۱۳۹۷/۰۶/۱۶
–
۱۲۰۳ بازدید
منظور از جابلقا و جابرسا که در روایات آمده چیست؟
درباره جابرسا از سوی یهود و غیر یهود دو دیدگاه گوناگون وجود دارد:الف- دیدگاه یهود: به باور یهود جابرس شهری در دورترین نقطه مشرق می باشد که خداوند در ماجرای فرار فرزندان حضرت موسی(ع) در جنگ «طالوت» یا «بخت نصر» آنان را حرکت داده و بدان جا فرود آورد به گونه ای که، هیچ کس به آنها دسترسی نداشت. زمین آنها را در نوردیده و شب و روز را بر آنان یکسان قرار داد تا این که به «جابرس» رسیدند. آنان هم چنان برجابرس زندگی می کردند و جز خداوند کسی شمارشان را نمی دانست. کسی هم که آهنگ پیوستن آنها را داشت، وی را کشته و می گفتند: چون کسی نمی تواند به ما بپیوندد، حتما تو از راهی نادرست و با زیر پا گذاردن آیین خود به ما پیوسته ای و به همین دلیل، خون او را حلال می شمردند. ب – دیدگاه غیر یهود: به باور غیر یهود، جابرس، مؤمنین بر جای مانده از قوم ثمود بودند. جابلقا نیز هم چون جابرسا، اسم منسوب بوده و نام گروهی می باشد که به جابلق نسبت داده شده است. جابلق نیز نام شهری در دورترین نقطه مغرب می باشد که ساکنان آن از فرزندان عاد بودند. البته در این باره نیز باور یهود آن است که آنان از فرزندان حضرت موسی(ع) بودند. در منابع تاریخی از جابلق به عنوان یکی از روستاهای اصفهان نیز یاد شده است (الحموی، معجم البلدان، ج 2، ص 91 – 90، دار صادر، بیروت، الحائری، دائره المعارف الشیعیه العامه، ج 7، ص 74، مؤسسه الاعلمی، بیروت) 3. در « دائره المعارف تشیع » ج 5 ص 251 در باره جابلقا و جابلسا بررسی مفصلی آمده است . نویسندگان این مجموعه در آغاز چنین آورده اند : جابلقا و جابلسا در فلسفه و عرفان اسلامی نام دو شهر افسانه ای است . جابلسا یا جابرسا براساس روایات افسانه ای یکهزار دروازه دارد و در هر دروازه یکهزار پاسبان نگهبانی می دهند . این نام در اصطلاحات صوفیه کنایه برای آخرین منزل سلوک است و با منزل اول سلوک به اندازه مسافت مشرق و مغرب فاصله دارد . برخی از علماء جابلسا را متعلق به عالم مثال می دانند . جابلقا هم به موجب روایات افسانه ای یکهزار دروازه دارد و هر دروازه یکهزار پاسبا دارد و این نام در اصطلاحات صوفیه گاهی کنایه برای منزل اول سیر و سلوک است . و برخی از صوفیه این شهر را به عالم مثال متعلق می دانند . به نظر اینها طول هر یک از این شهر ها از یکدیگر دوازده هزار فرسخ است و در هر فرسخ دروازه ای است هر روز هفتاد هزار نفر از آن خارج و داخل می شوند .بر اساس نظر این نویسندگان روایات مربوط به این دو شهر ساختگی هستند . علامه مجلسی در ج 57 بحار الانوار ص 316 همین اقوال را آورده است و آنچه از بحار الانوار به دست می آید این است که این روایات اعتبار ندارند و ما موظف به قبول اینها نیستیم . در این که در کره زمین چنین شهر هایی وجود دارند یا ندارند باید گفت : بعید است در کره زمین شهر هایی با این خصوصیت وجود داشته باشد و اگر روایات مربوط به این موضوع صحت داشته باشد باید علم آن را به ائمه علیهم السلام واگذار کرد .