۱۳۹۷/۰۳/۰۶
–
۴۴۶ بازدید
دلیل انتخاب بین المقدس به عنوان قبله اول چه بود؟ آیا پیامبر می خواست کپی برداری از یهود کند؟ چرا از ابتدا کعبه به عنوان قبله معرفی نشد؟ چرا در قرآن سوال کنندگان از پیامبر در این زمینه سفیه و احمق شمرده شده اند: سیقول السفهاء من الناس من ولیهم عن قبلتهم … .
لطفا به مطالب زیر توجه کنید: اساساً خدا مکان و محلی ندارد، قبله رمزی است برای وحدت صفها و احیای خاطرههای توحیدی و تغییر آن هیچ چیز را دگرگون نخواهد کرد، مهم تسلیم بودن در برابر فرمان او و شکستن بتهای تعصب، لجاجت و خودخواهی است. هر کس تسلیم فرمان خدا نشود و تعصب و لجاجت و خود خواهی نماید سفیه و نادان است . از این رو، بعید نیست که از علل مهم تغییر قبله سه مسأله زیر باشد:
1. از آن جا که خانة کعبه در آن زمان کانون بتهای مشرکان بود، دستور داده شد مسلمانان به طور موقت به سوی بیت المقدس نماز بخوانند و به این ترتیب صفوف خود را از مشرکان جدا کنند. اما هنگامی که به مدینه هجرت کردند و تشکیل حکومت و ملتی دادند و صفوف آنان از دیگران به طور کامل مشخص شد، دیگر ادامه این وضع ضرورت نداشت در این هنگام به سوی کعبه قدیمیترین مرکز توحید و پرسابقهترین کانون انبیا بازگشتند.
2. با قبله قرار گرفتن بیت المقدس و سپس تغییرش، مسلمانان در بوته آزمایش قرار گرفتند؛ “وَ مَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کُنتَ عَلَیْهَآ إِلآ لِنَعْلَمَ مَن یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن یَنقَلِبُ عَلَیَ عَقِبَیْه،(بقره،143)؛ و ما آن قبلهای را که قبلاً بر آن بودی، تنها برای این قرار دادیم که افرادی که از پیامبر پیروی میکنند، از آنان که به جاهلیت باز میگردند، مشخص شوند”.
بدیهی است هم نماز خواندن به سوی بیت المقدس برای آنان که خانه کعبه را سرمایه معنوی نژاد خود میدانستند، مشکل بود و هم بازگشت به سوی کعبه بعد از بیت المقدس بعد از عادت کردن به قبله نخست. مسلمانان به این وسیله در بوته آزمایش قرار گرفتند تا تعصبها در آنها کشته شود و روح اطاعت و فرمانبرداری در آنان تحکیم گردد. (تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 1، ص 485 ـ 495، دارالکتب الاسلامیة / پرسشها و پاسخهای مذهبی، آیة الله مکارم شیرازی و آیة الله جعفر سبحانی، ج 2، ص 94، انتشارات نسل جوان.) .
3. سرزنشها و زخم زبانهای یهود و نگرانی قلب پیامبر نیز نقش مهمی در تغییر قبله از بیت المقدس به خانة کعبه داشت، زیرا پس از ورود پیامبر به مدینه، یهودیان موضوع تغییر قبله را دستاویز خود قرار داده بودند و مرتّباً مسلمانان را سرزنش میکردند که اینها استقلالی از خود ندارند، قبول قبلة ما دلیل بر قبول شریعت ماست و…؛لذا پیامبر انتظار میکشید تا فرمان تغییر قبله صادر شود، چنان که قرآن مجید میفرماید: “قَد نَریَ تَقَلُّبَ وجهِکَ فِی السَّمأِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبلَةً تَرضها فَوَلِّ وجهَکَ شَطرَ المَسجِدِ الحَرامِ، (بقره، 144)؛ نگاههای انتظارآمیز تو را به سوی آسمان (برای تعیین قبله نهایی) میبینیم! اکنون تو را به سوی قبلهای که از آن خشنود باشی، باز میگردانیم. پس روی خود را به مسجد الحرام کن”.
1. از آن جا که خانة کعبه در آن زمان کانون بتهای مشرکان بود، دستور داده شد مسلمانان به طور موقت به سوی بیت المقدس نماز بخوانند و به این ترتیب صفوف خود را از مشرکان جدا کنند. اما هنگامی که به مدینه هجرت کردند و تشکیل حکومت و ملتی دادند و صفوف آنان از دیگران به طور کامل مشخص شد، دیگر ادامه این وضع ضرورت نداشت در این هنگام به سوی کعبه قدیمیترین مرکز توحید و پرسابقهترین کانون انبیا بازگشتند.
2. با قبله قرار گرفتن بیت المقدس و سپس تغییرش، مسلمانان در بوته آزمایش قرار گرفتند؛ “وَ مَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کُنتَ عَلَیْهَآ إِلآ لِنَعْلَمَ مَن یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن یَنقَلِبُ عَلَیَ عَقِبَیْه،(بقره،143)؛ و ما آن قبلهای را که قبلاً بر آن بودی، تنها برای این قرار دادیم که افرادی که از پیامبر پیروی میکنند، از آنان که به جاهلیت باز میگردند، مشخص شوند”.
بدیهی است هم نماز خواندن به سوی بیت المقدس برای آنان که خانه کعبه را سرمایه معنوی نژاد خود میدانستند، مشکل بود و هم بازگشت به سوی کعبه بعد از بیت المقدس بعد از عادت کردن به قبله نخست. مسلمانان به این وسیله در بوته آزمایش قرار گرفتند تا تعصبها در آنها کشته شود و روح اطاعت و فرمانبرداری در آنان تحکیم گردد. (تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 1، ص 485 ـ 495، دارالکتب الاسلامیة / پرسشها و پاسخهای مذهبی، آیة الله مکارم شیرازی و آیة الله جعفر سبحانی، ج 2، ص 94، انتشارات نسل جوان.) .
3. سرزنشها و زخم زبانهای یهود و نگرانی قلب پیامبر نیز نقش مهمی در تغییر قبله از بیت المقدس به خانة کعبه داشت، زیرا پس از ورود پیامبر به مدینه، یهودیان موضوع تغییر قبله را دستاویز خود قرار داده بودند و مرتّباً مسلمانان را سرزنش میکردند که اینها استقلالی از خود ندارند، قبول قبلة ما دلیل بر قبول شریعت ماست و…؛لذا پیامبر انتظار میکشید تا فرمان تغییر قبله صادر شود، چنان که قرآن مجید میفرماید: “قَد نَریَ تَقَلُّبَ وجهِکَ فِی السَّمأِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبلَةً تَرضها فَوَلِّ وجهَکَ شَطرَ المَسجِدِ الحَرامِ، (بقره، 144)؛ نگاههای انتظارآمیز تو را به سوی آسمان (برای تعیین قبله نهایی) میبینیم! اکنون تو را به سوی قبلهای که از آن خشنود باشی، باز میگردانیم. پس روی خود را به مسجد الحرام کن”.