۱۳۹۶/۱۱/۲۱
–
۷۵۱ بازدید
چرا به امام دوم، حسن مجتبی میگن؟
واژه «مجتبی»، برگرفته از ریشه «جبی» است. معنای اصلی «جبی» جمع کردن و جمع شدن است؛ مانند جمع شدن آب در حوض.[1] وقتی این کلمه به باب افتعال برده شود، مصدر آن «اجتباء» میشود، و به معنای جمع کردن با انتخاب و برگزیدن است.[2] برخی نیز گفتهاند وقتی «جبی» به باب افتعال برده میشود دلالت بر دقت و امتیاز خاص میکند.[3] «مجتبی» نیز اسم مفعول از باب افتعال و به معنای «برگزیده شده» است.به عبارت بهتر؛ واژگان «اجتباء» و «مجتبی» در متون اسلامی؛ برگزیده شدن بندهای از ناحیه خداوند بوده و بهمعنای اختصاص دادن او به فیضهای خاص الهی است که نتیجه آن حاصل شدن انواع نعمتها برای او است و این موهبت تنها برای فرستادگان خاصی از جانب حضرت حق اختصاص یافته است. برخی از موهبتهایی که بر اساس نص صریح قرآن به افراد مجتبی(برگزیده) داده شده است عبارتاند از: علم به تأویل احادیث،[4] علم به غیب،[5] هدایت،[6] نفی حرج[7] و صلاح.[8]شخصی که مُجْتَبی است، خداوند او را برای کارهای بزرگی؛ مانند رسالت و امامت و ولایت برمیگزیند.بر اساس روایاتی، لقب «مجتبی» برای رسول خدا(ص)[9] و امام حسن(ع)[10] به کار رفته است، اما این لقب درباره امام حسن شهرت یافته است. به دیگر سخن؛ لقب «مجتبی» برای همه ائمه اطهار(ع) صحیح و شایسته است؛ چون همه آن بزرگواران برگزیدگان الهی و مقربان درگاه او هستند. آنچنان که در زیارت جامعه میخوانیم: «اصْطَفَاکُمْ بِعِلْمِهِ وَ ارْتَضَاکُمْ لِغَیْبِهِ وَ اخْتَارَکُمْ لِسِرِّهِ وَ اجْتَبَاکُمْ بِقُدْرَتِه».[11] پی نوشت:
[1]. ازهرى، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، ج 11، ص 146، بیروت، دار احیاء التراث العربی ، چاپ اول؛ راغب اصفهانى، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن ، ص 186، بیروت، دار القلم ، چاپ اول، 1412ق.
[2]. مفردات ألفاظ القرآن ، ص 186؛ واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج 19، ص 267، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1414ق.
[3]. مصطفوى، حسن ، التحقیق فى کلمات القرآن الکریم، ج 2، ص 53، بیروت، قاهره، لندن ، دار الکتب العلمیة، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، چاپ سوم.
[4]. «وَ کَذلِکَ یَجْتَبیکَ رَبُّکَ وَ یُعَلِّمُکَ مِنْ تَأْویلِ الْأَحادیث »؛ یوسف، 6.
[5]. «وَ ما کانَ اللهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَى الْغَیْبِ وَ لکِنَّ اللهَ یَجْتَبی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشاءُ»؛ آل عمران، 179.
[6]. «وَ إِذا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآیَةٍ قالُوا لَوْ لا اجْتَبَیْتَها»؛ اعراف، 203.
[7]. «وَ جاهِدُوا فِی اللهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباکُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ»؛ حج، 78.
[8]. «فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحین»؛ قلم، 50.
[9]. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج 16،ص 130، تهران، اسلامیه، چاپ دوم ، 1363ش؛ زرندی حنفی، جمال الدین محمد بن یوسف ، نظم درر السمطین فی فضائل المصطفى و المرتضى و البتول و السبطین(علیهم السلام)، ص 27، بیروت، دار إحیاء التراث العربى ، چاپ اوّل ، 1425ق.
[10]. طبرسی، فضل بن حسن، تاج الموالید، ص 81، بیروت، دار القار، چاپ اول، 1422ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج 4، ص 4، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[11]. شیخ صدوق، محمد بن على ، من لا یحضره الفقیه، محقق، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 611، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[1]. ازهرى، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، ج 11، ص 146، بیروت، دار احیاء التراث العربی ، چاپ اول؛ راغب اصفهانى، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن ، ص 186، بیروت، دار القلم ، چاپ اول، 1412ق.
[2]. مفردات ألفاظ القرآن ، ص 186؛ واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج 19، ص 267، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1414ق.
[3]. مصطفوى، حسن ، التحقیق فى کلمات القرآن الکریم، ج 2، ص 53، بیروت، قاهره، لندن ، دار الکتب العلمیة، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، چاپ سوم.
[4]. «وَ کَذلِکَ یَجْتَبیکَ رَبُّکَ وَ یُعَلِّمُکَ مِنْ تَأْویلِ الْأَحادیث »؛ یوسف، 6.
[5]. «وَ ما کانَ اللهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَى الْغَیْبِ وَ لکِنَّ اللهَ یَجْتَبی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشاءُ»؛ آل عمران، 179.
[6]. «وَ إِذا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآیَةٍ قالُوا لَوْ لا اجْتَبَیْتَها»؛ اعراف، 203.
[7]. «وَ جاهِدُوا فِی اللهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباکُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ»؛ حج، 78.
[8]. «فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحین»؛ قلم، 50.
[9]. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج 16،ص 130، تهران، اسلامیه، چاپ دوم ، 1363ش؛ زرندی حنفی، جمال الدین محمد بن یوسف ، نظم درر السمطین فی فضائل المصطفى و المرتضى و البتول و السبطین(علیهم السلام)، ص 27، بیروت، دار إحیاء التراث العربى ، چاپ اوّل ، 1425ق.
[10]. طبرسی، فضل بن حسن، تاج الموالید، ص 81، بیروت، دار القار، چاپ اول، 1422ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج 4، ص 4، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[11]. شیخ صدوق، محمد بن على ، من لا یحضره الفقیه، محقق، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 611، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.