طلسمات

خانه » همه » مذهبی » توبه از به گناه انداختن دیگران

توبه از به گناه انداختن دیگران


توبه از به گناه انداختن دیگران

۱۳۹۷/۰۱/۲۱


۹۶۸ بازدید

با سلام
۱-می خواستم نحوه ی توبه از گناه کبیره ی اشاعه فحشا و به گناه انداختن دیگران بدانم چراکه من مدت ها حدود آ بین ۱ تا ۲ سال در سایت ها و وبلاگ ها به انتشار انیمیشن و فیلم های ضد اخلاقی و ضد اسلامی می پرداختم و محتوای بدی را در سایت قرار می دادم و حال خواهان توبه هستم
۲-آیا برای توبه باید سایت اخلاقی و دینی بسازم و به انتشار محتوای اسلامی مشغول بشوم؟با تشکر
لطف کنید نظر آیت الله سیستانی و مکارم شیرازی و جناب رهبری تا ان شاءالله بری الذمه شوم با تشکر

مقدمه
یکی از مسائلی که پس ازانجام گناه ممکن است فرد با آن مواجه باشد، احساس پلیدی و ناپاکی است که به شدت به آن مشغولیت ذهنی پیدا کرده و به مرور زمان دچار یک وسواس فکری می شوند، به گونه ای که خود را در افکار و تصاویر ناپاکی غرق می بینند و در اثر این احساس ناپاکی و پلیدی، دست به اقدامات بی فایده و بعضا خطرناک می زنند، در حالی که اینگونه نیست و خدای مهربان هرگز نظام این عالم را به گونه ای قرار نداده است و خود نیز اینگونه برخورد نمی کند که فردی به دلیل انجام یک گناه تا ابد دچار ناپاکی و عذاب گردد، بلکه اگر فردی به گناهی آلوده گردد، و پس از آن توبه حقیقی نماید، مانند فردی است که گناه نکرده است پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله)می فرماید : «التائب من الذنب کمن لا ذنب له- توبه کننده از گناه همانند کسی است که گناهی نکرده است» (بحار ج 2 ص 154) و حتی خدای مهربان گناهان او را تبدیل به ثواب کرده و در نامه اعمال او ثبت می نماید.
الف ) یاس و ناامیدی از حربه های شیطان
مساله مهم دیگری که در چنین شرایطی ممکن است برای فرد پیش آید، یاس و ناامیدی می باشد، که این از حربه های اصلی شیطان بوده، به گونه ای که به شدت در دل فرد وسوسه می کند و آینده را در نظر او سیاه و تاریک جلوه می دهد. در چنین وضعیتی فرد باید بداند، درست است که گرفتار گناه بزرگی شده و صحیح است که در وضعیت بغرنجی به سر می برد، اما چنین فردی در آخر دنیا و در انتهای راه نیست، بلکه تا انسان زنده است، امکان جبران گذشته، پیشرفت، و حرکت به سوی سعادت را دارد و هیچ وقت و هیچ وضعیتی برای رشد و تعالی دیر نیست.
ب ) توبه و تبدیل گناهان به نیکیها
خداوند در سوره فرقان آیه 70 و 71 مى فرماید: (الّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَاولئِکَ یُبَدِّلِ اللَّهُ سَیِّئاتِهِم حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً وَ مَن تابَ وَ عَمِلَ صالَحاً فَأِنَّهُ یَتُوبُ الَى اللَّهِ مَتاباً) مگر کسى که توبه کند وایمان آورد و کار شایسته کند، پس خداوند بدى هایشان را به نیکى ها تبدیل مى کند و خدا همواره آمرزنده مهربان است و هر کس توبه کند و کار شایسته انجام دهد، در حقیقت به سوى خداوند با حالتى توبه گر و خاص باز مى گردد.
این آیه، علاوه بر آن که بیانگر این حقیقت است که خداوند، چهره هاى زشت و آلوده به گناهان را به چهره نیکى (که حالت ندامت، تضرع و شرمندگى است) تبدیل مى کند، با لفظ (متاباً) به این واقعیت و نکته لطیف و ظریف اشاره دارد کسى که در زندگى گناهى نموده و سپس توبه کرده است، برگشت خاصى دارد که خداوند روى آن حساب مى کند. برگشتى با حالت کوچکى و شرمندگى که این خود، حسنه خواهد بود.
راوى مى گوید: از امام باقر (ع) تفسیر گفته خداوند متعال را که در قرآن مى فرماید: پس خداوند بدى هایشان را به نیکى ها تبدیل مى کند و خداوند آمرزنده مهربان است، سؤال کردم، (حضرت در مقام پاسخ ) فرمود: در روز قیامت مؤمن گناه کارى (که توبه کرده ) آورده مى شود تا آنکه در موقف حساب مى ایستد پس خداوند متعال است که متولى و سرپرستى حسابش مى شود (و) هیچ کس دیگر بر حساب او مطلع نمى گردد. پس گناهانش را به او معرفى مى کند تا آنکه به بدى هایش اقرار نماید. (آن گاه ) خداوند عزوجل به کاتبان و نویسندگان اعمال مى فرماید: سیئات (و زشتى ها، آلودگى ها، گناهان و تعلقات ) او را به حسنات (و نیکى ها) تبدیل کنید و ظاهر سازید حسناتش را به مردم. پس مردم در این هنگام مى گویند، براى این بنده یک بدى هم نیست. سپس خداوند امر مى کند که او را به بهشت ببرند. (عن محمَّدٍ قال سألت ابا جعفرٍ علیه السَّلام عن قول اللَّه عزَّوجلَّ: فاولئک یبدِّل اللَّه سیِّئاتهم حسناتٍ و کان اللَّه غفوراً رحیماً) فقال علیه السَّلام: یؤتى بالمؤمن المذنب یوم القیامة حتّى یقام بموقف الحساب فیکون اللَّه تعالى هو الَّذى یتولّى حسابه، لا یطَّلع على حسابه احداً من النَّاس، فیعرفه ذنوبه حتّى اذا اقرَّ بسیِّئاته قال اللَّه عزَّوجلَّ للکتبة: بدِّلوها حسناتٍ، واظهروها للنَّاس، فیقول النَّاس حینئذٍ: ما کان لهذا العبد سیِّئةٍ واحدةٌ، ثم یامراللَّه به الى الجنَّة، فهذا تاویل الآیة، و هى فى المذنبین من شیعتنا خاصَّة) (بحارالانوار، ج 7، صص 261 و 262، ح 12). خداوندی که هنگام حسابرسی از بنده تائب به گونه ای عمل می کند که کسی متوجه گناهان گذشته او نشود، چطور ممکن است پس از توبه کردن او را مجازات کند. این روایت با لحن خاصى علاوه بر آنکه چگونگى جلوه توبه را در موقف حساب بیان مى کند، به این حقیقت نیز اشاره دارد که خداوند متعال، گناهان را تنها به خود انسان تائب نشان مى دهد و آن را از مردم و دیگران مخفى مى کند و این، خود تفضلّى بزرگ از ناحیه خداوند رحیم است.
ج ) توبه
خدای مهربان دری به نام توبه برای همه بندگانش گشوده و با آغوشی باز بندگان گنهکارش را که رو به سوی توبه آورده اند، می پذیرد. لذا باید آستین همت را بالا زده و با عزمی راسخ توبه ای کنیم متناسب به گناه خویش.
ابتدا متذکر می شویم که خداوند هر گناهی ( صغیره و کبیره ) را می بخشد «ان الله یغفر الذنوب جمیعا؛ خداوند همه گناهان را می آمرزد».
پس در هیچ حالتی نباید از توبه و بخشش گناهان و رحمت الهی ناامید شد، چرا که گناه ناامیدی از خداوند حتی از قتل انسان نیز بزرگتر است. اگر انسان هر روز گناه کند و توبه خود را بشکند و باز واقعا پشیمان شود و توبه نماید، توبه او پذیرفتنی است و نباید از رحمت خداوند ناامید گردد.
توبه در حقیقت پشیمان شدن از گناه و بازگشتن از راهی است که انسان در گذشته بر خلاف رضای پروردگار رفته است . توبه حقیقی نیز همان توبه نصوح است؛ یعنی توبه و پشیمانی بدون بازگشت. اگر کسی احساس کند که واقعا از گذشته خود نادم و پشیمان گشته و راه خود را به سوی خداوند عوض کرده، باید بداند که اهل توبه واقعی است و اینچنین توبه ای هرگز رد نمی شود.
البته هر گناهی علاوه بر شرایط عمومی توبه راهکار خاص خود را نیز می طلبد.
د ) توبه از حق الناس
در روایت آمده: پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) به خانه کعبه نگاه کرد، آن را مورد تعظیم قرار داد و سپس ادامه داد: حق واحترام یک مؤمن از تو بالاتر است، چون خداوند خانه کعبه را دارای یک احترام و عظمت دانست و از مؤمن سه چیز را: «مال-خون-سوءظن» (همان، ج67، ص71)
احکام و مسائل مربوط به حق الناس دو قسم است:
الف . امور غیرمالى (مانند غیبت، تهمت، هتک حرمت و…). ب . امور مالى (مانند بدهى، مظالم، خمس، زکات و…)

