خانه » همه » مذهبی » امر به معروف و نهی از منکر زبانی

دانلود کتاب های امتحان شده

امر به معروف و نهی از منکر زبانی


امر به معروف و نهی از منکر زبانی

۱۳۹۷/۰۵/۰۹


۱۳۸۷ بازدید

من عضو مجمع رهروان امربه معروف ونی ازمنکر هستم. می خواهم نظرمرجع خودم رهبرعزیزم را درمورد تذکرلسانی گروهی درخیابان بدانم چه حکمی دارد؟ آیا اینکه میگویند درست نیست و باعث بدبینی به اسلام می شود دلیل ترک امربه معروف می شود؟

امر به معروف و نهی از منکر باید با رعایت ادب و احترام و انتخاب الفاظ ملایم انجام پذیرد، یکی از مهمترین مسائلی که در امر به معروف و نهی از منکر در مرتبه قولی و مرحله تذکر لسانی ، به عنوان عاملی موثر در افزایش تاثیر و تعمیق نفوذ سخن آمر و ناهی در مخاطب ، باید مورد توجه و عنایت آمرین به معروف و ناهیان از منکر باشد، ولی متاسفانه مورد غفلت و کم توجهی اکثر افرادی که به امر به معروف و نهی از منکر می پردازند، قرار دارد.در شیوه تذکر لسانی منظور نظر رهبری هم این است که بگویی و رد شوی. البته مهم است که چه کسی می‌گوید و چگونه.
نمایندگانی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای پادشاهان ایران و روم فرستادند؛ از منظر ظاهری، خوش‌سیما، رشید، خوش‌خلق، سخنور و باطناً دارای طبع بلند بودند. این گزینش دلیل دارد. باید دعوت‌کننده به خیر، در خیابان از این ویژگی‌ها بهره‌مند باشند.
امر به معروف و نهی از منکر وظیفه‌ای عمومی است که باید انجام شود. حالا اینکه به صورت سازماندهی‌شده انجام شود یا فردی، فرق چندانی ندارد. او در این‌باره به «قانون» می‌گوید: «اینکه به صورت سازماندهی‌شده انجام می‌شود به این معنا نیست که هر کسی بخواهد دست به اقدام بزند و تنشی به وجود آورد و برای همین بعضی‌ها نهی از منکر را قبول نمی‌کنند. کسانی که این کار را انجام می دهند باید بدانند که امر به معروف و نهی از منکر هم قوانینی دارد. این‌طور نیست که هرکسی از هرجا رسید بیاید و تذکر بدهد.»
قانون امر به معروف و نهی از منکر اگر وجود خارجی هم نداشت بازهم مردم باتوجه به وظیفه دینی‌شان، هرگز دست از امر به معروف و نهی از منکر برنمی‌داشتند. البته تنها باید تذکر لسانی صورت گیرد نه برخورد فیزیکی. مردم یا قبول می‌کنند یا نمی کنند. نباید برخورد فیزیکی‌ای صورت گیرد.
کسی که امر به معروف می‌کند باید سرشناس باشد، کسی باشد که همه او را بشناسند، حرفش را قبول داشته باشند که اگر حرفی می‌زند برداشت غلطی از آن صورت نگیرد. اگر رساله ها را بخوانیم متوجه می‌شویم که امر به معروف به معنای زور گفتن نیست.
می‌گویند اگر پدری می‌خواهد به دخترش حرفی بزند که ممکن است دختر آن را نپذیرد یا برداشت اشتباه کند بهتر است مادرش آن را بگوید چون ارتباط بهتری با دختر دارد و راحت‌تر می‌تواند حرف‌هایش را بزند. هر کسی نمی‌تواند امر به معروف کند. مخصوصا اگر فردی که مورد امر به معروف قرار می‌گیرد برداشت غلط کرده و آن را فضولی تلقی کند، امر به معروف در اینجا اشتباه است.» در کشوری که اسلام حکومت می‌کند یعنی آزادی بیشتر از هرجای دنیاست: «اسلام می‌گوید نباید در زندگی کسی تفحص کرد.
امر به معروف کردن، کسی را می‌خواهد که خودش بسیار پاک و سالم باشد. زمانی که امام در فرانسه به سر می‌برد، مردم در ایران داشتند سینماها را آتش می‌زدند. یک‌بار در جمعی که چهار نفر دیگر هم حضور داشتند از امام خواستند به مردم فتوا دهد که سینماها را آتش نزنند چون بیت المال است. امام فرمودند مردم می‌دانند که سینماها جزو بیت المال است و نیازی نیست ما به آنها بگوییم. به مسلمان چیزی را باید گفت که نمی‌داند؛ مثلا اگر کسی مسلمان است و می‌داند باید حجابش را رعایت کند و نمازش را بخواند ولی این کارها را نمی‌کند دیگر نیازی نیست ما چیزی به او بگوییم.»
هرگز سعی در ایجاد تغییر ناگهانی و با برخوردهای تند و عجولانه نداشته باشید. از بحث و جدل با آنها جداً خوداری کنید. با خدمت صادقانه و رفتار صمیمانه باید سعی در جلب اعتماد آنها نمود. مواظب باشید تذکر دادن به آنها با فاصله انجام گیرد و به‌گونه ای این کار را انجام دهید که منجر به عصبانیت و از کوره در رفتن آنها نشود زیرا در این صورت تأثیر سخن از بین می رود و جوّ ناراحتی و ستیز ایجاد می شود. سعی کنید مطالب را به نقل از روایات و سخن بزرگان و یا روحانی مسجد محله و افراد دیگری که مورد اعتماد آنهاست به آنان منتقل کنید و مستقیماً وارد عمل نشوید.
باتوجه به حساسیت مردم در برابر اقدامات نسنجیده ؛ اگر یک عده بخواهند به روش نادرست از منکری نهی کنند؛ مطمئن باشند نه‌تنها آن منکر برطرف نخواهد شد که هیچ، بلکه یک موج مخرب شکل می‌گیرد که افکار جامعه را نسبت به این دو فریضه الهی منفی می‌کند.
باید رفتار آمربه‌ معروف و ناهی از منکر سنجیده، متین و مناسب باشد. طوری که یک انسان جاافتاده رفتار می‌کند.
مردم باید ببینند که ستاد به منازل شهروندان سر می‌زند؛ به دردهای مردم می‌رسد و فقط گروهی که در خیابان امر یا نهی کنند، نیست. نباید اجازه دهیم امر به معروف و نهی از منکر در سطح مردمی از تذکر لسانی فراتر برود چرا که مشکلاتی برای جامعه ایجاد خواهد کرد.
آن‌چه انتظارات از طرح امر به معروف و نهی از منکر است این است که ایرادات ساختاری که باعث شده موضوع امر به معروف و نهی از منکر نتواند در سطح جامعه اجرایی شود،‌ برطرف شود. موضوع بعدی، فراگیرشدن امر به معروف و نهی از منکر در جامعه است. امروزه امر به معروف و نهی از منکر در یک فضای حداقلی در سطح جامعه اجرا می‌شود. شرایط به جایی رسیده که کسانی که امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند نه تنها حمایت نمی‌شوند بلکه با آن‌ها برخورد می‌شود. نمونه آن هم شهید خلیلی است که ما باید تأسف بخوریم با کسی که در جامعه اسلامی امر به معروف و نهی از منکر می‌کند برخورد شود و او به شهادت برسد.
مردم فقط در همان حد تذکر لسانی؛ یعنی ما نباید اجازه دهیم مردم از فضای تذکر لسانی جلوتر بروند چون مشکلاتی در جامعه ایجاد می‌شود. شهید خلیلی تذکر لسانی دادند اما در مقابلش کسی که داشت منکر انجام می‌داد با کسی که تذکر لسانی می‌داد برخورد کرد. تلاش ما این است که قانون این مساله را در نظر بگیرد که اگر انجام دهنده منکر یا ترک‌کننده معروف با تذکر لسانی اصلاح رفتار نکند، چه کسی باید ورود پیدا کند و این کار را انجام دهد.
***اهمیت امربه معروف ونهی ازمنکر: خوبان عالم آمران به معروف بوده اند.
1. وجوب امر به معروف؛
وَ لْتَکنْ مِنْکمْ أُمَّةٌ یدْعُونَ إِلَی الْخَیرِ وَ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ أُولئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ(آل عمران104)
2. دستور امر به معروف کردن به فرزندان؛
یا بُنَی أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکرِ(لقمان17)
3. امر به معروف از اوصاف پیامبراکرم (ص):
الَّذِینَ یتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِی الأُْمِّی الَّذِی یجِدُونَهُ مَکتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الإِْنْجِیلِ یأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکرِ(اعراف157)
4. امر به معروف از اوصاف اهل کتاب واقعی؛
لَیسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْکتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ یتْلُونَ آیاتِ اللّهِ آناءَ اللَّیلِ وَ هُمْ یسْجُدُونَ یؤمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْیوْمِ الآْخِرِ وَ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ(آل عمران113-114)
5. امر به معروف از اوصاف مجاهدان ومؤمنان؛
وَ الْمُؤمِنُونَ وَ الْمُؤمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ(توبه71)
إِنَّ اللّهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیقْتُلُونَ وَ یقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الإِْنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیعِکمُ الَّذِی بایعْتُمْ بِهِ وَ ذلِک هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ التّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السّائِحُونَ الرّاکعُونَ السّاجِدُونَ الآْمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النّاهُونَ عَنِ الْمُنْکرِ(توبه111-112)
6. از نشانه های حکومت اسلامی؛
الَّذِینَ إِنْ مَکنّاهُمْ فِی الأَْرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکرِ(حج / 41)
و لله عاقبة الامور(حج41).
7. نهی از معروف وامر به منکر از اوصاف منافقین؛
الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمُنْکرِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ (توبه67).
8. ضرورت موافقت عمل با گفتار در امر به معروف
وَ ما أُرِیدُ أَنْ أُخالِفَکمْ إِلی ما أَنْهاکمْ عَنْهُهود88
9. بهترین امت؛
کنْتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ(آل عمران110)
نرم افزار ((توشه تبلیغ)) /حجت الاسلام قرائتی
***مراحل سه گانه نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر دو تا واجب است منتهی اول امر به معروف است قرآن همیشه امر به معروف را قبل از نهی از منکر آورده “یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ” بعد گفته “وَیَنْهَاهُمْ عَن الْمُنکَرِ” یعنی همیشه خوبیها قبل از بدیها است این خودش اصل است دوم امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه مال همه است که آدم توی قلبش بدش بیاید از بد یک کسی که گناه می کند او را تحقیر کن قرآن می فرماید خلافکاری را که دیدی “وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ” عبس / 38 یعنی عبوس، اینکه می گویند حضرت عباس، عبوس یعنی گنهکاری را که دیدید لبخند نزنید خوب این است یعنی در مقابل گناه لبخند بزنی شریک هستی کف بزنی شریک هستی امام سجاد (علیه السلام) می فرماید خدایا اگر جنایتکار وارد شد پیش پای او گفتم برپا گناه کرده ام، برای ستمگر چرا بلند شدی؟ خدا رحمت کند امام را آن زمانی که صدام هنوز رئیس جمهور نشده بود در نجف مراسمی بود حضرت امام بود صدام وارد شد خوب صدام آن زمان نفر دوم عراق بود بعداً نفر اول عراق شد همه بلند شدند امام نشست گفت این جنایتکار است.
دوات ستمگر را مرکب بریزی گناه است حتی شترهایش را به هارون الرشید اجاره داده بود امام فرمود گناه کرده ای گفت چرا؟ گفت دوست داری هارون الرشید ستمگر زنده بماند کرایه شترها را به تو بدهد؟ گفت آره، گفت همین مقدار که دوست داری ستمگر زنده بماند گناه کرده ای. مثلاً آدم دست کند توی کیسه اش پول در بیاورد چقدر طول می کشد؟ دو سه ثانیه، امام فرمود اگر این مقدار راضی باشی که ستمگر زنده بماند به مقداری که دست بکند توی جیبش پول را بدهد به شما بعد بمیرد همین دو ثانیه ای که راضی هستی ستمگر زنده بماند گناه کرده ای یعنی از نظر قلبی راضی به حتی یک گناه از یک نفر نباید باشیم لااقل واجب این است نسبت به کسی که گناه می کند حداقل عبوس کنیم. چون این دختری که خودش را درست می کند می خواهد جوانها به او نگاه کنند اگر یک روز جوانهای ایران تصمیم بگیرند هر دختری که خودش را آرایش کرده آمده خودش را نشان بدهد همچین کنند چون این دختر می داند که کسی به او نگاه نمی کند می گوید پس برای کی آرایش بکنم ؟
می گویند یک بچه ای رفت اقتصاد بخواند سر کلاس استاد اقتصاد، گفت آقا شما حرف می زنید ما حرف های شما را می فهمیم دلیلی نیست که این لامپها روشن باشد چراغها را خاموش کنید توی تاریکی هم حرفهای شما را می فهمیم گفتند خیلی خوب لامپ ها را خاموش می کنیم یک مرتبه دیدند این پسر دارد لخت می شود گفتند چرا لخت می شوی گفت آخر لباس پوشیده ام که مردم نبینند وقتی اتاق تاریک است و استاد مرا نمی بیند برای چی لباسها را بپوشم استهلاک دارد استاد گفت بلند شو برو تو اقتصاد دان هستی چون اصلش تو نیازی به درس اقتصاد نداری.
