خودسازی و تامین نیازهای قلب معنوی
۱۳۹۸/۰۵/۱۰
–
۸۵۵ بازدید
سلام ببخشید من دوس دارم به درجات بالای ایمان برسم و دوست دارم بیشتر به خدا نزدیک بشم و عزیز خدا باشم
چه کارهایی رو باید انجام بدم؟
دوست گرامی. شما نیاز به خودسازی دارید. مراد ما از خودسازی، پرورش خود حقیقی و روحانی انسان است.
توضیح اینکه:
بی گمان با ارزش ترین آفریده خدا انسان است که اشرف مخلوقات است و در میان اجزاء انسان نیز با ارزش ترین عضو، قلب او است که عرش رحمان است.
البته اشتباه نشود، مقصود قلب گوشتی صنوبری شکل نیست. مراد قلب معنوی است که شانی از شئون روح انسان و بلکه حقیقت او است.
قلب انسان دائم در حال تقلب و دگرگونی است، یعنی با ورود بدی ها به آن بد و تاریک و مریض و فاسد و هلاک می شود و با ورود خوبی ها به آن نورانی و سالم و صالح و زنده می گردد.
قلب بزرگترین امانت خدا نزد انسان است که خدای متعال در قیامت آنرا از انسان سالم می خواهد و بهشت جای قلب سالم و نورانی خواهد بود و این مسئولیت بزرگ، بلکه بزرگترین مسئولیت انسان در این دنیا است.
قرآن کریم می فرماید: یوم لا ینفع مال و لا بنون الا من اتی الله بقلب سلیم. روزی که مال و فرزندان به درد کسی نمی خورد مگر اینکه انسان با قلب بسیار سالم نزد خدای متعال حاضر شود!!
خودسازی، یعنی تامین نیازهای قلب معنوی و مشارکت در تغییر وضعیت قلب از حالت های بد به حالت های خوب و مطلوب. از تاریکی به روشنایی و نورانیت. از بیماری به سلامت. از فساد به صلاح. از مرگ به حیات.
عقل و تفکر و فطرت و غریزه و نفس و بدن و حواس پنجگانه و هر چه در انسان وجود دارد، همگی ابزارهای قلب هستند برای اینکه بتواند در خود تغییر وضعیت ایجاد کند و به کمال مطلوب خود برسد و خود را آماده لقائ الهی نماید.
تمام برنامه های دین برای خودسازی انسان در همین جهت است که انسان بتواند از قلبش به گونه ای مراقبت کند که به صلاح و نورانیت و کمال برساند و استعدادهای بی نظیر آنرا شکوفا کند.
قلب انسان اگر صفا و جلا پیدا کند، حتی ملکوت در آن منعکس می شود و انسان قادر خواهد بود چیزهایی را ببیند و بشنود که دیگران هرگز نمی بینند و نمی شنوند، به مقامات قرب خدا برسد و توانایی انجام کارهای خارق العاده و خدایی داشته باشد، خلیفه خدا در زمین شود و با اراده خود که ناشی از اراده خدا است در کل هستی و تاریخ تاثیرگذار شود. نمونه هایش در تاریخ امامان معصوم (ع) و افرادی همچون امام خمینی (رض) هستند.
نیازهای پرورشی قلب:
شناخت نیازهای پرورشی قلب برای خودسازی امری است که اهمیت و ضرورت آن فوق العاده کلیدی است. این نیازها در مباحث انسان شناسانه بررسی می شود، ولی برنامه ریزی برای اقدام عملی در زمینه تحقق آنها مربوط به مباحث خودسازانه است.
قلب انسان دریافت هایی دارد و پرداخت هایی. دریافت های آن همان تامین نیازهای آن است، هنگامی که این نیازها به درستی تامین شود، قلب به توانایی و شکوفایی می رسد و آثار و کارکردهایی خواهد داشت که در حکم خروجی های آن است. درست مانند بدن که هر قدر درست تغذیه شود و نیازهایش تامین گردد، خروجی اش سلامتی و قدرت و قوت و استقامت خواهد بود.
