خانه » همه » مذهبی » راههای درمان دروغگویی

دانلود کتاب های امتحان شده

راههای درمان دروغگویی


راههای درمان دروغگویی

۱۳۹۷/۱۲/۰۳


۴۷۳۶ بازدید

موانع دروغگویی

راههای درمان دروغگویی
الف ) شناختن ریشه های دروغگویی
دروغ معمولاً از یکى از نقاط ضعف روحى سرچشمه مى گیرد، گاهى انسان به خاطر:
1 . ترس از فقر2 . پراکنده شدن مردم از دور او 3 . دست دادن موقعیت و مقام و زمانى به خاطر علاقه شدید به مال و جاه 4 . به خاطر تعصبهاى شدید و حب و بغض هاى افراطى، زبان به دروغ مى گشاید، باید این ریشه ها را شناخت و آنها را از وجود خود پاک کرد .
قرآن مجید نیز در مورد این که دروغ با ایمان انسان سازگار نیست، مى فرماید: “انما یفترى الکذب الذین لا یؤمنون بآیات الله و اولئک هم الکاذبون؛(1) تنها کسانى دروغ مى بندند که به آیات خدا ایمان ندارند، (آرى دروغ گویان واقعى آن ها هستند”.
امیرالمؤمنین على (ع) مى فرماید: “لا یجد عبد طعم الایمان حتى یترک الکذب هزله وجده؛(2) انسان طعم ایمان را نمى چشد تا دروغ را اعم از جدى و شوخى، ترک کند. در روایت دیگرى امام حسن عسگرى (ع) فرمود: “جعلت الخبائث کلها فى بیت و جعل مفتاحها الکذب؛(3)تمام پلیدى ها در اطاقى قرار داده شده و کلید آن دروغ است.
2 . شناخت وتوجه به آثار بد دروغگویی
پس از شناخت عوامل دروغ و مبارزه با آن ، توجه و شناخت آثار بد دروغگویی می تواند مانع دروغگویی انسان شود ، دروغ گو با شناخت پیدا کردن به عواقب دردناک و آثار سوء معنوى و مادى و فردى و اجتماعى این رذیله زشت و با تدبیر و تفکر در آیات قرآن مجید و سخنان پیشوایان بزرگ دین (ع) خواهد فهمید که منافع فرضى و خیالی دروغ هرگز نمى تواند با آن همه مفاسد برابرى نماید.
هم چنین متوجه می شود که اگر دروغ در پاره اى از موارد نفع شخصى هم داشته باشد نفعش آنى و بسیار زودگذر است؛ زیرا هیچ سرمایه اى براى یک انسان در اجتماع – در هر شرایط و هر مقامى – بالاتر از سرمایه اعتماد و اطمینان مردم نسبت به وى نیست که بزرگترین دشمن آن همین دروغ است.
3 . پرورش شخصیت
یکى دیگر از مؤثرترین طرق درمان دروغ، پرورش شخصیت در افراد است؛ زیرا یکى از عوامل مهم روانى دروغ، احساس حقارت و کمبود شخصیت است و در حقیقت دروغ گفتن یک نوع عکس العمل براى جبران این موضوع است. اگر مبتلایان به دروغ احساس کنند صاحب نیروها و استعدادهایى در درون خود هستند که با پرورش آن ها مى توانند ارزش و شخصیت خود را بالا ببرند، نیازى به توسل جستن به دروغ براى ایجاد شخصیت قلابى در خود نمى بینند. به علاوه این که انسان باید بداند که ارزش اجتماعى انسان راستگو که با این فضیلت اخلاقى توانسته است جلب “اطمینان عمومى” را بکند مافوق تمام ارزش ها است. چنین کسى نه تنها در نظر مردم شخصیت دارد، بلکه در پیشگاه خداوند مقامى در ردیف شهدا و پیامبران الهى دارد؛ زیرا در قرآن مجید مقام راستگویان در ردیف مقام پیامبران و شهداى راه حق ذکر شده آن جا که مى فرماید: “و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا”: (و کسى که خدا و پیامبر را اطاعت کند ( در روز رستاخیز ) همنشینى کسانى خواهد بود که خدا نعمت خود را بر آنان تمام کرده، از پیامبران و صدیقان و شهداء و صالحان و آن ها رفیق هاى خوبى هستند). (4)
“راغب اصفهانى” در کتاب مفردات خود چند معنا براى “صدیق” نقل کرده است که همه گواه این حقیقت است:
الف) کسى که زیاد راست مى گوید. ب) کسى که هرگز دروغ نمى گوید. ج) کسى که در سخن و عقیده راست گو است و عملش گواه صدق است.
4 . تقویت ایمان
کوشش براى تقویت پایه هاى ایمان به خدا در دل مبتلایان به دروغ و توجه دادن آن ها به این حقیقت که قدرت خدا مافوق تمام قدرت ها است و قادر بر حل تمام مشکلاتى است که افراد ضعیف الایمان به خاطر آن به دروغ پناه مى برند. “راست گویان” تکیه گاهشان در برابر حوادث گوناگون، خدا است و افراد دروغ گو در این موارد تنها هستند.
5 . خشکاندن ریشه ها
همانطور که در بالا ذکر شد باید انگیزه هاى دروغ و ریشه هاى این انحراف اخلاقى از قبیل طمع، ترس، خودخواهى، حب و بغض هاى افراطى و امثال آن را در افراد خشکانید تا این رذیله خطرناک زمینه مساعد براى نشو و نماى خود در وجود انسان پیدا نکند.
6 . دور از محیط های ناپاک
باید محیط هاى تربیتى و معاشرتى مبتلایان را از وجود افراد دروغ گو پاک کرد تا تدریجاً طبق اصل تأثیر پذیرى، محیط وجود آن ها از این رذیله ( دروغ گویى ) پاک گردد. این موضوع به قدرى مهم است که در دستورهاى تربیتى اسلام از على (ع) نقل شده است که فرموده: “لا یصلح الکذب جد و لا هزل و لا ان یعد احدکم صبیه ثم لا یفى له؛(5)شایسته نیست دروغ گفتن – خواه شوخى یا جدى “و نیز شایسته نیست یکى از شما به فرزندش وعده اى بدهد سپس وفا نکند.
برای جبران دروغ مانند گناهان دیگر باید توبه کرد. وتوبه آن است که علاوه بر ندامت قلبی ، انسان تصمیم بگیرد که دیگر آن را تکرار ننماید.
پی نوشت ها:
1- نحل (16) آیه 105.
2 – محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج 69، ص 249.
3 – همان، ج 69، ص 263.
4 –نسا،آیا 69
5 – حرّ عاملى، وسائل الشیعه، ج 8، ص

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

درباره admin

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

تازه ترین ها