آن دختری که خودش را درست می کند می خواهد به او نگاه کنند اگر دید مردم از او تنفر دارند یک کسی یک خانه مجلل می سازد توی یک شهری توی یک روستایی همه… اگر چهار نفر که آمدند بروند به این آقایی که خانه شیک دارد روشان را برگرداندند به او سلام نکنند این دیگر خانه قشنگ نمی سازد همین قیافه ها پدر آدم را در می آورد اصلاً سکوت . زمان شاه در اهواز یک راهپیمایی شد هیچ مرگ بر شاه هم نمی گفتند همینطور راه می رفتند رئیس ساواک اهواز آمد گفت یک فحش بدهید لااقل ما راحت شویم شما سکوتتان پدر ما را در می آورد پس یک مرحله از امر به معروف این است که ما قلباً از همه بدیها بدمان بیاید یعنی در قلب.
دومین مرحله با زبان است که این کار را نکن سومین مرحله با قدرت است مرحله قلبی بر همه واجب است این مرحله بر همه لازم است، مرحله زدن بر همه لازم نیست. چون اگر بزن بزن باشد او می زند این هم می زند. مملکت چی می شود! ببینید یک ماشینی که منکر انجام می دهد یعنی خیابان یک طرفه است این ماشین دارد از آنطرف می آید یک وظیفه ای همه شوفر تاکسی ها دارند که همه چراغ بزنند که چرا خلاف می آیی این یک وظیفه است که مال قلب است بوق زدن مال زبان است یک چیز هم که از این ماشین های پلیس بیاید و ببیند و جریمه کند پس یک بوق داریم که همه باید بوق بزنند یک چراغ داریم همه باید چراغ بزنند یک جریمه داریم که کار همه نیست امر به معروف یک شرایط این چنینی دارد.
نرم افزار بلاغ -1383/12/13 ؛حجة الاسلام محسن قرائتی
***تشبیهاتی در بیان اهمیت امر به معروف؛
1. دریای بزرگ
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤمِنِینَ(ع):إِلَّا کنَفْثَةٍ فِی بَحْرٍ لُجِّی[.نهج البلاغة، حکمت 374].
2. چراغ نورانی
امر به معروف: مثل چراغی که همه خیر را روشن می کند مثل خونی که در تمام رگ ها است.
3. لزوم دفع بلای عمومی
قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیمَ(ع):بِحَقٍّ أَقُولُ لَکمْ إِنَّ الْحَرِیقَ لَیقَعُ فِی الْبَیتِ الْوَاحِدِ فَلَا یزَالُ ینْتَقِلُ مِنْ بَیتٍ إِلَی بَیتٍ حَتَّی تَحْتَرِقَ بُیوتٌ کثِیرَةٌ إِلَّا أَنْ یسْتَدْرَک الْبَیتُ الْأَوَّلُ فَیهْدَمَ مِنْ قَوَاعِدِهِ فَلَا تَجِدَ فِیهِ النَّارُ مَعْمَلًا وَ کذَلِک الظَّالِمُ الْأَوَّلُ لَوْ یؤخَذُ عَلَی یدَیهِ لَمْ یوجَدْ مِنْ بَعْدِهِ إِمَامٌ ظَالِمٌ فَیأْتَمُّونَ بِهِ کمَا لَوْ لَمْ تَجِدِ النَّارُ فِی الْبَیتِ الْأَوَّلِ خَشَباً وَ أَلْوَاحاً لَمْ تُحْرِقْ شَیئاً[تحف العقول، ص504].
