طلسمات

خانه » همه » مذهبی » راهبرد توحید-تربیت انسان

راهبرد توحید-تربیت انسان


راهبرد توحید-تربیت انسان

۱۳۹۶/۱۰/۱۰


۵۰۶ بازدید

سلام. چرا راه های رسیدن به حقیقت عالم و به معنای واقعی, عارف کامل شدن این همه متفاوت است؟ به طور مثال روش سیر و سلوک آیت الله بهجت و آیت الله بها الدینی بسیار نسبت به هم متفاوت است اما ما هر دو این بزرگواران را به عنوان عارف می شناسیم. با وجود این راه های مختلف, ما باید از کدام راه وارد عرفان شویم؟

دوست گرامی. یک راه بیشتر برای قرب الهی و کمال انسانی بیشتر نیست. که تحت عنوان سلوک نظری و عملی مطرح می شود. سلوک نظری برای رسیدن به حقیقت و عقلانیت توحیدی اسلام است و سلوک عملی برای رسیدن به توحید عملی است و هر دو به عرفان ختم می شود یعنی نتیجه اش معرفت خدا است.
مطالبی که بزرگان تاکید می کنند در حقیقت تاکید روی برخی نکات کلیدی است نه اینکه راه ها کاملا متفاوت باشد. دین اسلام راه توحید را پیشنهاد می کند که بسیار موثر هم هست و راه دیگری هم وجود ندارد و طبعا امکان ندارد که عالمی دینی بخواهد راه دیگری را پیشنهاد کند.
توحید یعنی یکتاپرستی و مبارزه با شرک و نفس پرستی و دنیا پرستی و مانند آن. اگر انسان از شرک پاک شود همه بدی ها از درونش خارج می شود و با توحید به همه خوبی ها می رسد.
توحید و ولایت، حصن و پناهگاه امن الهی!
 
 امام رضا علیه السلام در مسیر مرو به نیشابور که رسید حدود دوازده هزار نفر از فرهیختگان آن شهر گرد او آمدند و از ایشان خواستند تا مطالبی افاضه کند و آنها استفاده کنند.
 
کاروان ایستاد و ایشان سر از کجاوه بیرون آوردند و پس از بیان سلسله سند که در آن تمامی آباء و اجدادشان حضور داشتند و در نهایت به پیامبر خدا (ص) و جبرائیل و خدای متعال می رسید، فرمودند :
خدای متعال فرموده است: کلمه لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی. کلمه توحید پناهگاه من است هر کسی که در این پناهگاه وارد شود از عذاب من ایمن خواهد بود.
 
پس از این بیان حضرت به داخل کجاوه می روند و پس از پیمودن مقداری از مسیر دوباره سر بیرون می آورند و می فرمایند:
بشروطها و انا من شروطها. یعنی پناهگاه بودن توحید شرط دارد و من یکی از شرایط آن هستم. یعنی اشاره می کنند که ولایت شرط توحید است.
 
در این روایت که سلسله الذهب نام گرفته است امام رضا (ع) به نقش راهبردی توحید و ولایت برای نجات انسان از عذاب و رسیدن به بهشت و سعادت اشاره کرده است.
 
اما در مورد این روایت یک سوال راهبردی و مهم مطرح است و آن اینکه این حصن چه حصنی است و چگونه انسان را از عذاب خداوند حفظ می کند و کلمه توحید چگونه این کار را انجام می دهد.
 
این روایت توحید را فضایی تصور کرده است که باید به آن داخل شد تا امنیت یافت. لا اله الا الله را مانند یک پناهگاه تصور کرده است.
 
کسانی که این روایت را نقل می کنند معمولا به نقل متن روایت بسنده می کنند و توضیح نمی دهند که منظور از کلمه توحید چیست و چگونه این کلمه امنیت می آورد و انسان را از عذاب الهی حفظ می کند؟
 
برای توضیح این سوالات لازم است به یک نکته توجه کنیم. قرآن کریم چگونگی حصن بودن توحید را کاملا توضیح داده است.
 
اگر شما یک دور قرآن کریم را با دقت مطالعه کنید، به دو نکته بسیار مهم برمی خورید:
 
1- اولا قرآن کریم به تفصیل بیان می کند که تمام رزایل و بدی های فردی و اجتماعی انسان ریشه در کفر و شرک دارد و بر عکس ریشه تمام فضایل و خوبی های فردی و اجتماعی انسان، در توحید و یگانه پرستی است.

این موضوع بسیار مهمی است، یعنی اگر کسی موحد شود و از شرک تخلیه گردد، در حقیقت از همه بدی ها و رزایل و گناهان تخلیه شده است و به تمام فضایل و خوبی ها آراسته می گردد، چنین کسی اولا انگیزه ای برای فساد و ناامن کردن جامعه و زندگی خود ندارد و ثانیا دلیلی ندارد که خدای متعال او را عقوبت و عذاب کند.

چگونه ممکن است خدای متعال کسی را عذاب کند که تنها او را می پرستد و از هرگونه بدی و گناهی تخلیه شده است.

پرستش غیر خدا است که بدی و رزیلت و گناه تولید می کند، کسی که فقط خدا را می پرستد زمینه ای برای فساد و تباهی و رزیلت و گناه در درونش نیست تا مستوجب عذاب شود.

این قانون در مورد جامعه هم صادق است. اگر جامعه ای توحیدی شود، همه فساد ها و رزایل اجتماعی از آن تخلیه می شود.

یکی از آثار توحیدی شدن جامعه رسیدن به امنیت کامل است. توحید امنیت می آورد. سلامت می آورد. فساد اقتصادی و سیاسی و مدیریتی در آن جایی ندارد.