الف . امور غیرمالى
در حقوق مردم که غیر مالی است ( غیبت، تهمت، هتک حرمت و…) باید از طرف مقابل حلالیت طلبید ، امااگر کسب حلالیت ملازم فساد و ناراحتی بیشتر می شود و امکان پذیر نیست، طلب بخشش از خداوند و انجام خیرات از طرف او کافی است و لازم نیست حتما کسب حلالیت صورت گیرد.
نتیجه :
بنابراین کسانی که به واسطه شما گرفتار انحراف و کجروی و گناهی شده اند اگر به آنها دسترسی دارید باید سعی کنید از هر طریق ممکن زمینه هدایت آنها را فراهم کنید و با راهنمایی و ارشاد آنها اشتباه و خطای خود را در حق آنها جبران نمایید ، امااگر کسب حلالیت ملازم فساد و ناراحتی بیشتر می شود و امکان پذیر نیست، طلب بخشش از خداوند و انجام خیرات از طرف آنها کافی است و لازم نیست حتما کسب حلالیت صورت گیرد.
اگر هم به انها دسترسی ندارید در حق انها دعا کنید و هدایت و سعادت آنها را از خداوند طلب کنید و با هدایت و ارشاد جوانان دیگر تقصیر و خطای خود را جبران نمایید ، در هر صورت هر چند اصل نگرانی در این مورد خوب و مفید و سازنده است اما نباید به حدی باشد که موجب ناامیدی و یاس و افسردگی و مانع جبران خطای شما با اعمال خیر و نیک شود .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد