۱۳۹۷/۰۷/۰۹
–
۲۲۴ بازدید
در منطقه و بین فامیل ما رسم بر این است که جهیزیه با پسر است اما اینجا که سال هاست زندگی می کنیم رسم بر جهیزیه داشتن دختر است. گاهی در این باره با خواستگارها به توافق نرسیده ایم. لطفاً کمی درباره ی جهیزیه توضیح دهید. نظر اسلام در این موضوع چیست؟
خواهر محترم؛ خوشحالیم که در مسیر یکی از مهم ترین موضوعات زندگی (ازدواج) مورد اعتماد و مشاور شما هستیم. همان گونه که می دانید، خوشبختی واقعی و سعادتمندی پایدار انسان در گرو برخورداری از احساس آرامش روان و امنیت خاطر است. هر پیشنهادی که در ارتباط با ازدواج دو جوان مطرح می شود، هر گامی که در مسیر زندگی مشترک ایشان برداشته می شود و هر هزینه ای که در این راه انجام می شود، زمانی می تواند شایسته، معقول و مطلوب باشد که تقویت کننده ی هدف اصلی ازدواج، یعنی احساس آرامش همسران جوان باشد. بدیهی است که هر پیشنهاد، اقدام، تلاش و هزینه ای که موجبات ناامنی خاطر، فشار روانی و اضطراب زوجین و یا خانواده های ایشان را فراهم کند، نمی تواند امری معقول، منطقی و شایسته باشد.
خانواده های بصیر، فهیم و دوراندیش، نیک می دانند که در فرآیند ازدواج دو جوان، هر گونه تعهد ناروا و تکلیف نامعقول و هزینه های فوق العاده که به دختر یا پسر و یا خانواده های ایشان تحمیل می شود، در نهایت به طور مستقیم و غیرمستقیم، خواسته و ناخواسته، آثار ناخوشایند آن، نهال نوپای زندگی مشترک و روابط عاطفی زوج جوان را متأثر می کند. بنابرین بلنداندیشی و فارغ بودن از وضعیت موجود، رهایی از رفتارها و گفتار های قالبی و نه چندان معقول این و آن در تربیت و تنظیم برنامه زندگی مشترک دو جوان و اندیشه و تلاش در جهت تقویت زندگی آرام و تبلور خصیصه آرامش گری و آرامش بخشی در شخصیت عروس و داماد، امری است بایسته و شایسته. حال آن که در برخی موارد، مسائلی همچون مهریه، جهیزیه، تشریفات و مخارج فوق العاده و اساساً غیرضروری عروسی و تهیه ی مسکن، از موانع بزرگ ازدواج بهنگام نزد جوانان و خانواده های آنان به شمار می آید.
بدون تردید بعد از جاری شدن صیغه عقد، زوج جوان، خود را برای آغاز زندگی مستقل و مشترک آماده می کنند. به طور طبیعی بنای زندگی جدید و حیات مشترک دو همسر جوان مستلزم تمهید مقدمات، تهیه ملزومات و تدارک لوازم اولیه و ضروری زندگی است و بحث «جهیزیه» در این ارتباط طرح می شود.
جهیزیه، جهیز، جَهاز و جِهاز، در لغت به معنای «ساز و برگ»، «اسباب و لوازم خانه و سفر»، «لباس مسافر و عروس»، «آنچه از اثاث و ملک که عروس به خانه ی داماد برد» آمده است[ دهخدا (1377).]. نیازمندی یک شیء را جهاز می گویند. برای نمونه، جهاز مسافر، جهاز لشکر و جهاز میّت[ نجار (بی تا).]. بر این اساس، به نیازمندی عروس در خانه ی شوهر، جهاز گفته می شود. در بسیاری از خانواده ها مرسوم است که زن، به فراخور دارایی خود و کسانش، تمام یا بخشی از اثاث مورد نیاز را به خانه ی شوهر ببرد که علاوه بر استفاده ی خود، به شوهر نیز اجازه ی انتفاع از آن را می دهد[ کاتوزیان، حقوق مدنی (حقوق خانواده)، ج 1، صص 203-200. ].
برخلاف تصور عموم مردم و رسومات معمول در جامعه، دختر و خانواده ی وی ملزم به تهیه و آوردن جهیزیه یا تخصیص آن در منزل شوهر نبوده و الزامی قانونی در این باره وجود ندارد. بدین ترتیب، جهیزیه، ناشی از توافق عُرفی بین خانواده ها و پسر و دختر بوده و کمیت و کیفیت آن، بنا به ملاحظات فرهنگی، خانوادگی، منطقه ای و اقتصادی آن ها متفاوت است. گرچه، عرف به عنوان رویه ی مستمر می تواند از مبانی و منابع حقوق محسوب گردد، اما این رویه ی عرفی مستمر از حیث کمّی، کیفی و شکلی نسبت به جهیزیه در خانواده های مختلف و مناطق متعدد، متفاوت بوده و نمی توان به آن، به عنوان یک رویه ی مستمرِ متحدالشکل الزام آور عرفی، نگریست[ زمانی درمزاری (فرهنگ) (1389، ص271).].
اگر نگاه ما به موضوع جهیزیه از جامع نگری و شمول بیشتری برخوردار باشد و مسأله ی جهیزیه را در قالب تأمین نیازهای ضروری اولیه زندگی مشترک دو جوان مدنظر قرار دهیم، آن وقت با فکر و اندیشه ای برتر و به دور از تجمّل گرایی و چشم و هم چشمی ها، صرفاً در حمایت از زندگی تازه دو جوان و در حد توان به مسؤولیت خویش عمل می کنیم.
اسلام حدّ و مرز مشخصی برای جهیزیه قرار نداده است؛ اما آن چه عرف و عقل می پسندند و شرع هم آن را امضا می کند، داشتن وسایل لازم زندگی است، آن هم در حد معمول. اما بیشتر از این اگر اسراف و حرام نباشد، حتماً کار بیهوده ای است؛ مخصوصاً امروز که نسل جوان ما نیاز شدید به تشکیل زندگی مشترک دارد و یکی از موانع نیز نگرانی های اقتصادی است. به دوش کشیدن این بار سنگین و غیرضروری (به شکل های مختلف بدهی و قسط) از سوی همسران جوان، از شیرینی آغاز زندگی مشترک و ادامه ی آن، تا مدت ها خواهد کاست؛ و به دوش گرفتن آن از سوی خانواده ها، از توان حمایت های ضروری شان کاسته و گاه در زندگی نوپا، انعکاس منفی خواهد داشت. برای این کار نیاز به بالابردن سطح فرهنگ جامعه هست که همه متوجه شوند که شرف و کمال انسان و آرامش روانی زندگی نوپای زناشویی، به مهریه زیاد و یا جهیزیه های آن چنانی نیست.
اسلام برای زن، کرامت قائل است، لذا تهیه لوازم زندگی مشترک را بر عهده ی دختر و خانواده اش قرار نداده است. هرچند در قانون مدنی ایران، جهیزیه عنوان خاصی ندارد و ماده ی قانونی در این خصوص وجود ندارد، اما تهیه و تأمین خانه ای در خور و لوازم و وسایل ضروری مورد نیاز زندگی مشترک زن و شوهر، جزء نفقه و از نظر فقهی و حقوقی بر عهده ی مرد است و در این ارتباط هیچ گونه مسؤولیتی از نظر شرعی و حقوقی متوجه دختر و خانواده ی وی نیست، حتی اگر خانواده دختر از تمکّن مالی قابل توجهی برخوردار باشد. در واقع این عُرف جامعه است که تهیه ی جهیزیه را بر عهده ی خانواده ی دختر گذاشته است[ در برخی مناطق نیز، تهیه ی جهیزیه برعهده مرد است و در برخی مناطق (که به مرور در حال گسترش است) رسم بر توافق و تشریک مساعی خانواده ها است. به طور مثال لوازم اصلی زندگی (مانند سرویس چوب، فرش، تلویزیون یا یخچال) بر عهده ی پسر و باقی از سوی خانواده ی دختر تهیه شود.]. لیکن آن چه در اینجا مطرح است، اندیشیدن به آرامش درون و آسودگی خیال دختر و پسری است که با هم عقد زندگی مشترک و پیمان وحدت و همدلی بسته اند.
اگر داماد جوان بتواند به نحوی که مقدور است مسکن مناسب، لوازم و وسایل مورد نیاز را برای زندگی مشترک شخصاً تأمین کند، بالطبع موجبات آسودگی فکر و آرامش خاطر خود و همسرش را فراهم کرده است. اما در شرایطی که خانواده ی دختر، خود شاهد هستند که دامادشان به رغم برخورداری از حمایت خانواده ی خود در امر تهیه ی مسکن مناسب، به صورت اجاره و یا خرید و تدارک ملزومات اولیه ی زندگی با مشکل قابل توجهی مواجه است و به همین لحاظ در نگرانی به سر می برد و این مسأله می تواند آرامش روانی او و قهراً همسرش (دختر عزیزشان) را به مخاطره اندازد و زمینه ی بروز احساس ناامنی را در هر دو نفر فراهم کند، آن وقت خانواده ی عروس با همه ی وجود، بی هیچ ملاحظه و تردید و تأملی، آن چه را برایشان امکان پذیر و مقدور است در طبق اخلاص نهاده، به زندگی مشترک زوج جوان تقدیم می کنند.
بنابراین جهیزیه به معنای درست و قابل قبول آن، یعنی کمک و مساعدتی که دختر و خانواده ی وی با محبت و معرفت و از سر لطف و احسان (و نه از سر اجبار) برای تشکیل خانواده ی جدید و زندگی مشترک و سعادتمند زوج جوان مرحمت می فرمایند. این کمک می تواند در جهت تهیه ی لوازم زندگی باشد. جهیزیه به معنای کمک و هدیه محبت آمیز خانواده ی عروس به زندگی مشترک جدید، نباید با مسأله مهریه که امری است واجب و لازم و تکلیفی است بر عهده ی مرد، مورد مقایسه قرار گرفته و با توجه به آن مد نظر قرار گیرد.
با توجه به مراتب فوق، هرگز شایسته نیست داماد و خانواده اش کوچک ترین انتظار و چشم داشتی از عروس و خانواده اش بابت جهیزیه داشته باشند، چه رسد به این که در ارتباط با جهیزیه خدای ناکرده گاه با هم بحث و گفت و گوی غیردوستانه و بعضاً مشاجره داشته باشند یا مقدار آن را با مقدار مهریه مقایسه کنند.
کاتوزیان (1377) در توصیف فلسفه ی جهیزیه بیان می کند که تأمین معاش خانواده، به عهده شوهر است، ولی زن نیز میل دارد در این تلاش او را یاری دهد. در تقسیم سنتی کار بین زن و مرد، زن به تنظیم امور خانه می پردازد و از کار خود درآمدی ندارد. پس ناچار باید مالی را به همراه برد و بدین گونه، سهمی از این بار را به دوش کشد و همسر را کمک کند. در واقع، آوردن جهیزیه نشانه ی صمیمیت و مظهری از روح تعاون بین خانواده ی زن با شوهر است.
از سوی دیگر، بر طبق قانون، دختر خانواده، نصف پسر ارث می برد و دادن جهیزیه به دختر، راهی است برای تعدیل قانون. اگر جهیزیه، مال دختر نباشد، خانواده اش آن را به او تملیک می کنند. آوردن جهیزیه به معنای انصراف از مالکیت یا شریک ساختن شوهر در آ ن نیست. حق مالکیت زن باقی می ماند، ولی شوهر نیز از منافع آن بهره مند می شود و می تواند به طور متعارف از این اموال استفاده کند. پس نوعی اباحه ی تصرف برای شوهر وجود دارد و هیچ حق مالکیتی برای او ایجاد نمی کند[ لذا در هنگام بروز طلاق، زن می تواند تمام اموال و جهیزیه خود را بردارد. البته گاهی در این موقعیت، این بحث مطرح می شود که چه مقدار از جهیزیه، مستهلک شده است؛ کدام وسیله از اموال زن است و کدام وسیله متعلّق به شوهر؟ پاره ای از خانواده ها جهت پیشگیری از این نزاع، صورت جهیزیه زن را به امضای شوهر می رسانند و در واقع از او سند می گیرند. این کار، مرسوم نیست و گاهی نشانه بی اعتمادی زن و خانواده او به شوهر تلقی می شود که ممکن است باعث کدورت شده، پیامدهای منفی ای به دنبال داشته باشد؛ هرچند اگر رابطه به زندگی مشترک منجر نشود و اختلاف در میزان جهیزیه، به محکمه کشیده شود، این سند مفید خواهد بود.]، لذا زن می تواند به دیگری اجازه تصرف در آن ها را داده یا ببخشد[ کاتوزیان، حقوق مدنی (حقوق خانواده)، ج1، ص 185.].
خانواده های بصیر، فهیم و دوراندیش، نیک می دانند که در فرآیند ازدواج دو جوان، هر گونه تعهد ناروا و تکلیف نامعقول و هزینه های فوق العاده که به دختر یا پسر و یا خانواده های ایشان تحمیل می شود، در نهایت به طور مستقیم و غیرمستقیم، خواسته و ناخواسته، آثار ناخوشایند آن، نهال نوپای زندگی مشترک و روابط عاطفی زوج جوان را متأثر می کند. بنابرین بلنداندیشی و فارغ بودن از وضعیت موجود، رهایی از رفتارها و گفتار های قالبی و نه چندان معقول این و آن در تربیت و تنظیم برنامه زندگی مشترک دو جوان و اندیشه و تلاش در جهت تقویت زندگی آرام و تبلور خصیصه آرامش گری و آرامش بخشی در شخصیت عروس و داماد، امری است بایسته و شایسته. حال آن که در برخی موارد، مسائلی همچون مهریه، جهیزیه، تشریفات و مخارج فوق العاده و اساساً غیرضروری عروسی و تهیه ی مسکن، از موانع بزرگ ازدواج بهنگام نزد جوانان و خانواده های آنان به شمار می آید.
بدون تردید بعد از جاری شدن صیغه عقد، زوج جوان، خود را برای آغاز زندگی مستقل و مشترک آماده می کنند. به طور طبیعی بنای زندگی جدید و حیات مشترک دو همسر جوان مستلزم تمهید مقدمات، تهیه ملزومات و تدارک لوازم اولیه و ضروری زندگی است و بحث «جهیزیه» در این ارتباط طرح می شود.
جهیزیه، جهیز، جَهاز و جِهاز، در لغت به معنای «ساز و برگ»، «اسباب و لوازم خانه و سفر»، «لباس مسافر و عروس»، «آنچه از اثاث و ملک که عروس به خانه ی داماد برد» آمده است[ دهخدا (1377).]. نیازمندی یک شیء را جهاز می گویند. برای نمونه، جهاز مسافر، جهاز لشکر و جهاز میّت[ نجار (بی تا).]. بر این اساس، به نیازمندی عروس در خانه ی شوهر، جهاز گفته می شود. در بسیاری از خانواده ها مرسوم است که زن، به فراخور دارایی خود و کسانش، تمام یا بخشی از اثاث مورد نیاز را به خانه ی شوهر ببرد که علاوه بر استفاده ی خود، به شوهر نیز اجازه ی انتفاع از آن را می دهد[ کاتوزیان، حقوق مدنی (حقوق خانواده)، ج 1، صص 203-200. ].
برخلاف تصور عموم مردم و رسومات معمول در جامعه، دختر و خانواده ی وی ملزم به تهیه و آوردن جهیزیه یا تخصیص آن در منزل شوهر نبوده و الزامی قانونی در این باره وجود ندارد. بدین ترتیب، جهیزیه، ناشی از توافق عُرفی بین خانواده ها و پسر و دختر بوده و کمیت و کیفیت آن، بنا به ملاحظات فرهنگی، خانوادگی، منطقه ای و اقتصادی آن ها متفاوت است. گرچه، عرف به عنوان رویه ی مستمر می تواند از مبانی و منابع حقوق محسوب گردد، اما این رویه ی عرفی مستمر از حیث کمّی، کیفی و شکلی نسبت به جهیزیه در خانواده های مختلف و مناطق متعدد، متفاوت بوده و نمی توان به آن، به عنوان یک رویه ی مستمرِ متحدالشکل الزام آور عرفی، نگریست[ زمانی درمزاری (فرهنگ) (1389، ص271).].
