خانه » همه » مذهبی » رهبری و فردوسی؟

رهبری و فردوسی؟


رهبری و فردوسی؟

۱۳۹۶/۰۷/۰۹


۲۱۱ بازدید

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - رهبری و فردوسی؟رهبر معظم انقلاب درجلسات دیدار با شعرا طی سال‌های گذشته برحکیم‌بودن فردوسی وضرورت بزرگداشت این شاعر تاکید کرده‌اند و فرموده‌اند:شاهنامه فردوسی پر ازحکمت است.او انسانی بوده برخوردار از معارف ناب دینی.

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - رهبری و فردوسی؟رهبر معظم انقلاب درجلسات دیدار با شعرا طی سال‌های گذشته برحکیم‌بودن فردوسی وضرورت بزرگداشت این شاعر تاکید کرده‌اند و فرموده‌اند:شاهنامه فردوسی پر ازحکمت است.او انسانی بوده برخوردار از معارف ناب دینی.

ابوالقاسم فردوسی طوسی شاعر حماسه‌سرای ایرانی و سرایندهٔ «شاهنامه» حماسهٔ ملی ایرانیان در سال ۳۲۹ هجری قمری در دهکده پاژ از توابع طوس در استان خراسان متولد و دوران کودکی و جوانی او در زمان سلسله سامانیان سپری شد. او از سی سالگی شروع به سرودن شاهنامه کرد و سرانجام در سال ۳۸۴ ه‍جری قمری یعنی سه سال پیش از برتخت‌نشستن سلطان محمود غزنوی این کار را به پایان رساند.

فردوسی در شاهنامه، فرهنگ ایرانِ پیش از اسلام را با فرهنگ ایرانِ پس از اسلام پیوند داده‌است. شاهنامه، منظومه‌ای بلند و دارای حدود ۶۰ هزار بیت و متشکل از سه دوره اساطیری، پهلوانی و تاریخی است. این کتاب ارزشمند روایتی از جنگ میان خیر و شر است که طی داستانهای آن شخصیت‌هایی همچون رستم، فریدون، سیاوش و کیخسرو نماد نیکی و جوانمردی و شخصیت‌هایی مانند ضحاک، سلم و تور نماد خباثت و ظلم هستند.

سرانجام، حکیم ابوالقاسم فردوسی در سال ۴۱۱ یا ۴۱۶ هجری قمری در شهر طوس درگذشت و در باغی که متعلق به خودش بود به خاک سپرده شد.

در ادامه نظرات رهبر معظم انقلاب پیرامون شاهنامه و شخصیت فردوسی را مطالعه می‌کنید:

* بیانات در دیدار با شعرا ۱۳۹۰/۵/۲۴

حالا نمی‌گویم همه این‌جورند؛ از فردوسی بگیرید تا مولوی و سعدی و حافظ و جامی. فردوسی، «حکیم ابوالقاسم فردوسی» است. به یک آدم داستانسرا، اگر صرفاً داستانسرا و حماسه‌سرا باشد، حکیم نمی‌گویند. این «حکیم» را هم ما نگفتیم؛ صاحبان فکر و اندیشه در طول زمان او را حکیم نامیدند.

شاهنامه فردوسی پر از حکمت است. او انسانی بوده برخوردار از معارف ناب دینی. همه‌ی آنها حکیم بودند؛ سرتاپای دوانین‌شان پر از حکمت است. حافظ اگر افتخار نمیکرد به حافظ قرآن بودن، تخلص خودش را «حافظ» نمی گذاشت. او جزو حفّاظ قرآن است؛ «قرآن ز بر بخوانم با چهارده روایت». حالا قرّاء ما که با اختلاف قرائت هم می‌خوانند، معمولاً دو تا، سه تا روایت بیشتر نمیتوانند بخوانند؛ اما او میتوانسته با چهارده روایت قرآن را بخواند، که خیلی عظمت دارد. این آشنائی با قرآن در غزل حافظ مشهود است، برای کسی که آن را بفهمد.»

* بیانات در دیدار با اعضای انجمن قلم ۱۳۸۱/۱۱/۷

من موافقم که از «فردوسی» تجلیل شود؛ شاهنامه تحلیل شود و حکمت فردوسی استخراج گردد تا همه بدانند که این حکمت، اسلامی است یا غیراسلامی. این بزرگداشتی هم که برگزار شد، اصلاً به دستور و خواست من بود؛ منتها چون اواخر ریاست جمهوری‌ام بود، به آقای مهندس حجت گفتم که دنبال نمایید و فردوسی را بزرگ کنید. فردوسی باید هم بزرگ شود. فردوسی در قلّه است. امیدواریم کم‌کاری – که دوستان اشاره کردند – گریبان ما را نگیرد تا حکمت فردوسی را بیان کنیم. ما هستیم که اسم او را «حکیم ابوالقاسم فردوسی» گذاشتیم؛ دشمنان دین که این اسم را نگذاشته‌اند. خوب؛ این حکیم چه کسی است و حکمت او چیست؟ آیا حکمت زردشتی است؟ حکمت بی‌دینی است؟ حکمت پادشاهی است؟ یا حکمت اسلامی؟ این را می‌شود در آورد.

اگر کسی به شاهنامه نگاه کند، خواهد دید که یک جریان گاهی باریک و پنهان و گاهی وسیع، از روح توحید، توکّل، اعتماد به خدا و اعتماد به حق و مجاهدت در راه حق در سرتاسر شاهنامه جاری است. این را می‌شود استخراج کرد، دید و فهمید. مخصوصاً بعضی از شخصیت‌های شاهنامه خیلی برجسته هستند که این‌ها را باید شناخت و استخراج کرد. من یک وقت گفتم که «اسفندیار» مثل این بچه حزب‌اللّهی‌های امروز خود ماست! در فرهنگ شاهنامه یک حزب‌اللّهیِ غیورِ دین‌خواهِ مبارز وجود دارد. بله؛ این کارها را شما بکنید تا دیگران نکنند. شما که نکردید، دیگران می‌کنند.»

منبع: تسنیم

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد