ترندنیوز مطالب مذهبی+آموزشی+سرگرمی+خبری
۱۳۹۸/۱۰/۱۵
–
۵۲۵ بازدید
۱۲. ایا تنها اسلام ایرانیان بعد از انقلاب اسلامی اسلام ناب است ایا دیگر مسلمانان جهان که در کشور های غیر از ایران از عربستان تا مالزی، اندونزی، مصر، لیبی، و… هستند اسلام ناب ندارند ایا مسلمانان ایران قبل از انقلاب اسلامی اسلام ناب نداشتند؟ ایا مرادتان این است که تنها تشیع ایرانیان اسلام ناب است بقیه مسلمانان اهل نجات نیستند؟ ایا این انحصار گرایی با شعار وحدت که ایران خود را منادی ان می‌داند سازگار است؟
1.اسلام ناب، اسلامی است که در سطح معرفتی و برنامه ریزی بر مبانی و منابع اصیل اسلام استوار بوده و از هر گونه انحراف و تحریف در امان است. قرآن کریم و سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام به عنوان جانشینان ایشان، به روشنی نمایانگر معیارها و شاخصه های محوری اسلام ناب است.
اسلام ناب در برابر اسلام التقاطی و اسلام آمریکایی قرار دارد که از مبانی و اصول اسلام فاصله گرفته و تنها ظاهر و پوسته اسلام را حفظ نموده است. در اسلام التقاطی که از سوی برخی از روشنفکران غرب زده دنبال می شود، تلاش می شود تا به نوعی با محور قرار دادن مبانی و مدل های غربی در حوزه های مختلف از حوزه مسائل نظری و فکری گرفته تا حوزه های اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و… اسلام را با آن هماهنگ نشان دهند، در حالی که تار و پود مبانی تمدن غربی آنچنان باسکولاریسم، لیبرالیسم و اومانیسم تنیده شده که نمی توان با حفظ آن، مبانی اسلام را حفظ نمود.
اسلام آمریکایی نیز اسلامی است که از حقایق اسلام اصیل و ناب فاصله داشته و تنها پوسته ای ظاهری و خالی از محتوای حقیقی اسلام را با خود همراه داشته , اسلامی که دیانت را جدای از سیاست انگاشته و مبارزه و قیام برعلیه مستکبران را بر نتافته و با دشمنان براحتی کنار آمده و سازش می نمود و بر تحجر و خمودی استوار است.
در برابر اسلام ناب که دیانت و سیاست را در هم آمیخته و مبارزه و مقابله با مستکبران و دفاع از ستم دیدگان را از اهداف خود دانسته و بر پویایی و پیشرفت استوار است.
حضرت امام بر اساس مبانی اسلامی، اسلام ناب را «اسلام مستضعفین , اسلام رنجدیدگان تاریخ , اسلام عارفان مبارزه جو , اسلام پاک طینتان عارف و اسلام آمریکایی را اسلام سرمایه داری , اسلام مستکبرین , اسلام مرفهین بی درد , اسلام منافقین , اسلام راحت طلبان , اسلام فرصت طلبان» معرفی نمودند.( صحیفه نور , ج20, ص 194, پیام مرحوم امام به مناسبت انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی )
مقام معظم رهبری نیز در یک بیان جامع و زیبا به ویژگیهای اسلام ناب و اسلام آمریکایی این گونه اشاره نمودند:« در انقلاب اسلامی، اسلام کتاب و سنت، جایگزین اسلام خرافه و بدعت، اسلام جهاد و شهادت،جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت، اسلام تعبد و تعقل، جایگزین اسلام التقاط و جهالت , اسلام دنیا و آخرت ، جایگزین اسلام دنیاپرستی یا رهبانیت ، اسلام علم و معرفت، جایگزین اسلام تحجر و غفلت ، اسلام دیانت و سیاست، جایگزین اسلام بی بند و باری و بی تفاوتی ، اسلام قیام و عمل ، جایگزین اسلام بی حالی و افسردگی ، اسلام فرد و جامعه، جایگزین اسلام تشریفاتی و بی خاصیت ، اسلام نجات بخش محرومین ، جایگزین اسلام بازیچه دست قدرتهای و خلاصه اسلام ناب محمدی (ص) ، جایگزین اسلام آمریکایی گردید.» ( حدیث ولایت ، ج4، ص 249و250)
آیا اسلامی که با نظام سلطه و مستکبران نه تنها کنار آمده ، بلکه با آنها ارتباط دوستانه برقرار می نماید، با وجود نهی صریح قرآن کریم« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَتُرِیدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطَانًا مُبِینًا»( سوره نساء آیه 144) اسلام ناب و مورد پذیرش خداوند خواهد بود؟
آیا اسلامی که بر خلاف آیه صریح« ولن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاٌ» ( سوره نساء آیه 141) کفار و دشمنان اسلام را بر کشورهای خود مسلط ساخته و وابستگی کامل به آنان پیدا نموده، اسلام ناب خواهد بود؟
آیا اسلامی که در برابر ظلم به مسلمانان سکوت اختیار کرده با آنکه پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله می فرماید: مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادِی یا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم»( وسائل الشیعه، ج 15، ص 141) شایسته نام مسلمانی است؟
آیا اسلامی که پیامبر اکرم و پیروان ایشان را « اشداء علی الکفار رحماء بینهم»( سوره فتح آیه 29) معرفی می نماید، با رویه ای که امروز برخی از کشورهای به ظاهر مسلمان در پیش گرفته اند، قابل انطباق است و چنین اسلامی، اسلام ناب است؟
همچنین آیا اسلامی که مسلمانان را به وحدت و انسجام دعوت می نماید «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» ( سوره آل عمران، آیه 103) با اختلاف افکنی برخی کشورها میان مسلمانان و توطئه هایی که علیه کشورهای اسلامی انجام می دهند، قابل انطباق است؟
2. قضاوت در مورد اینکه مسلمان جهان کدام دارای اسلام ناب هستند و کدام نیستند، باید بر اساس مبانی اسلامی و قرآن کریم و سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله صورت بگیرد.
3. قبل از انقلاب اسلامی با توجه به حاکمیت رژیم پهلوی و سیاست های ضد دینی آن از یکسو و وابستگی به قدرتهای بزرگ و عدم استقلال و فقدان عزت و کرامت، ایرانیان از اسلام ناب و اصیل محروم بودند. انقلاب اسلامی، دین را به عرصه سیاسی اجتماعی برگرداند و حاکمیت دین را تحقق بخشید و به دنبال ترسیم الگویی بر اساس اسلام ناب برآمد.
4. انقلاب اسلامی گر چه انقلابی شیعی است، اما از آغاز تا به امروز رویکرد وحدت میان مسلمانان و انسجام میان آنان را در برابر دشمنان دنبال نموده است. انقلاب اسلامی با نگاهی فرا مکتبی بیشترین حمایت ها از فلسطین و محور مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی را داشته است. جمهوری اسلامی هیچگاه خود را حق مطلق ندانسته و سایر کشورهای اسلامی را نفی نکرده ، بلکه آنان را ضمن پذیرش اختلاف های فکری و نظری به انسجام و وحدت در برابر دشمن مشترک فرا خوانده و می خواند.
وحدت اسلامی به معنای یکی شدن مذاهب نیست. این وحدت نه شدنی است و نه منظور داعیان این وحدت است. وحدت به معنای نادیده گرفتن اختلافات و شیعه شدن سنی، یا سنی شدن شیعه نیست.مقصود از وحدت اسلامی همبستگی مسلمانان و اتحاد پیروان مذاهب گوناگون با وجود اختلافات مذهبی، در برابر دشمنان اسلام و بی‌گانگان است.معنای صحیح وحدت شیعه و اهل سنت این است که با توجه به اینکه بین دو مذهب مشترکات بسیاری است، دو گروه باید بر محور این مشترکات به هم نزدیک شوند؛ برای حفظ و تعالی اسلام با همدیگر همکاری و همیاری داشته باشند؛ چراکه هر دو دشمن واحدی دارند. دشمنان اسلام، دشمنان هر دو مذهب هستند. در برابر این دشمنان و برای جلوگیری از سوء استفاده آنان از اختلافات باید در مقابل آنها بر وجوه اشتراک خود تکیه کنند، تا بتوانند بر دشمنان اسلام که دشمن مشترک شیعه و سنی هستند، از خود دفاع کنند.شیعه و سنی، قرن‌‌های طولانی است که در مسائل گوناگون اختلاف نظر دارند و این امر، گاه از سوی فتنه انگیزان مایۀ گسست‌‌ها، بلکه نزاع‌‌های فراوان در تاریخ شده است، و بی‌گمان، یکی از عللِ ضعف مسلمانان در حال حاضر در برابر هجمۀ استعمار غرب، همین امر بوده است.شیعه و سنی هر دو مسلمان و در اعتقادات، احکام، اخلاق و … دارای مشترکات زیادی هستند، البته اختلاف‌هایی هم دارند که انکار شدنی نیست، اما این اختلاف‌ها نباید منجر به خصومت و دشمنی شود و به اساس اتحاد و برادری اسلامی ضربه وارد سازد. علامه شرف الدین می‌گوید: «سیاست سبب جدایی شیعه و سنی شد، همو نیز باید سبب اتحاد شیعه و سنی شود»(شرف الدین، عبد الحسین، اجتهاد در مقابل نص، ترجمه، دوانی، علی، کتابخانه بزرگ اسلامی، 1396ق، ص 8)منظور این است که سیاست استعماری و دسیسه‌های بی‌گانگان فرق اسلامی و از جمله شیعه و سنی را از هم جدا کرده است، باید سیاست اسلامی به منظور مقابله با دشمن مشترک نیز آنها را به هم پیوند دهد.
مقام معظم رهبری فرمودند: «وحدت یعنی همین که پیروان این دو مذهب با هم برادر باشند و احساس برادری کنند؛ نه این که شیعه، سنی و سنی، شیعه بشود. نه، مراد از وحدت این نیست؛ بلکه وحدت به معنای احساس برادری است و همین که هر طرفی احساس کند که دیگری هم مسلمان است و حق اسلامی او را بر گردن خود احساس کند و متقابلاً او هم به همین ترتیب عمل نماید.( بیانات در دیدار جمعی از روحانیون حوزه‌های علمیه اهل سنت؛ 5/10/68)
اسلام ناب در برابر اسلام التقاطی و اسلام آمریکایی قرار دارد که از مبانی و اصول اسلام فاصله گرفته و تنها ظاهر و پوسته اسلام را حفظ نموده است. در اسلام التقاطی که از سوی برخی از روشنفکران غرب زده دنبال می شود، تلاش می شود تا به نوعی با محور قرار دادن مبانی و مدل های غربی در حوزه های مختلف از حوزه مسائل نظری و فکری گرفته تا حوزه های اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و… اسلام را با آن هماهنگ نشان دهند، در حالی که تار و پود مبانی تمدن غربی آنچنان باسکولاریسم، لیبرالیسم و اومانیسم تنیده شده که نمی توان با حفظ آن، مبانی اسلام را حفظ نمود.
اسلام آمریکایی نیز اسلامی است که از حقایق اسلام اصیل و ناب فاصله داشته و تنها پوسته ای ظاهری و خالی از محتوای حقیقی اسلام را با خود همراه داشته , اسلامی که دیانت را جدای از سیاست انگاشته و مبارزه و قیام برعلیه مستکبران را بر نتافته و با دشمنان براحتی کنار آمده و سازش می نمود و بر تحجر و خمودی استوار است.
در برابر اسلام ناب که دیانت و سیاست را در هم آمیخته و مبارزه و مقابله با مستکبران و دفاع از ستم دیدگان را از اهداف خود دانسته و بر پویایی و پیشرفت استوار است.
حضرت امام بر اساس مبانی اسلامی، اسلام ناب را «اسلام مستضعفین , اسلام رنجدیدگان تاریخ , اسلام عارفان مبارزه جو , اسلام پاک طینتان عارف و اسلام آمریکایی را اسلام سرمایه داری , اسلام مستکبرین , اسلام مرفهین بی درد , اسلام منافقین , اسلام راحت طلبان , اسلام فرصت طلبان» معرفی نمودند.( صحیفه نور , ج20, ص 194, پیام مرحوم امام به مناسبت انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی )
مقام معظم رهبری نیز در یک بیان جامع و زیبا به ویژگیهای اسلام ناب و اسلام آمریکایی این گونه اشاره نمودند:« در انقلاب اسلامی، اسلام کتاب و سنت، جایگزین اسلام خرافه و بدعت، اسلام جهاد و شهادت،جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت، اسلام تعبد و تعقل، جایگزین اسلام التقاط و جهالت , اسلام دنیا و آخرت ، جایگزین اسلام دنیاپرستی یا رهبانیت ، اسلام علم و معرفت، جایگزین اسلام تحجر و غفلت ، اسلام دیانت و سیاست، جایگزین اسلام بی بند و باری و بی تفاوتی ، اسلام قیام و عمل ، جایگزین اسلام بی حالی و افسردگی ، اسلام فرد و جامعه، جایگزین اسلام تشریفاتی و بی خاصیت ، اسلام نجات بخش محرومین ، جایگزین اسلام بازیچه دست قدرتهای و خلاصه اسلام ناب محمدی (ص) ، جایگزین اسلام آمریکایی گردید.» ( حدیث ولایت ، ج4، ص 249و250)
آیا اسلامی که با نظام سلطه و مستکبران نه تنها کنار آمده ، بلکه با آنها ارتباط دوستانه برقرار می نماید، با وجود نهی صریح قرآن کریم« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَتُرِیدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطَانًا مُبِینًا»( سوره نساء آیه 144) اسلام ناب و مورد پذیرش خداوند خواهد بود؟
آیا اسلامی که بر خلاف آیه صریح« ولن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاٌ» ( سوره نساء آیه 141) کفار و دشمنان اسلام را بر کشورهای خود مسلط ساخته و وابستگی کامل به آنان پیدا نموده، اسلام ناب خواهد بود؟
آیا اسلامی که در برابر ظلم به مسلمانان سکوت اختیار کرده با آنکه پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله می فرماید: مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادِی یا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم»( وسائل الشیعه، ج 15، ص 141) شایسته نام مسلمانی است؟
آیا اسلامی که پیامبر اکرم و پیروان ایشان را « اشداء علی الکفار رحماء بینهم»( سوره فتح آیه 29) معرفی می نماید، با رویه ای که امروز برخی از کشورهای به ظاهر مسلمان در پیش گرفته اند، قابل انطباق است و چنین اسلامی، اسلام ناب است؟
همچنین آیا اسلامی که مسلمانان را به وحدت و انسجام دعوت می نماید «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» ( سوره آل عمران، آیه 103) با اختلاف افکنی برخی کشورها میان مسلمانان و توطئه هایی که علیه کشورهای اسلامی انجام می دهند، قابل انطباق است؟
2. قضاوت در مورد اینکه مسلمان جهان کدام دارای اسلام ناب هستند و کدام نیستند، باید بر اساس مبانی اسلامی و قرآن کریم و سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله صورت بگیرد.
3. قبل از انقلاب اسلامی با توجه به حاکمیت رژیم پهلوی و سیاست های ضد دینی آن از یکسو و وابستگی به قدرتهای بزرگ و عدم استقلال و فقدان عزت و کرامت، ایرانیان از اسلام ناب و اصیل محروم بودند. انقلاب اسلامی، دین را به عرصه سیاسی اجتماعی برگرداند و حاکمیت دین را تحقق بخشید و به دنبال ترسیم الگویی بر اساس اسلام ناب برآمد.
4. انقلاب اسلامی گر چه انقلابی شیعی است، اما از آغاز تا به امروز رویکرد وحدت میان مسلمانان و انسجام میان آنان را در برابر دشمنان دنبال نموده است. انقلاب اسلامی با نگاهی فرا مکتبی بیشترین حمایت ها از فلسطین و محور مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی را داشته است. جمهوری اسلامی هیچگاه خود را حق مطلق ندانسته و سایر کشورهای اسلامی را نفی نکرده ، بلکه آنان را ضمن پذیرش اختلاف های فکری و نظری به انسجام و وحدت در برابر دشمن مشترک فرا خوانده و می خواند.
وحدت اسلامی به معنای یکی شدن مذاهب نیست. این وحدت نه شدنی است و نه منظور داعیان این وحدت است. وحدت به معنای نادیده گرفتن اختلافات و شیعه شدن سنی، یا سنی شدن شیعه نیست.مقصود از وحدت اسلامی همبستگی مسلمانان و اتحاد پیروان مذاهب گوناگون با وجود اختلافات مذهبی، در برابر دشمنان اسلام و بی‌گانگان است.معنای صحیح وحدت شیعه و اهل سنت این است که با توجه به اینکه بین دو مذهب مشترکات بسیاری است، دو گروه باید بر محور این مشترکات به هم نزدیک شوند؛ برای حفظ و تعالی اسلام با همدیگر همکاری و همیاری داشته باشند؛ چراکه هر دو دشمن واحدی دارند. دشمنان اسلام، دشمنان هر دو مذهب هستند. در برابر این دشمنان و برای جلوگیری از سوء استفاده آنان از اختلافات باید در مقابل آنها بر وجوه اشتراک خود تکیه کنند، تا بتوانند بر دشمنان اسلام که دشمن مشترک شیعه و سنی هستند، از خود دفاع کنند.شیعه و سنی، قرن‌‌های طولانی است که در مسائل گوناگون اختلاف نظر دارند و این امر، گاه از سوی فتنه انگیزان مایۀ گسست‌‌ها، بلکه نزاع‌‌های فراوان در تاریخ شده است، و بی‌گمان، یکی از عللِ ضعف مسلمانان در حال حاضر در برابر هجمۀ استعمار غرب، همین امر بوده است.شیعه و سنی هر دو مسلمان و در اعتقادات، احکام، اخلاق و … دارای مشترکات زیادی هستند، البته اختلاف‌هایی هم دارند که انکار شدنی نیست، اما این اختلاف‌ها نباید منجر به خصومت و دشمنی شود و به اساس اتحاد و برادری اسلامی ضربه وارد سازد. علامه شرف الدین می‌گوید: «سیاست سبب جدایی شیعه و سنی شد، همو نیز باید سبب اتحاد شیعه و سنی شود»(شرف الدین، عبد الحسین، اجتهاد در مقابل نص، ترجمه، دوانی، علی، کتابخانه بزرگ اسلامی، 1396ق، ص 8)منظور این است که سیاست استعماری و دسیسه‌های بی‌گانگان فرق اسلامی و از جمله شیعه و سنی را از هم جدا کرده است، باید سیاست اسلامی به منظور مقابله با دشمن مشترک نیز آنها را به هم پیوند دهد.
مقام معظم رهبری فرمودند: «وحدت یعنی همین که پیروان این دو مذهب با هم برادر باشند و احساس برادری کنند؛ نه این که شیعه، سنی و سنی، شیعه بشود. نه، مراد از وحدت این نیست؛ بلکه وحدت به معنای احساس برادری است و همین که هر طرفی احساس کند که دیگری هم مسلمان است و حق اسلامی او را بر گردن خود احساس کند و متقابلاً او هم به همین ترتیب عمل نماید.( بیانات در دیدار جمعی از روحانیون حوزه‌های علمیه اهل سنت؛ 5/10/68)
