۱۳۹۸/۰۵/۰۵
–
۱۰۴۲ بازدید
با سلام خدمت همه ممنون از توضیحات ولی کامل بدین از چ سنی ….کلا دیگه
الف ) ریاضت
در لغت کوشش همراه با رنج و تعب است و در اصطلاح به معناى خودسازى و رام کردن نفس به تعلیم و تربیت و به تعبیر دیگر جهاد و مبارزه با نفس است که مورد تأیید اسلام مى باشد و در روایات بر آن تأکید شده است.(1)
ب ) هدف از ریاضت
پرهیز از محرمات شرعی و انجام وظایف دینی و اخلاقی در قبال خود و خدا و مردم بالاترین ریاضت است، و انجام اعمال سخت و طاقت فرسا به صورت هدفمند و برنامه ریزی شده که سبب حصول قدرت های ماوراء الطبیعه می شود، هیچ جایگاهی در تعالیم اسلامی ندارد.
آنچه در اسلام و عرفان اسلامی اهمیت دارد، اهتمام هرچه تمام تر به بندگی خدا، تقوا، ورع و رعایت ادب حضور است که همگی این امور با نیت تقرب الی الله انجام می گیرد، ولی حصول مکاشفات و کرامات در عرفان اسلامی امری تبعی محسوب می شود، نه یک هدف ذاتی.
فایده ریاضت، جلوگیرى نفس از طغیان و سرکشى و فرو خواباندن هواهاى نفسانى و رام و مطیع کردن نفس است.
در حدیثى از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آمده است که حضرت موسى از خضر درخواست کرد او را نصیحت کند، که از جمله آن ها این بود: «خویشتن را به صبر و استقامت ریاضت ده تا از گناه نجات یابى». (5)
در حدیثى از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آمده است که حضرت موسى از خضر درخواست کرد او را نصیحت کند، که از جمله آن ها این بود: «خویشتن را به صبر و استقامت ریاضت ده تا از گناه نجات یابى»
امیرالمومنین(علیه السلام) در نهج البلاغه مى فرماید: «نفس خودم را به وسیله تقوا ریاضت و سختى مى دهم تا روز ترس بزرگتر (روز قیامت) در امان باشم».(6)
ج ) سنّ ریاضت
با توجه به این که ریاضتی درست و صحیح است که شرعی باشد ، شروع ریاضت انسان از سن بلوغ وتکلیف است [1] البته اگرچه یکی از شرایط تکلیف شرعی انسان از جانب خداوند متعال رسیدن انسان به سن بلوغ است، اما نباید اینگونه پنداشته شود که همه کودکان در تمام دوران کودکی خود کاملاً رها و بیقید هستند و میتوانند هر کاری انجام دهند ، بلکه انسان اگر بتواند در سن قبل از بلوغ ن پاک باشد ، آثار خوبی برای بعد از بلوغ دارد ، به همین دلیل فقهای اسلام گروهی از کودکان را که میتوانند خوب و بد را بفهمند از دیگر کودکان استثنا کردهاند. به فتوای آنها اگر کودکان ممیز کار نیک و یا عبادتی را انجام دهند پاداش انجام یک کار مستحب به آنها داده خواهد شد، حتی برخی از فقها بر این باورند که اینکار نه تنها یک تمرین است، بلکه یک عبادت صحیح شرعی به حساب خواهد آمد. در مقابل، برخی از کارهایی که انجام آنها برای کودکان غیر ممیز اشکالی ندارد، برای کودک ممیز ممنوع است. حتی در بسیاری موارد کودک ممیز و یا سرپرست شرعی او در برابر کاری که انجام میدهد مسئولاند و باید تاوان بدهند.
پی نوشت :
1 . سن تکلیف و بلوغ : سن بلوغ در پسران 15 سال قمری یکی از علائم بلوغ در پسران است و در دختران 9 سال قمری ، رسیدن به سن بلوغ علائمی دارد و به فتوای مراجع نشانه بالغ شدن پسر یکى از سه چیز است: 1. روییدن موى درشت و خشن زیر شکم (اطراف آلت تناسلى)، 2. بیرون آمدن منى، 3. تمام شدن پانزده سال قمرى. هر یک از این سه نشانه، به تنهایى علامت بلوغ و رسیدن به حد تکلیف شرعى محسوب مى شود.[ توضیح المسائل، مراجع م 2225 ]از نشانههای اختصاصی بلوغ دختران، که در فقه اسلامی پذیرفته شده، نخستین عادت ماهانه (حیض) و بارداری (حمل) است. به نظر مشهور فقهای شیعه و نیز برخی مذاهب اهل سنت از جمله حنبلی، قاعدگی و بارداری در واقع نشان میدهند که بلوغ پیشتر تحقّق یافته است. ظاهراً به همین سبب، برخی فقها حمل را در شمار امارات بلوغ نیاوردهاند.[ محقق حلی، ج ۲، ص۸۵؛ نجفی، ج ۹، ص۲۶۱ـ۲۶۳؛طوسی، ۱۳۸۷، ج ۲، ص۲۸۳؛ ]
در لغت کوشش همراه با رنج و تعب است و در اصطلاح به معناى خودسازى و رام کردن نفس به تعلیم و تربیت و به تعبیر دیگر جهاد و مبارزه با نفس است که مورد تأیید اسلام مى باشد و در روایات بر آن تأکید شده است.(1)
ب ) هدف از ریاضت
پرهیز از محرمات شرعی و انجام وظایف دینی و اخلاقی در قبال خود و خدا و مردم بالاترین ریاضت است، و انجام اعمال سخت و طاقت فرسا به صورت هدفمند و برنامه ریزی شده که سبب حصول قدرت های ماوراء الطبیعه می شود، هیچ جایگاهی در تعالیم اسلامی ندارد.
آنچه در اسلام و عرفان اسلامی اهمیت دارد، اهتمام هرچه تمام تر به بندگی خدا، تقوا، ورع و رعایت ادب حضور است که همگی این امور با نیت تقرب الی الله انجام می گیرد، ولی حصول مکاشفات و کرامات در عرفان اسلامی امری تبعی محسوب می شود، نه یک هدف ذاتی.
فایده ریاضت، جلوگیرى نفس از طغیان و سرکشى و فرو خواباندن هواهاى نفسانى و رام و مطیع کردن نفس است.
در حدیثى از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آمده است که حضرت موسى از خضر درخواست کرد او را نصیحت کند، که از جمله آن ها این بود: «خویشتن را به صبر و استقامت ریاضت ده تا از گناه نجات یابى». (5)
در حدیثى از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آمده است که حضرت موسى از خضر درخواست کرد او را نصیحت کند، که از جمله آن ها این بود: «خویشتن را به صبر و استقامت ریاضت ده تا از گناه نجات یابى»
امیرالمومنین(علیه السلام) در نهج البلاغه مى فرماید: «نفس خودم را به وسیله تقوا ریاضت و سختى مى دهم تا روز ترس بزرگتر (روز قیامت) در امان باشم».(6)
ج ) سنّ ریاضت
با توجه به این که ریاضتی درست و صحیح است که شرعی باشد ، شروع ریاضت انسان از سن بلوغ وتکلیف است [1] البته اگرچه یکی از شرایط تکلیف شرعی انسان از جانب خداوند متعال رسیدن انسان به سن بلوغ است، اما نباید اینگونه پنداشته شود که همه کودکان در تمام دوران کودکی خود کاملاً رها و بیقید هستند و میتوانند هر کاری انجام دهند ، بلکه انسان اگر بتواند در سن قبل از بلوغ ن پاک باشد ، آثار خوبی برای بعد از بلوغ دارد ، به همین دلیل فقهای اسلام گروهی از کودکان را که میتوانند خوب و بد را بفهمند از دیگر کودکان استثنا کردهاند. به فتوای آنها اگر کودکان ممیز کار نیک و یا عبادتی را انجام دهند پاداش انجام یک کار مستحب به آنها داده خواهد شد، حتی برخی از فقها بر این باورند که اینکار نه تنها یک تمرین است، بلکه یک عبادت صحیح شرعی به حساب خواهد آمد. در مقابل، برخی از کارهایی که انجام آنها برای کودکان غیر ممیز اشکالی ندارد، برای کودک ممیز ممنوع است. حتی در بسیاری موارد کودک ممیز و یا سرپرست شرعی او در برابر کاری که انجام میدهد مسئولاند و باید تاوان بدهند.
پی نوشت :
1 . سن تکلیف و بلوغ : سن بلوغ در پسران 15 سال قمری یکی از علائم بلوغ در پسران است و در دختران 9 سال قمری ، رسیدن به سن بلوغ علائمی دارد و به فتوای مراجع نشانه بالغ شدن پسر یکى از سه چیز است: 1. روییدن موى درشت و خشن زیر شکم (اطراف آلت تناسلى)، 2. بیرون آمدن منى، 3. تمام شدن پانزده سال قمرى. هر یک از این سه نشانه، به تنهایى علامت بلوغ و رسیدن به حد تکلیف شرعى محسوب مى شود.[ توضیح المسائل، مراجع م 2225 ]از نشانههای اختصاصی بلوغ دختران، که در فقه اسلامی پذیرفته شده، نخستین عادت ماهانه (حیض) و بارداری (حمل) است. به نظر مشهور فقهای شیعه و نیز برخی مذاهب اهل سنت از جمله حنبلی، قاعدگی و بارداری در واقع نشان میدهند که بلوغ پیشتر تحقّق یافته است. ظاهراً به همین سبب، برخی فقها حمل را در شمار امارات بلوغ نیاوردهاند.[ محقق حلی، ج ۲، ص۸۵؛ نجفی، ج ۹، ص۲۶۱ـ۲۶۳؛طوسی، ۱۳۸۷، ج ۲، ص۲۸۳؛ ]