خانه » همه » مذهبی » بر کناری اسدالله لاجوردی

بر کناری اسدالله لاجوردی


بر کناری اسدالله لاجوردی

۱۳۹۷/۰۲/۱۵


۱۰۱۲ بازدید

طبق اطلاعاتی که در برخی منابع خودی، مثل کتاب خاطرات مرحوم هاشمی رفسنجانی، آمده است، در سال ۱۳۶۳، آقای موسوی اردبیلی فعالیتهای آقای اسد الله لاجوردی را محدود می کنند و سپس ایشان تحت فشار شورای عالی قضایی قرار گرفت و در نهایت در بهمن ماه همین سال برکنار شد و شخص دیگری جایگزین ایشان گردید. دلیل این کار و برکناری آقای لاجوردی چه بود؟

مطابق اظهارت متعدد گروهک ها و جریان های مسأله دار درونی که با رفتار اسلامی و مقتدرانه شهید لاجوردی، مجال هیچ گونه فعالیتی نداشتند، با فشارهای بسیاری که از سوی باند سید مهدی هاشمی وارد ساختند، برای برکناری اش می‌کوشیدند. همانند اظهارات مهندس جولایی که می گوید :
” لاجوردی اهل استعفا نبود ، مجموعه هایی که با این نوع فعالیت کردن شهید لاجوردی مخالف بودند و توان تحمل ایشان را نداشتند شهید لاجوردی را از دادستانی بر کنار کردند ..” ایشان در توضیح علت این برکناری ، در ادامه ی صحبت های خود می گوید : ” مرتب به ایشان دستور می دادند که آقا این فرد را آزاد کن … و این با اخلاق شهید لاجوردی سازگاری نداشت . دیدگاه آقای لاجوردی این بود که بگذارید ده سال در این زندان را ببندم و شما پایه های این مملکت و حکومت را مستحکم کنید ، من خودم پس از این ده سال در زندان ها را باز می کنم و می گویم بیاید بروید و مطمئن باشید آنها اصلاح شده از زندان می روند .”
اما از آنجایی که دلیلی برای برکناری لاجوردی وجود نداشت ، عده ای از منافقین و مخالفان شروع به جو سازی کردند و با گزارش های ساختگی و خلاف واقع سعی کردند علیه لاجوردی شایعه سازی کنند .
برای مثال مادر یک زندانی منافق نزد شهید بهشتی شکایت کرد که هنگام ملاقات ، پسرش را با انگشتان سیاه شده و ناخن های کشیده دیده است . شهید بهشتی معمار دستگاه قضایی حکومت اسلامی در تماسی با لاجوردی از او می خواهد ترتیبی داده شود تا هر دوی آنها به همراه شهید کچویی و مادر زندانی با منافق مورد نظر ملاقات کنند . در این ملاقات کذب صحبت های آن زن آشکار و حقیقت دسیسه سازی وی روشن می شود .
از این نمونه جو سازی ها و گزارش های دروغین فراوان است ، شایعاتی که گاهی تا حد یک شوخی احمقانه مبتذل به نظر می رسید (5) و همه ی آنها تنها سعی در خراب کردن چهره ی لاجوردی داشت .(http://www.habilian.ir/fa/16.html)
گروهک ها و جریان های مسأله دار درونی که با رفتار اسلامی و مقتدرانه او، مجال هیچ گونه فعالیتی نداشتند، با فشارهای بسیاری که از سوی باند سید مهدی هاشمی وارد ساختند، برای برکناری اش می‌کوشیدند.
یکی از نزدیکان شهید می‌گوید: فشارها از سوی شورای عالی قضایی وقت درباره استعفای آقای لاجوردی بسیار زیاد بود؛ اما ایشان هرگز زیر بار استعفا نمی‌رفت و البته امام هم به ایشان فرموده بودند که استعفا ندهید، اما در هر صورت شهید لاجوردی را سال 1363 از کار برکنار کردند.
