۱۳۹۸/۰۲/۱۴
–
۲۰۸ بازدید
با عرض سلام و خدا قوت.در قران واژه جلابیب امده و بیان شده گردن و سینه های خود را بپوشانید و در قران حرفی درباره مو و پوشاندن ان به میان نیامده پس چرا باید موها را بپوشانیم ؟
اشاره شما به آیه 59 سوره احزاب می باشد که پاسخ تفصیلی و طولانی دارد ولی سعی می کنیم مختصر به تبیین واژه «جلباب» پرداخته شود.«یا أیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لاِءَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیِبِهنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کَانَ اللّه ُ غَفُورا رَحیما»ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلباب های خود را بر خویش فرو افکنند. این کار برای اینکه شناخته نشوند و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند بهتر است (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.»
اصل ریشه لغوی جلباب، «جیم»، «لام» و «باء» است که طبق نقل برخی کتاب های لغت مثل معجم مقاییس اللغه و … به معنای «چیزی که شی ء دیگر را می پوشاند» آمده است.
واژه جلباب (با کسر جیم) در اصل مصدر فعل رباعی «جلبب» است که از مصدر اسم ذات اراده شده، نام پوشش ویژه ای قرار گرفته است. تعبیر از اسم ذات به وسیله مصدر، باعث شده است که مبالغه در پوشاندن را بفهماند، به گونه ای که دلالت بر معنای پوشش بزرگ و کامل کند.
حال باید دید که جلباب نام پوشش ویژه ای است؛ این پوشش چیست و ویژگی های آن چه می باشد؟
یکی از واژه های قرآنی که اختلاف در تفسیر معنای آن وجود دارد، واژه جلباب است. چه بسا خاستگاه اختلاف، اختلاف آداب و رسوم و نوع پوشش ها براساس زمان ها و مکان های مختلف باشد. به رغم وجود اختلاف در تفسیر معنای جلباب حتی کسانی که تصریح کرده اند در معنای آن اختلاف است نیز قبول دارند که در اصل لغت به معنای پوشش گسترده و فراگیر است که ظاهر و روی همه بدن را می پوشاند.
گرچه در اسم گذاری برای بیان پوشش گسترده از واژه ها و تعبیرهای همانند و نزدیک به هم مثل ملائه، عبائه، رداء، ازار و کساء استفاده کرده اند ولی همه الفاظ مختلف بیان کننده معنای پوشش سرتاسری و کامل است که قسمت های بیرونی و ظاهری بدن را می پوشاند و روی لباس های دیگر پوشیده می شود.
در ایران و در زبان فارسی و فرهنگ های لغت عربی به فارسی، پوشش گسترده قرآنی (که برای حجاب و پوشش بانوان مسلمان در برخورد با نامحرم و در بیرون از منزل به کار می رود) با لفظ و اسم «چادر» شناخته می شود.
در دوره اسلامی چادر (Cador)یا چادَر (Cadar) (به عربی: Sader) به شکل تن پوشی رویی، بی آستین، گشاد و چیره بر بدن، توسط زنان در ایران با توجه به ضوابط پوشش اسلامی انتخاب گردید.
در آیه 59 سوره احزاب، حکم شرعی این است که زنان هنگام بیرون رفتن از خانه می باید تن پوش های رویی را به دور خود بپیچند. جلباب، تن پوشی رویی بزرگ بوده که سر و بدن را می پوشانده، به نظر می رسد به معنای چادر امروزی باشد.
بنابر این در تعریف جلباب و اندازه آن هر قدر پوشانندگی باشد به پوشاندن سر تا کتف یا سر تا پاها می باشد در این صورت دیگر چه معنا دارد که گفته شود وقتی مقعنه یا چادر می پوشیم نباید موهای سر را بپوشانیم! این مطلب کمی مضحک است همه این نوع حجاب ها برای پوشاندن آن مقدار از بدن است که باعث جلب توجه و نگاه نامحرم می شود.
