۱۳۹۶/۰۸/۲۲
–
۵۲۷ بازدید
عوامل ایجاد غرور و راه درمان آن
غرور به معنی فریفتگی به داشته ها و جذابیت های غیر حقیقی و علائق دنیوی است که باعث می شود انسان از یاد خدا غافل شود و معنویت و سرمایه های حقیقی سعادت خود را فراموش نماید و در نتیجه آن به انواع بیماری اخلاقی و روانی مانند عجب, تکبر, خودخواهی و مانند آن مبتلا گردد
این واژه به طور وسیعى در کلمات عرب مخصوصا در آیات قرآن مجید و روایات اسلامى به کار رفته و در گفتگوهاى روزمره فارسى زبانان نیز کم و بیش در همان معانى اصلى یا لوازم آن به کار مى رود.
«راغب » در کتاب «مفردات » واژه «غرور» (به فتح غین که معنى وصفى دارد) را به معنى هر چیزى که انسان را مى فریبد و در غفلت فرومى برد خواه مال و مقام باشد یا شهوت و شیطان تفسیر مى کند.
در «صحاح اللغة »«غرور» به معنى امورى که انسان را غافل مى سازد و مى فریبد (خواه مال و ثروت باشد یا جاه و مقام یا علم و دانش و غیر آن) تفسیر شده است.
بعضى از ارباب لغت – به گفته «طریحى » در «مجمع البحرین » گفته اند: «غرور فریفتگی به چیزى است که ظاهری جالب, و دوست داشتنى دارد, ولى باطنش ناخوشایند و مجهول و تاریک است ».
در کتاب «التحقیق فى کلمات قرآن الکریم » بعد از نقل کلمات ارباب لغت چنین آمده است: «ریشه اصلى این واژه به معنى حصول غفلت به سبب تاثیر چیز دیگرى در انسان است و از لوازم و آثار آن جهل و فریب و نیرنگ و نقصان و شکست و… مى باشد».
در «المحجة البیضاء فى تهذیب الاحیاء» که از بهترین کتب اخلاق محسوب مى شود و تکمیل و تهذیبى است براى «احیاء العلوم » «غزالى » چنین مى خوانیم: «غرور عبارت است از دلخوش بودن به چیزى که موافق هواى نفس و تمایل طبع انسانى است و ناشى از اشتباه انسان یا فریب شیطان است و هر کس گمان کند آدم خوبى است(و نقطه ضعفى ندارد) خواه از نظر مادى یا معنوى باشد و این اعتقاد از پندار باطلى سرچشمه بگیرد آدم مغرورى است و غالب مردم خود را آدم خوبى مى دانند در حالى که در اشتباهند بنابراین اکثر مردم مغرورند، هر چند شکل غرور آنها و درجه آن متفاوت است ». (محجه البیضاء, جلد6، صفحه 293)
در تفسیر نمونه در معنى این واژه چنین آمده است: «غرور» بر وزن(جسور) صیغه مبالغه به معنى موجود فوق العاده فریبنده است و شیطان را از این رو «غرور» مى گویند که انسان را با وسوسه هاى خود فریب مى دهد و غافل مى سازد و در حقیقت بیان مصداق واضح آن است وگرنه هر انسان یا کتاب فریبنده، هر مقام وسوسه گر و هر موجودى که انسان را گمراه سازد در مفهوم وسیع «غرور» داخل است.
منشأ غرور چند چیز است:
1ـ جهالت: یعنى اعتماد قلبى شخص به اینکه عمل روحیه و صلاح است در حالى که در واقع چنین نیست. 2ـ وسوسه هاى شیطانى: پیروى از هواى نفس و شهوت. 3ـ پیروى از غضب و انتقام جویى. 4ـ دوستى دنیا و دنیاطلبى. خداوند چند جاى قرآن شخص مغرور را مذمّت نموده و از فریب خوردگى برحذر مى دارد. عمده ترین عامل غرور که در قرآن به آن اشاره شده، غرور نسبت به دنیا و مادیات است.