در همین رابطه، آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی نیز در کتاب خاطرات سال 63 خود به این امر اشاره می‌کند که امام از برکناری آقای لاجوردی _ که بدون آگاهی ایشان بوده است _ ناراحت گردیدند.
روزشمار پیش رو، می تواند سند جالبی باشد برای اعمال فشارهایی که بر اسدالله لاجوردی ـ دیده بان بصیر انقلاب ـ می شد تا دادستانی را ترک کند.
سه شنبه ۱۸ فروردین ۱۳۶۳
… عصر رئیس جمهور به منزل آمدند و … احمد آقا هم به ما ملحق شد. درباره [وزارت] اطلاعات بحث شد؛ قرار شد به فکر وزیر صالح باشیم و برای رفع اختلاف آقای اسدلله لاجوردی [دادستان انقلاب تهران] با اطلاعات سپاه هم از آقای لاجوردی بخواهیم همان اختیارات گذشته سپاه را تا رسیدن به انجام کار [تأسیس] وزارت اطلاعات به آنها برگرداند…
دوشنبه۱۷اردیبهشت ۱۳۶۳
… مسئولان اطلاعات سپاه برای استمداد در همکاری با [آقای اسدالله لاجوردی] دادستان انقلاب تهران آمدند…
یکشنبه۱۳ خرداد۱۳۶۳
… عصر آقای اسدالله لاجوردی [دادستان انقلاب تهران] و مسئولان اطلاعات سپاه آمدند. برای هماهنگ شدن در کار اطلاعات مشکل این است که دادستانی تهران کار اطلاعاتی می کند. با مذاکرات طولانی قرار شد با [تشکیل] کمیته ای مشترک [امور اطلاعاتی را] هماهنگ کند…
چهارشنبه۲۰ تیر۱۳۶۳
… شب با سران قوا مهمان آقای [موسوی] اردبیلی [رئیس دیوان عالی کشور] بودیم. درباره شهریه گرفتن از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی٬ مشورت و پذیرفته شد. آقای [موسوی] اردبیلی خبر محدود کردن اختیارات آقای [اسدالله] لاجوردی [دادستان انقلاب تهران] در امور زندان ها را داد…
یکشنبه۳۱ تیر ۱۳۶۳
… در وقت تنفس٬ نماینده زرتشتی ها ـ که از اروپا برگشته ـ از تبلیغات فراوان دشمنان علیه انقلاب گفت و چاره های مناسب با افکار و مصالح خود پیشنهاد داد. ظهر در دفترم آقای کامیار نماینده ارومیه آمد؛ از اختلافات روحانیت استان آذربایجان غربی شاکی بود. آقای احمد قدیریان آمد و برای حمایت آقای [اسدالله] لاجوردی ـ که برای تعدیل وضع زندان ها تحت فشار شورای عالی قضایی قرار گرفته ـ کمک می خواست…
سه شنبه ۲ مرداد۱۳۶۳
… آقای اسدالله لاجوردی و همکارانش [در دادستانی انقلاب تهران] آمدند؛ از فشار شورای عالی قضایی برای تضعیف او٬ برای آزاد کردن زندانیان گروهک ها گله داشت و کمک می خواست. در مورد محاکمه بعضی متهمان در رابطه با پرونده [انفجار در دفتر] نخست وزیری مشورت کرد. امام رسیدگی به این پرونده را به آقای یوسف صانعی، دادستان کل کشور محول کرده اند…
سه شنبه ۶ شهریور۱۳۶۳
… حاج امد آقا آمد و گفت آقای [اسدالله] لاجوردی خدمت امام رسیده و از این که می خواهند [اداره امور] زندان ها و اطلاعات را از ایشان بگیرند، شکایت داشته و اعلام خطر کرده است؛ ولی امام تأکید کرده اند که تسلیم قانون باشد و فقط مسئولیت دادستانی [انقلاب تهران] را داشته باشد و زندان ها را تحویل شورای سرپرستی زندان ها و اطلاعات [دادستانی] را هم تحویل وزیر اطلاعات بدهد، ولی او ناراضی رفته است… عصر آقای [محمدی] ری شهری وزیر جدید اطلاعات آمد. از اقداماتش در زمینه آغاز کار وزارت اطلاعات گفت…
پنجشنبه ۸ شهریور ۱۳۶۳
… اول شب٬ آقای بهزاد نبوی آمد. از اینکه [اسدالله] لاجوردی دادستان انقلاب تهران دوستانش را به خاطر تعقیب پرونده انفجار [ساختمان] نخست وزیری بازداشت کرده است٬ سخت ناراحت پریشان بود. معتقد بود خطی برخورد شده و می خواهند خرده حساب ها را صاف کنند. گفتم خودتان در مجلس گفتید که این پرونده را تعقیب کنند و نامه نوشتید. قرار شد با شورای عالی قضایی صحبت شود که عادلانه برخورد کنند. آقای علی تهرانی [کارمند نخست وزیری] که از اول تاکنون بازداشت بوده، مطالبی گفته که شک و تردید به وجود آمده است…
چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۶۳
… آقای بهزاد نبوی همراه آقای [محمد امین] سازگارا آمد. سازگارا شرح ماجرای بازداشت و آزادی اش را داد. در رابطه با انفجار ساختمان نخست وزیری از ایشان بازجویی شده است. سپس با دستور امام با دو سه نفر دیگر آزاد شده اند. قرار شد بازجویی [از متهمین] در محیط خارج [از زندان] انجام شود که بوی باند بازی و حرکت سیاسی را نداشته باشد و مسئولان را به صرف آنها بدنام نکنند…
چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۳۶۳
شب با سران دیگر قوا مهمان رئیس جمهور بودیم. درباره برنامه های صدا و سیما٬ جنگ٬ مسافرت نخست وزیر به ترکیه و آلمان شرقی٬ مالیات ها٬ دادگاه ها٬ تعویض آقای [اسدالله] لاجوردی [دادستان انقلاب تهران]٬ شورای عالی انقلاب فرهنگی و موارد دیگر بحث شد…
سه شنبه ۲ بهمن ۱۳۶۳
عصر٬ گروهی از همکاران آقای [اسدالله] لاجوردی آمدند و از تصمیم عزل ایشان از دادستانی انقلاب تهران ناراحت بودند؛ گفتم شورای عالی قضایی می گوید که ایشان تمکین به قانون و تصمیم های شورا ندارد.
پنجشنبه ۴ بهمن ۱۳۶۳
شب رئیس جمهور تلفن کردند و از برنامه کانال دوم که در گزارش وضع آیت الله خوانساری بد عمل کرده، گله داشتند. آقای [علی] رازینی که به تازگی به جای آقای [اسدالله] لاجوردی [به دادستانی انقلاب تهران] منصوب شده آمد، نگران است و از من کمک می خواست که به آقای لاجوردی بگویم که شغلی مثل معاونت آقای صانعی دادستان [کل کشور] را بپذیرد که رفتن ایشان انعکاس بدی نداشته باشد.
چهارشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۶۳
پیش از ظهر احمد آقا آمد. درباره مسائل روز مذاکره شد٬ از جمله اظهار ناراحتی آیت الله منتظری از سخنان امام؛ هرچند همه [سخنان ایشان] پخش نشده و گفتند امام از عزل آقای [اسدالله] لاجوردی [دادستان انقلاب تهران] بی اطلاع بوده و راضی نیستند.
(خاطرات روزشمار: کتاب «به سوی سرنوشت» کارنامه و خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۳
به نقل از :http://www.tabnak.ir/fa/news/115289)
همچنین ر.ک: https://www.mashreghnews.ir/news/175011

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد