حضرت مهدی(عج) در آیینه کلام امام علی (ع)
۱۳۹۷/۰۶/۰۶
–
۵۳۳۵ بازدید
حضرت مهدی(عج) در آیینه کلام امام علی (ع)
امام مهدی(عج) به عنوان آخرین وصی پیامبر اکرم(ص) و ذخیرهی برگزیده هستی، از ابتدای تاریخ اسلام تاکنون مورد اشاره و عنایت نبی گرامی اسلام و ائمه طاهرین (صلوات الله علیهم اجمعین) بوده است.
احادیث و سخنان بزرگان دین مملو از نکتههایی ناب و زیبا در مورد زندگی و ویژگیهای حضرت، دوران غیبت، ظهور و پس از آن و نیز ویژگیهای یاران امام مهدی(عج) است.
در این میان احادیثی از امیر مؤمنان علی(ع) در مورد امام عصر(عج) نقل شده که مملو از نکاتی ژرف و کاربردی جهت مبلغان دینی و نیز عموم مردم است. این احادیث متعدد بوده و در کتب مختلف حدیثی نقل شده است.[۱]
امام مهدی(عج) به عنوان آخرین وصی پیامبر اکرم(ص) و ذخیرهی برگزیده هستی، از ابتدای تاریخ اسلام تاکنون مورد اشاره و عنایت نبی گرامی اسلام و ائمه طاهرین (صلوات الله علیهم اجمعین) بوده است.
احادیث و سخنان بزرگان دین مملو از نکتههایی ناب و زیبا در مورد زندگی و ویژگیهای حضرت، دوران غیبت، ظهور و پس از آن و نیز ویژگیهای یاران امام مهدی(عج) است.
در این میان احادیثی از امیر مؤمنان علی(ع) در مورد امام عصر(عج) نقل شده که مملو از نکاتی ژرف و کاربردی جهت مبلغان دینی و نیز عموم مردم است. این احادیث متعدد بوده و در کتب مختلف حدیثی نقل شده است.[۱]
از آنجا که برخی کتب، روایاتی به امام علی (ع) نسبت دادهاند که مشکلات سندی و دلالی داشته و حاوی مطالبی غیر دقیق و نامسلم هستند[۲]، توجه به احادیث مستند و دقیق از کتب روایی اصلی امری لازم و ضروری است.
بنابراین در این نوشتار سعی شده به احادیثی در این موضوع -از کتب معتبر و دست اول روایی- به صورت دستهبندی شده اشاره گردد تا در مناسبتهای مربوطه مورد استفاده قرار گیرد. لازم به توضیح است جهت اختصار شرح و توضیح احادیث تا حد ممکن تقلیل یافته است.[۳]
۱- اثبات وجود امام:
یکی از مواردی که مورد تأکید پیامبر اسلام و ائمه طاهرین(ع) بوده و در احادیث متعدد بدان اشاره شده، خالی نبودن زمین از حجت خداست.
از منظر اعتقادات دینی هیچ زمانی را نمیتوان یافت که جهان خلقت بدون امام و راهنما و واسطه ارتباط با خداوند باقی بماند. این نکته در کلمات امام علی(ع) نیز مورد تأکید قرار گرفته است. از جمله در حکمت ۱۴۳ نهج البلاغه امام به کمیل چنین میفرمایند:
اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّهٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَیِّنَاتُهُ وَ کَمْ ذَا وَ أَیْنَ أُولَئِکَ أُولَئِکَ وَ اللَّهِ الْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً … أُولَئِکَ خُلَفَاءُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ الدُّعَاهُ إِلَى دِینِهِ آهِ آهِ شَوْقاً إِلَى رُؤْیَتِهِم [۴]
خداوندا، آرى زمین از کسى که به حجّت خدا براى خدا قیام نماید تهى نمى ماند، قائمى آشکار و مشهور، یا ترسان و پنهان، تا دلایل الهى و بیّناتش باطل نگردد. اینان چند نفرند، و کجایند؟ به خدا قسم عددشان اندک، و نزد خداوند از نظر منزلت بسیار بزرگند،.. اینان جانشین حق در زمین، و دعوت کنندگان به دین خدا هستند. آه آه که چه مشتاق دیدار آنانم!