براى درمان غرور و خودپسندى توجه شما را به نکات زیر جلب مى کنیم:
1- از نظر معرفتى حب ذات غیر از غرور است و یکى از پیامدهاى منفى حب ذات افراطى، غرور مى باشد، لذا در این جواب به ریشه پرداخته و از این رهگذر به علاج فردى مى پردازیم.
2- توجه داشته باشید که حب ذات یک حالت روحى صد در صد زشت و ناپسند نیست بلکه آنچه مذموم شمرده شده همانا غرور افراط گونه است که موجب نادیده گرفتن حق، به چشم نیامدن دیگران و حقوق آنها و تنها خود را دیدن و هر چیزى را براى خود خواستن مى شود و الا اگر حب ذات و دوست داشتن خود نباشد ما هرگز به دفاع از خود، در صدد سیر نمودن خود، رسیدن به کمالات مادى و معنوى روى نمى آوریم.
3- حالت افراط گونه حب ذات که مورد نظر است و ریشه در یک شناخت غلط از خود و دیگران دارد و بر پایه سیستم شناختى نادرست بنا مى گردد، لذا راه کارهاى ارائه شده جهت علاج آن بیشتر به اصلاح شناختى توجه دارد و از همین رو از شما مى خواهیم به منظور رعایت و به کارگیرى این راه کارها بیشتر به مطالعه و تفکر و سپس تلقین بپردازید.
اما آن راه کارها به قرار زیر مى باشند:
الف) به فقر وجودى خود نسبت به خداوند سبحان توجه کامل داشته باشید و یک لحظه از آن غفلت نورزید؛ یعنى، به یک خودشناسى و خداشناسى دقیق و صحیح باید برسید که شما چه هستید و چه مى توانید باشید و اگر لطف و فیض الهى نباشد چه خواهیم شد و آیا اصلاً وجود داشتیم و مى توانیم موجود باشیم؟
اگر نازى کند یک دم فرو ریزند قالب ها
در این مورد بیشتر فکر کنید، روزى چند سطر در این مورد بنویسید و آن را با صداى بلند بخوانید (حداقل10 روز).
ب ) جایگاه خود را در مجموعه نظام هستى بیابید که ذره اى هستید در بیکرانه عالم وجود که گویا بود و نبود ما یکى است. همانند قطره اى در برابر اقیانوس انسان ها و یک ذره اى در مجموعه عالم هستى. در این مورد بسیار فکر کنید و چندین سطر در این مورد بنویسید (به مدت 5 روز) و روزى چند بار آن را با صداى بلند بخوانید.
ج ) به ضعف و نقص خود در دستگاه بدن و ناتوانى در انجام کارهایى که مى خواهید انجام دهید ولى نمى توانید بیاندیشید و به یقین بدانید که تمام این امور حکایت از تدبیر مدبرى مافوق همه تدابیر بشرى دارد و او تصمیم گیرنده نهایى است. محصول این اندیشه خود را نیز در یک صفحه گزارش کرده و روزى دو بار آن را با تمرکز حواس و دقت بخوانید.
د ) به پیامدهاى ناگوار حب ذات افراطى بیاندیشید و سرنوشت زشت این گونه افراد را مطالعه کنید و مد نظر داشته باشید و کافى است برخى از این پیامدها را نوشته و در کیفیت گرفتار شدن افراد به آنها تفکر کنید که چگونه با شخصیت پفکى و ابهت بادکنکى خود تراشیده به هضیض ذلت فرو غلطیدند.
ه ) روایات و آیاتى و ضرب المثل ها و حکایاتى که در مذمت، عواقب شوم این صفت بیان شده است، زیاد مطالعه کنید و براى مدت 10 روز حداقل روزى نیم ساعت از این گونه مطالب (کتب اخلاقى) مطالعه کنید .