نیازهای پرورشی قلب که محور اصلی شناخت و ساخت انسان است، عبارتند از:
1. نیازهای شناختی:
حیات و آگاهی و بیداری قلب انسان در اثر تامین نیازهای شناختی اتفاق می افتد. این نیازها از طریق تحصیل علم و مطالعه و تحقیق و پژوهش در موضوعات و اندیشه های بنیادین اعتقادی و اخلاقی و عملی دین حاصل می شود.
2. نیازهای ایمانی:
ایمان باور عمیق قلبی و یقینی است که سالک در پی کسب آگاهی و دریافت نیازهای شناختی برایش حاصل می شود. متعلق اصلی ایمان، اعتقاد به خدا و معاد و کارآمدی دین توحیدی اسلام برای پرورش انسان و مدیریت جامعه است. و بدون ایمان یقینی حرکت در مسیر عبودیت و سلوک دینی، امکان پذیر نیست.
3. نیازهای پرستشی:
انسان موجودی پرستنده است و عوامل گمراه کننده در این مسیر بسیار است، شکوفایی انسان هنگامی اتفاق می افتد که او خدای حقیقی خویش را بیابد و با اطاعت و عبودیت خالصانه خود را به او برساند و به سعادت برسد.
4. نیازهای اخلاقی:
انسان سالک برای رسیدن به شخصیت با صلاحیت و کامل باید نسبت به صفات و ملکات خلقی خود اهتمام جدی داشته باشد و ضمن تخلیه از رذایل خلقی خود را به فضایل اخلاق فردی و اجتماعی بیاراید.
5. نیازهای عملی:
بسیاری از توانایی های قلب انسان در اثر انجام اعمال صالح فردی و اجتماعی، حاصل می شود. در حوزه عمل، به خصوص مشارکت در امور سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه و تعاون و همکاری اجتماعی و خدمت رسانی به بندگان خدا و تبعیت و نصرت امام و ولی امر مسلمین، اهمیت فوق العاده ای دارد.
6. نیازهای عاطفی:
قلب انسان مرکز عاطفه، عشق و محبت است، عشق برترین و قوی ترین انگیزه را به سالک می دهد تا با ریاضت و مجاهدت در راه محبوب، خود را به قله های کمال و معرفت خدا و مقامات معنوی برساند.
توضیح اینکه:
بی گمان با ارزش ترین آفریده خدا انسان است که اشرف مخلوقات است و در میان اجزاء انسان نیز با ارزش ترین عضو، قلب او است که عرش رحمان است.
البته اشتباه نشود، مقصود قلب گوشتی صنوبری شکل نیست. مراد قلب معنوی است که شانی از شئون روح انسان و بلکه حقیقت او است.
قلب انسان دائم در حال تقلب و دگرگونی است، یعنی با ورود بدی ها به آن بد و تاریک و مریض و فاسد و هلاک می شود و با ورود خوبی ها به آن نورانی و سالم و صالح و زنده می گردد.
قلب بزرگترین امانت خدا نزد انسان است که خدای متعال در قیامت آنرا از انسان سالم می خواهد و بهشت جای قلب سالم و نورانی خواهد بود و این مسئولیت بزرگ، بلکه بزرگترین مسئولیت انسان در این دنیا است.
قرآن کریم می فرماید: یوم لا ینفع مال و لا بنون الا من اتی الله بقلب سلیم. روزی که مال و فرزندان به درد کسی نمی خورد مگر اینکه انسان با قلب بسیار سالم نزد خدای متعال حاضر شود!!
خودسازی، یعنی تامین نیازهای قلب معنوی و مشارکت در تغییر وضعیت قلب از حالت های بد به حالت های خوب و مطلوب. از تاریکی به روشنایی و نورانیت. از بیماری به سلامت. از فساد به صلاح. از مرگ به حیات.
عقل و تفکر و فطرت و غریزه و نفس و بدن و حواس پنجگانه و هر چه در انسان وجود دارد، همگی ابزارهای قلب هستند برای اینکه بتواند در خود تغییر وضعیت ایجاد کند و به کمال مطلوب خود برسد و خود را آماده لقائ الهی نماید.
تمام برنامه های دین برای خودسازی انسان در همین جهت است که انسان بتواند از قلبش به گونه ای مراقبت کند که به صلاح و نورانیت و کمال برساند و استعدادهای بی نظیر آنرا شکوفا کند.
قلب انسان اگر صفا و جلا پیدا کند، حتی ملکوت در آن منعکس می شود و انسان قادر خواهد بود چیزهایی را ببیند و بشنود که دیگران هرگز نمی بینند و نمی شنوند، به مقامات قرب خدا برسد و توانایی انجام کارهای خارق العاده و خدایی داشته باشد، خلیفه خدا در زمین شود و با اراده خود که ناشی از اراده خدا است در کل هستی و تاریخ تاثیرگذار شود. نمونه هایش در تاریخ امامان معصوم (ع) و افرادی همچون امام خمینی (رض) هستند.
نیازهای پرورشی قلب:
شناخت نیازهای پرورشی قلب برای خودسازی امری است که اهمیت و ضرورت آن فوق العاده کلیدی است. این نیازها در مباحث انسان شناسانه بررسی می شود، ولی برنامه ریزی برای اقدام عملی در زمینه تحقق آنها مربوط به مباحث خودسازانه است.
قلب انسان دریافت هایی دارد و پرداخت هایی. دریافت های آن همان تامین نیازهای آن است، هنگامی که این نیازها به درستی تامین شود، قلب به توانایی و شکوفایی می رسد و آثار و کارکردهایی خواهد داشت که در حکم خروجی های آن است. درست مانند بدن که هر قدر درست تغذیه شود و نیازهایش تامین گردد، خروجی اش سلامتی و قدرت و قوت و استقامت خواهد بود.
نیازهای پرورشی قلب که محور اصلی شناخت و ساخت انسان است، عبارتند از:
1. نیازهای شناختی:
حیات و آگاهی و بیداری قلب انسان در اثر تامین نیازهای شناختی اتفاق می افتد. این نیازها از طریق تحصیل علم و مطالعه و تحقیق و پژوهش در موضوعات و اندیشه های بنیادین اعتقادی و اخلاقی و عملی دین حاصل می شود.
2. نیازهای ایمانی:
ایمان باور عمیق قلبی و یقینی است که سالک در پی کسب آگاهی و دریافت نیازهای شناختی برایش حاصل می شود. متعلق اصلی ایمان، اعتقاد به خدا و معاد و کارآمدی دین توحیدی اسلام برای پرورش انسان و مدیریت جامعه است. و بدون ایمان یقینی حرکت در مسیر عبودیت و سلوک دینی، امکان پذیر نیست.
3. نیازهای پرستشی:
انسان موجودی پرستنده است و عوامل گمراه کننده در این مسیر بسیار است، شکوفایی انسان هنگامی اتفاق می افتد که او خدای حقیقی خویش را بیابد و با اطاعت و عبودیت خالصانه خود را به او برساند و به سعادت برسد.
4. نیازهای اخلاقی:
انسان سالک برای رسیدن به شخصیت با صلاحیت و کامل باید نسبت به صفات و ملکات خلقی خود اهتمام جدی داشته باشد و ضمن تخلیه از رذایل خلقی خود را به فضایل اخلاق فردی و اجتماعی بیاراید.
5. نیازهای عملی:
بسیاری از توانایی های قلب انسان در اثر انجام اعمال صالح فردی و اجتماعی، حاصل می شود. در حوزه عمل، به خصوص مشارکت در امور سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه و تعاون و همکاری اجتماعی و خدمت رسانی به بندگان خدا و تبعیت و نصرت امام و ولی امر مسلمین، اهمیت فوق العاده ای دارد.
6. نیازهای عاطفی:
قلب انسان مرکز عاطفه، عشق و محبت است، عشق برترین و قوی ترین انگیزه را به سالک می دهد تا با ریاضت و مجاهدت در راه محبوب، خود را به قله های کمال و معرفت خدا و مقامات معنوی برساند.