خانه » همه » مذهبی » معاد جسمانى

معاد جسمانى


معاد جسمانى

۱۳۹۳/۰۷/۱۶


۲۰۶ بازدید

براساس آیات قرآنى، مسئله معاد، کلى و عمومى بوده و تمام موجودات – از جمله انسان- به سوى خداوند متعال بازخواهند گشت «۱». اما چگونگى معاد، براساس آیات و روایات، هم جسمانى است و هم روحانى؛ یعنى، هم جسم انسان و هم روح آدمى به سوى خدا باز گشته و در محضر او، حاضر خواهد شد. از این رو، پس از مرگ نه جسم آدمى معدوم مى شود و نه روح او.

براساس آیات قرآن، انسان در مقام یک موجود و قطعه اى از هستى، هیچ گاه معدوم نمى شود؛ بلکه متحوّل و دگرگون مى شود و براساس حرکتى که از آغاز پیدایش داشته، نتیجه آن را مى بیند.

براساس آیات قرآنى، مسئله معاد، کلى و عمومى بوده و تمام موجودات – از جمله انسان- به سوى خداوند متعال بازخواهند گشت «1». اما چگونگى معاد، براساس آیات و روایات، هم جسمانى است و هم روحانى؛ یعنى، هم جسم انسان و هم روح آدمى به سوى خدا باز گشته و در محضر او، حاضر خواهد شد. از این رو، پس از مرگ نه جسم آدمى معدوم مى شود و نه روح او.

براساس آیات قرآن، انسان در مقام یک موجود و قطعه اى از هستى، هیچ گاه معدوم نمى شود؛ بلکه متحوّل و دگرگون مى شود و براساس حرکتى که از آغاز پیدایش داشته، نتیجه آن را مى بیند.

در یکى از آیات مى فرماید: أَوَ لَمْ یَرَ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصِیمٌ مُبِینٌ* وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلًا وَ نَسِیَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ* قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ* الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ* أَوَ لَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلى وَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ* إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ «2»؛ «مگر آدمى ندانسته است که ما او را از نطفه اى آفریده ایم. پس به ناگاه وى ستیزه جویى آشکار شده است و براى ما مثلى آورد و آفرینش خود را فراموش کرد، گفت: چه کسى این استخوان ها را- که چنین پوسیده است- زندگى مى بخشد؟ بگو: همان کسى که نخستین بار آن را پدید آورد و او است که به هرگونه آفرینشى دانا است. همو که برایتان در درخت سبز فام اخگر که از آن [چون نیازتان افتد] آتش مى افروزید. آیا کسى که آسمان ها و زمین را آفریده، توانا نیست که [باز] مانند آنها را بیافریند؟ آرى او است آفریننده دانا؛ چون به چیزى اراده فرماید، کارش این بس که مى گوید: باش، پس [بى درنگ ] موجود مى شود».

این آیات، به روشنى حکایت دارد که جسم انسان نیز معاد خواهد داشت.

از این رو در پاسخ به کسانى که منکر معاد بوده و با لحن انکار و استبعاد مى گویند: چه کسى به استخوان هاى پوسیده حیات مى بخشد و آن را در قیامت زنده مى کند؛ مى فرماید: آنکه استخوان ها را به وجود آورده و به آنها حیات داده است، استخوان هاى پوسیده را نیز زنده مى کند «1».

البته روح و جسمى که در قیامت در محضر الهى حاضر خواهند گشت، روح و جسم تحوّل یافته و متکامل شده اند؛ نه همین روح و جسمى که در این دنیا بوده اند.