اگر نگاه ما به موضوع جهیزیه از جامع نگری و شمول بیشتری برخوردار باشد و مسأله ی جهیزیه را در قالب تأمین نیازهای ضروری اولیه زندگی مشترک دو جوان مدنظر قرار دهیم، آن وقت با فکر و اندیشه ای برتر و به دور از تجمّل گرایی و چشم و هم چشمی ها، صرفاً در حمایت از زندگی تازه دو جوان و در حد توان به مسؤولیت خویش عمل می کنیم.
اسلام حدّ و مرز مشخصی برای جهیزیه قرار نداده است؛ اما آن چه عرف و عقل می پسندند و شرع هم آن را امضا می کند، داشتن وسایل لازم زندگی است، آن هم در حد معمول. اما بیشتر از این اگر اسراف و حرام نباشد، حتماً کار بیهوده ای است؛ مخصوصاً امروز که نسل جوان ما نیاز شدید به تشکیل زندگی مشترک دارد و یکی از موانع نیز نگرانی های اقتصادی است. به دوش کشیدن این بار سنگین و غیرضروری (به شکل های مختلف بدهی و قسط) از سوی همسران جوان، از شیرینی آغاز زندگی مشترک و ادامه ی آن، تا مدت ها خواهد کاست؛ و به دوش گرفتن آن از سوی خانواده ها، از توان حمایت های ضروری شان کاسته و گاه در زندگی نوپا، انعکاس منفی خواهد داشت. برای این کار نیاز به بالابردن سطح فرهنگ جامعه هست که همه متوجه شوند که شرف و کمال انسان و آرامش روانی زندگی نوپای زناشویی، به مهریه زیاد و یا جهیزیه های آن چنانی نیست.
اسلام برای زن، کرامت قائل است، لذا تهیه لوازم زندگی مشترک را بر عهده ی دختر و خانواده اش قرار نداده است. هرچند در قانون مدنی ایران، جهیزیه عنوان خاصی ندارد و ماده ی قانونی در این خصوص وجود ندارد، اما تهیه و تأمین خانه ای در خور و لوازم و وسایل ضروری مورد نیاز زندگی مشترک زن و شوهر، جزء نفقه و از نظر فقهی و حقوقی بر عهده ی مرد است و در این ارتباط هیچ گونه مسؤولیتی از نظر شرعی و حقوقی متوجه دختر و خانواده ی وی نیست، حتی اگر خانواده دختر از تمکّن مالی قابل توجهی برخوردار باشد. در واقع این عُرف جامعه است که تهیه ی جهیزیه را بر عهده ی خانواده ی دختر گذاشته است[ در برخی مناطق نیز، تهیه ی جهیزیه برعهده مرد است و در برخی مناطق (که به مرور در حال گسترش است) رسم بر توافق و تشریک مساعی خانواده ها است. به طور مثال لوازم اصلی زندگی (مانند سرویس چوب، فرش، تلویزیون یا یخچال) بر عهده ی پسر و باقی از سوی خانواده ی دختر تهیه شود.]. لیکن آن چه در اینجا مطرح است، اندیشیدن به آرامش درون و آسودگی خیال دختر و پسری است که با هم عقد زندگی مشترک و پیمان وحدت و همدلی بسته اند.
اگر داماد جوان بتواند به نحوی که مقدور است مسکن مناسب، لوازم و وسایل مورد نیاز را برای زندگی مشترک شخصاً تأمین کند، بالطبع موجبات آسودگی فکر و آرامش خاطر خود و همسرش را فراهم کرده است. اما در شرایطی که خانواده ی دختر، خود شاهد هستند که دامادشان به رغم برخورداری از حمایت خانواده ی خود در امر تهیه ی مسکن مناسب، به صورت اجاره و یا خرید و تدارک ملزومات اولیه ی زندگی با مشکل قابل توجهی مواجه است و به همین لحاظ در نگرانی به سر می برد و این مسأله می تواند آرامش روانی او و قهراً همسرش (دختر عزیزشان) را به مخاطره اندازد و زمینه ی بروز احساس ناامنی را در هر دو نفر فراهم کند، آن وقت خانواده ی عروس با همه ی وجود، بی هیچ ملاحظه و تردید و تأملی، آن چه را برایشان امکان پذیر و مقدور است در طبق اخلاص نهاده، به زندگی مشترک زوج جوان تقدیم می کنند.