شایسته است انسان واقع بین باشد و درباره خویش به انصاف قضاوت کند؛ یعنى، نه شایسته است که انسان خود را کمتر از آنچه هست بداند و نه زیبنده است که خود را بیش از آنچه هست، تلقى کند. هر دو آفت بوده و براى سرنوشت انسان مضر خواهد بود. به خصوص توجه داشته باشید که غرور، انسان را از اهداف عالى باز مى دارد. علت آن روشن است؛ چون انسان مغرور، به خودش اجازه مشورت و استفاده از نظرات و دیدگاه هاى دوستان، اساتید و بزرگ ترها را نمى دهد و همین امر کافى است که او را از بسیارى از ارزش ها عقب بیندازد. انسان مغرور، پیوسته نظر خود را بر دیگران ترجیح داده و استبداد رأى پیدا مى کند و در نتیجه از واقع بینى و حقیقت یابى به دور خواهد ماند. نکته دیگر این که مردم از افراد مغرور، متنفر و بیزارند؛ هم چنان که خود شما نیز از افراد مغرور خوشتان نمى آید. با این بیان در صدد خودشناسى و خودسازى برآمده و تلاش کنید، اگر ذره اى غرور در وجودتان راه یافته به جاى آن، افتادگى و تواضع پیشه کنید. حضرت امام باقر(ع) فرموده اند: دو ملک در آسمان هستند که موکّل بندگانند؛ هر که تواضع کند، او را بلند مرتبه کنند و هر که تکبّر نماید، او را پست مرتبه سازند»، (کافى، ج 2، ص 122)
در پایان گفتنی است، گاهی از عزت نفس و اعتماد به نفس که نشانه دوری از کارهای پست و علامت استقامت در برابر دشمن است از غرور ملی و یا احساس غرور در برابر دشمن یاد می شود که می توان آن را غرور مثبت نیز نامید.
برای مطالعه بیشتر ر.ک:
1- اخلاق اسلامی, محمد علی سادات
2- اخلاق در قرآن (3 جلد) مصباح یزدی
3- خودسازی برای خودشناسی، مصباح یزدی
4- مقالات, استاد محمد شجاعی
5- تهذیب نفس، ابراهیم امینی
6- نقطه های آغاز در اخلاق عملی آیت ا& مهدوی کنی
7- راه روشن, ترجمه محجه البیضاء فیض کاشانی
8- اخلاق اسلامی, شبر
این واژه به طور وسیعى در کلمات عرب مخصوصا در آیات قرآن مجید و روایات اسلامى به کار رفته و در گفتگوهاى روزمره فارسى زبانان نیز کم و بیش در همان معانى اصلى یا لوازم آن به کار مى رود.
«راغب » در کتاب «مفردات » واژه «غرور» (به فتح غین که معنى وصفى دارد) را به معنى هر چیزى که انسان را مى فریبد و در غفلت فرومى برد خواه مال و مقام باشد یا شهوت و شیطان تفسیر مى کند.
در «صحاح اللغة »«غرور» به معنى امورى که انسان را غافل مى سازد و مى فریبد (خواه مال و ثروت باشد یا جاه و مقام یا علم و دانش و غیر آن) تفسیر شده است.
بعضى از ارباب لغت – به گفته «طریحى » در «مجمع البحرین » گفته اند: «غرور فریفتگی به چیزى است که ظاهری جالب, و دوست داشتنى دارد, ولى باطنش ناخوشایند و مجهول و تاریک است ».
در کتاب «التحقیق فى کلمات قرآن الکریم » بعد از نقل کلمات ارباب لغت چنین آمده است: «ریشه اصلى این واژه به معنى حصول غفلت به سبب تاثیر چیز دیگرى در انسان است و از لوازم و آثار آن جهل و فریب و نیرنگ و نقصان و شکست و… مى باشد».
در «المحجة البیضاء فى تهذیب الاحیاء» که از بهترین کتب اخلاق محسوب مى شود و تکمیل و تهذیبى است براى «احیاء العلوم » «غزالى » چنین مى خوانیم: «غرور عبارت است از دلخوش بودن به چیزى که موافق هواى نفس و تمایل طبع انسانى است و ناشى از اشتباه انسان یا فریب شیطان است و هر کس گمان کند آدم خوبى است(و نقطه ضعفى ندارد) خواه از نظر مادى یا معنوى باشد و این اعتقاد از پندار باطلى سرچشمه بگیرد آدم مغرورى است و غالب مردم خود را آدم خوبى مى دانند در حالى که در اشتباهند بنابراین اکثر مردم مغرورند، هر چند شکل غرور آنها و درجه آن متفاوت است ». (محجه البیضاء, جلد6، صفحه 293)
در تفسیر نمونه در معنى این واژه چنین آمده است: «غرور» بر وزن(جسور) صیغه مبالغه به معنى موجود فوق العاده فریبنده است و شیطان را از این رو «غرور» مى گویند که انسان را با وسوسه هاى خود فریب مى دهد و غافل مى سازد و در حقیقت بیان مصداق واضح آن است وگرنه هر انسان یا کتاب فریبنده، هر مقام وسوسه گر و هر موجودى که انسان را گمراه سازد در مفهوم وسیع «غرور» داخل است.
منشأ غرور چند چیز است:
1ـ جهالت: یعنى اعتماد قلبى شخص به اینکه عمل روحیه و صلاح است در حالى که در واقع چنین نیست. 2ـ وسوسه هاى شیطانى: پیروى از هواى نفس و شهوت. 3ـ پیروى از غضب و انتقام جویى. 4ـ دوستى دنیا و دنیاطلبى. خداوند چند جاى قرآن شخص مغرور را مذمّت نموده و از فریب خوردگى برحذر مى دارد. عمده ترین عامل غرور که در قرآن به آن اشاره شده، غرور نسبت به دنیا و مادیات است.
براى درمان غرور و خودپسندى توجه شما را به نکات زیر جلب مى کنیم:
1- از نظر معرفتى حب ذات غیر از غرور است و یکى از پیامدهاى منفى حب ذات افراطى، غرور مى باشد، لذا در این جواب به ریشه پرداخته و از این رهگذر به علاج فردى مى پردازیم.
2- توجه داشته باشید که حب ذات یک حالت روحى صد در صد زشت و ناپسند نیست بلکه آنچه مذموم شمرده شده همانا غرور افراط گونه است که موجب نادیده گرفتن حق، به چشم نیامدن دیگران و حقوق آنها و تنها خود را دیدن و هر چیزى را براى خود خواستن مى شود و الا اگر حب ذات و دوست داشتن خود نباشد ما هرگز به دفاع از خود، در صدد سیر نمودن خود، رسیدن به کمالات مادى و معنوى روى نمى آوریم.
3- حالت افراط گونه حب ذات که مورد نظر است و ریشه در یک شناخت غلط از خود و دیگران دارد و بر پایه سیستم شناختى نادرست بنا مى گردد، لذا راه کارهاى ارائه شده جهت علاج آن بیشتر به اصلاح شناختى توجه دارد و از همین رو از شما مى خواهیم به منظور رعایت و به کارگیرى این راه کارها بیشتر به مطالعه و تفکر و سپس تلقین بپردازید.
اما آن راه کارها به قرار زیر مى باشند:
الف) به فقر وجودى خود نسبت به خداوند سبحان توجه کامل داشته باشید و یک لحظه از آن غفلت نورزید؛ یعنى، به یک خودشناسى و خداشناسى دقیق و صحیح باید برسید که شما چه هستید و چه مى توانید باشید و اگر لطف و فیض الهى نباشد چه خواهیم شد و آیا اصلاً وجود داشتیم و مى توانیم موجود باشیم؟
اگر نازى کند یک دم فرو ریزند قالب ها
در این مورد بیشتر فکر کنید، روزى چند سطر در این مورد بنویسید و آن را با صداى بلند بخوانید (حداقل10 روز).