توضیح آنکه انسان، یکى از سرفصل هاى حرکت خود را در مسیر حرکت و سیر عام خود، با مرگ آغاز مى کند. در این مرحله- که در ظاهر جدایى میان جسم و روح پیش مى آید- روح با قبض و اخذ الهى توسط مَلَک یا مَلَک ها، قبض شده، در نظام دیگرى- که مخصوص به روح است- وارد مى گردد. در آن نظام و عالم باقى و براساس مسیر انتخابى خود در دنیا، به سیر و حرکت خویش ادامه مى دهد. بدن هم در این نظام، باقى بوده و در شرایط دیگر، وارد مسیر جدیدى مى شود و با تحوّل و تبدّل خاصى، به حرکت خود ادامه مى دهد؛ انسان اگر بخواهد در سیر خود به سوى خدا و لقاى حضرت حق، به عوالم دیگر وارد شود و آن مراحل را طى کند؛ باید هم «روح» او متحول گشته و خصوصیات جدیدى را کسب کند و یک سلسله رنگ ها و معیارها را از دست دهد و تکامل یابد تا متناسب با آن عوالم و موازین آنها شود و هم «جسم» او با حرکت و تحوّل خود، خصوصیات و آثار عالم مادى را رها ساخته، با کسب یک سلسله از احکام و قوانین عالم بالا، با آنها متناسب گردد.

از این رو، مرگ و انقطاع از دنیا، خود یک مرحله و تحول و یک نوع حرکت و تبدّل و پشت سر گذاشتن یکى از عوالم در برگشت به سوى حضرت حق و لقاى او است و براى ورود به مرحله و مراتب بعدى نظام ها و عوالم دیگر ضرورى و بایسته است.

در بعضى از روایات درباره اوصاف، احکام و آثار عوالم دیگر آمده است که انسان در بهشت پیر نمى شود، مریض نمى گردد، غذایش غیر از غذاى اینجا است و مشیتش غیر از مشیت این دنیایى است. براساس بعضى از آیات، انسان در جهنم مى سوزد؛ ولى خاکستر نمى شود. بدن باید چگونه باشد که بسوزد ولى خاکستر نشود؟ این گونه آیات و روایات به روشنى حاکى از این سنت الهى است که هم روح و هم جسم، باید متحوّل و متکامل شوند تا قابلیت احکام و آثار آن عوالم را بیابند.

«منِ» آنجا همان «منِ» اینجا است؛ ولى این «منِ» تکامل یافته و متحوّل شده و قابلیت ورود به عالم قیامت را پیدا کرده است. «من» عوض نمى شود و همان است که بود؛ ولى این «من» منازل و مراحلى را طى کرده، نواقصى را پاک نموده، احکام این عالم را از دست داده و آماده ورود به عالم قیامت گشته است.

به هر حال، این تحولات در سیر حرکت انسان ها به سوى خداوند، براساس سنت و قانون الهى در نظام هستى لازم و بایسته است. این واقعیت تکوینى است که آیات قرآن نیز بر آن مهر تأیید گذاشته است: أَ فَعَیِینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِى لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ «1»؛ «مگر از آفرینش نخستین [خود] به تنگ آمدیم؟ [نه ] بلکه آنها از خلق جدید در شبهه اند».

خداوند متعال در این آیه مى فرماید: آیا شما [منکران معاد] فکر مى کنید همان یک بار خاک به صورت بدن انسان درآمد، و دیگر عاجز شدیم؟! اینها که این شبهه را مطرح مى کنند، نمى دانند که مرتّب در حال آفرینش هستیم و جسم و روح را که مفارق از بدن است، به سوى خلق جدید در حرکت مى بریم. اینها دایم در حال خلق جدیدند؛ ولى خودشان خبر ندارند.

بنا بر آنچه گفته شد پس از مرگ، روح وارد عالم برزخى شده، حرکت خود را در مسیرى که در دنیا انتخاب کرده، ادامه مى دهد و با تحوّلات و تبدلاتى که در این حرکت دارد، کامل تر شده، متناسب با احکام و آثار عوالم بالاتر مى گردد؛ این حرکت و تحول براى روح و جسم، بایسته و ضرورى است. پس از آنکه روح و بدن، مراتب، مراحل و منازل لازم را براى سنخیت یافتن با عوالم بالا طى کردند؛ به هم مى پیوندند و وارد عالمى مى شوند که باید وارد شوند «1».

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد