۱۳۹۷/۰۷/۱۲
–
۲۱۰۵ بازدید
چرا مختار ، شریح قاضی را که امام ع را خروج بر حاکم اعلام کرد و حکم جنگ با امام را داد باز هم به عنوان قاضی انتخابش کرد ؟!
فتوای شُرَیْح قاضی دربارة جواز قتل امام حسین علیهالسلام، سند معتبر تاریخی ندارد. توضیح بیشتر آنکه:نام کامل وی چنین است شُرَیْح بنحارث بنقَیْس بنجَهْم. (ابنسعد، الطبقات الکبری، ج6، ص132) او در زمان ابوبکر مقام قضا را در مدینه به عهده گرفت و در زمان عمر در حالی که چهل ساله بود برای تصدّی منصب قضاوت در کوفه برگزیده شد. (ابنسعد، همان، ص132؛ ابنحجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج3، ص271). و تا زمان قیام مختار، این منصب را حفظ کرد.شریح قاضی از یمن بود و در زمان عمر بن خطاب به قضاوت کوفه منصوب شد و شصت سال در این شغل ماند .در زمان علی علیه السلام هم در همین مقام ابقا شد و امام برای او شرط کرد که در اجرای احکام با امام مشورت کند . در زمان معاویه و یزید هم در این مقام بود . او بیش از یکصد سال عمر کرد .
او جزء کسانی بود که با نوشتن نامه امام را به کوفه دعوت کرد ولی با آمدن عبیدالله به کوفه، نزد او رفت و یکی از مشاورین او شد. (طبری، تاریخ الامم والملوک، ج5، ص365 ـ 361). ابنزیاد نیز که برای رسیدن به مقاصد خود به حمایت اشخاصی همچون شُرَیْح قاضی نیاز داشت، از او استقبال کرد و او را آلت دست قرار داده از وجهة او برای فرو نشاندن خشم و احساسات قبیلة مَذْحِج (در قضیه اسارت هانی بن عروه) استفادة ابزاری کرد. در مورد سال تولّد و سال وفات او در میان منابع، اختلاف وجود دارد ولی اکثر منابع معتبر، سال وفات او را 78 یا 80 هجری و سنّ او را در هنگام مرگ 106 یا 110 سال دانستهاند. (ابنسعد، همان، ص145ـ 144؛ ابنحجر، الاصابة فی تمییز الصحابه، ج3، ص271) ر.ک: سیدعلیاکبر خدایی، شُرَیْح قاضی، زندگینامه و عملکرد، فصلنامة تاریخ اسلام، سال دوّم، شمارة 7، ص115 ـ 99.
امّا فتوای شُرَیْح قاضی دربارة قتل امام حسین(ع) که شهرت یافته، سند معتبر تاریخی ندارد و تنها برخی از متأخّران یا معاصران، چنین مطلب غیرمعتبر و محرَّفی را در کتابهایشان آوردهاند مثلاً ملاحبیبالله شریف کاشانی (م1340 ق) دربارة این فتوا چنین نوشته است: «گروهی از مفتیها که چهارصد نفر از آنان در کربلا حضور داشتند چنین فتوا داده بودند که چون حسین بنعلی بر امام زمانش خروج کرده دفعش واجب و جهادش بر همه مردم لازم است. عمرسعد این فتوا را بر لشکرش خواند تا مبادا کسی از کشتن فرزند فاطمه اندیشه نماید و از جدّش شرم کند». (تَذْکِرة الشهداء، ص279) همچنین محقّق برجسته استاد شهید قاضی طباطبایی به نقد این قضیّه پرداخته و اثبات کرده است که چنین مطلبی در منابع قدیمی نیامده است. (تحقیق دربارة اوّل اربعین حضرت سید الشهداء، ص64 ـ 61).
او جزء کسانی بود که با نوشتن نامه امام را به کوفه دعوت کرد ولی با آمدن عبیدالله به کوفه، نزد او رفت و یکی از مشاورین او شد. (طبری، تاریخ الامم والملوک، ج5، ص365 ـ 361). ابنزیاد نیز که برای رسیدن به مقاصد خود به حمایت اشخاصی همچون شُرَیْح قاضی نیاز داشت، از او استقبال کرد و او را آلت دست قرار داده از وجهة او برای فرو نشاندن خشم و احساسات قبیلة مَذْحِج (در قضیه اسارت هانی بن عروه) استفادة ابزاری کرد. در مورد سال تولّد و سال وفات او در میان منابع، اختلاف وجود دارد ولی اکثر منابع معتبر، سال وفات او را 78 یا 80 هجری و سنّ او را در هنگام مرگ 106 یا 110 سال دانستهاند. (ابنسعد، همان، ص145ـ 144؛ ابنحجر، الاصابة فی تمییز الصحابه، ج3، ص271) ر.ک: سیدعلیاکبر خدایی، شُرَیْح قاضی، زندگینامه و عملکرد، فصلنامة تاریخ اسلام، سال دوّم، شمارة 7، ص115 ـ 99.
امّا فتوای شُرَیْح قاضی دربارة قتل امام حسین(ع) که شهرت یافته، سند معتبر تاریخی ندارد و تنها برخی از متأخّران یا معاصران، چنین مطلب غیرمعتبر و محرَّفی را در کتابهایشان آوردهاند مثلاً ملاحبیبالله شریف کاشانی (م1340 ق) دربارة این فتوا چنین نوشته است: «گروهی از مفتیها که چهارصد نفر از آنان در کربلا حضور داشتند چنین فتوا داده بودند که چون حسین بنعلی بر امام زمانش خروج کرده دفعش واجب و جهادش بر همه مردم لازم است. عمرسعد این فتوا را بر لشکرش خواند تا مبادا کسی از کشتن فرزند فاطمه اندیشه نماید و از جدّش شرم کند». (تَذْکِرة الشهداء، ص279) همچنین محقّق برجسته استاد شهید قاضی طباطبایی به نقد این قضیّه پرداخته و اثبات کرده است که چنین مطلبی در منابع قدیمی نیامده است. (تحقیق دربارة اوّل اربعین حضرت سید الشهداء، ص64 ـ 61).