ب ) جایگاه خود را در مجموعه نظام هستى بیابید که ذره اى هستید در بیکرانه عالم وجود که گویا بود و نبود ما یکى است. همانند قطره اى در برابر اقیانوس انسان ها و یک ذره اى در مجموعه عالم هستى. در این مورد بسیار فکر کنید و چندین سطر در این مورد بنویسید (به مدت 5 روز) و روزى چند بار آن را با صداى بلند بخوانید.
ج ) به ضعف و نقص خود در دستگاه بدن و ناتوانى در انجام کارهایى که مى خواهید انجام دهید ولى نمى توانید بیاندیشید و به یقین بدانید که تمام این امور حکایت از تدبیر مدبرى مافوق همه تدابیر بشرى دارد و او تصمیم گیرنده نهایى است. محصول این اندیشه خود را نیز در یک صفحه گزارش کرده و روزى دو بار آن را با تمرکز حواس و دقت بخوانید.
د ) به پیامدهاى ناگوار حب ذات افراطى بیاندیشید و سرنوشت زشت این گونه افراد را مطالعه کنید و مد نظر داشته باشید و کافى است برخى از این پیامدها را نوشته و در کیفیت گرفتار شدن افراد به آنها تفکر کنید که چگونه با شخصیت پفکى و ابهت بادکنکى خود تراشیده به هضیض ذلت فرو غلطیدند.
ه ) روایات و آیاتى و ضرب المثل ها و حکایاتى که در مذمت، عواقب شوم این صفت بیان شده است، زیاد مطالعه کنید و براى مدت 10 روز حداقل روزى نیم ساعت از این گونه مطالب (کتب اخلاقى) مطالعه کنید .
شایسته است انسان واقع بین باشد و درباره خویش به انصاف قضاوت کند؛ یعنى، نه شایسته است که انسان خود را کمتر از آنچه هست بداند و نه زیبنده است که خود را بیش از آنچه هست، تلقى کند. هر دو آفت بوده و براى سرنوشت انسان مضر خواهد بود. به خصوص توجه داشته باشید که غرور، انسان را از اهداف عالى باز مى دارد. علت آن روشن است؛ چون انسان مغرور، به خودش اجازه مشورت و استفاده از نظرات و دیدگاه هاى دوستان، اساتید و بزرگ ترها را نمى دهد و همین امر کافى است که او را از بسیارى از ارزش ها عقب بیندازد. انسان مغرور، پیوسته نظر خود را بر دیگران ترجیح داده و استبداد رأى پیدا مى کند و در نتیجه از واقع بینى و حقیقت یابى به دور خواهد ماند. نکته دیگر این که مردم از افراد مغرور، متنفر و بیزارند؛ هم چنان که خود شما نیز از افراد مغرور خوشتان نمى آید. با این بیان در صدد خودشناسى و خودسازى برآمده و تلاش کنید، اگر ذره اى غرور در وجودتان راه یافته به جاى آن، افتادگى و تواضع پیشه کنید. حضرت امام باقر(ع) فرموده اند: دو ملک در آسمان هستند که موکّل بندگانند؛ هر که تواضع کند، او را بلند مرتبه کنند و هر که تکبّر نماید، او را پست مرتبه سازند»، (کافى، ج 2، ص 122)
در پایان گفتنی است، گاهی از عزت نفس و اعتماد به نفس که نشانه دوری از کارهای پست و علامت استقامت در برابر دشمن است از غرور ملی و یا احساس غرور در برابر دشمن یاد می شود که می توان آن را غرور مثبت نیز نامید.
برای مطالعه بیشتر ر.ک:
1- اخلاق اسلامی, محمد علی سادات
2- اخلاق در قرآن (3 جلد) مصباح یزدی
3- خودسازی برای خودشناسی، مصباح یزدی
4- مقالات, استاد محمد شجاعی
5- تهذیب نفس، ابراهیم امینی
6- نقطه های آغاز در اخلاق عملی آیت ا& مهدوی کنی
7- راه روشن, ترجمه محجه البیضاء فیض کاشانی
8- اخلاق اسلامی, شبر