مرحوم شیخ صدوق در ذیل این روایات تأکید نموده که برای این حدیث طرق بسیاری است[۵] و بنابراین حدیث قوی و مستفیض میباشد. نکته جالب در این حدیث این است که امام علی(ع) در انتهای آن شوق خود را به دیدار با این حجتها و امامان الهی ابراز مینمایند. (آهِ آهِ شَوْقاً إِلَى رُؤْیَتِهِم)
۲- غیبت
غیبت امام عصر(عج) –برخلاف برخی شبههپردازیها- از همان ابتدا توسط معصومان (علیهمالسلام) به مسلمانان گوشزد شده است. دلیل این امر نیز آن بوده که آمادگی لازم در مسلمانان برای چنین امر غریبی فراهم گردد. البته در سایه چنین احادیثی علت و فلسفه غیبت امام زمان(عج) نیز بیان گردیده است. به عنوان مثال به حدیث زیر که در کتاب شریف غیبت نعمانی آمده توجه فرمایید:
وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّهٍ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَکِنَّ اللَّهَ سَیُعْمِی خَلْقَهُ عَنْهَا بِظُلْمِهِمْ وَ جَوْرِهِمْ وَ إِسْرَافِهِمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ خَلَتِ الْأَرْضُ سَاعَهً وَاحِدَهً مِنْ حُجَّهٍ لِلَّهِ لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا وَ لَکِنَّ الْحُجَّهَ یَعْرِفُ النَّاسَ وَ لَا یَعْرِفُونَه کَمَا کَانَ یُوسُفُ یَعْرِفُ النَّاسَ وَ هُمْ لَهُ مُنْکِرُون [۶]
و بدانید که زمین از حجّت خداى عزّ و جلّ خالى نمى ماند ولى خداى عزیز به زودى دیده خلقش را از او نابینا مى سازد به خاطر ظلم و جورشان و زیاده روى آنان نسبت به خودشان، و اگر زمین یک ساعت از حجّت خدا خالى بماند اهل خود را فرو مى برد، لکن آن حجّت مردم را مى شناسد و آنان او را نمى شناسند، چنان که یوسف مردم را (برادرانش را) مى شناخت و آنها او را نمى شناختند.
اگر دلهایمان تاریک و ظلمانی نمیگردید
امامت هم عیان میگشت و پنهانی نمیگردید
چنانچه در حدیث بالا دیده میشود یکی از علل غیبت، ظلم و جور مردم و حکومتها عنوان شده است؛[۷] علت دیگری که در روایات به عنوان فلسفه غیبت ذکر گردیده، نفی بیعت آن امام با طواغیت دورانهاست. به عنوان مثال در روایت شریفی که جناب عبدالعظیم حسنی(ع) از طریق امام جواد(ع) از امیر مؤمنان نقل فرمودهاند، چنین آمده است:
إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا إِذَا قَامَ لَمْ یَکُنْ لِأَحَدٍ فِی عُنُقِهِ بَیْعَهٌ فَلِذَلِکَ تَخْفَى وِلَادَتُهُ وَ یَغِیبُ شَخْصُهُ.[۸]
هنگامى که قائم ما قیام کند بیعت احدى بر گردن او نیست و به این دلیل است که ولادتش پنهان است و شخص او غایب مى شود.