تمامی مفاسدی که در جامعه رخ می دهد از ناحیه مشرکان و پول پرستان و دنیا پرستان است. خداپرستی هیچ فسادی نمی آورد.
 
2- نکته دوم اینکه همه انذارهای قرآن انذار از شرک است و در مقابل نیز همه بشارت های دنیوی و اخروی قرآن کریم، بشارت نسبت به توحید است.

قرآن کریم آشکارا تمام عقوبت های دنیوی و اخروی انسان را ناشی از شرک می داند و در همین راستا تنها به کافران و مشرکان وعده عذاب و جهنم و آتش می دهد و هرگز مومن و موحد را مستحق عقوبت و عذاب نمی داند.
 
خدای متعال تنها به موحدان وعده بهشت می دهد و می فرماید: جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ابدا. و در هیچ آیه ای به مشرکان وعده بهشت نداده است.

3- نکته سوم که بسیار مهم هم هست موضوع ولایت معصومین (ع) است. در روایت امام رضا (ع) ولایت را شرط توحید معرفی می کند. این بدین معنا است که کسی بدون ولایت به توحید نمی رسد و نجات نخواهد یافت.

کسی که در مسیر توحید قرار می گیرد و داخل حصن الهی می شود، بزرگترین نعمتی که خدای متعال به او می دهد نعمت ولایت است.
توحید از ولایت جدا نمی شود و این دو با هم انسان را از عذاب الهی رهایی می دهند و حصن محکم الهی هستند.

وقتی انسان تصمیم گرفت که شرک را از درون خود تخلیه کند و فقط خدا را بپرستد، وارد محیط ولایت پیامبر اکرم (ص) می شود و تحت ولایت تشریعی و تکوینی معصومین (ع) قرار می گیرد.
یعنی امامان معصوم (ع) از درون و بیرون او را به سمت قرب الهی و کمال و سعادت و بهشت هدایت و سرپرستی می کنند.
ورود ما به وادی توحید از طریق ولایت است و اگر کسی وارد محیط ولایت معصومین (ع) شد، سیر او به سمت کمال انسانی در وادی توحید ممکن می شود.
 
راه رسیدن به توحید شناخت و ولایت امام معصوم (ع) است، زیرا معصومین تجسم عینی توحید هستند و ما خدای متعال را از طریق ایشان می شناسیم.
از امیرالمومنین (ع) نقل شده است که  نورانیت من را بشناسید، « مَعْرِفَتِی بِالنُّورَانِیَّةِ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل »(6) اگر کسی توانست به حقیقت و نورانیت حقیقی امام راه پیدا کند، این شخص به معرفت خدای متعال راه پیدا کرده است.
 
پس کلمه «لا اله الا الله» در وجود مقدس نبی اکرم(ص) و امیرالمومنین(ع) و اهل بیت ایشان تجسم دارد و هر پیغمبری که به توحید رسیده است از این وادی رسیده.
به تعبیر دیگر، نبی اکرم(ص) حقیقت بندگی و معرفت خدا است، هر کجا صفت نورانی وجود دارد، مثل یقین، رضا، صبر، توکل، خشوع، خضوع و فراغ از دنیا همه اینها شعاع نورانیت وجود مقدس ایشان است.
 
اگر کسی وارد بیوت نبی اکرم(ص) شد که هدایت الهی در آنجا نازل می شود، به او اجازه ذکر و حضور و رشد و قدم برداشتن در وادی توحید را می دهند.
فی  بُیُوتٍ أَذِن َاللَّهُ أَنْ تُرْفَع َوَیُذْکَر َفیهَا اسْمُه (نور/36) اجازه رفعت و ذکر در بعضی از خانه ها داده شده، زیرا این نور در این خانه ها نازل شده و ذکر الله در این خانه ها نازل شده است. هر کسی که در هر درجه ای از درجات اخلاص و توحید سیر می کند در پرتو نور ولایت است.
 
مشابه حدیث سلسله الذهب، روایت دیگری است که اسناد معتبری هم دارد، و آن حدیث این است .. وَلَایَةُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی. عیون أخبار الرضا علیه السلام، (ج 2، ص136)

در مورد این روایت سوال این است که آیا ولایت معصوم در کنار توحید، حصن جداگانه ای است، یعنی ما دو حصن داریم یا یک حصن است و این دو عین هم هستند؟
 
پاسخ به این سوال را از قسمت دوم حدیث سلسله الذهب بدست می آوریم.
وقتی حضرت دوباره ایستاد و فرمود: بشروطها و انا من شروطها. ولایت را شرط توحید دانست، بدست می آید که توحید وقتی کامل است که همراه ولایت باشد، بنابراین توحید و ولایت روی هم حصن محکم الهی هستند.
 
در این زمان هم اگر کسی بگوید: ولایت فقیه حصن الهی است و من دخله أمن من عذاب الله، حرف گزافی نزده است.
به همان دلیل که «لا اله الا الله» حصن الله است، به همان دلیل که «ولایت علی بن ابی­طالب» حصن الله است و به همان دلیل که «ولایت امام رضا» از شروط توحید است، به همان دلیل هم ولایت ولی فقیهی که مرضیّ امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه ـ است، جزء حصن الهی است.
با این بیان روشن می شود که چگونه توحید و ولایت حصن و پناهگاه امن خداوند است و انسان را از عذاب الهی حفظ می کند.
البته آنچه گفته شد تنها یک جنبه از آثار توحید است، تاثیر مهم دیگر توحید این است که انسان را به نهایت کمال و سعادت خود در دنیا و آخرت می رساند.
 
توحید و ولایت هم انسان را از عذاب الهی باز می دارد و هم او را به اعلا مراتب کمال و بهشت می رساند.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد