به جامعه اسلامی آسیبی نمیرسانند و توطئه نمیکنند، مبغوض دانسته است؛ ولی مسلمانان را نهی نمیکند که با آنان زندگی مسالمتآمیز داشته باشند و با آنها به نیکی و عدالت رفتار کنند، چون خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد «لایَنهکُمُ اللّهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقتِلوکُم فِی الدّینِ ولَم یُخرِجوکُم مِن دیرِکُم اَن تَبَرّوهُم وتُقسِطوا اِلَیهِم اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ المُقسِطین» ( سوره ممتحنه ، آیه 8)(جوادی آملی , عبد الله , تفسیر تسنیم , قم: مرکز نشر اسراء ,1385 ج10, ص282-286)
عزّت ملّی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن: این هر سه، شاخههایی از اصلِ «عزّت، حکمت، و مصلحت» در روابط بینالمللیاند. صحنهی جهانی، امروز شاهد پدیدههایی است که تحقّق یافته یا در آستانهی ظهورند: تحرّک جدید نهضت بیداری اسلامی بر اساس الگوی مقاومت در برابر سلطهی آمریکا و صهیونیسم؛ شکست سیاستهای آمریکا در منطقهی غرب آسیا و زمینگیر شدن همکاران خائن آنها در منطقه؛ گسترش حضور قدرتمندانهی سیاسی جمهوری اسلامی در غرب آسیا و بازتاب وسیع آن در سراسر جهان سلطه.
اینها بخشی از مظاهر عزّت جمهوری اسلامی است که جز با شجاعت و حکمت مدیران جهادی به دست نمیآمد. سردمداران نظام سلطه نگرانند؛ پیشنهادهای آنها عموماً شامل فریب و خدعه و دروغ است. امروز ملّت ایران علاوه بر آمریکای جنایتکار، تعدادی از دولتهای اروپایی را نیز خدعهگر و غیر قابل اعتماد میداند. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آنها با دقّت حفظ کند؛ از ارزشهای انقلابی و ملّی خود، یک گام هم عقبنشینی نکند؛ از تهدیدهای پوچ آنان نهراسد؛ و در همهحال، عزّت کشور و ملّت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحتجویانه و البتّه از موضع انقلابی، مشکلات قابل حلّ خود را با آنان حل کند. در مورد آمریکا حلّ هیچ مشکلی متصوّر نیست و مذاکره با آن جز زیان مادّی و معنوی محصولی نخواهد داشت.»(http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=41673)
بر این اساس مستقل بودن ایران به معنای قطع رابطه با سایر کشورها نبوده بلکه به معنای استقلال کشور در عرصه سیاست خارجی بر اساس منافع ملی و ارزش ها و اصول اسلامی و عدم تعهد به قدرتهای بزرگ و قرار گرفتن به عنوان زیر مجموعه و همسو با سیاست ها و اهداف آنهاست.
زیرا اساساً در دنیای امروز و با توجه نیاز به ارتباط با سایر کشورها ، استقلال به معنای قطع رابطه با سایر کشورها به طور کلی امکان پذیر نیست و ضرورت ها و نیازهای اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی و… ایجاب می کند که کشورها با یکدیگر رابطه و تعامل داشته باشند در این میان رابطه نظام جمهوری اسلامی با سایر کشورها بر اساس احترام متقابل و حفظ عزت و کرامت جامعه اسلامی تنظیم شده است زیرا بر اساس آموزه های دینی نظام اسلامی می تواند با همه کشورهای که در صدد مقابله و مبارزه با آن نبوده و به اصطلاح فقهی محارب محسوب نمی شوند ، بر اساس احترام متقابل رابطه مسالمت آمیز داشته باشد . خداوند متعال به زیبایی روابط حکومت اسلامی با غیر مسلمانان را ترسیم فرموده است . آنجا که می فرماید:« لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ . إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»«خدا شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در امر دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمى کند، چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد.تنها شما را از دوستى کسانى نهى مى کند که در امر دین با شما پیکار کردند، و شما را از خانه هایتان بیرون راندند، یا به بیرون راندن شما کمک کردند از اینکه با آنها دوستى کنید، و هر کس آنها را دوست دارد ظالم و ستمگر است.» ( سوره ممتحنه ، آیه 8-9)
از این رو «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس نفی هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری ، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت های سلطه گر و روابط صلح آمیزمتقابل با دول غیرمحارب استوار است .» ( قانون اساسی ، اصل 152)
در یک نگاه کلی اسلام زندگی مسالمتآمیز همه انسانها را با عقاید متعدد، گرایشهای متنوّع و روش و مَنِشهای مختلف امضا کرده و برای صلح و روابط حسنه در سه حوزه متفاوت برنامه مشخصی را ارائه نموده است .
1- در حوزه ایمانی و اسلامی مسلمانان ؛ مانند آیه « اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَةٌ فَاَصلِحوا بَینَ اَخَوَیکُم»( سوره حجرات ، ایه 10) و آیاتی که مؤمنان و مسلمانان را به سِلم، صلح و صفا فرا میخواند و از هرگونه تفرقه داخلی بازمیدارد تا بر اساسِ « اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم»( سوره فتح ، آیه 29) با مهربانی زیر سایه اسلام، زندگی مسالمتآمیزی داشته باشند، و اگر کسی در حوزه اسلامی به داعیه مؤمن بودن با مؤمنان دیگر درگیر شود و اختلاف ایجاد کند، قرآن کریم دیگران را موظف کرده است که او را مهار و آن اختلاف را برطرف کنند.
2- در حوزه موحدان عالم؛ خدای سبحان در قرآن کریم موحدانِ عالم و صاحبان مذاهب را به کلمه توحید فراخوانده است که همان اصل مشترک میان آنهاست، تا در پرتو توحید زندگی مسالمتآمیزی داشته باشند «یاَهلَ الکِتبِ تَعالَوا اِلی کَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وبَینَکُم اَلاَّنَعبُدَ اِلاَّ اللّهَ ولانُشرِکَ بِهِ شیئاً…».( سوره آل عمران ، آیه 64) این اتحاد، میان فرزندان حضرت آدم(علیهالسلام) و مؤمنان به حضرت ابراهیم(علیهالسلام) و پیامبران بعد از اوست.
3- در حوزه جوامع بشری (وحدت جهانی)؛ خدای سبحان، اعتقاد کافران و مشرکانی را که به جامعه اسلامی آسیبی نمیرسانند و توطئه نمیکنند، مبغوض دانسته است؛ ولی مسلمانان را نهی نمیکند که با آنان زندگی مسالمتآمیز داشته باشند و با آنها به نیکی و عدالت رفتار کنند، چون خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد «لایَنهکُمُ اللّهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقتِلوکُم فِی الدّینِ ولَم یُخرِجوکُم مِن دیرِکُم اَن تَبَرّوهُم وتُقسِطوا اِلَیهِم اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ المُقسِطین» ( سوره ممتحنه ، آیه 8)(جوادی آملی , عبد الله , تفسیر تسنیم , قم: مرکز نشر اسراء ,1385 ج10, ص282-286)