حضرت امیرالمومنین علی(ع) علاوه بر اصل غیبت و علل آن، به طولانی بودن و سختی این دوران نیز اشاره نمودهاند؛ از جمله در روایتی که شیخ صدوق در کتاب کمال الدین ذکر کرده چنین آمده است:
لِلْقَائِمِ مِنَّا غَیْبَهٌ أَمَدُهَا طَوِیلٌ کَأَنِّی بِالشِّیعَهِ یَجُولُونَ جَوَلَانَ النَّعَمِ فِی غَیْبَتِهِ یَطْلُبُونَ الْمَرْعَى فَلَا یَجِدُونَهُ [۹]
براى قائم ما غیبتى است که مدّتش طولانى است، گویا شیعه را در دوران غیبت او مى بینم که جولان مى دهد مانند جولان چهارپایان، چراگاه را مى جویند امّا آن را نمى یابند؛
چنانچه مشاهده میشود آن دوران هنگامهای سخت و دشوار توصیف شده است. این دوران آن قدر دشوار و فتنهانگیز است که بسیاری دست از ولایت برمیدارند و به دنبال دیگران میروند چنانکه در حدیثی که اصبغ بن نباته از علی (ع) نقل کرده چنین آمده است:
أَمَا لَیَغِیبَنَّ حَتَّى یَقُولَ الْجَاهِلُ مَا لِلَّهِ فِی آلِ مُحَمَّدِ حَاجَهٌ.[۱۰]
او غایب خواهد شد تا به حدی که نادان گوید: خداوند را در آل محمّد حاجتى نیست.
البته با وجود این سختیها وعده امام به پایداران و استقامتکنندگان -و به بیان کامل منتظران- نیز وعدهای بی نظیر است چنانکه در ادامه روایت کمالالدین چنین آمده است:
أَلَا فَمَنْ ثَبَتَ مِنْهُمْ عَلَى دِینِهِ وَ لَمْ یَقْسُ قَلْبُهُ لِطُولِ أَمَدِ غَیْبَهِ إِمَامِهِ فَهُوَ مَعِی فِی دَرَجَتِی یَوْمَ الْقِیَامَهِ[۱۱]
بدانید هر که در آن دوران در دینش استوار باشد و قلبش به واسطه طول غیبت امامش سخت نشود او در روز قیامت هم درجه من است.
و یا در حدیث دیگری از ایشان آمده است:
الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ.[۱۲]
منتظر امر ما مانند کسى است که در راه خدا به خون خود درغلطد.
حال سؤال اینجاست که چگونه میتوان در این عصر پرآشوب در دین پایدار ماند و دست خود را از حجت خدا جدا نکرد و چگونه میتوان منتظر حقیقی بود؟ امیرمؤمنان به این پرسش چنین پاسخ میگویند:
… فَلَا یَثْبُتُ فِیهَا {فی الغیبه} عَلَى دِینِهِ إِلَّا الْمُخْلِصُونَ الْمُبَاشِرُونَ لِرَوْحِ الْیَقِینِ الَّذِینَ أَخَذَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِیثَاقَهُمْ بِوَلَایَتِنَا وَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمانَ وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ .[۱۳]
ثابت نماند در آن غیبت بر دینش مگر مخلصانى که روح یقین را دریافته اند آن کسانى که خداى عز و جل پیمان ولایت ما را از آنها گرفته و ایمان در دلشان نوشته شده و آنها را بر وحى از جانب خود یاری کرده است.
بنابر احادیث بالا میتوان نتیجه گرفت صبر، اخلاص، یقین و ولایتمداری و البته توفیق الهی شرط به سلامت گذر کردن از دوران دشوار غیبت است.
۳- ظهور
مطابق وعده الهی در قرآن و روایات متعدد ائمه معصومین (علیهم السلام)، دوران غیبت با ظهور امام غایب(عج) به سر میآید و عصری که مملو از ظلم و تباهی گشته جای خود را به دوران شکوفایی بشر و زمان طلایی ظهور میدهد آری این وعدهای است که همه اولیای الهی بدان بشارت داده و ظهور خورشید عدالت را پس از سالها ظلم و سیاهی به منتظران نوید دادهاند. به روایت بسیار زیبای زیر نیز که از اصبغ بن نباته در کتاب اصول کافی نقل شده توجه نمایید:
عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَهَ قَالَ أَتَیْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع فَوَجَدْتُهُ مُتَفَکِّراً یَنْکُتُ فِی الْأَرْضِ فَقُلْتُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ مَا لِی أَرَاکَ مُتَفَکِّراً تَنْکُتُ فِی الْأَرْضِ أَ رَغْبَهً مِنْکَ فِیهَا فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ مَا رَغِبْتُ فِیهَا وَ لَا فِی الدُّنْیَا یَوْماً قَطُّ وَ لَکِنْ فَکَّرْتُ فِی مَوْلُودٍ یَکُونُ مِنْ ظَهْرِ الْحَادِی عَشَرَ مِنْ وُلْدِی هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَمْلَأُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً تَکُونُ لَهُ حَیْرَهٌ وَ غَیْبَهٌ یَضِلُّ فِیهَا أَقْوَامٌ وَ یَهْتَدِی فِیهَا آخَرُون[۱۴]
اصبغ بن نباته گوید: خدمت امیر المؤمنین (علیه السلام) آمدم و دیدم آن حضرت متفکر است و زمین را خط میکشد، عرض کردم: اى امیر مؤمنان! چرا شما را متفکر میبینم و به زمین خط میکشی، مگر به آن (خلافت در روى زمین) رغبت کرده اى؟
فرمود: نه، به خدا، هرگز روزى نبوده که بخلافت یا به دنیا رغبت کنم ولى فکر مى کردم درباره مولودى که فرزند یازدهم من است، او همان مهدى است که زمین را از عدل و داد پر کند، چنان که از جور و ستم پر شده باشد. براى او غیبت و سرگردانى است که مردمى در آن زمان گمراه گردند و دیگرانی هدایت شوند.
هر انقلابی یارانی مناسب میطلبد و انقلاب جهانی امام عصر(عج) نیز از این قاعده مستثنی نیست. بدین جهت است که ائمه طاهرین(ع) صفات یاران و همراهان امام زمان(عج) را نیز در ضمن بیانات خود گوشزد نمودهاند و از شیعیان خواستهاند به این صفات متصف گردند.
نکته جالب در روایات این موضوع آنست که مطابق برخی روایات یاران امام عصر(عج) غالباً جوان بوده و با روحیهای جوان و سرزنده به یاری امام خویش سر میسپارند از جمله در روایتی از امام علی(ع) که در کتاب غیبت شیخ طوسی(ره) نقل شده چنین آمده است:
أَصْحَابُ الْمَهْدِیِ شَبَابٌ لَا کُهُولَ فِیهِمْ إِلَّا مِثْلَ کُحْلِ الْعَیْنِ وَ الْمِلْحِ فِی الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْح [۱۵]
یاران مهدى(عج) جواناند و کهنسالان در میان آنان کماند، مانند سُرمه در چشم و نمک در زاد و توشه، که کمترین قسمت توشه، نمک است.
۴- پس از ظهور
دوران پس از ظهور، زمانه درخشان تاریخ است که حکومت عدل الهی به دستان ولی و خلیفه خداوند در زمین برقرار میگردد و تمامی موجودات هستی از آن هنگامه سراسر خوبی و زیبایی بهرهمند میشوند.
ویژگیهای این دوران نیز در احادیث مورد توجه بوده و از زبان امامان (علیهم السلام) بیان گردیده است؛ از جمله امام علی(ع) در مورد مشی اعتقادی و فرهنگی امام مهدی(عج) در آن زمان چنین میفرمایند:
یَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى وَ یَعْطِفُ الرَّأْیَ عَلَى الْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْی[۱۶]
هواى نفس را به هدایت بر مى گرداند آن زمان که مردم مسیر هدایت را به هوا بر گردانده اند، و رأى مردم را تابع قرآن مى کند آن وقتى که قرآن را پیرو رأى خود کرده اند.
بنابر روایت بالا امام ناراستیهای عقیدتی و فرهنگی را برطرف نموده و راه هدایت الهی را در سایه هدایتهای قرآن هموار مینمایند. البته زیباییهای آن دوران تنها معطوف به امور معنوی نیست بلکه آن عصر، زمانه بُروز همه خوشیها و سعادتهای بشری است و نعمتهای الهی به واسطه برقراری کامل حکومت و نظام الهی در پهنه زمین و زمان گسترده میشود. امیر مؤمنان علی(ع) در این زمینه میفرمایند:
وَ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَأَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ لَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا وَ لَذَهَبَتِ الشَّحْنَاءُ مِنْ قُلُوبِ الْعِبَادِ وَ اصْطَلَحَتِ السِّبَاعُ وَ الْبَهَائِم [۱۷]
اگر قائم ما قیام کند، آسمان قطرات خود را فرو فرستد و زمین گیاهان خود را بیرون دهد و کینهها از سینهها بیرون رود و درندگان و چهارپایان در صلح و صفا باشند.
