۱۳۹۷/۱۰/۲۰
–
۶۸۶ بازدید
برای اطلاع کامل از آراءو نظرات مرحوم حکیم علامه ملارجب علی تبریزی و شاگردانشان از جمله میرقدان الدین رازی و قاضی سعید قمی و….. لیست کاملی ازنام کتاب ها ومنابع رو که برای تحقیق میخواستم؟
ملا رجبعلی تبریزی اصفهانی.صاحب روضات از صاحب ریاض العلماء نقل می کند که وی نزد شاه عباس ثانی و صاحبان مقامات مملکتی محترم بوده که به دیدارش می رفته اند.ملا رجبعلی شاگردانی داشته از آن جمله مولی محمد تنکابنی و حکیم محمد حسین قمی و قاضی سعید قمی وی شاگرد میر فندرسکی بوده و در سال 1080 در گذشته است.
از ملارجب علی تبریزی این آثار برجای مانده است:
رسالة اثبات واجب به فارسی که مشتمل بر یک مقدمه، پنج مطلب و خاتمه است. او در این رساله اهمّ آرای خود را درباره واجب الوجود و مباحث وجود اظهار میکند. از این رساله بخوبی میتوان دریافت که وی در باب وجود و مسائل اساسی آن با آرای ملاصدرا مخالف بوده است. آقابزرگ طهرانی[۹] از این رساله با عناوین اشتراک الوجود و وجودالباری نیز یاد کرده است. این رساله را سید جلال الدین آشتیانی در جلد اول منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران از عصر میرداماد و میرفندرسکی تا زمان حاضر به چاپ رسانده است. آقا جمال خوانساری[۱۰] و میرزا محمد مشهدی بر این رساله ردیه نگاشتهاند.[۱۱] الاصول الا´صفیة یا اصل الاصول که برخی بنا بر تصحیف نسخه نویسها به اشتباه با عنوان الاصول اللاحقة نیز از آن نام بردهاند. این کتاب به زبان عربی و درباره مسائل و اصول مهم فلسفی از جمله قاعده الواحد، مباحث وجود، جعل، حرکت جوهری و وجود ذهنی ـ که هر دو را رد میکند ـ اصالت ماهیت و مباحث دیگر است. ملارجب علی این کتاب را به اسم آصف میرزا، یکی از ارکان دولت صفوی، نگاشته است.[۱۲] هانری کوربن[۱۳] در وجه تسمیه این کتاب میگوید صفت «آصفیه» که به اصول اضافه شده ممکن است اشاره به آصف، حکیم و ندیم سلیمان(ع)، باشد که صاحب «علم الکتاب» بود. قسمتهایی از این رساله در جلد اول منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران چاپ شده است.
کتاب فی الحکمه به فارسی که قاضی سعید قمی بعد از وفات ملارجب علی آن را با عنوان البرهان القاطع و النور الساطع به عربی ترجمه کرده و در مجموعه رسایل خود به نام اربعینیات آورده است.[۱۴] تفسیر آیه الکرسی[۱۵] المعارف الالهیة که محمدرفیع پیرزاده زیرنظر ملارجب علی آن را تحریر کرده است.[۱۶] این کتاب نیز در جلد دوم منتخباتی از آثار الهی حکمای ایران چاپ شده است.
دیوان واحد تبریزی، مجموعه اشعار رجب علی تبریزی.[۱۷] دیدگاههای فلسفی
ملارجب علی تبریزی یکی از مهمترین نظریه پردازان الاهیات تنزیهی در حکمت شیعی است.اندیشه تنزیهی او درباره خدا موجب شده که از مخالفان سرسخت قول به اشتراک معنوی وجود و به تبع آن تشکیک وجود به شمار رود. او معتقد است که لفظ وجود و موجود میان واجب تعالی و ممکنات به اشتراک لفظی است و اگر معنای وجود در خداوند به معنای همان وجودی باشد که بر ممکنات اطلاق میشود، لازم میآید که خدا نیز مخلوق باشد. او در تأیید قول خود به عباراتی از اثولوجیا، فصول مدینه فارابی و آرای مَسْلمة بن احمد مَجریطی، شیخ محمود شبستری، صدرالدین قونوی و حکمای هند استناد میکند.[۱۸] تبریزی همچنین بنا بر نظرگاه تنزیهی خود، با دلایل عقلی و نقلی، به انکار عینیت ذات و صفات خداوند و حتی نفی صفات او میپردازد، و در خصوص احادیثی که بر اثبات صفات خدا دلالت دارند، میگوید که اطلاق صفات علم و قدرت و غیر اینها بر واجب تعالی شبیه و مانند کردن خدا به مخلوقات و بنابراین مستلزم شرک نسبت به خداوند است. او این احادیث را، با برداشت از روایتی از امام باقر(ع)، اینگونه تأویل میکند که عالم بودن و قادر بودن خدا به معنای علم بخشیدن به عالمان و قدرت بخشیدن به قادران است. تأویل دیگر او، برداشت از اقوال ائمه(ع)، این است که اثبات صفات کمال عبارت است از سلب طرف مقابل آن صفات. بدین ترتیب، «خدا عالم است» یعنی «خدا جاهل نیست» و «خدا قادر است» یعنی «خدا عاجز نیست». پس انتساب هرگونه صفات کمالی به ذات خدای تعالی، حتی وجوب وجود، به سلب طرف نقصان برمیگردد و اطلاق موجود بر خداوند به این معنی است که او ممکن الوجود نیست.[۱۹] به نظر رجب علی تبریزی ترکیب وجود و ماهیت، انضمامی است و حمل وجود بر ماهیت، نظیر حمل اعراض خارجی بر اشیا است.
همچنین وی به اصالت ماهیت قائل است و وجود را تابع و فرع ماهیت میداند. او برهمین اساس میگوید که جعل جاعل اولاً و بالذات به ماهیت و به تبع آن به وجود تعلق گرفته است، زیرا به بداهت عقلی محال است که جاعل ابتدا فرع شیء (وجود) را جعل کند و پس از جعل آن، جعل اصل شیء (ماهیت) لازم آید، چون در این صورت ملزوم لازم و لازم ملزوم میگردد، و این محال است.[۲۰] با اینهمه، تبریزی در مواضعی به اصالت وجود تصریح کرده است.[۲۱] انکار حرکت در جوهر یکی دیگر از اندیشههای ملارجب علی تبریزی است. او در این قول بر همان شیوه حکمای مشائی اندیشیده است.[۲۲] ملارجب علی تبریزی از منکران سرسخت قول به وجود ذهنی است و در رساله اصول آصفیه اشکالاتی بر آن وارد کرده است.[۲۳] وی در کیفیت علم نفس به موجودات خارجی میگوید که علم نفس به اعیان موجودات به واسطه صورت ذهنی و وجود ذهنی آنها نیست و ذات همه اشیا، یا به واسطه آلت حسی و یا بدون آن، برای نفس معلوم میشود. نفس، امور جزئی محسوس مثل حرارت و برودت، نورها و رنگها و اصوات و امثال آنها را از طریق آلات حسی ادراک میکند؛ اما طبایع کلی موجودات و حقایق و ذات آنها را بدون آلت حسی ادراک میکند و با علم به ذات خود به آنها نیز عالم میگردد.
وی علم نفس به کلیات و جزئیات اشیا را به قوه واحد میداند نه به قوای متعدد و میگوید: نفس فقط یک قوه دارد که افعال آن به حسب تعدد آلات مخصوص به هر فعل، متعدد است.[۲۴]———————————
الذریعه، ج ۱۱، ص۷۸ـ۷۹، ج ۲۵، ص۳۷
خوانساری،ص ۲۷۵ـ ۲۸۰
آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج ۲۵، ص۴۰
آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج ۲، ص۱۷۶ـ ۱۷۷؛ منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج ۱، ص۲۴۴ـ ۲۷۱
فلسفه ایرانی و فلسفه تطبیقی، ص۱۰۰
آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج ۷، ص۵۴ ـ ۵۵، ج ۲۱، ص۲۳۹، ج ۲۶، ص۹۷ـ ۹۸
آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج ۲۳، ص۱۶۹
آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج ۲۱، ص۱۹۰
آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج ۹، قسم ۴، ص۱۲۴۷
منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج ۱، ص۲۲۱ـ۲۲۷
منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج ۱، ص۲۳۱، ۲۳۵ـ۲۴۳
منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج ۱، ص۲۵۷ـ۲۵۹
ر.ک:منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج ۲، ص۴۶۷ـ۴۶۹
منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج ۱، ص۲۵۴ـ۲۵۵
منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج ۱، ص۲۶۲ـ۲۶۶
منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج ۱، ص۲۶۶ـ۲۶۷
از ملارجب علی تبریزی این آثار برجای مانده است:
رسالة اثبات واجب به فارسی که مشتمل بر یک مقدمه، پنج مطلب و خاتمه است. او در این رساله اهمّ آرای خود را درباره واجب الوجود و مباحث وجود اظهار میکند. از این رساله بخوبی میتوان دریافت که وی در باب وجود و مسائل اساسی آن با آرای ملاصدرا مخالف بوده است. آقابزرگ طهرانی[۹] از این رساله با عناوین اشتراک الوجود و وجودالباری نیز یاد کرده است. این رساله را سید جلال الدین آشتیانی در جلد اول منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران از عصر میرداماد و میرفندرسکی تا زمان حاضر به چاپ رسانده است. آقا جمال خوانساری[۱۰] و میرزا محمد مشهدی بر این رساله ردیه نگاشتهاند.[۱۱] الاصول الا´صفیة یا اصل الاصول که برخی بنا بر تصحیف نسخه نویسها به اشتباه با عنوان الاصول اللاحقة نیز از آن نام بردهاند. این کتاب به زبان عربی و درباره مسائل و اصول مهم فلسفی از جمله قاعده الواحد، مباحث وجود، جعل، حرکت جوهری و وجود ذهنی ـ که هر دو را رد میکند ـ اصالت ماهیت و مباحث دیگر است. ملارجب علی این کتاب را به اسم آصف میرزا، یکی از ارکان دولت صفوی، نگاشته است.[۱۲] هانری کوربن[۱۳] در وجه تسمیه این کتاب میگوید صفت «آصفیه» که به اصول اضافه شده ممکن است اشاره به آصف، حکیم و ندیم سلیمان(ع)، باشد که صاحب «علم الکتاب» بود. قسمتهایی از این رساله در جلد اول منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران چاپ شده است.
کتاب فی الحکمه به فارسی که قاضی سعید قمی بعد از وفات ملارجب علی آن را با عنوان البرهان القاطع و النور الساطع به عربی ترجمه کرده و در مجموعه رسایل خود به نام اربعینیات آورده است.[۱۴] تفسیر آیه الکرسی[۱۵] المعارف الالهیة که محمدرفیع پیرزاده زیرنظر ملارجب علی آن را تحریر کرده است.[۱۶] این کتاب نیز در جلد دوم منتخباتی از آثار الهی حکمای ایران چاپ شده است.
دیوان واحد تبریزی، مجموعه اشعار رجب علی تبریزی.[۱۷] دیدگاههای فلسفی
ملارجب علی تبریزی یکی از مهمترین نظریه پردازان الاهیات تنزیهی در حکمت شیعی است.اندیشه تنزیهی او درباره خدا موجب شده که از مخالفان سرسخت قول به اشتراک معنوی وجود و به تبع آن تشکیک وجود به شمار رود. او معتقد است که لفظ وجود و موجود میان واجب تعالی و ممکنات به اشتراک لفظی است و اگر معنای وجود در خداوند به معنای همان وجودی باشد که بر ممکنات اطلاق میشود، لازم میآید که خدا نیز مخلوق باشد. او در تأیید قول خود به عباراتی از اثولوجیا، فصول مدینه فارابی و آرای مَسْلمة بن احمد مَجریطی، شیخ محمود شبستری، صدرالدین قونوی و حکمای هند استناد میکند.[۱۸] تبریزی همچنین بنا بر نظرگاه تنزیهی خود، با دلایل عقلی و نقلی، به انکار عینیت ذات و صفات خداوند و حتی نفی صفات او میپردازد، و در خصوص احادیثی که بر اثبات صفات خدا دلالت دارند، میگوید که اطلاق صفات علم و قدرت و غیر اینها بر واجب تعالی شبیه و مانند کردن خدا به مخلوقات و بنابراین مستلزم شرک نسبت به خداوند است. او این احادیث را، با برداشت از روایتی از امام باقر(ع)، اینگونه تأویل میکند که عالم بودن و قادر بودن خدا به معنای علم بخشیدن به عالمان و قدرت بخشیدن به قادران است. تأویل دیگر او، برداشت از اقوال ائمه(ع)، این است که اثبات صفات کمال عبارت است از سلب طرف مقابل آن صفات. بدین ترتیب، «خدا عالم است» یعنی «خدا جاهل نیست» و «خدا قادر است» یعنی «خدا عاجز نیست». پس انتساب هرگونه صفات کمالی به ذات خدای تعالی، حتی وجوب وجود، به سلب طرف نقصان برمیگردد و اطلاق موجود بر خداوند به این معنی است که او ممکن الوجود نیست.[۱۹] به نظر رجب علی تبریزی ترکیب وجود و ماهیت، انضمامی است و حمل وجود بر ماهیت، نظیر حمل اعراض خارجی بر اشیا است.
همچنین وی به اصالت ماهیت قائل است و وجود را تابع و فرع ماهیت میداند. او برهمین اساس میگوید که جعل جاعل اولاً و بالذات به ماهیت و به تبع آن به وجود تعلق گرفته است، زیرا به بداهت عقلی محال است که جاعل ابتدا فرع شیء (وجود) را جعل کند و پس از جعل آن، جعل اصل شیء (ماهیت) لازم آید، چون در این صورت ملزوم لازم و لازم ملزوم میگردد، و این محال است.[۲۰] با اینهمه، تبریزی در مواضعی به اصالت وجود تصریح کرده است.[۲۱] انکار حرکت در جوهر یکی دیگر از اندیشههای ملارجب علی تبریزی است. او در این قول بر همان شیوه حکمای مشائی اندیشیده است.[۲۲] ملارجب علی تبریزی از منکران سرسخت قول به وجود ذهنی است و در رساله اصول آصفیه اشکالاتی بر آن وارد کرده است.[۲۳] وی در کیفیت علم نفس به موجودات خارجی میگوید که علم نفس به اعیان موجودات به واسطه صورت ذهنی و وجود ذهنی آنها نیست و ذات همه اشیا، یا به واسطه آلت حسی و یا بدون آن، برای نفس معلوم میشود. نفس، امور جزئی محسوس مثل حرارت و برودت، نورها و رنگها و اصوات و امثال آنها را از طریق آلات حسی ادراک میکند؛ اما طبایع کلی موجودات و حقایق و ذات آنها را بدون آلت حسی ادراک میکند و با علم به ذات خود به آنها نیز عالم میگردد.
وی علم نفس به کلیات و جزئیات اشیا را به قوه واحد میداند نه به قوای متعدد و میگوید: نفس فقط یک قوه دارد که افعال آن به حسب تعدد آلات مخصوص به هر فعل، متعدد است.[۲۴]———————————
الذریعه، ج ۱۱، ص۷۸ـ۷۹، ج ۲۵، ص۳۷
خوانساری،ص ۲۷۵ـ ۲۸۰
آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج ۲۵، ص۴۰
آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج ۲، ص۱۷۶ـ ۱۷۷؛ منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج ۱، ص۲۴۴ـ ۲۷۱
فلسفه ایرانی و فلسفه تطبیقی، ص۱۰۰
آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج ۷، ص۵۴ ـ ۵۵، ج ۲۱، ص۲۳۹، ج ۲۶، ص۹۷ـ ۹۸
آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج ۲۳، ص۱۶۹
آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج ۲۱، ص۱۹۰
آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج ۹، قسم ۴، ص۱۲۴۷
منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج ۱، ص۲۲۱ـ۲۲۷
منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج ۱، ص۲۳۱، ۲۳۵ـ۲۴۳
منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج ۱، ص۲۵۷ـ۲۵۹
ر.ک:منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج ۲، ص۴۶۷ـ۴۶۹
منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج ۱، ص۲۵۴ـ۲۵۵
منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج ۱، ص۲۶۲ـ۲۶۶
منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج ۱، ص۲۶۶ـ۲۶۷