مگر می شود کسی جلباب داشته باشد (چه مقنعه و یا چادر) بعد لازم نباشد موهای سرش را بپوشاند!
جهت مطالعه بیشتر به تفاسیر ذیل آیه 59 سوره احزاب و کتاب هایی که با موضوع حجاب تدوین شده، مراجعه نمایید
اصل ریشه لغوی جلباب، «جیم»، «لام» و «باء» است که طبق نقل برخی کتاب های لغت مثل معجم مقاییس اللغه و … به معنای «چیزی که شی ء دیگر را می پوشاند» آمده است.
واژه جلباب (با کسر جیم) در اصل مصدر فعل رباعی «جلبب» است که از مصدر اسم ذات اراده شده، نام پوشش ویژه ای قرار گرفته است. تعبیر از اسم ذات به وسیله مصدر، باعث شده است که مبالغه در پوشاندن را بفهماند، به گونه ای که دلالت بر معنای پوشش بزرگ و کامل کند.
حال باید دید که جلباب نام پوشش ویژه ای است؛ این پوشش چیست و ویژگی های آن چه می باشد؟
یکی از واژه های قرآنی که اختلاف در تفسیر معنای آن وجود دارد، واژه جلباب است. چه بسا خاستگاه اختلاف، اختلاف آداب و رسوم و نوع پوشش ها براساس زمان ها و مکان های مختلف باشد. به رغم وجود اختلاف در تفسیر معنای جلباب حتی کسانی که تصریح کرده اند در معنای آن اختلاف است نیز قبول دارند که در اصل لغت به معنای پوشش گسترده و فراگیر است که ظاهر و روی همه بدن را می پوشاند.
گرچه در اسم گذاری برای بیان پوشش گسترده از واژه ها و تعبیرهای همانند و نزدیک به هم مثل ملائه، عبائه، رداء، ازار و کساء استفاده کرده اند ولی همه الفاظ مختلف بیان کننده معنای پوشش سرتاسری و کامل است که قسمت های بیرونی و ظاهری بدن را می پوشاند و روی لباس های دیگر پوشیده می شود.
در ایران و در زبان فارسی و فرهنگ های لغت عربی به فارسی، پوشش گسترده قرآنی (که برای حجاب و پوشش بانوان مسلمان در برخورد با نامحرم و در بیرون از منزل به کار می رود) با لفظ و اسم «چادر» شناخته می شود.
در دوره اسلامی چادر (Cador)یا چادَر (Cadar) (به عربی: Sader) به شکل تن پوشی رویی، بی آستین، گشاد و چیره بر بدن، توسط زنان در ایران با توجه به ضوابط پوشش اسلامی انتخاب گردید.
در آیه 59 سوره احزاب، حکم شرعی این است که زنان هنگام بیرون رفتن از خانه می باید تن پوش های رویی را به دور خود بپیچند. جلباب، تن پوشی رویی بزرگ بوده که سر و بدن را می پوشانده، به نظر می رسد به معنای چادر امروزی باشد.
بنابر این در تعریف جلباب و اندازه آن هر قدر پوشانندگی باشد به پوشاندن سر تا کتف یا سر تا پاها می باشد در این صورت دیگر چه معنا دارد که گفته شود وقتی مقعنه یا چادر می پوشیم نباید موهای سر را بپوشانیم! این مطلب کمی مضحک است همه این نوع حجاب ها برای پوشاندن آن مقدار از بدن است که باعث جلب توجه و نگاه نامحرم می شود.
مگر می شود کسی جلباب داشته باشد (چه مقنعه و یا چادر) بعد لازم نباشد موهای سرش را بپوشاند!
جهت مطالعه بیشتر به تفاسیر ذیل آیه 59 سوره احزاب و کتاب هایی که با موضوع حجاب تدوین شده، مراجعه نمایید