حضرت مسیح(ع): اگر آتشی که در خانه ات افتاده خاموش نشود همه خانه را می سوزاند.
قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیمَ(ع):بِحَقٍّ أَقُولُ لَکمْ مَنْ نَظَرَ إِلَی الْحَیةِ تَؤمُّ أَخَاهُ لِتَلْدَغَهُ وَ لَمْ یحَذِّرْهُ حَتَّی قَتَلَتْهُ فَلَا یأْمَنُ أَنْ یکونَ قَدْ شَرِک فِی دَمِهِ[تحف العقول، ص504].
اگر دیدید ماری به سوی انسان می رود و فریاد نکشید و مار او را نیش بزند و بکشد، در قتل او شریک هستید.
مثل کسی که قسمت خود را در کشتی در وسط دریا سوراخ می کند.[کنز، ج3، ص82].
مثال کسی که ترک کند نهی از منکر را مثل کسی است که مجروح را در کنار جاده رهاکند.[کنز، ج3، ص70].
4. پیروزی عمومی
قَالَ الصَّادِقُ(ع):لَیسَ مِنْ بَاطِلٍ یقُومُ بِإِزَاءِ الْحَقِّ إِلَّا غَلَبَ الْحَقُّ الْبَاطِلَ وَ ذَلِک قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ “بلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْباطِلِ فَیدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ” (انبیاء-18)[کافی، ج8، ص242]./ حجت الاسلام قرائتی / امر به معروف و نهی از منکر ص 836
***فلسفه امر به معروف و نهی از منکر:
والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر … توبه / 71
مردان و زنان با ایمان ولی ّ(و یار و یاور) یکدیگرند، امر به معروف، و نهی از منکر می کنند.
آیه از اینجا شروع می شود که می فرماید: “مردان و زنان با ایمان دوست و ولیّ و یار و یاور یکدیگرند” درباره ی منافقان کلمه ی اولیاء، ذکر نشده بود بلکه جمله ی بعضهم من بعض که دلیل بر وحدت هدف و هماهنگی صفات و کردار است به چشم می خورد، اشاره به اینکه “منافقان” هر چند در صف واحدی قرار دارند و گروههای مختلفشان در مشخصات و برنامه ها شریکند روح مودت و ولایت در میان آنها وجود ندارد، و هرگاه منافع شخصی آنان به خطر بیافتد حتی به دوستان خود خیانت خواهند کرد، به همین دلیل در آیه 14 سوره ی حشر: “تحسبهم جمیعا و قلوبهم شتّی” (آنها را متحد فکر می کنی در حالی که دلهایشان پراکنده است)
بعد از بیان حال منافقین حال عامه ی مؤمنین را بیان می کند و می فرماید: “مردان و زنان باایمان اولیای یکدیگرند” تا منافقین بدانند نقطه ی مقابل ایشان مؤمنین هستند که مردان و زنانشان با همه ی کثرت و پراکندگی افرادشان همه در حکم یک تن واحدند، به همین جهت بعضی از ایشان امور بعضی دیگر را عهده دار می شوند. و به همین جهت است که هر کدام دیگری را به معروف امر می کند و از منکر نهی می نماید. آری، به خاطر ولایت داشتن ایشان در امور یکدیگر است- آنهم ولایتی که تا کوچکترین افراد اجتماع راه دارد- که به خود اجازه می دهند هر یک دیگری را به معروف وا داشته و از منکر باز دارد.
و فی التهذیب باسناده عن صفوان بن مهران قال: قلت لابی عبدالله علیه السلام تأتینی المراة المسلمة قد عرفتنی بعملی و اَعرفها باسلامها لیس لها محرم فأحملها؟ قال: فاحملها فان المؤمن محرم للمؤمنة. ثم تلاهذه الایة: “والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض”.
(و در تهذیب به سند خود از صفوان بن مهران آورده که گفت: به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم زن مسلمان نزد من می آید، او مرا به شغلم (چاپادار) می شناسد و من او را به مسلمانی می شناسم و او محرمی ندارد، آیا او را حمل بکنم؟ فرمود: عیب ندارد، حمل کن زیرا مؤمن برای زن مؤمن محرم است، آنگاه این آیه را تلاوت نمود: “المؤمنونَ و المؤمناتُ بَعضُهُم اَولیاءُ بعض”) ( پاورقی: 1 ترجمه روایت از تفسیرالمیزان ج 9، ص 455، )
پیام ها 1- مؤمنان در جامعه اسلامی نسبت به یکدیگر حق ولایت ونظارت همراه با محبت دارند و بی تفاوت نیستند (بعضهم اولیاء بعض).
2- امر به معروف و نهی از منکر بر همه مردان و زنان با ایمان واجب است (المؤمنون و المؤمنات یأمرون، ینهون)
4- امر و نهی در سایه ی محبت و ولایت قابل اجرا است (اولیاء، یأمرون)
8- کسانی که دیگران را به کارهای خوب دعوت می کنند، باید خود نیز اهل عمل باشند(یأمرون، یقیمون الصلوة، یؤتون الزکوة)
تفسیر نمونه و 4739- تفسیر المیزان و 1528 / آیت الله مکارم شیرازی و علامه طباطبایی /جلد: 8-9-5/ صفحه: 36و455،347
*ره آورد و آثارامر به معروف و نهی از منکر :
1. تربیتی؛
1. تشویق نیکان و تنبیه بدان
قَالَ أَمِیرُ المُؤمِنِینَ(ع):إنَّ فِی ذَلِک تَزْهِیداً لِأَهْلِ الْإِحْسَانِ فِی الْإِحْسَانِ وَ تَدْرِیباً لِأَهْلِ الْإِسَاءَةِ عَلَی الْإِسَاءَةِ[نهج البلاغة، نامه53].
2. بهترین جامعه؛
قال رسول الله(ص):لَا تَزَالُ أُمَّتِی بِخَیرٍ مَا أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکرِ وَ تَعَاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوَی فَإِذَا لَمْ یفْعَلُوا ذَلِک نُزِعَتْ مِنْهُمُ الْبَرَکاتُ وَ سُلِّطَ بَعْضُهُمْ عَلَی بَعْضٍ وَ لَمْ یکنْ لَهُمْ نَاصِرٌ فِی الْأَرْضِ وَ لَا فِی السَّمَاءِ[وسائل الشیعة، ج16، ص123].
3. انسانیت انسان؛
قَالَ أَمِیرُ المُؤمِنِینَ(ع):مَنْ لَمْ یعْرِفْ بِقَلْبِهِ مَعْرُوفاً وَ لَمْ ینْکرْ مُنْکراً قُلِبَ فَجُعِلَ أَعْلَاهُ أَسْفَلَهُ وَ أَسْفَلُهُ أَعْلَاهُ[نهج البلاغة، حکمت 375].
4. ردّ ظلم؛
فَعَقَرُوا النّاقَةَ[اعراف / 77].
با این که یک نفر بود.
قَالَ أَمِیرُ المُؤمِنِینَ(ع):من استحسن قبیحا کان شریکا فیه[کشف الغمة، ج2، ص349].
5. حفظ ارزش ها؛
اگر امر به معروف نشود، ارزش ها ضد ارزش می شود.
قال الصادق (ع): “قَالَ النَّبِی (ص) کیفَ بِکمْ إِذَا فَسَدَتْ نِسَائُکمْ وَ فَسَقَ شَبَابُکمْ وَ لَمْ تَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ تَنْهَوْا عَنِ الْمُنْکرِ” فَقِیلَ لَهُ وَ یکونُ ذَلِک یا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَقَالَ:” نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِک کیفَ بِکمْ إِذَا أَمَرْتُمْ بِالْمُنْکرِ وَ نَهَیتُمْ عَنِ الْمَعْرُوفِ” فَقِیلَ لَهُ یا رَسُولَ اللَّهِ وَ یکونُ ذَلِک قَالَ نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِک کیفَ بِکمْ إِذَا رَأَیتُمُ الْمَعْرُوفَ مُنْکراً وَ الْمُنْکرَ مَعْرُوفاً”[کافی، ج5، ص59]./ نرم افزار ((توشه تبلیغ)) حجت الاسلام قرائتی
مواظب باشید نهی از منکر نسبت به کسی جایز و واجب است که آن شخص مومن است و به آن موردی که می خواهید نهی کنید یا امر کنید اعتقاد دارد ولی از روی غفلت انجام نداده به کسی که به کل ایمان ندارد و اعتقادی به آن مورد ندارد نهی و امر کردن خطا است و وجوبی ندارد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

درباره admin

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

تازه ترین ها