بنابراین جهیزیه به معنای درست و قابل قبول آن، یعنی کمک و مساعدتی که دختر و خانواده ی وی با محبت و معرفت و از سر لطف و احسان (و نه از سر اجبار) برای تشکیل خانواده ی جدید و زندگی مشترک و سعادتمند زوج جوان مرحمت می فرمایند. این کمک می تواند در جهت تهیه ی لوازم زندگی باشد. جهیزیه به معنای کمک و هدیه محبت آمیز خانواده ی عروس به زندگی مشترک جدید، نباید با مسأله مهریه که امری است واجب و لازم و تکلیفی است بر عهده ی مرد، مورد مقایسه قرار گرفته و با توجه به آن مد نظر قرار گیرد.
با توجه به مراتب فوق، هرگز شایسته نیست داماد و خانواده اش کوچک ترین انتظار و چشم داشتی از عروس و خانواده اش بابت جهیزیه داشته باشند، چه رسد به این که در ارتباط با جهیزیه خدای ناکرده گاه با هم بحث و گفت و گوی غیردوستانه و بعضاً مشاجره داشته باشند یا مقدار آن را با مقدار مهریه مقایسه کنند.
کاتوزیان (1377) در توصیف فلسفه ی جهیزیه بیان می کند که تأمین معاش خانواده، به عهده شوهر است، ولی زن نیز میل دارد در این تلاش او را یاری دهد. در تقسیم سنتی کار بین زن و مرد، زن به تنظیم امور خانه می پردازد و از کار خود درآمدی ندارد. پس ناچار باید مالی را به همراه برد و بدین گونه، سهمی از این بار را به دوش کشد و همسر را کمک کند. در واقع، آوردن جهیزیه نشانه ی صمیمیت و مظهری از روح تعاون بین خانواده ی زن با شوهر است.
از سوی دیگر، بر طبق قانون، دختر خانواده، نصف پسر ارث می برد و دادن جهیزیه به دختر، راهی است برای تعدیل قانون. اگر جهیزیه، مال دختر نباشد، خانواده اش آن را به او تملیک می کنند. آوردن جهیزیه به معنای انصراف از مالکیت یا شریک ساختن شوهر در آ ن نیست. حق مالکیت زن باقی می ماند، ولی شوهر نیز از منافع آن بهره مند می شود و می تواند به طور متعارف از این اموال استفاده کند. پس نوعی اباحه ی تصرف برای شوهر وجود دارد و هیچ حق مالکیتی برای او ایجاد نمی کند[ لذا در هنگام بروز طلاق، زن می تواند تمام اموال و جهیزیه خود را بردارد. البته گاهی در این موقعیت، این بحث مطرح می شود که چه مقدار از جهیزیه، مستهلک شده است؛ کدام وسیله از اموال زن است و کدام وسیله متعلّق به شوهر؟ پاره ای از خانواده ها جهت پیشگیری از این نزاع، صورت جهیزیه زن را به امضای شوهر می رسانند و در واقع از او سند می گیرند. این کار، مرسوم نیست و گاهی نشانه بی اعتمادی زن و خانواده او به شوهر تلقی می شود که ممکن است باعث کدورت شده، پیامدهای منفی ای به دنبال داشته باشد؛ هرچند اگر رابطه به زندگی مشترک منجر نشود و اختلاف در میزان جهیزیه، به محکمه کشیده شود، این سند مفید خواهد بود.]، لذا زن می تواند به دیگری اجازه تصرف در آن ها را داده یا ببخشد[ کاتوزیان، حقوق مدنی (حقوق خانواده)، ج1، ص 185.].