۱۳۹۷/۰۱/۲۱
–
۸۷۴ بازدید
آیا در بهشت حجاب وجود دارد ؟ منظورم به اجبار و سبک زندگى دنیا هست.
پوشش برای زنان و مردان جزو زیباییها، و برهنگی در تمام جوامع دنیا حتی جوامعی که به دین و آیین الهی معتقد نیستند، ناپسند است؛ لذا اینگونه نیست که تنها دلیل ما برای حجاب و پوشش، دفع فساد باشد که اگر مسئله فساد در بهشت منتفی است، در نتیجه حجاب نیز چنین است.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستادیم که اندام شما را میپوشاند و مایه زینت شما است؛ اما لباس پرهیزگارى بهتر است! اینها [همه] از آیات خدا است، تا متذکّر [نعمتهاى او] شوند!».[1]اما در ارتباط با پوشش در بهشت در قرآن آمده است:
1ـ «خداوند کسانى را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، در باغهایى از بهشت وارد میکند که از زیر درختانش نهرها جارى است؛ آنان با دستبندهایى از طلا و مروارید زینت میشوند؛ و در آنجا لباسهایشان از حریر است. ». [2]2ـ «در آن باغهاى بهشتى، زنانى هستند که جز به همسران خود عشق نمیورزند؛ و هیچ انس و جنّ پیش از اینها با آنان تماس نگرفته است … حوریانى که در خیمههاى بهشتى مستورند».[3]از این آیات استفاده میشود که در بهشت مسئله حجاب و پوشش مطرح است، ولی حد آن از این آیات معلوم نمیشود.
روایاتی نیز وجود دارد که ناظر به محفوظ ماندن زنان از نگاه دیگران در بهشت است:
حلبى میگوید از امام صادق(ع) پرسیدم که تفسیر عبارت قرآنی «خَیْراتٌ حِسان » [4] چیست؟ فرمود مقصود زنان خوب مؤمنه و عارفه است. وی میگوید گفتم: تفسیر آیه «حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی الْخِیام » چیست؟ فرمود: مقصود حوریه هایی است که پیوسته پرده نشین به سر برده اند، در میان خیمه هایى از درّ و یاقوت و مرجان [5].
اما در ارتباط با اینکه در بهشت قلب منحرفی وجود ندارد؛ چرا چنین حجابی در آنجا نیز برقرار است؟! شاید بتوان گفت که در دنیا نیز حجاب، تنها برای جلوگیری از چشم ناپاک نیست و در آخرت هم شاید این حجاب، دلایل دیگری داشته باشد!
امروزه حجاب حداقلی در تمام دنیا به عنوان زینت به شمار میآید و شاید حجاب بهشتیان از باب زینت باشد.
گفتنی است، تصوری که ما نسبت به بهشت داریم این است که مردان و زنان در آنجا مانند دنیا، در مجامع عمومی و خیابانها سرگردانند و دائماً در معرض دید دیگران به سر میبرند. اما واقعیت این است که نمیتوان چنین تصوری را صحیح دانست، بلکه هر یک از مؤمنان با همسران بهشتی در خانهها و باغهای بهشتی به حمد و تسبیح خداوند مشغولاند.
پی نوشت ها:
[1]. اعراف، 26.
[2] حج، 23.
[3] رحمن، 56 و 72.
[4] الرحمن، 70
[5] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 156، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستادیم که اندام شما را میپوشاند و مایه زینت شما است؛ اما لباس پرهیزگارى بهتر است! اینها [همه] از آیات خدا است، تا متذکّر [نعمتهاى او] شوند!».[1]اما در ارتباط با پوشش در بهشت در قرآن آمده است:
1ـ «خداوند کسانى را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، در باغهایى از بهشت وارد میکند که از زیر درختانش نهرها جارى است؛ آنان با دستبندهایى از طلا و مروارید زینت میشوند؛ و در آنجا لباسهایشان از حریر است. ». [2]2ـ «در آن باغهاى بهشتى، زنانى هستند که جز به همسران خود عشق نمیورزند؛ و هیچ انس و جنّ پیش از اینها با آنان تماس نگرفته است … حوریانى که در خیمههاى بهشتى مستورند».[3]از این آیات استفاده میشود که در بهشت مسئله حجاب و پوشش مطرح است، ولی حد آن از این آیات معلوم نمیشود.
روایاتی نیز وجود دارد که ناظر به محفوظ ماندن زنان از نگاه دیگران در بهشت است:
حلبى میگوید از امام صادق(ع) پرسیدم که تفسیر عبارت قرآنی «خَیْراتٌ حِسان » [4] چیست؟ فرمود مقصود زنان خوب مؤمنه و عارفه است. وی میگوید گفتم: تفسیر آیه «حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی الْخِیام » چیست؟ فرمود: مقصود حوریه هایی است که پیوسته پرده نشین به سر برده اند، در میان خیمه هایى از درّ و یاقوت و مرجان [5].
اما در ارتباط با اینکه در بهشت قلب منحرفی وجود ندارد؛ چرا چنین حجابی در آنجا نیز برقرار است؟! شاید بتوان گفت که در دنیا نیز حجاب، تنها برای جلوگیری از چشم ناپاک نیست و در آخرت هم شاید این حجاب، دلایل دیگری داشته باشد!
امروزه حجاب حداقلی در تمام دنیا به عنوان زینت به شمار میآید و شاید حجاب بهشتیان از باب زینت باشد.
گفتنی است، تصوری که ما نسبت به بهشت داریم این است که مردان و زنان در آنجا مانند دنیا، در مجامع عمومی و خیابانها سرگردانند و دائماً در معرض دید دیگران به سر میبرند. اما واقعیت این است که نمیتوان چنین تصوری را صحیح دانست، بلکه هر یک از مؤمنان با همسران بهشتی در خانهها و باغهای بهشتی به حمد و تسبیح خداوند مشغولاند.
پی نوشت ها:
[1]. اعراف، 26.
[2] حج، 23.
[3] رحمن، 56 و 72.
[4] الرحمن، 70
[5] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 156، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.