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد
با امید به اینکه همه ما به مقام والای انتظار آن حجت خدا و دردانه هستی نائل شویم و با این توشه، مسیر ظهور آن آفتاب عالم تاب را هموار کنیم و لبخند رضایت را بر لبان زیبای فرزند فاطمه (سلام الله علیها) بنشانیم. انشاء الله
منابع:
ابن بابویه، محمد بن على، الخصال، ۲جلد، جامعه مدرسین – قم، چاپ: اول، ۱۳۶۲ش.
ابن بابویه، محمد بن على، کمال الدین و تمام النعمه، ۲جلد، اسلامیه – تهران، چاپ: دوم، ۱۳۹۵ق.
ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبه( للنعمانی)، ۱جلد، نشر صدوق – تهران، چاپ: اول، ۱۳۹۷ق.
شریف الرضى، محمد بن حسین، نهج البلاغه (للصبحی صالح)، ۱جلد، هجرت – قم، چاپ: اول، ۱۴۱۴ ق.
طوسى، محمد بن الحسن، الغیبه (للطوسی)/ کتاب الغیبه للحجه، ۱جلد، دار المعارف الإسلامیه – ایران ؛ قم، چاپ: اول، ۱۴۱۱ق.
کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط – الإسلامیه)، ۸جلد، دار الکتب الإسلامیه – تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق.
[۱] – از جمله کتاب شریف کمال الدین و تمام النعمه اثر شیخ صدوق ره باب مستقلی در مورد روایات منقول از امام علی ع در ارتباط با امام عصر اختصاص داده و در آن ۱۹ حدیث را ذکر فرموده اند. ر ک: کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، صص ۲۸۸ تا ۳۰۵
[۲] – به عنوان مثال کتاب “ماذا قال علی علیه السلام عن آخر الزمان” نوشته سید علی عاشور نویسنده عرب زبان که در آن با استناد به علم جفر احادیثی به امیرمومنان ع نسبت داده شده است.
[۳] – در این نوشتار از احدایث ذکر شده در کتاب “چهل حدیث امام مهدى (عج) از زبان امیر المومنین علی (ع)” نوشته آقای سید صادق سید نژادکه توسط انتشارات مسجد جمکران به چاپ رسیده استفاده زیادی شده است.
[۴] – نهج البلاغه (للصبحی صالح) ص۴۹۷ و الغیبه( للنعمانی)، النص، ص: ۱۳۶ و کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص: ۲۹۱
[۵] – کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص: ۲۹۴
[۶] – الغیبه( للنعمانی) ؛ النص ؛ ص۱۴۱ و ۱۴۲
[۷] – علاوه بر این نوع حضور امام در میان مردم نیز (به صورت ناشناس -همچون حضرت یوسف ع-) تبیین گردیده است.
[۸] – کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص: ۳۰۳
[۹] – همان
[۱۰] – کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص: ۳۰۲
[۱۱] – همان
[۱۲] – کمال الدین و تمام النعمه ؛ ج ۲ ؛ ص۶۴۵
[۱۳] – کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص: ۳۰۴
[۱۴] – الکافی (ط – الإسلامیه) ؛ ج ۱ ؛ ص۳۳۸ و الغیبه (للطوسی)/ کتاب الغیبه للحجه ؛ النص ؛ ص۳۳۶
[۱۵] – الغیبه (للطوسی)/ کتاب الغیبه للحجه ؛ النص ؛ ص۴۷۶
[۱۶] – نهج البلاغه (للصبحی صالح) ص۱۹۵
[۱۷] – الخصال ؛ ج ۲ ؛ ص626